اکران‌کننده جشنواره عمار؛

کودکان در «سینماهیئت» مهمان فیلم‌های عمار می‌شوند/ فراگیر شدن ماهواره انگیزه اکران فیلم‌های عمار شد

کبری جوکار، اکران‌کننده مردمی جشنواره عمار گفت: بسیاری از مخاطبان، از ما می‌خواهند که آثاری در مورد آسیب‌های فضای مجازی و ماهواره تولید و نمایش دهیم.

به گزارش «عمار فیلم» به نقل از خبرگزاری فارس، اکران‌کنندگان مردمی جشنواره فیلم عمار در ایام عزاداری امام حسین‌(ع) هم مانند دیگر روزهای سال، برنامه‌های نمایش فیلم خود را در شهرها و روستاهای مختلف، در قالب‌های متنوع ادامه دادند. کبری جوکار، یکی از اکران‌کنندگان جشنواره عمار در شهر تنگ‌ارم دشتستان استان بوشهر است که در این ایام عزاداری، «سینماهیئت کودکان» را راه‌ انداخته است. به همین بهانه با او گفتگویی داشتیم که می‌خوانید

از نحوه آشنایی‌‌تان با جشنواره مردمی عمار بفرمایید؟

آشنایی بنده با جشنواره از طریق پخش زنده افتتاحیه هفتمین دوره جشنواره عمار بود. وقتی افتتاحیه از شبکه تهران پخش می‌شد، متوجه شدم که جشنواره عماری هم وجود دارد ولی دقیقا نمی‌دانستم که چیست و چه هدفی دارد. بعد‌تر، وقتی که مستند برادران را در شبکه استانی بندرعباس پخش کردند، به طور جدی با جشنواره عمار آشنا شدم.

حضور دختر مرحوم دباغ روی سن جشنواره عمار برایم جالب بود

چه چیزی از جشنواره در مواجهه اول برای شما جالب بود؟

ارزش‌هایی را که من دنبالش هستم در جشنواره عمار می‌دیدم. مستند «خیرالنساء» خیلی برایم جالب بود. دختر خانم مرضیه دباغ(حدیدچی) که آمدند روی سن جشنواره، برایم جالب بود و از همانجا با شخصیت خانم دباغ آشنا شدم. بعدا رفتم کتاب زندگی‌نامه‌اش را هم خواندم. عجیب بود برایم که چنین فیلم‌های خوبی در جشنواره عمار هست ولی دیده نمی‌شوند.

گاهی کسی علاقه‌مند می‌شود به اینکه فیلم‌هایی که سالم است و دید درستی را دارد، ببیند، گاهی علاوه بر تماشا، می‌رود سراغ اینکه آن را به بقیه نیز نشان بدهد و حرف فیلم را به دیگران برساند.

فراگیر شدن ماهواره در منطقه انگیزه اکران فیلم‌های عمار شد

چه عاملی باعث شد اکران کننده جشنواره عمار شدید؟

آسیب‌ فیلم‌های تلویزیون، آثاری که وارد شبکه خانگی می‌شوند و تاثیرات مخرب ماهواره که به شدت در منطقه ما فراگیر شده است، مرا اذیت می‌کرد. فیلم‌های نمایش خانگی را که می‌دیدم، با اینکه تولید ایران است ولی به طور مشخص می‌دیدم که حتی یک قسمتش چقدر روی مخاطبانش اثر بدی می‌گذارد.

از طرف دیگر می‌دیدم که چقدر فیلم‌های عمار عالی است. مثلا فیلم «هنگامه» را تا به حال دو یا سه بار دیده‌ام و وقت‌هایی که خسته‌ می‌شوم، به خاطر معنویتی که دارد، دوست دارم مجدد «هنگامه» را ببینم.

ایده سینما هیئت کودکان از کجا شکل گرفت؟

دو سال پیش که در میبد یزد دانشجو بودم، با دو هیئت در ارتباط بودم. یک هیئت، مخصوص اساتید و دانشجو‌ها در دانشگاه بود و هیئت دیگری هم در محله دانشگاه بود. مراسم‌های در طول سال را هیئت محله و مراسم محرم را هیئت دانشگاه می‌رفتیم.

یکبار محرم، دوستانم آمدند و گفتند که هیئت محله، هیئتی مخصوص کودکان دارند و نیرو لازم دارند. شب عاشورا با دوستانم رفتیم و کار‌های‌شان را دیدیم. یک ساختمان کامل را در اختیار بچه‌ها گذاشته بودند و برای‌شان هیئت برگزار می‌کردند. از همان موقع در فکرم بود که وقتی برگشتم شهرم، باید یک هیئت برای کودکان راه بیندازم.

بسیج خواهران تنگ ارم، هیئت ویژه‌ای دارند که تمام برنامه‌ها را خودشان اداره می‌کنند. پیشنهاد دادم که تعدادی فیلم برای مردم پخش کنیم. بزرگ‌تر‌ها مدنظرم بودند، چون پخش فیلم در هیئت، برنامه جدیدی بود، موافق نبودند.

از شب سوم دیدیم که فضای هیئت خیلی شلوغ است، بخشی از این شلوغی‌ها مربوط به خانم‌ها و بخشی هم به خاطر بچه‌های‌شان بود. به ذهنم رسید تنها کسی که باید کاری انجام دهد، خودم هستم.

در نزدیکی هیئت، مهد کودکی بود که مربی‌اش برای عزاداری به هیئت بسیج خواهران می‌آمد، وقتی به او پیشنهاد دادیم برای برگزاری هیئت کودکان، به سالن جنوبی مهد کودک برویم، گفت بیایید در اتاق خودم کار‌های‌تان را انجام بدهید. تعدادی فیلم داشتیم، با دست‌اندرکاران جشنواره هم در ارتباط بودیم و مرتب درخواست می‌کردیم که برای «سینما هیئت کودکان» فیلم به ما معرفی کنند.

چه برنامه هایی برای سینما هیئت کودکان در نظر گرفتید؟

بچه‌ها شعری را با هم می‌خواندند با این مضمون که از قاری دعوت می‌کردند بالا بیاید و قرآن بخواند. قاری را هم از بین بچه‌ها انتخاب می‌کردیم. از قبل به مادران‌شان می‌سپردیم که قرآن خواندن را با بچه‌ها توی خانه تمرین کنند.

برای اینکه بچه‌ها هم مشارکت داشته باشند، به قاری می‌گفتیم شما آیه به آیه بخوان تا بقیه هم پشت سرت بخوانند. قرآن که تمام می‌شد، اکران فیلم شروع می‌شد. بعد از اکران فیلم از بچه‌ها پذیرایی می‌کردیم و در ادامه هم مراسم عزاداری، کارگاه نقاشی و ساخت کاردستی داشتیم.

پس صرفا به اکران فیلم اکتفا نکردید؟

بله، سعی می‌کنم موضوعی را که دوست دارم در قالب‌های متفاوت دنبال کنم. مثلا وقتی در افتتاحیه جشنواره، خیرالنسا را دیدم، رفتم دنبالش که ببینم کیست و چه ویژگی‌هایی دارد. یا مثلا دختر خانم دباغ را که دیدم، رفتم و کتاب زندگی‌نامه‌ش را گرفتم که بیشتر در موردش بدانم. سعی می‌کنم حالت شبکه‌ای داشته باشم.

شش شب، برگزاری هیئتی مخصوص کودکان برای خانواده‌ها خیلی جالب بود، البته نگران هم بودند. مرتب می‌آمدند و سر می‌زدند. ولی واکنش‌های خوبی به ما می‌رسید که به خاطر آرام بودن هیئت، خانواده‌ها توانسته بودند از فضای عزاداری استفاده کنند.

علاوه بر این، شب به شب به جمعیت‌ بچه‌هایی که پیش ما می‌آمدند، اضافه می‌شد، تا جایی که شب آخر بزرگتر‌ها را دم درب نگه داشتیم و گفتیم صبر کنید بچه‌ها بیایند، اگر جا بود، شما را هم راه می‌دهیم. بغض کرده بودند و دم درب ایستاده بودند که ما هم می‌خواهیم بیاییم. آخر سر بزرگتر‌ها را نیز راه دادیم و مسئولیت بهشان دادیم که در برنامه به ما کمک کنند.

فیلم‌های تاثیرگذار بر مخاطب را اکران می‌کنم

با چه نگرشی فیلم را انتخاب و اکران می‌کنید؟

همیشه دغدغه‌ام این است که فیلمی که اکران می‌کنم بر روی مخاطب اثری بگذارد. خیلی به این فکر می‌کنم که فیلمی که می‌گذارم باعث نشود بچه‌ها دلزده شوند.

مثلا در یکی از اکران‌ها پسر بچه‌ای بود که خیلی شلوغ بود. قبل از اینکه اکران کنم، می‌گفت: «من از فیلم‌های شما بسیجی‌ها خوشم نمی‌آید.» اما همان پسر بچه شلوغ قبل از اکران، وسط اکران خیلی پیگیر فیلم شد و نگران بود که از تصاویر فیلم عقب بماند و نتواند فیلم را کامل ببیند.

البته هنوز به طور کامل به نتیجه دلخواهم نرسیده‌ام، چون دیدن یک فیلم به تنهایی به طور کامل اثر نمی‌گذارد و باید اکران و تماشای این فیلم‌ها دنباله‌دار باشد.

ادامه اکران فیلم‌های عمار در مدارس دخترانه

برنامه‌ای برای آینده فعالیت‌های فرهنگی‌تان دارید؟

بچه‌هایی که تابستان کلاس قرآن برای‌شان داشتم، دوست دارند همچنان ارتباطم را با آن‌ها حفظ کنم. فیلم برای‌شان اکران کنم و چون امسال یک پایه بالا‌تر رفته‌اند، کلاس قرآن و عربی برای‌شان بگذارم.

در نظر دارم اکران‌هایی در مدارس دخترانه داشته باشم و چون اکران کننده آقا در شهر نداریم فعلا امکان اکران در مدارس پسرانه نیست. ولی به این مسئله فکر می‌کنم که اگر امکان داشته باشد، حسینیه‌ای بیایند و برای‌شان اکران کنم.

علاوه بر این دوست دارم روزی برسد که فیلم های عمار در همه مناطق اطرافم دیده شود. حتی اگر امکان پذیر باشد و امکانات و نیروی انسانی باشد، «سینما سیار» راه بیاندازیم. ولی ان شاءالله زودتر از راه اندازی سینما سیار، فیلم‌های جشنواره عمار به همه مناطق اطراف برسد.

چه پیشنهادی برای جشنواره عمار دارید؟

در آثاری که تولید می‌شود به هر دو جنس و نیاز‌های‌شان توجه شود. یعنی هم برای پسر‌ها و هم برای دخترها اثر ساخته شود. مثلا اثری مثل «رویای گل‌ها» جشن تکلیف دختر‌ها را خیلی زیبا و دخترانه توضیح می‌دهد. از طرفی دیگر، برای پسر‌ها هم باید اثری اینچنین ساخته شود. یا اثری مثل «فِرِند» که تاثیر دوست خوب و بد بر زندگی یک پسر را نشان می‌دهد. چرا اثری همچون فرند برای دختر‌ها ساخته نشود؟

اگر بخواهم نظر مخاطبانم را هم بگویم، یک‌بار در جمعی خانوادگی اکران کردم؛ یکی از مهمان‌ها گفت به مسئولان جشنواره عمار برسانید که آثاری در مورد آسیب‌های فضای مجازی و ماهواره تولید کنند و به دست ما برسانند.