میزگرد تحلیل مستند«داد»-بخش دوم

راننده کامیونی که فساد را «داد» زد،رتبه ۴۵۱ کنکور است/حالم که بد می‌شود کتاب‌های شهید آوینی می‌خوانم

موضوع مستند «داد» بررسی فساد در ساختار کشور است که توسط جریان داخل نظام

به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از خبرگزاری تسنیم، مستند «داد» جنجال زیادی راه انداخته است. موضوع این مستند بررسی فساد در ساختار کشور است که توسط جریان داخل نظام و متعهد ساخته شده است. سید میثم صفاییان راننده کامیونی است که سوژه اصلی مستند است. او فساد را فریاد زد اما با او برخورد قضایی شده است.

مستند «داد» روزهای پر هیجانی را برای طرفداران مستند رقم زده است. این مستند در مدرسه سینمایی عمار تولید شده است و به فساد شبکه حمل و نقل کشور می‌پردازد. توسعه فساد باعث اعتراض صنفی کامیون‌دارها می‌شود. سید میثم صفاییان به نمایندگی از کامیون‌دارها، سخنران تجمع‌های اعتراضی و تحصن‌ها است. کامیون‌دارها منتظر اصلاح امور و حضور تنها یک مسئول دولتی برای سامان دادن اوضاع هستند؛ مسئول دولتی بالاخره می‌آید اما نه برای پاسخ دادن به اعتراض و سوال رانندگان کامیون بلکه برای دستگیری سید میثم صفاییان!

نشست تحلیل این مستند با حضور حامد بامروت‌نژاد تهیه‌کننده، سید میثم صفاییان نماینده رانندگان کامیون و امین سردارآبادی دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. بخش اول این میزگرد روزگذشته با تیتر «امیرالمومنین پول می‌داد تا فساد را گزارش کنند ولی ما برخورد دولتی می‌کنیم/حق مردم است که «داد» بزنند» منتشر شد. متن زیر بخش دوم این میزگرد است که در ادامه می‌آید.

راننده کامیون زیاد دیده‌ایم اما کمتر مواجه شدیم با کسی که بخواهد مثل شما سخنوری کند و اینطور حق و حقوق هم‌صنفانش را طلب کند.

صفاییان: باید فیلم‌های تحصن رانندگان را ببینید. در شب چهارم تحصن چیزی حدود ۵هزار راننده پای سخنرانی من بودند. در حین صحبت‌ کردن‌ها شعار می‌دادند «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست». انگار خود آقا آنجا ایستاده باشد، از ته دل شعار می‌دادند.

مراقب باشیم از مردم جدا نشویم. یعنی همین اتفاقات رخ می‌دهد که با خود می‌گویید مگر راننده این گونه هم وجود دارد؟ یکشنبه در پایانه یزد سخنرانی کردم و صدایم هم از همان جا گرفته است. راننده‌ای جلوی من آمد و هیبتی عجیب و درشت داشت، گفت: «سید پیغمبر ۳۰ سال زحمت کشید، حالا توقع داری با ۶ ماه یا یک سال درست شود؟» واقعا از حرفش تعجب کردم، اصلا به او نمی‌آمد!

راننده‌ها زود حقیقت را می‌بینند. به راحتی می‌فهمند که این مشکلات گردن نظام اسلامی نیست و به خاطر منفعت طلبی مدیران میانی است. تا اندازه‌ای این حرف را می‌پذیرند که تقصیر خودمان است. ما خودمان باید همت کنیم.

مردم پای کار عدالت‌خواهی نیایند به هیچ چیز نمی‌رسیم

تا بحث‌های عدالت‌خواهی و عدالت‌طلبی مردمی نشود و مردم پای کار نیایند قطعاً به جایی نخواهد رسید. اگر قرار بود با یک نفر و یک تیم درست شود امیرالمومنین درست می‌کرد. هم خودش قوی بود و هم تیم قوی داشت. مالک اشتر و عمار در تاریخ تکرار نمی‌شوند اما بدون مردم درست نمی‌شود. جمعیت می‌خواهد. به نظر من توده ما امروز خیلی از این نظر آماده است.

ما در این تاریخ کاره‌ای نیستیم. بسیاری خون شهید دادند و اسارت کشیدند تا به اینجا رسیدیم. ما هم یک قدم باید جلو ببریم.

در مستند می‌بینیم که برای شما یک‌سال حبس تعیین می‌شود. چطور الان بیرون از زندانید؟

صفائیان: با سند آزاد هستم.

چه مدت زمان زندان بودید تا سند را قبول کردن و آزاد شدید؟

صفاییان: من یک سال حکم داشتم. ۱۰۰ روز زندان بودم. پرونده من چیزی نداشت که بخواهند نگه دارند بعد با قبول سند آزاد شدم.

ماموران امنیتی گفتند حق با من است اما دستگیرم کردند

در پایانه سیرجان صحبت کردم و دوباره من را گرفتند. رانندهها شبکه پرنفوذی هستند. بالاخره طرف بردارش قاضی هست و پدرش دادستان فلان منطقه است. برادر سه شهید است. اینها فشار می‌آورند. پیش بچه‌های اطلاعات سیرجان رفته بودند؛ آنها گفتند پای صحبت سید بودیم و هر چه گفت حق بود اما ما کاره‌ای نیستیم، به قاضی هم گفتند که من کاری نکرده‌ام.

این حمل‌ونقل را هنوز شما نمی‌دانید چه چیزی است. نخ تسبیح فساد کشور است. اگر به هم کمک دادیم این نخ را پاره کردیم، فساد تبدیل به دانه‌هایی جدا از هم خواهد شد. همانند سیستم بانکی است. سیستم بانکی را بخواهید اصلاح کنید بدون کارمندان بانک محال است. کارمندان بانک پای کار می‌آیند؟ اینها آن قدر وام‌های دولتی و تسهیلات گرفتند که نمی‌آیند اما راننده‌ها واقعا خودشان پای عدالت‌خواهی آمدند.

راننده‌ها می‌گویند چرا در این سیستم تا این اندازه بی‌عدالتی می‌شود؟ چرا حق‌خوری می‌شود؟ بسیار آدم‌های پاکی هستند.

دوست دارم هر چه در دلم هست بگویم. اگر بخواهم از قبل به حرف‌هایم فکر کنم دیگر حرف دل نیست و خراب می‌شود. آن چه در دل است می‌گویم که واقعیت و احساسم است. آن چیزی است که با آن زندگی می‌کنم.

این حرف و این کارها رزق لایحتسب من است. برای بارگیری به پایانه بندرعباس رفته بودم که یکباره دیدم چند راننده آذری می‌گویند بارخوری و حق‌خوری می‌شود. بعد از ۲۶ روز خواب هنوز بار نداشتند. گفتم اینها دنبال بار می‌روند و من هم بروم. تا ته سالن رفتم و جمعیت کم شد. پیرمرد هم بود و نمی‌توانست صحبت کند. به او گفتم مدرک داری؟ گفت بله. نشان داد.گفتم برویم بیرون مدرک خود را دست من بده و شما نمی‌خواهد حرفی بزنی. بیرون آمدیم و مدارک خود را مسجل کرد که ۲۰۰ بار را در همان روز یکباره دلالی کرده بودند. مثلا یک بار، کرایه‌اش ۴ میلیون تومان است و کمیسیون آن ۴۰۰ هزار تومان می‌شود اما دلال‌ها گفته بودند دو میلیون تومان بدهید تا این بار را بی‌نوبت بزنید. خب این فساد است و باعث می شود که راننده سالم، مدت ها مثلا یکماه بدون بار بماند و از نوبتش حذف شود.

سال ۷۶ با رتبه ۴۵۱ وارد دانشکده معماری شدم

چرا حمل‌ونقل را تا این اندازه سفت چسبیده‌اند؟ واقعا کاری ندارد. من مطمئنم با همکاری شما این حمل ونقل سر ۶ ماه اصولی می‌شود. یک حمل و نقل انقلابی می‌شود نه مطابق متد اروپایی شود. با بچه‌های یک پژوهشگاه، ۸-۷ سالی کار تحقیقاتی می‌کردم. سر این قضیه جلسه داشتیم. اینها سیستم بسیار متمرکزی را طراحی کرده بودند که من کل زیربنای اینها را نقد کردم. جلسه ۴-۳ ساعت طول کشید چون آنها تعجب کردند من چطور اینقدر روی موضوع مسلط هستم. همراهم به آنها گفت این سید میثم دانشجوی معماری سال ۷۶ بوده است و با رتبه ۴۵۱ وارد دانشگاه شده است. ۲۰ سال شاگرد فلان استاد در تفسیر المیزان بوده است و… .

گفتم هر چه سیستم‌ها و فرایندها را سمت سیستمی شدن ببرید و به سمت تکنیکی شدن ببرید به صورت قهقرایی از عدالت دور می‌شوید. یعنی ذات تکنیک این است که هر چیزی را به سوی تکنیک بردید از حالت عدالت‌محوری دور می‌شود. حال ما باید تکنیک را کنار بگذاریم و با الاغ بار ببریم؟ خیر. این راه میانه‌ای دارد که ما باید به عنوان فرزندان انقلاب کشف کنیم. این سخت است.

این حرف‌های خودتان است؟ حرف‌های فلسفی می‌زنید. مرتضی آوینی می‌خوانید؟

صفاییان: من برخی از کتاب‌های شهید آوینی را ۳۰ بار خوانده‌ام.

هروقت حالم بد می‌شود، «مبانی توسعه و تمدن» آوینی را می‌خوانم

کدام کتاب‌ها را ؟

صفاییان: «مبانی توسعه و تمدن» بالای سرم هست و هر بار حالم بد می‌شود می‌خوانم.

مسئله اول راننده‌ها با همین ماجرای صف طولانی نوبت و دلالی‌ها شروع شد. حالا حرفتان دقیقا چیست؟ اینکه قانون موجود اعمال نمی‌شود یا به قانون موجود هم منتقد هستید؟

صفاییان: الان بحث اول این است که این قانونی که همین الان موجود است عملیاتی نمی‌شود.چرا؟

مجری، این قانون را اجرا نمی‌کند.

صفاییان: چه میزان راننده‌ها مظلوم هستند که همین قانونی که به آن کلی ایراد وارد هست را می گویند به همین راضی هستیم، همین را چرا حذف می‌کنید؟

بحث اول این است که همین قانونی که وجود دارد اصلا اجرا نمی‌شود. این بحث و قدم اول است. همین قانونی که الان وجود دارد از کجا آمده است؟ برای شرکت‌های کشورهای اروپایی است. برای کشورهایی است که این حمل و نقل در آنجا راییده شده است. این قانون هم باید با مبانی انقلاب اسلامی اصلاح شود.

ما با اینها در ذات قضیه مشکل داریم. شهید آوینی می‌گوید «هنر انقلاب» اما مدل ارائه می‌دهد؟ خیر. چه کسی باید مدل ارائه دهد؟ باید انقلاب در بستر خود رشد کند و بچه‌های انقلابی به این نتیجه برسند که این مدل قبول نیست و مدل دیگر صحیح است، فکر کنند و شروع به زایش کنند.

سیستم حمل و نقل را هم خود ما باید اصلاح کنیم. ۸ سال این بچه‌ها پژوهش می‌کردند و ۳-۲ سال در کف اسکله شهید رجائی خوابیده بودند. بچه‌های نخبه و متدین و انقلابی بودند. ۳ ساعت پیش اینها صحبت کردم می‌گفتند این مسائل را اصلا نمی‌دانستیم. گفتم هنوز خیلی چیزها را نمی‌دانید چون واقعی نیست، تئوریک است. اینها کسانی بودند که کف میدان رفته بودند. حساب کنید از چنین اتاقی چه درخواهد آمد.

کسی می‌تواند راجع به موسیقی اسلامی و انقلابی حرف بزند که این موسیقی در مشت او باشد! نه این که فقط تئوری‌اش را از جایی خوانده باشد.

پس مسئله اول اجرای قانون است و گام بعدی اصلاح است.

صفاییان: دقیقا. اصلاح این سیستم است.

باید این ماجرا را در یک خط پیوسته جلو برد. رسانه‌ها اگر رها کنند شما هم تنها می‌شوید. عمار اگر رها کند تنها می‌شوید. اما اینها پای کار هستند. جنبش عدالت‌خواه دانشجویی هم که همیشه پر سر و صداست. نباید خط را رها کرد.

صفاییان: راننده‌ها بارها دعوتم کردند که به پایانه کرمان، قزوین، اصفهان و … بروم اما به همه گفتم مسئله حمل و نقل به صورت جزیره‌ای حل نمی‌شود.

مسائل عدالت‌خواهی حل نمی‌شود الا این که دانه‌هایی که گوشه گوشه کار می‌کنند به هم متصل شوند چرا که جزیره نیست. اگر خواستید در روستایی عدالت را برقرار کنید باید در شهر تلاش کنید؛ در شهر بخواهید برقرار کنید باید در استان تلاش کنید؛ در استان بخواهید باید در کشور تلاش کنید و نهایتا اگر در کشور بخواهید عدالت را برقرار کنید باید اقدامی جهانی کنیم.

عدالت‌خواهی یک آرمان جهانی است

چرا عدالت‌خواهی یک آرمان جهانی است؟ نمی‌توانید اگر شهر مناسبات ناعادلانه داشته باشد در روستا این قضیه را پیاده کنید. این بحث مهمی است. ما باید به عنوان بچه‌هایی که دغدغه انقلابی‌گری و شعارهای انقلاب و امام را داریم دور هم جمع شویم.

بچه‌های انقلابی کوتاهی می‌کنند. واقعا کوتاهی می‌کنند. شهید نواب صفوی با تیم فدائیان مگر چند نفر بودند؟ کتاب نظام اسلامی و حکومت اسلامی در آن سال‌ها با آن امکانات چاپ ضعیف و با ارتباطات ضعیف را طوری هماهنگ می‌کنند که مثلا صبح شنبه روی میز تمام وزارت‌خانه‌ها و سفارت خانه‌ها و مدیران کل و استانداران است. همت کردند و انجام دادند.

بچه‌های انقلاب نباید به وجود فساد عادت کنند

الان تقیه نداریم و قدرت دست اسلام است. بچه‌ها واقعا دچار یک لمسی شدند. عادتمان شده که فساد ببینیم.

اولویت بچه‌های انقلابی عوض شده است. قاطعانه این حرف را می‌زنم اگر یک درصد ظرفیت هیات‌های کشور پای مبارزه با فساد بیایند شک ندارم که مسئله فساد در کشور حل می‌شود.

وقتی انقلاب را به عنوان یک تمدن مطرح می‌کنیم فکر نکنید به زودی قرار است به ثمر بنشیند این انقلاب هنوز نوزاد است. به چشم تمدن بخواهیم ببینیم انقلاب ما هنوز نوزاد است. تازه از نوزادی خارج می‌شود و به دوران طفولیت نزدیک می‌شود. همین جمع‌ها و همین مسائل خیلی غنیمت است. الان مسئله‌ای به عنوان عدالت‌خواهی در کشور داریم. خیلی از کشورهای پیشرفته این را ندارند. این غنیمت است.

این که این قطره‌ها به هم برسد و تبدیل به رودخانه شود حتما هیات اندیشه‌ورز می‌خواهد. یعنی این که بنشینند و افراد از قسمت‌های مختلف حضور داشته باشند، یکی به عنوان مستندساز، دیگری جنبش عدالت‌خواه، من به عنوان نیروی کف میدان، مسئول مالی و غیره دور هم جمع شویم.

پراکنده هستیم و نمی‌خواهیم بپذیریم. عجیب است که اگر من نیرویی لیبرال و حتی نه ضد انقلاب بودم، الان بارها با BBC و رسانه‌های دیگر گفت‌وگو کرده‌بودم اما امروز بعد از ماه‌ها از آغاز حرکت دادخواهی علیه فساد حمل و نقل به خبرگزاری تسنیم آمده‌ام.

روز چهارم تحصن مشغول سخنرانی بودم. یکی از دوستان به پشتم زد و گفت که شبکه «من‌و تو» مشغول پخش زنده سخنرانی است. گفتم وقتی صداوسیمای خودمان نباشد همین می‌شود. ۴ روز است که ده‌ها هزار راننده تحصن کردند و فقط حرف صنفی می‌زنند اما صداوسیما دوربین را برنمی دارد به پایانه بیاید تا ببیند چه خبر است.

تا اندازه ای عزت از نوکری راننده‌ها خداوند به من داده است که من فهمیدم بزرگ‌ترین نعمت خداوند به من بوده است. کسی نیستم و کاره‌ای نیستم اما خود راننده‌ها در تجربیات دیده‌اند وقتی کسی دیگر به نمایندگی از آنها می‌رود، فریب می‌خورد، نه این که عمد داشته باشد چون وارد این بازی‌ها نبوده است.

امام زمان (عج) چه زمانی ظهور می‌کند؟ موقعی که ما یاد بگیریم کار تشکیلاتی انجام دهیم و برای تحقق عدالت‌ تلاش کنیم.

امیدوارم کسی نگوید که اعتراض کردیم و تمام شد، تازه اول بای بسم الله است

امشب در تهران جلسه گذاشتیم و گفتیم طلبه‌ها، راننده‌ها، رسانه‌ها و دانشجوها بیایند. مگر من چه کسی در کشور هستم؟ من چه شانی دارم؟ امیدوارم وقتی امشب می‌آیند نگویند تمام شد بلکه تازه اول بای بسم‌الله است.

ادامه دارد…