به گزارش «عمار فیلم» به نقل از تسنیم، در عصر حاضر ابزار هنر بهترین ابزار برای انتقال فرهنگ و آموزههای دینی و غیردینی است که متأسفانه جهان غرب در این زمینه نسبت به مسلمانان پیشروی بیشتری داشته است، لذا توسط این ابزار، آثار مخربی را برای جوامع بشری بهخصوص مسلمانان و شیعیان بر جای گذاشته است، بنابراین در این فضا نیاز است بیش از گذشته به فکر تولید محتواهای دینی مبتنی بر نیاز روز و نیاز آینده بشریت و بعد به فرم در آوردن این محتواها در قالبهای هنری بود.
در این بین هنرمندانی هستند که به صورت خودجوش و با کمکهای حداقلی سازمانها و نهادهای مسئول، اقدام به ساخت آثار فاخر سینمایی در قالبهای فیلم و انیمیشن آن هم با رویکرد دینی و انقلابی کردهاند؛ اما از آنجایی که از این آثار حمایت و پشتیبانی مناسبی صورت نمیگیرد، کارگردانان با معضلات زیادی همچون عدم اکران گسترده در سینماهای کشور و یا عدم اکران در سانسهای مناسب سینماها و به دنبال آن ضرر مالی روبرو میشوند، از این رو این هنرمندان کمتر به سمت اینگونه تولیدات میروند.
در این راستا با فرهاد عظیما یکی از تهیهکنندگان و کارگردانان مطرح کشورمان در زمینه تولید «انیمیشن» گفتوگویی ترتیب دادیم. وی کارگردان انیمیشن «خلیج فارس» است که توسط گروه انیمیشن فاطمه زهرا(س) ساخته شدهاست. داستان این اثر نبردی میان نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در آینده به تصویر میکشد که در خلیج فارس اتفاق میافتد. قهرمان این داستان، فردی به نام فرمانده قاسم است که از شخصیت قاسم سلیمانی الهام گرفته است. این اثر، برنده جشنواره عمار و نامزد بهترین کارگردانی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر شده است. این فیلم در سالهای ۹۴ و ۹۵ بازخورد فراوانی در رسانههای غربی و بینالمللی داشت.
عظیما در بخشی از مصاحبه خود با رسانهها درباره عدم حمایت مناسب نهادهای مربوطه از «نبرد خلیج فارس» گفته بود: بعد از آنکه انیمیشن سینمایی «نبرد خلیج فارس » را ساختیم و این فیلم آنچنان که باید در اکران حمایت نشد و سالن های محدودی برای آن در نظر گرفتند، تصمیم گرفتم دیگر به سمت ساخت یک انیمیشن بلند سینمایی نروم، ضمن اینکه چنین کاری بسیار فرسایشی است و بر همین اساس در نظر داریم از این پس شروع به ساخت فیلم انیمیشن های کوتاه کنم.
در ادامه مشروح گفتوگو با فرهاد عظیما را بخوانید:
تهاجم فرهنگی بخش کوچکی از علل ولنگاری فرهنگی را شکل میدهد
شما به عنوان یکی از اهالی فرهنگ و هنر کشور، مشکلات فرهنگی را ناشی از چه عواملی میدانید؟
درصد بالایی از معضلات فرهنگی و ولنگاری فرهنگی بابت کمکاری مسئولان امر است و بخش کمی از آن به تهاجم فرهنگی بستگی دارد. مقابله با تهاجم فرهنگی یعنی حالت تدافعی داشتن در حالی که ما باید با تولید محصولات فکری و فرهنگی در موضع تهاجم قرار گیریم؛ بنابراین نمیتوان حالت تدافعی را با حالت تهاجمی مقایسه کرد.
اگر هرچه سریعتر خود را در موضع تهاجم قرار ندهیم، دشمنان بیشتر از این به فرهنگ ما آسیب میرسانند. ما که این قدر روی شعار بر حقّ و مناسب «مرگ بر آمریکا» تأکید داریم، وقتی یک هنرمند انقلابی پای کار میآید و میخواهد در عمل یک رفتاری ضد استکبار جهانی انجام دهد، باید او را حمایت کنیم؛ اما متأسفانه به قدریسنگاندازی میکنند که آن هنرمند یا مجبور است عقب بکشد و یا با هزینه شخصی خود دست به تولید بزند؛ پس از تولید اثر هم با معضل اکران روبرو میشویم.
متأسفانه معضل بزرگی که با آن روبرو هستیم، وعدههای بی عمل مسئولان ذیربط است. ابتدا که طرح بحث میکنیم، اعلام حمایت میکنند. ما نیز تمام وقت خود را صرف تولید اثر مزبور میکنیم. زمانی که اثر ساخته میشود همه وعدههای خود را منکر میشوند. از این جهت دیگر نه راه پس داریم و نه راه پیش. این سیاستهای غلط مسئولان باعث میشود قدرت اکران فیلم تضعیف شود تا جایی که رسانههای معاند مینویسند از تولیدات انقلابی و دینی در ایران استقبال نمیشود.
از اثری که اقتدار نظام را تقویت میکند حمایت نمیشود
این سؤال همیشه برایم باقی است که چرا فیلمی که به اقتدار کشور و تضعیف غرب کمک میکند، حمایت نمیکنیم، اما فیلمی که حیثیت کشور را لکهدار میکند حمایت میکنیم و غرب هم تشویق میکند و برگزیده جشنوارههای جهانی میشود. این دردی است که عارض هنرمندان ما شده است.
به اسم نقد منصفانه جلوی آثار دینی و انقلابی گرفته میشود
از سوی دیگر جبهه انقلابی ما در برخورد با آثار هنری به قدری منفعل رفتار میکند که کلیت اثر زیر سؤال میرود و نام آن را نقد منصفانه میگذارند. وقتی نقد باعث شود کلیت زحمت و نیت عوامل سازنده زیر سؤال برود و باعث عدم اکران آن شود، چه فایدهای دارد؟! این یک نوع خودزنی است. به جای اینکه نقاط ضعف را اصلاح کنیم و بیشتر روی نقاط قوت کار تأکید کنیم، اینگونه منفعل رفتار میکنیم! یک خصلتی که برخی از فرهنگیان ما را تحت تأثیر قرار داده، این است که خود کاری صورت نمیدهند، اما همین که عدهای به صورت خودجوش و یا بر حسب وظیفه کاری انجام میدهند، شروع به نقد میکنند و آن قدر این رفتار را ادامه میدهند که اوضاع را علیه آن سازنده نامناسب میکنند.
تولید دینی باید اعتقاد به امام حیّ را تقویت کند
از دیدگاه شما تولید دینی به چه نوع تولیداتی اطلاق میشود؟
ما نیاز به تولیداتی داریم که نظام دینیمان را تقویت کند و اعتقاد به اهلبیت(ع) را از حالت انتزاعی به عمل بکشاند. ما اکنون امام عصر(عج) را طوری معرفی میکنیم که گویی هیچ اثرگذاری در جریانات بشری ندارد در حالی که ما معتقدیم امام(ع) تمام مقدرات را در شب قدر جریان میدهند. بنابراین ما امام(ع) را امامی خنثی معرفی میکنیم. اعتقادمان به امام حیّ(ع) و سایر اهلبیت(ع) باید طوری باشد که منجر به قیام و حرکت به سوی حق باشد نه سکون و بیتحرکی.
به عنوان نمونه ما نمیتوانیم از حوادث جنگ ۳۳ روزه حزبالله لبنان با اسرائیل چشمپوشی کنیم. ماجرایی که دست نصرت خداوند و اهلبیت(ع) به وضوح دیده میشد تا جایی که حتی خود سربازان اسرائیلی نقل میکنند در این مدت اتفاقات عجیب و خارقالعادهای افتاد و داستانهایی نقل میکنند که انسان از شنیدن آن یاد آیات ۲۵ و ۲۶ سوره توبه میافتد آنجا که خداوند خبر از امدادهای غیبی در غزوه حُنین میدهد و میفرماید: «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَهٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ (۲۵) ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ؛ همانا خداوند در مواضع بسیارى شما را یارى کرده است و در روز حُنین (نیز شما را یارى کرد،) آنگاه که فراوانى لشگرتان شما را به غرور و اعجاب واداشت، ولى این فزونىِ نفرات هیچ سودى براى شما نداشت و زمین با همهى گستردگىاش بر شما تنگ آمد، پس شما پشت به دشمن فرار کردید؛ سپس خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش وبر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانى فرستاد که شما آنان را ندیدید و کافران را عذاب کرد و این کیفر کافران است.»
خود سربازان حزبالله نیز داستانهای عجیبی از یاری اهلبیت(ع) به خصوص حضرت زهرا(س) تعریف میکنند. «یکی از رزمندگان در کتابی تعریف میکرد بعد از پایان نماز، سجدهای طولانی انجام میدهد. وی در این سجده به خواب میرود و در عالم رؤیا، حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را مشاهده میکند. وی با نگرانی عرض میکند: بانوی من هواپیماهای دشمن خانه و کاشانه ما را ویران و زنان و کودکانمان را به کام مرگ فرستاده است، آیا کاری برایمان انجام نمیدهید؟ بانو فاطمه زهراء(س) میگویند صبر کنید، پیروز خواهید شد. وی میگوید: بانوی من مگر نه این است که ما از شیعیان و دوستداران و ادامهدهندگان راهتان هستیم. ما را از شرّ این جنگندهها نجات نمیدهید؟ ایشان می فرمایند: صبر کنید، پیروز خواهید شد. این رزمنده میگوید: بانوی من آیا کاری با این جنگندهها نمیکنید؟ اگر شده یکی از آنها را ساقط کنید تا قلبمان آرام و دلمان مطمئن شود. وی میگوید: فاطمه زهراء(س) ردایی سفید را در آسمان چرخاند و گفت: صبر کنید، پیروز خواهید شد. به گفته این رزمنده در این حالت من از خواب بیدار شده و ناگهان متوجه شدم یک جنگنده اسرائیلی در دره مریمین سقوط کرد. بدین ترتیب آنچه بانو فاطمه زهراء(س) گفته بود با سقوط این هواپیما محقق شد و پیروزی حاصل شد.»
این خاطرات از سوی سربازان حزبالله لبنان و اسرائیل به قدری زیاد بود که در یک کتاب جمعآوری شدند. خب ما به عنوان یک شیعه تا چه حد توانستیم روی این سوژههای ناب کار هنری کنیم؟ چقدر توانستیم این قضایا را از رسانهها به زبانهای مختلف منعکس کنیم؟ قضایای که نشان میدهد اهلبیت(ع) در بین مردم هستند و کار انجام میدهند. اگر انجام دادیم، کمترین بازخوردش باید در هنرمندان ما در قالب ساخت مستندات فاخر نمود پیدا کند.
توقع هنرمندان دینی از مسئولان در حد تبلیغ اثر تنزل کرد
به نکته خوبی اشاره کردید. واقعاً در همین مقدار هم که آثار دینی تولید شده است، صرفاً تاریخنگاری بوده است. نتوانستیم ارتباط اهلبیت(ع) را با عصرمان پیوند بزنیم.
ما امام انقلابی و عاشورایی میخواهیم نه امامی که بر اساس اندیشههای برخی از ما ساکن و بی اثر است. درباره امام حسین(ع) نیز همین رفتار را میکنیم؛ عاشورا را در عاشورا متوقف میکنیم در حالی که باید در تمام زمانها و مکانها جریان داشته باشد؛ «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ أرضٍ کَربلا». هنرمندان و اندیشمندان ما چرا نتوانستند جامعه را با این مفهوم ارتباط دهند؟ اگر نصرت و یاری خداوند نبود، مطمئن هستم با این وضعی که ما جلو میرویم، اثری از عاشورا و قیام امام حسین(ع) و حب ایشان در دلها نبود؛ زیرا همان طور که عرض کردم، مهمترین ابزار اثرگذار فرهنگی که ابزار هنر است، توجه خاصی به درسهای عاشورایی ندارد و یک هنرمند اگر هم بخواهد در این زمینه کاری انجام دهد، به قدری سنگاندازی صورت میگیرد که کار متوقف میشود. آن قدر اوضاع در هنر دینی وخیم شده است که دیگر با این اوضاع فعلی توقع خاصی از مسئولان امر جز تبلیغ از آثار هنرمندان نداریم؛ زیرا هنرمندان انقلابی ما نشان دادند که با هزینه خود حاضرند برای نظام و انقلاب زحمت بکشند و در این مسیر جانشان را در خطر قرار دهند.
متأسفانه اوضاع رسانههای ما نیز گاهاً اینگونه است؛ مثلاً بابت تبلیغات انیمیشنی که ساختیم،رسانههای انقلابی ما دهها میلیون تومان مطالبه داشتند. بحث فقط اثر بنده نیست بلکه با خیلی از آثار دینی اینگونه رفتار میکنیم. ما که خودمان حاضر شدیم از جیب خودمان پول بابت ساخت این انیمشین خرج کنیم تا ضربه شصتی به دشمنان بزنیم، صرفاً به دنبال اهداف مالی نبودیم بلکه هدف مهمتر روحیه انقلابیگری بود. اما با این حساب باید حداقل هزینه ساخت و تولید و بدهیهای حاصل از ساخت این اثر مثل عوامل سازنده و دوبلاژها برگشت داده میشد.
رسانههای کشور با اهداف مالی به تبلیغات آثار دینی نگاه نکنند
ما حداقل توقعمان این است که این رسانههای دینی و انقلابی در حد توان یک فراخوان مردمی برای کمک به ساخت این آثار بدهند؛ چه بسا یک اثر مناسب فرهنگی و دینی اثرش از یک موشک و یا بمب هستهای بیشتر باشد. زیرا فرهنگی را به جامعه انتقال میدهد که تا زمانهای زیادی ماندگار میشود؛ هنوز متأسفانه علت این دردی را که بر مجموعههای فرهنگی عارض شده است درک نمیکنم که چرا به آثار دینی به عنوان مهمترین ابزار اثرگذار فرهنگی بها نمیدهند؟
دشمنان در قالب هنر در صدد خاموشی نور اربعین هستند
اکنون در آستانه پیادهروی اربعین حسینی قرار داریم؛ همایشی جهانی که رسانههای غرب آن را محصور کردهاند. متأسفانه این ماجرای عظیم هم ظاهراً از دید هنرمندان دور مانده است. نظر شما در این باره چیست؟
مقطع زمانی پیادهروی اربعین حسینی، مقطعی است که خداوند با نورش زمین و آسمان را منور میکند. نوری که دشمنان اهلبیت(ع) به تعبیر قرآن سعی در خاموش کردن آن دارند ولی خداوند وعده داده است این نور را کامل کند؛ «واللّه مُتمّ نورِهِ وَلَو کَرهَ الکافِرون» لذا در راستای دشمنیشان در صدد هستند با برنامههای مختلف آن را کمرنگ کنند؛ ورود کارگردان سرشناس زن هالیوود به نام «کاترین بیِگلو» برای ساخت «اربعین بزرگ» با هزینه صدها میلیون دلاری میتواند دقیقاً در همین راستا باشد. بنابراین ما به عنوان شیعیان امام حسین(ع) باید غیرتی وارد صحنه شویم و بیشتر بها دهیم و از ابعاد مختلف به آن بپردازیم. ما نیز در مسیر امام حسین(ع) ما حاضریم از جانمان بگذریم و خطرات آن را متحمل بشویم، چرا که اصلاً مسیر اباعبدالله(ع) مسیر شهادت و جانفشانی در راه ارزشهای اصیل اسلامی است. ما تا الان غلوّ گویی کردیم نسبت به اینکه کربلا را صادر کردیم بلکه آموزهها و معارف کربلا فعلا نهفته مانده است.
تولید انبوه آثار هنری، غرب را به اضمحلال میکشاند
غرب اکنون به این نتیجه رسیده است که دیگر نمیتواند از جنگ نظامی و آتشافروزی در راستای اهداف آخرالزمانی خود بهره چندانی ببرد لذا تمرکز خودش را بیشتر روی جنگ نرم و جنگهای فرهنگی در قالب ساخت تولیدات هنری و یا تطمیع پادشاهان منطقه برای به فساد کشاندن کشورهای اسلامی گذاشته است. این در حالی است که ما از ابزارهای هنری هم میتوانیم در راستای اهداف دینیمان بهره ببریم و هم هجمههای شدیدی بر دشمن کنیم. انیمیشن نبرد خلیج فارس نشان داد که میتوان با این حرکات غرب را به چالش و ترس کشید؛ حتی میتوانیم با همین ابزارهای فعلی تشیع را به تمام مردم دنیا عرضه کنیم. منتها به شرط آنکه تولیدات انبوهی داشته باشیم.
با ابزار هنری حق را بر سر باطل بکوبیم
خداوند در قرآن میفرماید ما حق را بر سر باطل میکوبیم تا نابود شود؛ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» ما قائلیم مذهب بر حقی هستیم و با همین ابزارهای هنری میشود بر سر دشمنان کوبید تا نابود شوند. ما باید همچون شمشیر ذوالفقار امیرالمؤمنین(ع) بر دستان امام(ع) عمل کنیم؛ ذوالفقار حضرت کاربرد فراوانی برای دین اسلام داشت.
درباره انیمیشن «روز داوری» توضیح دهید.
ابتدا مقدمهای عرض کنم. در معارف شیعی موضوعی به نام آشنایی پیامبران(ع) با سرزمین کربلا و یا ماجرای امام حسین(ع) داریم. روایات متعدد تفسیری و غیر تفسیری در این زمینه در منابع ثبت شده است. به عنوان نمونه یکی از روایات مشهوری که داریم اینطور است که امام محمدباقر(ع) ضمن روایتی طولانی نقل میکند، امام حسین(ع) قبل از شهادتشان به اصحاب فرمود: «رسول خدا(ص) (به من) فرمود: اى فرزندم، همانا تو به زودى به سوى عراق سوق داده خواهى شد و آن زمینی است که انبیاء و اوصیاى انبیاء با آن ملاقات کردند و آن زمینی است که«عمورا»نامیده میشود؛ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّکَ سَــتُسَاقُ إِلَى الْعِرَاقِ وَ هِیَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِیُّونَ وَ أَوْصِیَاءُ النَّبِیِّینَ وَ هِیَ أَرْضٌ تُدْعَى عَمُورَا». (الخرائج و الجرائح قطب راوندی، ج۲، ص۸۴۸؛ مختصرالبصائر، ص۱۳۹) بر اساس این روایت پیامبر(ص) میتوان فهمید خداوند تمام پیامبران و اوصیای آنها را از کربلا عبور داده است که در این رفتار حتماً حکمتهایی نهفته است که باید در فرصتی دیگر به آن پرداخت.
اما به صورت مصداقی نیز روایاتی وجود دارد که بخشی از آن را علامه مجلسی در جلد ۴۴ بحار نقل کرده است. در این دست روایات، تفاسیری از اهلبیت(ع) وجود دارد که توضیح میدهد برخی پیامبران(ع) با ماجرای امام حسین(ع) آشنا شدند. به عنوان نمونه امام صادق(ع) ذیل آیات ۸۸ و ۸۹ یعنی «فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُوم؛ فَقالَ إِنِّی سَقیم؛ (ابراهیم(ع)) نظرى به ستارگان افکند و گفت: من کسالت دارم» فرمودند: ایشان با ماجرای امام حسین(ع) آشنا شد و به این جهت بیمار شد. (کافی،ج۱، ص۴۶۵)
وجود چنین معارفی میتواند ظرفیت بالایی برای هنرمندان ایجاد کند تا بتوانند در زمینه اتحاد بینالادیانی ورود کنند؛ زیرا ما در همین کتب تحریفشده عهد عتیق و جدید شواهدی از آشنایی و دعوت عیسی(ع) نسبت به پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) داریم. به عنوان نمونه واژه «فارقلیطا» نسبت به پیامبر(ص) و … نیز از این دست آیاتی است که در عهد عتیق وجود دارد.
انیمیشن «روز داوری» با محوریت مکاشفات مریم(س) در کربلا
در این راستا بود که تصمیم به ساخت «انیمیشنی» با نام «روز داوری» و با محوریت آشنایی حضرت مریم(س) و حضرت عیسی(ع) با ماجرای کربلا و امام حسین(ع) گرفتیم. این انیمیشن ازدوران کودکی حضرت مریم و زندگی در معبد شروع میشود و بعد به سمت ملاقات با روحالقدس(فاطمه(س)) و نیز مکاشافات ایشان در کربلا می پردازد.
بسیاری از شیعیان آگاهی ندارند نسبت به اینکه امام حسین(ع) درمکانی به شهادت میرسد که حضرت مریم(س) در آنجا حضرت عیسی مسیح را متولد کرده است؛ در روایاتی از امام سجاد(ع) ذیل آیه۲۲ سوره مریم(س) یعنی فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا؛ پس [مریم] به او [=عیسى] آبستن شد و با او به مکان دورافتادهاى پناه جست.» روایت شده است که حضرت مریم(س) از دمشق به سوی کربلا رفت و عیسی(ع) را در مکان قتل امام حسین(ع) به دنیا آورد و همان شب بازگشت. عَنْ أَبِی حَمْزَهَ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا– قَالَ خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّى أَتَتْ کَرْبَلَاءَ- فَوَضَعَتْهُ فِی مَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَیْلَتِهَا.» با توجه به دوری زیاد مسافت که قرآن از آن با تعبیر «مکان قصیا» یاد کرده است و نیز با توجه به اینکه فرمودند مریم همان شب بازگشت، احتمال فراوان مریم(س) طیالأرض کرده بود. این انیمیشن یک اثر فوق استراتژیک و راهبردی است از این جهت که مسیحت را به تشیع و اسلام گره میزند.