به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار»، -سعید خورشیدی- رهبر انقلاب در دیدار با دست اندرکاران جشنواره عمار مسأله نگاه بلندمدت و برنامهریزی درازمدت برای این سنخ کارها را مورد تأکید قرار دادند. یکی از موضوعاتی که ذیل چنین نگاهی اهمیت مییابد، مسأله صیانت از اتکای جشنواره عمار به اهداف، آرمانها و ایدههای بنیادینی است که باعث شکلگیریاش شدهاند.
دغدغه جلوگیری از انحراف یا کمتوجهی به آن اهداف زمانی جدیتر مینمایاند که نگاهی به تجربه جشنوارههایی بیندازیم که زمانی با اهداف انقلابی و انگیزههایی مقدس شکل گرفتند ولی رفتهرفته از آن خاستگاه فاصله گرفته و در بهترین حالت، امروز در میانه جبهه فرهنگی انقلاب از موقعیتی کم اثر و خنثی [اگر نگوییم مضر] برخوردارند. تأمل در فرآیند تدریجی چنین فاصله گرفتنهاست که میتواند عبرتها و الگوهای مناسبی در اختیار سیاستگذاران جشنواره عمار برای مواجهه با چنین خطراتی بگذارد.
نقش مهم اکران مردمی
نگاه کارشناسانه مرسوم برای فایق آمدن بر این آسیب احتمالی، عمدتاً بر رصد دقیق حوزه محتوا تمرکز میکند و از توصیههایی همچون منقح ساختن معیارهای انتخاب اثر، اولویت قائل شدن برای شاخصههای محتوایی در مقایسه با شاخصههای فرمی، مراقبه در انتخاب هیأت داوران و… سخن میگوید، ولی تجربه نشان داده چنین توصیههایی به رغم صحت در مقام نظر، در مقام عمل به علت مشکک بودن معیارها و بعضاً ابهام آنان و تنوع سلیقههای سیاستگذاران جشنواره در طول زمان، چندان کارآمد نیستند به خصوص که انحراف و تغییر به صورت جزئی و تدریجی رخ دهد.
راهکار دقیقتر و اصولی آن است که سازوکاری در ساختار جشنواره عمار تعبیه شود که به صورت خودکار از اهداف جشنواره صیانت نماید و یا حداقل انحراف از اصول را هشدار دهد.
نگاهی به تجربه شکلگیری و استمرار نظام جمهوری اسامی، نشاندهنده نقش اساسی مردم در حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی و جلوگیری از انحراف نظام از این آرمانهاست. به عبارت دیگر حضرت امام در ساخت نظام جمهوری اسامی، سازوکارهای اصلی را بر رأی، حضور و مشارکت گسترده عموم مردم مبتنی کرد و این راهبرد علاوه بر ثمرات دیگر، کارکرد صیانت نظام از انحراف از اصول انقلاب را نیز در پی داشته است.
جشنواره عمار هم میتواند از این تجربه تاریخی الگوگیری کند، اگر جشنواره عمار ادعای آن را دارد که از جنس انقلاب است میبایست بیش از پیش بر عنوان «مردمی»اش تکیه کند و این مردمی بودن را در سازوکارهای اجرایی خویش هم وارد کند.
مردمی بودن جشنواره عمار در سه عرصه موضوع (محتوا)، فرم و اکران (نمایش) میتواند بروز یابد. به این معنا که اولاً فیلمها مبتنی بر نیازهای واقعی و مسائل اصلی آحاد مردم باشند، ثانیاً با زبان هنری مردمفهم (و نه صرفاً نخبگانی) باشند و ثالثاً به شیوهای به نمایش درآیند که امکان تماشای جمعی طیف گستردهای از مردم را فراهم سازند.
هرچند که سیاستگذاران جشنواره عمار میبایست به دنبال مردمی کردن بیش از پیش عمار در هر سه عرصه فوق باشند، لیکن با توجه به اینکه مردمی بودن یک فیلم در عرصه محتوا و فرم تا حدودی تشکیکی، سلیقهای و قابل مناقشه است، لذا بیش از همه «اکران مردمی» است که ظرفیت آن را دارد که به صورت عینی مورد سنجش قرار گیرد و مبنای ایجاد سازوکاری بر «اکران مردمی» مقدمات مردمی شدن و ارتقای دو ضلع محتوا و فرم را نیز فراهم میسازد.
توضیح اینکه همانگونه که رهبر انقلاب در دیدار فعالان جشنواره عمار اشاره کردند، مهمترین عامل انگیزشی برای هنرمندان، استقبال مخاطبان از تولید هنری آنان است. به تعبیر ایشان هیچ حمایت مالیای به اندازه استقبال چشمگیر مخاطبان از یک فیلم، فیلمساز را خشنود نمیسازد. این عامل آنقدر مهم و انگیزاننده هست که کارگردان با تجربهای چون حاتمیکیا به دهنمکی به علت استقبال مخاطبان میلیونی از فیلمش غبطه میخورد.
این ویژگی در جشنواره عمار هم آزموده شده است. چرا که هماکنون هم مهمترین مطلوبیت عمار برای شرکتکنندگانش نه جوایز نفیس آن! بلکه دیده شدن اثرشان توسط مخاطبان بیشتر است. از اینرو توجه به مخاطب مردمی، باعث خواهد شد فیلمسازانی که تمایل به شرکت در جشنواره عمار را دارند هر چه بیشتر به ذائقه، نیاز و زبان مردم توجه کنند و آثار خود را متناسب با این شاخصهها سامان دهند.
نقش فعال مساجد
نگاهی به سابقه تاریخی جریان هنر انقلاب نیز مؤید این نکته است که زمانی این جریان هنری از قوّت بیشتری برخوردار بود که ارتباط وثیقتری با عموم مردم داشت. در آن دوران «مساجد» عمدتاً بستر تعامل هنرمندان انقلاب با مردم را فراهم میساختند. اساساً برخی از تولیدات هنری با این پیشفرض صورت میگرفت که قرار است در مسجد به مخاطب عرضه شوند.
با توجه به اینکه مساجد به صورت سنتی با یکدیگر در ارتباط هستند و از هم تأثیر و تأثر میپذیرند، نوعی شبکه توزیعی منسجم برای آثار انقلابی فراهم میساختند. اتفاقاً هنر انقاب زمانی وارد فاز افول شد که کمکم و به بهانههای مختلف پای آن را از مساجد بریدند و بساطش را از صحن مساجد برچیدند.
با توجه به این تجربه تاریخی میتوان این شبهه مقدر را که تمرکز بر ضلع مخاطب و استقبال مردمی از اثر هنری باعث نوعی ابتذال محتوایی و فرمی میشود دفع کرد. به نظر میرسد اگر سیاستگذاران جشنواره و فیلمسازان عماری، «مخاطب در مسجد» را به عنوان محور سیاستگذاری و تولید فیلم قرار دهند، خودبخود این آسیب نیز برطرف میشود. چرا که این رویکرد باعث میشود به صورت ساختاری نوعی نظارت اجتماعی محتوایی و فرمی بر آثار هنری تولید شده، حاکم باشد آنگونه که در دهه شصت چنین فرآیند غیرمحسوسی صورت میپذیرفت.
مبتنی بر مقدمات فوق، میتوان راهبرد «اکران مردمی مسجدمحور» را به عنوان تمهیدی برای حفظ اصالت جشنواره عمار پیشنهاد کرد. توجه به تنوع مکانی بیبدیل مساجد (برای مثال: مسجد محله، مسجد دانشگاه، مسجد حوزه علمیه، مسجد بازار، مسجد روستا، مسجد پادگان، مسجد پارک و… که صد البته اگر نمازخانهها را هم در نظر بگیریم این تنوع مکانی و مخاطبی چندین برابر خواهد شد) نشاندهنده آن است که این راهبرد میتواند طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه را به جشنواره عمار بیافزاید. این تنوع، امکان اکرانهای تخصصی را نیز فراهم خواهد ساخت. طبیعتاً نوع فیلمهایی که جهت اکران در مسجد بازار انتخاب میشوند میتواند با فیلمهایی که در مسجد دانشگاه به نمایش در میآیند، متفاوت باشد.
اتخاذ راهبرد «اکران مردمی مسجدمحور» نافی اکران در سالنهای سینما، سالنهای همایش، دفاتر ائمه جمعه، منزل شهدا، اتوبوسهای مسافربری و… نیست، بلکه سخن این است که بدنه اصلی نمایش و اکران جشنواره عمار باید شبکه گسترده مردمی مسجدی باشد، باید اکران مسجدی، اولویت اصلی در اکران باشد، دائماً آمار این بخش رصد شود، ارزیابی شود و برای رشد و گسترش آن برنامهریزی و اقدام صورت پذیرد. جهتگیری جشنواره، هر مسجد یک محل ا کران باشد.
احیای مساجد
فواید این راهبرد صرفاً نصیب جشنواره عمار نخواهد شد بلکه هم برای نهاد مسجد و هم برای جریان هنر انقلاب برکات متعددی خواهد داشت. مثلاً از یک سو، بر جذابیت مسجد میافزاید و به تبع آن افراد جدیدی جذب مسجد و فعالیتهای آن میشوند و از سوی دیگر بچههای مسجدی را جذب جریان هنر انقلاب مینماید.
خاطرات بسیاری از هنرمندان انقلابی نشاندهنده آن است که فرآیند جذب آنان به فعالیتهای هنری انقلابی از فعالیتهای هنری مسجدی مثل نمایش فیلم در مسجد، گروه سرود و تئاتر مسجد، کلاس خوشنویسی و… آغازشده است.
اکران مردمی ضرورت است
خلاصه کلام اینکه «اکران مردمی مسجدمحور» برای عمار فضل نیست بلکه یک ضرورت است. اگر عمار میخواهد انقلابی بماند باید سازماندهی گستردهای برای نمایش و اکران مردمی مسجد محور تدارک ببیند. این راهبرد نهتنها از سلامت این جشنواره صیانت میکند بلکه زمینه ارتقای کمی و کیفی آن را هم فراهم میسازد. چرا که از یک سو اگر دغدغه این باشد که مردم را در مساجد پای فیلمهای جشنواره بنشانیم، لاجرم آثار میبایست موضوعی مردمی داشته باشند و از جذابیت هنری و زبان هنری مردمفهم نیز بهره برند.
از سوی دیگر این طیف گسترده مخاطب میتواند به مزیت نسبی جشنواره عمار به نسبت سایر جشنوارهها مبدل گردد و امکان رقابت او را با جشنوارههایی که از بودجه میلیاردی اعم از ریال، دلار، یورو و… برخوردارند فراهم سازد. این خصلت زمینه را برای حضور فیلمسازان حرفهایتر هم مهیا میسازد و به صورت ساختاری کیفیت جشنواره را بالا میبرد.
-این یادداشت در ماهنامه شماره ۶۰ راه چاپ شده است.