به گزارش «عمار فیلم» به نقل از صبح نو، در این حوزه که مغفولتر از دیگر فضاها به آن پرداخته میشود، کارها و تولیداتی وجود دارند که علاوهبر داخل کشور، گاهی نام ایران را در سطح بینالملل مطرح میکنند. از بین فعالان این حوزه، آقای محسن اسلامزاده از کسانی است که با آثار خود، نه تنها رخدادهای قابل توجهی را انعکاس داده است، بلکه برخی از کارهای او از جمله تنها میان طالبان، علاوهبر اکران در کشورهای اروپایی و آمریکایی، توانست جوایزی را از جشنوارههای آمریکا، روسیه و … دریافت کند. او که امسال با اثر ی جدید آماده حضور در جشنواره فجر شده است، در گفت و گو با «صبح نو» ابتدا درباره این آثار بیان کرد: من امسال ۲ کار با عنوان آقای دادستان که روایتگر زندگی شهید لاجوردی و بررسی عمکلرد ایشان در طول حیاتشان است و مستند «قصر قند» درباره به هلاکت رساندن جلیل قنبرزهی، از تروریستهای بزرگی است که قریب به ۲۵ سال نظام به دنبال او بوده؛ تروریستی که امسال موفق شدند او را که قصد داشت تا نیروهای تروریستی را از داخل رهبری کند، دستگیر کنند.
اسلامزاده درباره مستند «قصر قند» که به تازگی همزمان با انهدام یک تیم تروریستی تکفیری در منطقه عمومی «قصرقند» سیستان و بلوچستان، شکل گرفت گفت: این مستند بر اساس حادثهای که رخ داد، شکل گرفت. در آن زمان مامتوجه شدیم که تیم تروریستی داخل کشور آمده و سپاه در حال برخورد با آنهاست، در این بین ما راهی آنجا و مشغول ضبط این کار شدیم. فضایی که این کار دارد، فضای منحصر به فردی است چون در زوایای گستردهای به این عملیات پرداخته شده است، همچنین کسانی که در این عملیات بودند، انگیزهشان این بود که چون این گروهک تروریستی با جسارت وارد خاک سرزمینمان شده، پس باید با تمام قوا با آن مبارزه کرد. جلیل قنبرزهی هم چون خودش گروههای زیادی را به کشور فرستاده بود و با آنها برخورد شدیدی صورت گرفت، مجبور شد تا در نهایت به شخصه وارد کشور شود و عملیات را رهبری کند.
یک شکار بزرگ برای کشور
وی ادامه داد: دستگیری این تروریست یک شکار خیلی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران بود، چرا که قنبرزهی مادر تمام گروههای تروریستی شرق کشور بود و به قول یکی از اعضای عملیات، او مانند ابوبکر بغدادی در شرق کشور بود. در این میان و در زمان عملیات، فیلمهای خوبی از تمام رخدادها از تعقیب و گریزها گرفته تا درگیریها و… ثبت شدهاند. البته در شرایطی که وجود داشت، جدا از اعضای گروه، به دلیل آب و هوا و دمای بالای ۵۰ درجهای که در آن نیروها با زبان روزه مقابله میکردند، فیلمبرداری خیلی دشوار بود. این فضا حتی باعث شد تا خیلی از دوربینهای ما از کار بیفتند و در کل مشکلات زیادی داشتیم، اما خوشبختانه عملیات با موفقیت انجام شد و ما هم توانستیم که این کار را با موفقیت ضبط کنیم.
مصاحبه با یکی از اعضای تکفیریها
اسلامزاده در خصوص محتوای این مستند و اتفاقات قابل توجهی که در آن وجود دارد، گفت: در این پروژه، یکی از کارهایی که ما کردیم این بود، یک نفر از اعضای این گروهک را که سال گذشته هم در عملیاتی شرکت کرده بود، برای مصاحبه آوردیم. در واقع نگاه ما در قصر قند، این است که افراد و آدمهایی که به عنوان تروریست وارد کشور ما شدهاند، چه کسانی هستند؟ با چه انگیزهای وارد این جریان شدند و مواردی از این دست که بخشی از اهداف این گروهها را برملا میکند و مخاطب را با آنها آشنا میسازد، چرا که سعی ما این است تا به شخصیت و شیوه تفکر آنها نزدیک شویم و بفهمیم که چه چیزی باعث شده تا این افراد چنین اقدامی را انجام دهند.
این کارگردان که مدتهاست در فضای جنگی و عملیاتی کار میکند، درباره انتخاب سوژههایی که دارد، بیان کرد: من فیلمسازی را از حدود ۱۳ سال پیش از سیستانوبلوچستان شروع کردم و بعد از آن به مناطقی چون پاکستان، افغانستان و کشورهای دیگر رفتم. به همین دلیل از آن جایی که در این شهرها فضاهای دفاعی و مذهبی را میدیدم، درکل بیشتر در فضای جهان اسلامی و بحث مذاهب کار کردم و درعینحال با بحث مبارزه با نیروهای تروریستی، در سوریه و عراق همراه بودم. همچنین چون در سیستان و بلوچستان رفت و آمد زیاد داشتم و با ویژگیهای منطقه آشنا بودم، به محض انجام این عملیات، اول از شبکه با من تماس گرفتند و بعد راهی آنجا شدیم.
گاهی راه برگشتی نیست
این کارگردان درباره بازسازی فضا در مستندها و همچنین دشواریهایی که در این حوزه برای ضبط صحنههای عملیاتی وجود دارند، گفت: برای رخدادهایی که در این فضا اتفاق میافتند، گروه تولید باید با تجربهای که دارند، بدون فوت وقت مثل یک چریک سر حادثه حاضر شوند و کارشان را شروع کنند. همچنین به عنوان مثال سر همین کار، ما در بیابانی بودیم که برق نداشت و بهشدت کمبودهایی بود که ماندن در آنجا را مستلزم حضور با تجهیزات کامل میکرد. علاوهبر اینها در مناطق عملیاتی مثل طالبان که من تنها رفتم، حتی جزئیترین مواردی که اتفاق میافتد، میتواند مشکلاتی را برای فیلمساز ایجاد کند که راهی برای آن وجود ندارد، یعنی در لحظه شما هر چه را که توانستی بگیری، گرفتی و گرنه دیگر راه برگشتی نیست. در مستند قصر قند هم وضعیت به گونهای بود که ما بهدلیل گرما به مرز تشنج رسیده بودیم و باید هرچه سریعتر کار را انجام میدادیم و همه تلاش ما این بود تا با روشنسازی رخدادها، کاری فراتر از آثار تبلیغاتی انجام دهیم.
لزوم توجه به ژانر بحران در مستندها
اسلامزاده با اشاره به میزان توجهی که باید به فضای مستند شود و کمبودهایی که در این حوزه هست یادآور شد: اکنون ما شاهد هستیم که فیلمسازان جوان با رویکرد تولید مستند پا در این فضا گذاشتهاند و تاکنون بیشتر از میزان توجهی که وجود دارد، بازدهی داشتهایم، مثل مستند طالبان که توانست جوایزی را از کشورهای مختلف کسب کند. از همین رو باید مشکلات افرادی که در این عرصه کار میکنند، مورد توجه مسوولان قرار بگیرد و همچنین ژانر بحران را در جشنوارهها، به عنوان یک فضای فرعی نبینند تا فعالان این حوزه از همه لحاظ، یعنی سفر به کشورهای دیگر گرفته تا نمایش کارهایشان در جشنوارهها و… مشکل نداشته باشند.