پایان جشنواره عمارِ خوزستان با عطر قهوه عربی و گل‌های نرگس

روز پایانی جشنواره مردمی فیلم عمار در خوزستان با فضایی بومی رقم خورد که در مردمی کردن فزاینده جشنواره به شدت اثرگذار بود. در ورودی سینما اکسین اهواز، خیمه‌ای عربی نصب شده بود که جوانان بومی با لباس‌های محلی، قهوه‌ی عربی خوش طعمی را بین بازدیدکنندگان توزیع می‌کردند.

آقای احمدی که از رانندگان تاکسی‌های درون شهری است گفت: «من مثل هر روز که در خط پاداد مسافر جابه‌جا می‌کنم از اینجا رد شدم. خیلی تعجب کردم که روبه‌روی سینما همچنین فضایی درست کرده‌اند به خاطر همین مسافرم را که به مقصد رساندم برگشتم اینجا. قهوه توی هوای سرد خیلی دلچسب است. راستش بدم نمی‌آید توی جشنواره‌ی عمار این جوان‌ها سرکی بکشم. فیلم هم نشان می‌دهند؟»

میهمان‌های آخرین شب جشنواره همچنان از اقشار مختلف بودند که بعد از پذیرایی با قهوه عربی و ورود به سالن اصلی سینما، عوامل با دسته‌های گل نرگس بهبهان به استقبالشان می‌آمدند. و نکته‌ی زیبا و قابل توجه اینکه مخاطب هر تعداد شاخه‌ی گل که مد نظرش بود می‌توانست انتخاب کند.

سالن شلوغ بود. و جمعیتی بالغ بر سی نفر همچنان در محوطه اصلی در تردد بودند. کودکان خردسال مانند شب‌های گذشته به سالنی که برای پخش انیمیشن و سرگرمی تدارک دیده شده بود هدایت شدند و بادکنک‌های زرد رنگ با نام زیبای جشنواره‌ی عمار که رویشان نوشته بود بین آن‌ها توزیع شد.

اختتامیه سیزدهمین جشنواره مردمی عمار در خوزستان با اجرای سرود سلام فرمانده برگزار شد که با شوق مردم و حسن توجهشان همراه بود. پس از آن از زنان کمیته فرهنگی جهاد سازندگی خوزستان، که میتوان از آن‌ها به عنوان «فعالان فرهنگی دهه شصت» نام برد تقدیر شد و جوایز خود را از دستان خانواده شهدا دریافت کردند.
تندیس عدالت‌خواهی نیز به علی زهیری رسید و حمیدرضا بهوندی، برگزیده جشنواره ملی عمار برای مستند نهضت سوادآموزی، جایزه خود را از معلمان دهه شصت دریافت کرد.

در ادامه‌ی مراسم خانم رفیعی، اکران کننده‌ی برتر استان، مورد تقدیر قرار گرفت که همراه با فرزندش برای دریافت جایزه به روی صحنه رفت و اشتیاق خانم‌های حاضر در سالن را برای تشویق دو چندان کرد.

زهره صمیمی که مادری خانه‌دار است گفت: «اینکه این خانم همراه با فرزندش برای گرفتن جایزه رفت به منِ مادر این امید و احترام را می‌دهد که مادر بودن هنوز ارزشمند است. او می‌توانست تنها بیاید اما با فرزندش آمد تا نشان بدهد که مادر بودن و مادری کردن بر همه‌ی فعالیت‌ها مقدم‌تر است و من امشب با تمام وجودم برای این زن فعال و مادر نمونه کف زدم. به افتخار تمام مادران ایران.»

خانم رفیعی پس از دریافت جایزه‌اش گفت: «یک خانم در عین حال که مادر و خانه‌دار است می‌تواند به عنوان اکران‌کننده هم در جامعه حضور داشته باشد.»

در بخش بعدی نیز از امید مدحج، کارگردان مستند خوبان عالم تقدیر به عمل آمد و سرود زیبای گروه سرود خدام الزهرا در تشکر از مدافعان امنیت، شور پایان این بخش را دو چندان کرد.

اما مهم‌ترین برنامه‌ی اختتامیه، تقدیر از زنان اثرگذار بومی بود که اولین جایزه به خانم طیوب رسید. دومین جایزه نیز با همراهی چشمگیر مخاطبان حاضر در سالن، به خانم حسنه عفراوی تقدیم شد؛ بانویی که از بیسوادی به تدریس در مدرسه و دانشگاه و تالیف پنج جلد کتاب و کارآفرینی رسید تا افتخار دیگری برای دیار نخل و آفتاب باشد.

پس از آن نیز خانم‌ها قنواتی، لک و صابرپور به پاس مجاهدت‌های فرهنگی و هنری‌شان مورد تقدیر قرار گرفتند که صحنه را به طور کلی در تسخیر بانوان هنرمند، جهادی و فعال قرار داد.
پس از آن نوبت به چهره شاخص اختتامیه یعنی خانم خدیجه عابدی، از موسسان مکتب قرآن خرمشهر و از هسته‌های اصلی مقاومت ۳۴ روزه رسید که یک سالن به احترام مجاهدت‌هایشان ایستاده کف زدند.

آخرین جایزه اما از آن خانم مریم دباغ، هنرمند برگزیده بخش مردمی جشنواره عمار شد که با هدیه‌‌ی معنوی پرچم فاتح نبل و الزهرا از او تقدیر شد، هدیه‌ای که به صورت امانت تا یک سال در اختیار این هنرمند خواهد بود و سال آینده به هنرمند برگزیده بعدی اهدا خواهد شد.

حسن ختام جشنواره مردمی عمار، ولی چیز دیگری بود. تلفیق گل‌های نرگس و سرود سلام فرمانده به زبان لبنانی توانست چشمان خیلی‌ها را بارانی کند و شبی خاطره‌انگیز از مردمی‌ترین جشنواره‌ی انقلابی را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد تا دفتر سیزدهمین دوره با سلام بر صاحب عصر و زمان (عج) و به امید ظهور حضرتش بسته شود.

 

مدیر