در نشست خبری مطرح شد؛

وجود یک «آقای شورا» در هر روستا لازم است

نشست خبری مستند «آقای شورا» با محوریت بررسی ظرفیت‌های بالای روستا و روستاییان، در پنجمین روز از چهاردهمین جشنواره عمار برگزار شد.

به گزارش عمار فیلم، نشست خبری مستند «آقای شورا» در پنجمین روز از چهاردهمین جشنواره عمار در سینما فلسطین با حضور کارگردان مستند آقای «علیرضا باغشنی» و قهرمان اصلی فیلم «آقای سیدحسین حسینی آزاد» برگزار شد.

علیرضا باغشنی در انتخاب سوژه آقای شورا گفت: روستای باغشن و چناران ۵ و ۶ کیلومتر بیشتر فاصله ندارند. آقای سید حسین حسینی آزاد که سوژه مستند بود، خودش به من پیشنهاد ساخت مستند را داد و بعد از آن که تحقیق شد، دیدیم که اتفاقات خوبی در روستای چناران افتاده‌است و به همین دلیل راغب شدم که مستندش را بسازم.

از آقای حسینی آزاد درباره انگیزه ایشان از این فعالیت‌ها سوال شد که گفت: از سال ۴۲ که امام(ره) را به عنوان مرجع تقلید شناختم، تصمیم گرفتم در راه انقلاب هم فعالیت کنم و از سال ۵۲ که ازدواج کردم، مصمم شدم دست دخترها و پسرها را در دست هم بگذارم. از اینجا کارهای من در روستا شروع شد. بعد از انقلاب هم وقتی آقا (امام خمینی) دستور تشکیل شورا و پایگاه بسیج دادند، اقدام کردم و سال‌ها رئیس شورا و پایگاه بسیج بودم و سا‌ها است که کسالت دارم و بخاطر وضعیت جسمانی‌ام، پشت بلندگوی مسجد رفتم و گفتم دیگر نمی‌توانم در خدمتتان باشم. اما روستای ما که ۹۰۰ نقر می‌توانستند رای بدهند، با اینکه اصلا کاندیدا نشده بودم، ۸۳۰ نفر به من رای داده بودند و یک روز آمدند درب خانه ما و به من خبر دادند که باز هم مردم به من رای دادند ما ۱۱ کار عمرانی در روستا انجام دادیم؛ از ساخت حمام، ، غسالخانه، مسجد، جاده و غیره حتی برای چند زن بی‌سرپرست هم خیریه تشکیل دادیم و هر ماه مبلغی به آن‌ها داده‌شد.

باغشنی بعد از تعریف آقای حسینی از فعالیت‌هایشان در ادامه گفت: حاج آقا قبل از انقلاب خیلی کارها می‌کرد؛ رساله چاپ می‌کرد و پخش می‌کرد، به انقلابی‌ها پناه می‌داد و خیلی کارها می‌کرد ولی اتفاق جالبی که افتاده این است که حاج آقا و اهالی روستا منتظر دولت نماندند تا بیاید و برایشان امکانات فراهم کند؛ از سپاه نخواستند به خانواده‌های رزمنده‌ها کمک کند. خودشان دست به کار می‌شدند. باید الگوی باقی روستا شوند.

آقای شورا درباره ارادتش به بنیان‌گذار انقلاب اسلامی گفت: سال ۴۴ یک روحانی به روستای ما آمد و به جای روضه خواندن از آقای خمینی(ره) گفت. او را به خانه خودم آوردم و گفتم این آقای خمینی چه کسی است؟ گفت مرجع تقلیدی است که تبعیدش کردند. از آنجا فکر کردم که من چکار کنم که بتوانم به اسلام خدمت کنم و بعدش فعالیت‌هایم شروع شد.

من از سال ۴۴ که در خط انقلاب قرار گرفتم، تا آخر عمرم در این راه می‌مانم حتی وصیت کردم که من را در چناران دفن کنند و هیچ چیزی از نظام و انقلاب نمی‌خواهم و تا آخر عمرم هم طرفدار انقلاب می‌مانم. بسیاری از مردم از روستای ما به جبهه اعزام شدند و از مزار شهدای روستا لباس جبهه می‌پوشیدند و میرفتند.

کارگردان این مستند درباره مردم روستای چناران گفت: وقتی که حاج‌آقا جبهه بودند، اهالی روستا کمک می‌کردند تا زمین‌های کشاورزی ایشان را اداره کنند و حاج‌آقا هم کمک‌های زنان و بقیه اهالی روستا را به جبهه منتقل می‌کرد.

در ادامه از آقای شورای سوال شد که آیا بعد از این‌همه سال احساس خستگی می‌کند؟ که در پاسخ گفت: من هر وقت کاری برای یک رزمنده، خانواده شهید یا مردم انجام می‌دهم، احساس جوانی می‌کنم و اصلا خسته نمی‌شوم

باغشنی به میان صحبت آقای حسینی آمد و گفت: هیچ ارگانی حریف اراده حاج آقا نبود. مهم‌ترین چیزی که باعث شد سراغ چنین سوژه‌ای بروم، همین مردمی بودنِ ایشان است. حاج آقا می‌خواستند مدرسه بسازد، هیچکس حریفش نشد و با کمک مردم روستا کارش را راه انداخت، می‌خواستند مخابرات بسازند، مردم خود روستا مصالح ساختمانی را روی کولشان می‌گذاشتند و از کوه بالا می‌رفتند تا بتوانند دکل مخابرات را بسازند. من منکر مطالبه‌گری از دولت نیستم اما روستاها خودشان هم باید تکانی بخورند و کار را پیش ببرند. هر روستایی به یک نفر مثل حاج‌آقا نیاز دارد تا بتواند پیشرفت کند و امکانات قابل قبولی داشته باشد. موتور محرکه باید از داخل روستا باشد، بعدش از دولت مطالبه کنند.

در ادامه افزود: امثال حاج آقا می‌توانند در حکمرانی شرکت کنند. هرکس باید در جایگاه خودش فعالیت کند. شاید من نتوانم ولی امثال حاج‌آقا قطعا می‌توانند در حکمرانی دخیل باشند. حداقل کاری که دولت‌ها می‌توانند انجام دهند این است که امثال حاج آقا را الگو سازند؛ این خیلی مهم‌تر از پول دادن به روستاها است. مردم باید مستندهایی مثل «کشور کوچک من» که آن هم سوژه روستایی در قالب ملت قهرمان است را ببینند تا متوجه شوند باید به خودشان بیشتر از دیگری امید داشته باشند.

آقای شوراء در پایان به دولت‌ها پیشنهاد جالبی داد و گفت: اگر دولت‌ها بیایند با روستایی‌ها حرف بزنند و تجربیاتشان را بشنوند، بهتر است. اکنون مسئولین به حرف و تجربه روستایی‌ها توجه ندارند. ما خودمان در قالی‌بافی و تجارت آلو موفقیت‌های زیادی به دست آوردیم؛ چرا دولت از تجربه‌های ما استفاده نمی‌کند؟

باغشنی با بیان اینکه روستا محل ظهور و بروز انسان‌های مستعد است اظهار کرد: از همین روستای چناران یک خانم چند دوره نماینده مجلس شد. روستا ظرفیت‌های زیادی دارد که باید این ظرفیت‌ها را کشف کرده و از آن‌ها بهره‌برداری کرد.