احمد نجفی، بازیگر کشورمان از جشنواره‌ی عمار می‌گوید

من به ‌هيچ‌عنوان مخالف جشنواره‌ی فجر نيستم. امیدوارم بتوانيم سينماي ملي را هم ارتقا دهيم.

به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از همشهری پایداری، سینما و هنر هفتم در کشور ما با فراز و نشیب‌های بسیاری روبه‌رو بوده است. اما نکته‌ی مهم و اساسی فاصله گرفتن برخی از آثار سینمای ملی با مختصات ملی و بومی است که از دهه‌ی هفتاد شدت بیشتری گرفته است. در این میان جشنواره‌ی فجر که همه‌ساله از چنته‌ی یکساله سینمای کشور رونمایی می‌کند، با تمام مزیت‌ها و فرصت‌سازی‌ها، اخبار خوشایندی برای فرهنگ بومی و ملی در اکران‌های یکساله ی‌سینمای کشور ندارد. در مقابل جشنواره‌ای مثل عمار با سن و سال کم، اما باانگیزه‌ی قوی در بسیاری از بخش‌ها درس‌های سازنده‌ای برای جشنواره‌ی فجر به ارمغان آورده است. در گفت‌وگو با احمد نجفی، بازیگر شناخته‌شده‌ی سینما و تلویزیون به بررسی سینمای ملی و آورده‌هایی که عمار می‌تواند برای پرده‌های نقره‌ای داشته باشد، پرداختیم.

از نگاه شما مختصات جشنواره‌ی عمار چیست و تفاوت‌هایی که عمار می‌تواند با جشنواره‌هایی مثل فجر و جشنواره‌های مشابه داشته باشد، چه مواردی است؟

ما در ایران جشنواره‌های مختلفی داریم. از رشد گرفته تا فجر و عمار و….، بنابراین این جشنواره‌ها هرکدام خصوصیاتی دارند و هرکدام از توان و ظرفیت منحصربه‌فرد برخوردار هستند که باید این توانایی هرروز خودش را بیشتر نشان دهد. یادم هست روزی که جشنواره‌ی عمار کار خود را آغاز کرد، خیلی‌ها این جشنواره را جدی نمی‌گرفتند. سنگ بنای جشنواره‌ی عمار به دست چند جوان مستعد بنا شد و آن‌ها با کمترین امکانات شروع به کار کردند. امروز جشنواره‌ی عمار به اعتقاد من یکی از جشنواره‌های معتبر کشورمان است.

شما به بحث مردمی بودن جشنواره‌‌ی عمار اشاره کردید، اما نکته‌ای وجود دارد؛ به نظر می‌رسد مخاطبان شاخصه‌های ملی و بومی کشورمان را به‌صورت خیلی ملموس‌تر و پررنگ‌تر در جشنواره‌ی عمار به نظاره می‌نشینند؛ شاید یکی از تفاوت‌های این جشنواره با امثال جشنواره‌ی فجر همین نکته باشد. به اعتقاد شما چرا جشنواره‌هایی مثل فجر یا اساسا سینمای ملی ما از این امتیاز و شاخصه‌های بومی، ملی و فرهنگ ایرانی مقداری فاصله گرفته است؟

متأسفانه این سخن شما کاملا درست است. متأسفانه جشنواره‌ی فجر به ویترین تبدیل شده است، البته فیلم‌های خوب هم گاهی در آن پیدا می‌شود، اما باید نگاه کنیم که در درون جامعه‌ی ما چه می‌گذرد و چقدر این رخدادها و باورهای مردم در فیلم‌ها جا دارد. باید به نگاه مردم در قالب ساخت و تولید فیلم احترام بگذاریم و بپذیریم. جشنواره‌ی عمار خودش را نشان داده و این کار را سامان داده است. من همیشه گفته‌ام، امیدوارم جشنواره‌ی فجر با مستندات خوب و با فیلم‌های کوتاه به این نکته احترام بگذارد.

می‌دانید که جشنواره‌ی عمار مردمی است. مردمی بودن یک جشنواره به چه عواملی برمی‌گردد؟

وقتی می‌گوییم مردمی، یعنی این‌که همه هستند. از شهرستان‌ها و روستاها همه می‌آیند و فیلم می‌سازند یا جایگاهی در فیلم‌های ساخته شده دارند. سازندگان بر اساس باورها، نیازها و بر اساس مسائل اجتماعی‌ای که با آن روبه‌رو هستند، فیلم خود را می‌سازند. فقط ساخت فیلم و اثر بر مبنای معضلات نیست، بلکه ساخت اثر بر مبنای باورها و اعتقادات است که اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند. مثلا یادم هست دو سال پیش فیلمی کوتاه دیدم که خیلی تأثیرگذار بود. فیلم دو دقیقه بیشتر نبود، ولی کلی حرف داشت. در آن ‌یک روحانی دستش سه تا کیسه بود و آن را حمل می‌کرد. بعد بچه‌های محل آمدند و گفتند حاج‌آقا، امشب مهمانی است؟ ما رو هم دعوت کن. بعد می‌دیدیم روحانی با وسایل می‌رسد در خانه‌ای و پیرزنی از راه دور آمد. او تشکر کرد و وسایل را از دست روحانی گرفت و رفت. این روحانی کمک کرد تا بار را به منزل این پیرزن برساند و نگاه مخاطب در ابتدا این بود که او وسایل را برای منزل خود خریده است؛ این یعنی خیلی از ما برداشت و شناخت غلطی از روحانیت در جامعه داریم.

چرا جشنواره‌ی فجر ما با چنین باورها و نگاه‌هایی فاصله دارد؟

متأسفانه بخش اعظمی از تولیدات جشنواره‌ی فجر متعلق به شمال شهر و ونک به بالاست. آثاری که تولید می‌شود، مال خیلی جاهای دیگر نیست، یعنی کسانی هستند که هدفشان از ساخت فیلم رفتن به جشنواره‌های خارجی است. احساس می‌کنند اگر قرار باشد برای همه‌ی مردم ایران فیلم بسازند و در دل این موضوعات بروند، شاید جایگاهی پیدا نکنند. این مرا خیلی اذیت می‌کند.

آیا جشنواره‌ی فجر نمی‌تواند از برخی شاخصه‌های عمار درس بگیرد؟

حتما می‌تواند. متأسفانه باید یک مقداری در سیاستگذاری‌ها تغییراتی ایجاد شود، البته این نباید به‌منزله‌ی دخالت در کار فیلمساز باشد. می‌طلبد که بعضی از این فیلم‌های به نمایش درآمده در جشنواره‌ی عمار را به انتخاب عزیزانی که در جشنواره‌ی فجر هستند، در لابه‌لای این فیلم‌ها ـ‌ نه برای دریافت جایزه ـ‌ نشان بدهند، ببینید که چه تأثیری دارد. خود فیلمساز وقتی ببیند این نگاه هم دید‌بان و عاشق دارد و این نگاه هم مشتاق دارد، شاید در کارش تأثیر بگذارد و در نگاه فیلمساز اثرگذار باشد. متأسفانه رستم دستان سینمای ما فیلم‌های آپارتمانی و دختر و دعوا و… است. جشنواره‌ی عمار به این چیزها نمی‌پردازد، بلکه به خصوصیات انسانی و انقلابی و نگاه باز می‌پردازد. متأسفانه جشنواره‌ی فجر به‌مرور زمان دستخوش تغییر شد تا این‌که به مرحله‌ی کنونی رسید.

مثل این‌که دل پری از جشنواره‌ی فیلم فجر دارید…

من به‌ هیچ‌عنوان مخالف جشنواره‌ی فجر نیستم. امیدوارم تلفیقی شود از نگاه عماری و نگاه اجتماعی خودمان تا بتوانیم سینمای ملی را هم ارتقا دهیم و روی موضوعات دست خورده‌ی فرانسوی و انگلیسی نمانیم. دست‌اندرکاران باید بیایند و برخی از آثار جشنواره‌ی عمار را در لابه‌لای آثار فجر به نمایش بگذارند و ببینند بازخورد مردم چیست. ما موضوعات شگفت‌انگیزی در جامعه داریم، آیا در سینمای ملی به آن‌ها دست می‌زنیم و آن را معرفی می‌کنیم؟ خیر، اما عمار این کار را کرده است.

همشهری پایداری – شماره ۱۶۹