ماجرای یک رها شده از چنگال داعش

«سخیِ» نقاشی یک رویا به مدد حضور در جبهه دفاع از حرم حضرت زینب(س) پروانه وار از پیله خود آزاد شد،سینمای ما نیز می‌تواند با توجه به این جبهه و انسان‌هایی که در آن ظهور کرده‌اند از حصار بسته خود خارج

به گزارش «عمارفیلم» و به نقل از روزنامه کیهان- آرش فهیم- چندی قبل، رسانه‌های خارجی تصاویری ضبط شده توسط داعشی‌ها از چند اسیر افغانستانی را پخش کردند. سخی میرالله قلی، یکی از این اسرا بود. او نیز قرار بود همچون بسیاری دیگر از اسیران داعش که به ارتداد محکوم می‌شوند، سر از تنش جدا شود. اما درست در لحظه اجرای حکم و دقایقی قبل از اینکه تیزی تیغ داعشی‌ها پوست گردنش را لمس کند، با رسیدن حکم مبادله نجات پیدا می‌کند. این روزها فیلم مستندی با عنوان «نقاشی یک رویا» در فضای مجازی منتشر شده که حکایتگر این افغانستانی رها شده از چنگال داعش است. البته او قبل از این از بند یک معضل مهلک دیگر رها شده بود.
مستند نیمه بلند «نقاشی یک رویا» به نمایش بخشی کنجکاوی برانگیز و اسرار آمیز از جبهه نبرد با داعش می‌پردازد. لشکر فاطمیون که از آن به عنوان گروه افغانستانی‌های سپاه قدس یاد می‌شود طی سال‌های اخیر نقش موثری در تاراندن تکفیری‌ها در عراق و سوریه داشته‌اند. بدون شک پیروزی مقاومت بر داعش -که به زودی تکمیل خواهد شد- تا حد بسیار زیادی مدیون این افغانستانی‌های سرباز و دلباخته اهل‌بیت(ع) است. اما زندگی و مبارزات این سربازها برای بسیاری از مردم کشور ما و همچنین سایر کشورها یک کنجکاوی بزرگ است.
ساسان فلاح فر، طلبه فیلمساز که طی سال‌های اخیر مستندهای زیادی در رابطه با جبهه مقاومت خلق کرده، در «نقاشی یک رویا» نیز روی زندگی و سرنوشت یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون متمرکز شده است. ما در این مستند و در زمان کوتاه و فشرده نیم ساعته با سخی میرالله قلی همراه می‌شویم و ماجراهای عجیب و شگفت انگیزی که برای او پیش آمده را می‌بینیم و می‌شنویم.
آنچه «سخی» را با خیلی دیگر از نیروهای مقاومت متمایز کرده، تفاوت قبل و بعد از حضورش در جنگ است. او قبلا گرفتار اعتیاد بود. اما اینکه یک کارگر افغانستانی معتاد به مواد مخدر چطور سر از جنگ سنگین و هراسناک با داعش در می‌آورد، سوژه جالبی است که رازهای آن در این مستند برملا می‌شود. شاید در نگاه اول برخی از افراد سطحی نگر این پاسخ را مطرح کنند که خب، این کارگر برای تأمین زندگی و همچنین یافتن هزینه مواد مخدر خود به منبع درآمد نیاز داشته و عضو لشکر فاطمیون شده تا از این طریق، بخشی از هزینه‌های زندگی خود را به دست آورد. اما واقعیت این است که کمتر کسی حاضر است برای پول، به عرصه پربلا و خطرناکی چون جنگیدن با داعش تن بدهد. اصولا فردی که معتاد به مواد مخدر باشد در حالت عادی نمی‌تواند به راهی که شجاع‌ترین و با اخلاص‌ترین انسان‌ها در آن گام می‌نهند پا بگذارد. همین تناقض‌ها، موضوع مستند «نقاشی یک رویا» را جذاب و مهیج کرده است.
نیمه اول فیلم، خیلی آرام و معمولی طی می‌شود. تقریبا همه چیز شبیه سایر روایت‌هایی است که معمولا از مدافعان حرم در سوریه می‌شنویم یا می‌خوانیم. سخی به بازگویی حضورش در سوریه، آموزش دیدن، رفتن به عملیات و گرفتار شدن در محاصره و تلاش برای فرار از محاصره می‌پردازد. تصاویر آرشیوی که توسط داعشی‌ها ضبط شده است نیز به کمک راوی فیلم می‌آید. اما این آرامش و فضای تکراری و یکنواخت، درست در میانه فیلم تبدیل به طوفانی مهیب و وحشتناک می‌شود. جایی که سخی و همراهانش به اسارت داعش در می‌آیند و از اینجا، فضای فیلم شبیه فیلم‌های ترسناک می‌شود. داعشی‌ها همچون زامبی‌ها و خون‌آشام‌های هالیوودی به جان اسرای خود می‌افتند و با هر وسیله‌ای که در دست دارند آن‌ها را آزار می‌دهند. اما تفاوت این فیلم با آثار هالیوودی در این است که اینجا، سخی بعد از ۱۴ ماه قرار داشتن در زیر شدیدترین شکنجه‌ها و آسیب‌های جسمی و روحی بسیار سخت، احیا می‌شود. او امروز نه تنها معتاد نیست، بلکه یک هنرمند است. اگر قبل از این سرش به کشیدن مواد مخدر گرم بود، این روزها اوقات فراغت خود را با کشیدن تابلوهای نقاشی و مطالعه می‌گذراند و معنویت به زندگی‌اش برگشته است.
شاید بتوان نقطه ضعف فیلم را شروع آن دانست. روایت فیلم بدون هیچ مقدمه‌ای، فردی را نمایش می‌دهد که در حال نقاشی با بوم و رنگ است و بعد قصه زندگی خود را تعریف می‌کند؛ اینکه در چه سالی متولد شده و همراه پدر و مادرش از افغانستان به ایران آمده و در ایران ماندگار شده و … جای یک اتفاق که مخاطب را به شنیدن زندگینامه یک افغانستانی مهاجر و ساکن در ایران تحریک بکند در افتتاحیه فیلم خالی است. مخاطب چرا باید بنشیند و این فیلم را ببیند؟ مثلا می‌شد فیلم را با لحظات شکنجه شدن توسط داعشی‌ها آغاز کرد و سپس از بوم و نقاشی و زندگی سخی سخن گفت.
حوزه جدید به وجود آمده در فرهنگ و جامعه ایران با عنوان «مدافعان حرم» مملو از ماجراها و مضامین شگفت انگیز برای خلق آثار هنری است. با این حال، اغلب فیلمسازهای ما به موضوعات تکراری و کلیشه‌ای رایج در سینما محدود شده‌اند. همان طور که «سخیِ» فیلم «نقاشی یک رویا» به مدد حضور در جبهه دفاع از حرم حضرت زینب(س) پروانه وار از پیله خود آزاد شد، سینمای ما نیز می‌تواند با توجه به این جبهه و حوادث و انسان‌هایی که در آن ظهور کرده‌اند از حصار موضوعات و روایت‌های محدود و بسته خود نیز رها شود.

آرش فهیم