به گزارش «عمار فیلم» به نقل از خبرگزاری تسنیم، فصل اول برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» پس از ۲۶ قسمت پخش از شبکه مستند سیما به اتمام رسید. از این هفته فصل دوم این برنامه با اجرای علی صدرینیا روی آنتن میرود.
«به اضافه مستند» در فصل اول خود طیف گستردهای از مستندهای اجتماعی، زیستمحیطی، سیاسی و … را در خود جا داد که با استقبال خوبی از سوی کارشناسان و فیلمسازان مستند و البته مردم که مخاطب اصلی این برنامه هستند مواجه شد.
به بهانه اتمام فصل اول این برنامه با مهدی خانعلیزاده سردبیر و علی صدرینیا مجری-کارشناس «به اضافه مستند» گفتوگو کردیم که در ادامه منتشر میشود.
قسمت اول برنامه را دولت توقیف کرد
در فصل اول مجموعه «به اضافه مستند» چه ژانرهایی از مستند را نمایش دادید؟
خانعلی زاده: برنامه «به اضافه مستند» از ابتدا ۲۶ قسمت بود اما در نهایت ۲۵ قسمت از آن پخش شد چون اولین قسمت آن اختصاص به مستند «مادرکشی» داشت که اتفاقا ساخت دولت یازدهم و مرکز استراتژیک ریاست جمهوری نیز بود اما بخش دیگری از دولت آن را توقیف کرد و اجازه پخش نداد. خاطرم هست که ما برنامه را ضبط کرده بودیم و کارشناسان صحبت های خود را انجام داده بودند اما شب قبل از پخش زنگ زدند و گفتند که این قسمت را پخش نکنید و توقیف است. حتی به خود کارگردان هم که گفتیم، آن چنان موضع جدی نگرفت و چیزی نگفت. موضوع آن مستند درباره سد سازی است اما موضعی مخالف سد سازی دارد و میگوید که این کار باعث بی آبی ایران شده است.
هیچ مستندی را سانسور نکردیم
مجموعه به اضافه مستند در ۲۵ قسمت به روی آنتن رفت و کار با چالش شروع شد اما پس از آن چالش دیگری نداشتیم و کار جلو رفت. البته به کمک همراهی های مدیر شبکه مستند آقای سلیم غفوری، بسیاری از مستندهایی که خودمان فکر نمی کردیم که اجازه پخش داشته باشد به صورت کامل پخش شد. خاطرم هست که قسمت دوم کار، به مستند «یک پیشنهاد ساده» اختصاص داشت که به مشکلات جنسی جوانان میپرداخت. ما خودمان میگفتیم که یک جاهایی از کار نباید پخش شود اما آقای غفوری گفت ایراد ندارد و پخش شود. ما در هیچ مستندی حتی یک ثانیه هم کم نکردیم و کامل نمایش دادیم. در ۲۵ قسمت کار هیچ مشکلی نداشتیم، همه آمدند و جلسات خوب بود.
مگر مستند «یک پشنهاد ساده» موضوع خاص و غیر قابل ذکری داشت؟ چرا حس کردید که بخش هایی از کار باید حذف شود؟
خانعلی زاده: از لحاظ فنی و فرمی به مدیوم تلویزیون نمیخورد و مشکلات آماری نیز روی این کار داشتیم. برای مثال میگفتیم که فلان آماری که در فیلم داده شده است غلط است و پژوهش ها نتیجه دیگری را نشان میدهد. آقای عرب کارگردان این کار، در آن جا حرفی مقابل تیم پژوهش برنامه نداشت اما در ادامه و پس از گذشت ۶ ماه گفت که آمار شما غلط است!
ماجرای دفاع یکی از مهمانها از فتنه ۸۸ / هیچ حرفی را کوتاه نکردیم
اصلا به حذف یا نگفتن چیزی فکر نکردید و فقط سعی داشتید تا حرف غلط زده نشود. درست است؟
خانعلی زاده: بله همین طور است. برای مثال در یکی از جلسات، شخصی مهمانمان بود که آمد و از فتنه ۸۸ دفاع کرد. اصلا آن را حذف نکردیم. ما هیچ حرفی را کوتاه نکردیم. اگر هم کوتاه کردن بود فقط به دلیل کمبود وقت بود و سعی میکردیم که با مهمان چک نکنیم که اصل حرف منحرف نشود. اصلا به هیچ کس نگفتیم که فلان موضوع خط قرمز ما است و از این جهت فکر میکنم برنامه ما، تنها برنامه تلویزیونی بود که هیچ خط قرمزی به لحاظ محتوایی نداشت.
اگر دغدغه شبکه تخصصی مستند منطبق با دغدغه مردم باشد، برنامه پر بینندهتر میشود
شاید اگر این برنامه در یک شبکه پر بینندهتر پخش میشد، به همین راحتی نمیشد خیلی از حرف ها را زد؟
خانعلی زاده: شاید. البته شبکه هم شبکه تخصصی بود و البته بازخوردهای بسیار خوبی گرفتیم. حتی آن کسی که با مستند جنسی مشکل داشت، میگفت که بسیار خوب شد که موضوع را بیان کردید و آن را نقد کردید. به نظر من اگر ما با مستندی مشکل داریم، بهتر است که در گفتگوها این را بگوییم.
استقبال ها بسیار بالا بود و تعداد پیامکها برای یک شبکه تخصصی بسیار زیاد بود. برای مثال در یک مستند که خودمان فکر میکردیم خیلی بازتاب داشته باشه، بازخوردها بسیار معمولی بود؛ در مقابل یک مستند درباره سیب زمینی کاشتن با عنوان «زخم های رو باز» در اصفهان داشتیم که بسیار مورد استقبال واقع شد و چیزی در حدود ۱۵ هزار پیام از مردم دریافت کردیم. بعد از این قضیه به این نتیجه رسیدیم که اگر اتفاقا دغدغه شبکه تخصصی منطبق با دغدغه خود مردم باشد، میتوان برنامه را پر بیننده کرد و مردم از آن استقبال میکنند. یا مستند دیگری که موضوع آن محیط زیستی بود نیز بسیار مورد استقبال واقع شد. در نهایت، برنامه به اضافه مستند، به عنوان پر بیننده ترین برنامه شبکه مستند انتخاب شد. البته در میان مستندهایی که پخش کردیم نیز، همین مستند با موضوع کاشت سیب زمینی و مستند «پرزیدنت آکتور سینما» پر بیننده ترین مستند ها شد.
صدا و سیما هنوز پول فصل اول را نداده است
خاطرم هست که ما قصد داشتیم تا مستند «پرزیدنت آکتور سینما» را قبل از انتخابات پخش کنیم اما به ما گفتند که نه. چرا که امکان دارد این شائبه به وجود بیاید که برنامه سیاسی است. ما دنبال این بودیم که بگوییم این مستند روایتی از دولت است و همچنین دو مهمان بیاوریم و مناظره ای جدی برگزار کنیم اما مخالفت شد که البته این مستند را پس از انتخابات پخش کردیم. البته نسخهای هم که پخش شد از سوی تهیه کننده و نه عوامل برنامه به اضافه مستند، مورد اصلاحات قرار گرفت. برای مثال پوستر کار را عوض کردند. ما یکسری مشکلات این چنینی داشتیم؛ از طرف دیگر مشکل دیگری نیز داشتیم و آن این است که تلویزیون مشکل مالی دارد و هنوز با ما تسویه نکرده است. قرار بود که بخشی از هزینه برنامه را سازمان بسیج بدهد که پرداخت کرد و بخشی دیگر را شبکه مستند بدهد که تاکنون پرداخت نشده است.
انتظار داشتیم مستند «اتاق جنگ» پربیننده شود اما مستندی با موضوع کاشت سیبزمینی در اصفهان بسیار پر مخاطب شد
در صحبتهای خود به کارهایی اشاره کردید که فکر میکردید با استقبال خوبی مواجه میشود اما نشد. این کارها در چه ژانرهایی قرار میگرفت؟
خانعلی زاده: بسیار این ها در ژانر سیاسی قرار میگرفت. برای مثال ما فکر میکردیم که مستند «اتاق جنگ» که ساخت بسیار طولانی داشت و در آن با بسیاری از شخصیت ها از جمله آقای هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و فرماندهان سپاه صحبت شده و در آن حرف های خیلی نابی زده شده بود، بسیار مورد استقبال قرار بگیرد. البته استقبال بدی نبود اما آن چنان که انتظار داشتیم نشد. این مستند از لحاظ زمانی نیز در موقع بسیار خوبی پخش شد و در حین انتخابات پخش شد، علاوه بر این حرف های بسیار تندی هم در آن زده شده بود که حتی خود کارگردان میگفت این مستند از تلویزیون پخش نمیشود اما به هر حال بازتابی که ما انتظار داشتیم، نیامد.
در این میان مستندی با موضوع سیبزمینی بسیار مورد توجه قرار گرفت. ما عمدتا سعی میکنیم که کارهایی را پخش کنیم که تاکنون اکران یا رونمایی نشده باشد، مگر مستندهایی که در جشنواره پخش شده باشد. اکنون برای فصل دوم، مستند «حج خونین» را خواهیم داشت. در این مستند برای اولین بار به نقش بسیاری از مسئولان خودمان که در آن واقعه مقصر بودند و عملکرد خوبی نداشتند، میپردازیم.
با پخش بعضی مستندها، از مظلوم نمایی کارگردان جلوگیری میشود
در صحبت های خودتان گفتید که اگر با مستندی موافق نباشید، آن را پخش خواهید کرد اما سعی میکنید که در گفتگو آن را اعلام کنید. این مضوع یک ژست است یا واقعا دوست دارید که به همه فرصت نمایش بدهید؟
خانعلی زاده: مخالفت موضع ما نیست. یک پژوهشی صورت میگیرد و میبینیم که رویکرد علمی مستند صحیح نیست. برای مثال در مستند «یک پیشنهاد ساده»، گفته شده بود که در فلان کشور اروپایی یا آمریکایی فلان رویکرد را پیش گرفته و به نتیجه رسیده است و ما هم باید آن را اجرا کنیم. خب در پژوهش های خودمان جلو رفتیم و دیدیم که این اطلاعات غلط است و خروجی آن هم اشتباه از آب درآمده است. حالا ما نمیگوییم که این مستند را پخش نمیکنیم چرا که حرف آن غلط از آب درآمده است، بلکه آن را پخش میکنیم تا حرفش را بزند اما در بخش گفتگو به کارگردان گفتیم که حرف شما با استناد به این آمار غلط است.
ویژگی مثبت این کار این است که باعث میشود جلوی مظلوم نمایی برخی مستندسازها را بگیرد. او میگوید که من حرف نویی زده بودم و اگر به گوش مردم میرسید، همه چیز خوب میشد و … اما کار پخش شد و دیدیم که ایشان حتی نمیتواند از یک آمار ساده که در مستند پخش شده است دفاع کند، حال چگونه میگوید که با فلان راهکار من، میتوان مشکلات جنسی جوانان را حل کرد؟
سعی کردیم مستندها رشد کنند و دیده شوند
صدری نیا: اگر بخواهیم از زاویه خودمان نگاه کنیم، باید بگوییم که به هر حال، مستندسازان در حال تجربه هستند و وارد روایت اتفاقات جدید میشوند. باید قبول کنیم که در این روایات بعضا اشتباه هم خواهند داشت و برخی چیزها با آزمون و خطا درمیآید. مستندسازان کار سختی انجام میدهند. برای مثال فکر کنید که در مورد یک موضوع اجتماعی یک پژوهشی قرار است انجام بشود. همین موضوع خود زمان بر است و ممکن است اشتباهاتی در آن صورت بگیرد و راه حلی به ما نمیدهد. حال مستند ساز، از این موضوع یک گام هم جلوتر میرود و علاوه بر انجام پژوهش، مستند نیز میسازد. همین موضوع باعث میشود که احتمال خطا کمی بالاتر برود.
در به اضافه مستند سعی کردیم تا اجازه دیده شدن و رشد کردن مستندها را بدهیم. همین که مستندها پخش بشود و سپس نقد و بررسی بشود، خود باعث پیشرفت است و تاثیر زیادی بر کار بعدی مستندساز دارد.
مستندهایی را پخش کردیم که تاکنون اجازه پخش نداشتند
وقتی در جلسه نقد، کارشناس به او میگوید که فلان جا خوب است و فلان جا غلط است، مطمئنا مستند ساز در کارهای بعدیش با دقت بیشتری دنبال میکند. ما تلاش کردیم تا دایره پخش مستندها را باز کنیم. مستندهایی که شاید بعضا تاکنون اجازه پخش نداشته اند، پخش شده اند و مورد بررسی قرار گرفته اند. هم چنین در مورد مهمان ها نیز سعی کردیم تا از دو طیف مختلف دعوت کنیم تا بحث بیشتر جا بیفتد. همین موضوع بیشتر کمک میکند تا فضای مستندسازی در کشور رشد کند.
این کار حسن دیگری هم دارد و آن این است که پخش کننده این برنامه، خود شبکه مستند است که شبکه تخصصی این کار است. برای مثال فرض کنید که این اتفاق در شبکه ی دیگری رخ میداد. در آن صورت شاید به کارگردان بر میخورد که بیاید و یک نفر به او بگوید که فلان جای مستند غلط است. حال موضوع دیگری نیز وجود دارد و آن این است که شخص علی صدرینیا علاوه بر این که مستندساز است، یک چهره سیاسی و به نوعی سلبریتی بچههای جشنواره عمار است. میخواهم این را بپرسم که در مجموعه به اضافه مستند، چه قدر توانستید نگاه طیفهای مختلفی غیر از بچه های عمار را به دست بیاورید؟ بالاخره نوع نگاه ها و دغدغهها متفاوت است. خاطرم هست که یکی دو سال پیش در جشنواره سینما حقیقت، فرشاد افشین پور برای فیلم برداری مستند «سفر به آمادای» رفته بود و یک لنز جدید اختراع کرده بود تا بتواند حرکت یک کفشدوزک روی برگ را به تصویر بکشد. شاید در فضای مستند عده ای دغدغه آزادی قدس نداشته باشند اما حرف و کارشان محترم باشد. چه قدر توانستید دل آن ها را هم به دست بیاورید؟
صدری نیا: ما این موضوع را میدانیم که این جا شبکه مستند است و این برنامه ای است که تلاش میکند در حوزه مستند حرف اول را بزند و مرجع پخش مستند در تلویزیون بشود. چنین برنامه ای باید این دایره را باز کند تا تمام مستندها در آن وارد شده و مورد نقد و بررسی قرار گیرند.
به نگاههای مختلف فرصت دادیم / تلاش برای پخش مستند دفاع تمام قد از برجام
تلاش تمام مجموعه ما در انتخاب مستند ها این بوده است که جشنواره های مختلف پخش مستند را رصد کنیم و کارها را انتخاب کنیم. خاطرم هست که چندین بار دور هم نشسته ایم و تعداد زیادی مستند دیدیم. بعضی از آنها به لحاظ فرمی و ساخت استانداردها را نداشت و قبول نشد. در به اضافه مستند اتفاقا تلاش میکنیم تا کارهای مختلف انتخاب شود. سعی کرده ایم تا تمام کارهایی که حرف برای گفتن دارند و موضوع مهمی را مطرح میکنند را بیاوریم و پخش کنیم. حتی چند وقت پیش صحبت از مستندی بود که شاید هیچ وقت چنین مستندی با موضوع مذاکرات هسته ای از تلویزیون پخش نشده باشد چرا که از زاویه ای دیگر قضیه را روایت میکند و از موضع برجام دفاع میکند. اکنون در حال بحث هستیم که این کار هم پخش بشود.
ظرفیت شبکه مستند برای همه مستندسازان است
در به اضافه مستند، نگاهمان را به هیچ وجه به سمت نگاه عوامل برنامه و اعتقادات آن ها نمیبریم. مجری این برنامه علی صدرینیا است اما یک مجموعه کامل کار را آماده میکند. وقتی این مجموعه دور هم مینشینند، تمام تلاششان این است که این برنامه، یک برنامه تخصصی در حوزه مستند باشد که از تمام نگاه ها و طیف ها روایت کند.
اگر بخواهم مثال بزنم، باید این را بگویم که در برنامه گزیده فصل اول که هفته پیش پخش شد، ما ۵-۶ مستند محیط زیستی خوب که از نگاه های مختلف روایت شده بود را دیدیم. از دغدغه خشک سالی در هامون، صید پرنده ها در شمال و … هم چنین مستندهای سیاسی مختلف را هم اکران کردیم. شاید به لحاظ سیاسی به خیلی از این ها موافق نبودیم اما آن را پخش و نقد کردیم. بنابراین تلاش کردیم که نگاهمان این چنین باشد و البته با شیب خوبی به این سمت حرکت کنیم.نگاه ما این بوده است که شبکه مستند جایی برای همه مستندسازان است. همه باید بیایند و کارهایشان را نمایش بدهند.
دنبال این نیستیم که فلان کارگردان چه گرایش سیاسی دارد
خانعلی زاده: ما برای خودمان تعریف کرده ایم که ما به اضافه مستند هستیم در شبکه مستند و قرار است کار مستند انجام بدهیم. یعنی اگر علی صدرینیا مجری است، به عنوان یک مستندساز که سواد فرمی و فنی حوزه مستند دارد، این جا نشسته است نه به عنوان یک فعال سیاسی که جای دیگر هم کار سیاسی انجام میدهد. او مجری کارشناس است. برای مثال یکی از مستندسازان جوانی که خیلی زیاد از او نام برده میشود، محمد کارت است. اکنون یکی از بهترین ارتباطها را هم با ایشان داریم. برای ما فیلم و ویدئو میفرستد و همکاری دارد. چرا که آمده است و دیده که با سیاست مدار رو به رو نیست و فقط با افرادی رو به رو است که دغدغه مستند دارند. برای همین علاقه مند است. در سری اول، اولین کار را ازمحمد کارت پخش کردیم و در فصل دوم نیز اولین کار را از او پخش خواهیم کرد. مستند آوانتاژ که او ساخته آغازگر فصل دوم ما خواهد بود. ما به دنبال این موضوع نرفتیم که بفهمیم محمد کارت چه نگاه سیاسی دارد، در کدام جبهه است و چه کار میکند.
در فصل دوم دو کارشناس برای تحلیل ایرادات فرمی اضافه کردیم
قطعا من اگر بخواهم یک برنامه اجتماعی یا سیاسی بسازم، این نگاه را خواهم داشت که کسی را بیاورم که ایدئولوژی من را جلو ببرد و نظر من قالب شود اما در این جا قرار است راجع به مستند صحبت کنیم. اگر میگوییم فلان مستند بد است،دلیل محتوایی، فرمی و پژوهشی داریم. اکنون دیدیم که در فصل دوم، جای بحث فرمی خالی است، بنابراین دو کارشناس یعنی آقایان خوش گو و آقای فهیم را آوردیم تا در مورد ایرادات فرمی صحبت کنند. بنابراین تعریفی که ما از این برنامه داریم، مستندسازی است.
اتفاقا در ظاهر بیشترین انتقاد به ما مبنی بر این که شما رویکرد سیاسی دارید، از جانب کسانی است که نزدیک تر به ما هستند. محمدکارت نمیگوید که علی صدرینیا، مستند «دکتر سلام» را تولید میکند پس فلان است. حتی اگر انتقادات فرمی هم دارد، میگوید که به نظر من اگر این جوری میگفتی بهتر بود.
با توجه به بازخوردی که از مستندسازان داشتم، فکر میکنم که هیچ کس از علی صدرینیا، مجری برنامه، به عنوان کسی که مجموعه دیگری با رویکرد دیگری را میسازد یاد نمی کند و همه به او میگویند که تو مستندساز هستی.
صدری نیا: تلاش کردیم تا نگاه حرفه ای را به برنامه غالب کنیم. برای مثال یکی از قسمت های مربوط به مستندی است که شاید نگاه تندی به چپ ها در دهه ۶۰ داشت. در آن جایی که فکر میکردیم درست است، گفتیم و آن جایی که فکر میکردیم غیر منطقی است، بیان کردیم.
خاطرم هست که در فصل اول و در یکی از قسمت ها، مستندی بود که در آن درباره ی آقای موسوی خویینی ها بحثی شده بود و نسبتی مشکوک و بدون سند به ایشان داده شده بود. در آن جا هم بحث کردیم و گفتیم که این موضوع چه قدر منصفانه است و سند دارد؟ در حقیقت تلاش کردیم تا از جایگاه کاملا حرفه ای و منصفانه به کار نگاه کنیم و هدفمان این است که به رشد مستند و مستند سازی منجر بشود. اگر در جایی نقد فرمی یا محتوایی انجام میدهیم، برای این است که کارگردان ها در کارهای بعدیشان یک قدم جلو بروند. یک جایی هست که دقیق رصد میکند. اگر نقد فرمی یا محتوایی هم میکنیم با همین دیدگاه است. اگر کارگردان جایی صحبتی میکند یا ادعایی میکند، باید برای خط به خط آن سند داشته باشد.
علاوه بر مستندسازان، بخش دیگری از مخاطبان نیز مردم هستند. در بعضی از کارها مردم استقبال کردند اما در کارهایی دیگری استقبال به آن اندازه نبود.اگر بخواهید برای فصل بعدی مستندهایی را انتخاب کنید، به چه کارهایی توجه میکنید؟
خانعلی زاده: برداشت من از فصل اول این بود که ما باید دغدغه مردم را نشان بدهیم. زمانی هست که یک مستند را در جمع نخبگان نمایش میدهید، خب بسیار خوب است اما شاید آن مستند برای مردم مهم نباشد. به نظر من اول باید دغدغه مردم شناخته شده و تامین شود و سپس از آن جا سراغ موضوعات دیگر برویم.
در همان مستند « زخم های روباز»، دغدغه مردم روستا این بود که بتوانند چند کیلو سیب زمینی بفروشند. این افراد یک مجموعه کوچک نیز نیستند و شاید یک شهر با این موضوع درگیر باشند. حال انتظار دارید که چنین کسی موضوعی درباره تاثیرات رسانه در عملیات روانی شرق آسیا برایش مهم باشد؟ خب جواب معلوم است. من هم اگر درگیر این مشکل باشم، این چنین فکر میکنم.
باید نوع نگاهمان را منطقهای کنیم و براساس دیدگاه مردم حرف بزنیم
ما دو مستند با عنوان محیط زیست پخش کردیم که درباره ی شکار پرندگان در شمال کشور میپرداخت. وقتی این مستندها را پخش کردیم و بازخوردها را دیدیم، متوجه شدیم که ۳ استان کشور درگیر این ماجرا هستند و همه اعضای خانواده با آن موضوع ارتباط دارند در حالی که شاید اصلا دغدغه زندگی من و شما در تهران این موضوع نباشد. با توجه به این موضوعات متوجه شدم که باید نوع نگاهم را منطقه ای کنم و براساس دیدگاه مردم حرف بزنم.
قطعا دغدغه مردم کشور در آن حوزه آن مساله است و لزومی ندارد که آنان دغدغه من را داشته باشند. فکر میکنم که ما بر روی جامعه هدفمان خوب کار نکردیم. برای مثال اگر یک مستند سیاسی ساختیم که جامعه هدفمان خبرنگاران و نخبگان هستند، خوب نتوانستیم که آن را توزیع کنیم، قالبش را پرداخت کنیم و مزیتی برای این قشر با دیدن آن ایجاد کنیم. در حالی که پخش مستند با موضوع عام، مزیتی برای آن شهرستانی ایجاد کرده است و همین موضوع باعث استقبال از کار میشود.
صدری نیا: به نظرم، حوزه مستند از این نظر جذاب است که نگاه های مستند آدم های مختلف را نشان میدهد و هر چه قدر که دایره این حوزه گسترده تر بشود، نتایج بهتری حاصل میشود. برای مثال اگر ما بیاییم و بگوییم که فقط از فلان کارگردان ها کار پخش میکنیم، نگاهها محدود میشود در حالی که اگر نگاه ها گسترده بشود، از دل همان ها ماجرای محیط زیستی و یک معضل این چنینی بیرون میآید، یک نگاه ملی به بحران آب بیرون میآید، یک موضوع اجتماعی بسیار حساس که تاکنون کسی سراغ آن نرفته است، بیرون میآید و یا یک نگاه مقاومتی به بحرانی در منطقه بیرون می آید و جبهه مقاومت را ایجاد میکند و … . همین موضوعات جذابیت کار است و تفاوت نگاه ها باعث میشود که بازار مستند، بازار جذابی بشود و خروجی آن را بهتر کند.
در طرف مقابل نیز، استقبال های مردمی بالاتر میرود. برای مثال در بعضی جاها میدیدم که برخلاف تصور ما که در تهران نشسته ایم و فکر میکنیم که فلان موضوع مهم است، برای مردم روستایی مهم نبود. در مقابل در مستند زخم های روباز، من تک تک پیامک ها را خواندم. از شهرهای مختلف پیامک درباره یک محصول دیگر میآمد و ما فهمیدیم که این موضوع فقط مربوط به یک روستا نیست، بلکه یک بحران مدیریتی است که در همه جا وجود دارد. حال ببینید که چه قدر از مردم با دیدن این مستند حس کردند که حرف دلشان زده شده است.
خیلی وقت ها تصور میشود که مستند یک مدیوم نخبگانی است که فقط باید بیاید و حرف نخبگان را بزند. یک سری از مستندسازان ما این چنین اشکالی را دارند که میروند کار را به گونهای میسازند که در طول کار قشنگ است اما در انتها میبینیم که هیچ چیز نگفته است و فقط زیباست، همین!
سعی کردیم تا ذائقه تماشای مستند را در خانوادهها بالا ببریم
از روز اول در «به اضافه مستند» سعی کردیم که این مدیومی که به عقیده خیلی ها نخبگانی است را عام کنیم وذائقه تماشای مستند را در خانوادهها بالا ببریم. در مستندهای سیاسیمان نیز همین بوده است. فرض کنید که مستندساز بر روی موضوع حساسی دست گذاشته است که تاکنون درباره آن صحبت نشده است، این برای مردم جذابیت داشته و خیلیها اصلا توقع نداشتند که مستندی با این موضوع از تلویزیون پخش بشود. بعضی از مستندهای تاریخی ما از این دست بوده اند و مردم بعد از پخش آن به ما گفته اند که چرا تاکنون چنین مستندی از تلویزیون پخش نشده است؟
طیف مستندهای ما این گونه بود که ۷-۸ مستند ما سیاسی بود، ۳-۴ مستند تاریخی داشتیم، در موضوعات اقتصادی مستند پخش کردیم و مستند کارخانه جهان را پخش کردیم. در حوزه مستند دانشگاهی، خاطرم هست که از مستند «غزال ایرانی» خیلی استقبال شد. همچنین مستندهایی با موضوعات سیستم آموزشی کشور، نگاه هایی جدید به دفاع مقدس و … داشتیم. سعی کردیم که همه طیف ها را پوشش بدهیم. در فصل اول به جز یکی دو قسمت که کارگردان با مشکل رو به رو شده بود، همه کارگردانها حضور داشتند.
شاید دلیل این که برخی مستندسازها فکر میکنند کارشان صرفا برای نخبگان است این باشد که جایی برای پخش عمومی نداشتهاند، مثلا قرار است در یک دانشگاه و برای دانشجویان اکران شود و در نهایت به جشنواره برود.
خانعلی زاده: این که میگویید کاملا درست است اما قطعات پازل در کنار هم باید بچیند. این راهی است که به اضافه مستند باز کرده است که به همه نوع مستندها بپردازد و تاثیرگذار باشد.
قرار است که هر وقت شبکه مستند را برای تماشا انتخاب میکنیم، مستند تماشا کنیم. در «به اضافه مستند» شما چه چیزی را به مستند اضافه کردید؟
خانعلی زاده: رویکرد اصلی در به اضافه مستند، عبور از خود مستند و پرداخت به موضوع مستند بود. بدین معنی که ما مستند را بهانه قرار میدهیم تا به موضوع بپردازیم. برای مثال ما شکار پرندگان را بهانه پرداختن به محیط زیست قرار میدهیم و یا مستند A157 را با مضوع بحران سوریه و توجه ایران به این منطقه پرداختیم.
موضوعات مختلف را بحث میکنیم تا مبنای فکری و منطق طرفین موافق و مخالف را مردم متوجه شوند
فکر نمیکنم که تاکنون در هیچ جای تلویزیون، خیلی راحت شبهات مربوط به این موضوع مطرح شده و به آن پاسخ داده شده باشد. خاطرم هست که هنگام پخش این مستند، زمانی بود که در خوزستان گرد و غبار فراوان شده بود، خب این شبهه مطرح شد که چرا به جای پیاده کردن نیرو در سوریه، به مردم خوزستان کمک نکنیم؟ این موضوع مطرح شد و پاسخ داده شد.
من میگویم که اگر ما ادعایی داریم، حرف برای پاسخ به آن نیز داریم. همیشه مجری کارشناس برنامه، آقای صدرینیا، خودش را به عنوان مخالف مطرح میکند. ایشان در برابر هر یک از دو مهمان برنامه سعی میکند که شبهات را مطرح کرده و موضع مخالف را بگیرد. میخواهیم ببینیم که حرف کدام یک از دو طرف مبنا دارد. اکنون ما برای جنگیدن در سوریه ایدئولوژی و جواب داریم. ما صرفا نگاه کارگردان را پخش نمیکنیم. نگاه کارگردان را پخش میکنیم و با حلاجی کردن آن، نگاه موافق و مخالف آن را نیز بیان میکنیم.
سعی میکنیم با صحبت با کارشناس تمام موضوع را به شیوه ای درست بیان کنیم.کارگردان را با مستند تنها نمیگذاریم. کارشناس ها را میآوریم و میگوییم این نگاه وجود دارد اما در آن قسمت این مسئله درست است و آن مسئله دیگر غلط است.
مدیریتهای گذشته در تلویزیون، نگاه مردم را به مستند خراب کرده است
صدری نیا: ما یک مشکلی در مستندهایی که در تلویزیون پخش میشود داریم و آن هم ناشی از الان و مدیران فعلی و دو سال پیش نیست و در طی فرآیندی این اتفاق رخ داده است. اکنون اتفاق خوبی در شبکه مستند رخ داده است که آمده و کار در حوزه مستند را بر عهده گرفته و سعی دارد تا کیفیت کارها را بالا ببرد. حال اگر یک ذره به شبکه های دیگر نگاه کنیم و کلی تر نگاه کنیم، میبینیم که تلویزیون در حوزه مستند کاری کرده است که نگرش مردم نسبت به مستند را خراب کرده است. در حقیقت مستندهای تلویزیونی که به ویژه در حوزه سیاسی، مسائل مهم و بحرانی تولید شده کارهای با کیفیتی نبودهاند.
در زمان مذاکرات سیاسی برجام در دو سال اخیر مستندهای زیادی از تلویزیون دیده اید، آیا این ها مستندها با کیفیت بودهاند؟ کارها سریع روایت شده و بدون دقت پخش شده است. قبل از آن هم تبلیغات زیادی از اثر منتشر میشود اما وقتی که کار پخش شده دیدیم که کار خوب از آب درنیامده است. حال در مقابل به مستندهایی که از شبکه های ضد انقلاب پخش شده است توجه کنید. میبینید کار خوش ساختی از آب درآمده است و در ذهن خیلی از مردم ماندگار شده است. ما هم مستندهای خوب و با کیفیت داریم اما اول باید اعتماد مردم را به انتخابمان جلب کنیم.
در تلویزیون این خلا را داشتهایم. بنابراین تلاش کردیم تا در به اضافه مستند فضایی درست کنیم تا تبدیل به بخش اصلی و باکس تلویزیون بشویم که در آن مخاطب هر هفته بداند که هر سه شنبه میتواند بنشیند و مستند خوب ببیند. برای سلیقه مخاطب نیز احترام قائل شده ایم و میگردیم تا مستند خوب پیدا کنیم. این گونه به فضای مستندسازی در کشور کمک خواهیم کرد. راه درازی در پیش داریم تا بتوانیم این برنامه را به عنوان بخش اصلی مستند در تلوزیون معرفی کنیم و مخاطب را با آن همراه کنیم.
رسانه جای مطالبه کاستیهاست نه توجیه ضعفها
شاید دلیل ماندگاری مستندهای خارجی در ذهن مردم مطالبهگری آنها بوده است. قبلا رسانه ما توجیهگر ضعفها بود و با آن سعی میکردیم تا اگر ضعفی در گوشهای از کشور هست به کمک آن پوشش بدهیم. احساس میکنم این تغییر نگاه استراتژیک بوده و از توجیه ضعفها به مطالبه کاستیهای کشور رسیدهایم. این موضوع باعث میشود که اعتماد مردم به رسانه ملی نیز بیشتر جلب شود.
خانعلی زاده: درست است. به نظر من هم رویکرد اشتباهی قبلا وجود داشته است. برای مثال مردم یک روستایی آب برای آشامیدن ندارند. آیا آن ها نباید اعتراض کنند که ما امکانات میخواهیم؟ یا مثلا در یکی از قسمت ها به مردمی پرداختیم که شناسنامه نداشتند. خب سعی کردیم فضای مطالبه را در آن ایجاد کنیم.
صدری نیا: به نظر من کم کم باید نگاه حرفه ای غالب شود و صدا و سیما باید نماینده افکار عمومی مردم بشود و فضای مطالبه گری را ایجاد کند. من هم که مجری به اضافه مستند هستم و شاید دارای گرایش های مختلف باشم، در به اضافه مستند باید نماینده افکار عمومی باشم یعنی وقتی که کارشناس یا مستندساز فلان حرف را میزند، باید حدس بزنم که اکنون مردم چه فکری میکنند و چه شبهاتی در ذهنشان شکل میگیرد. باید تلاش کنم تا از زاویه مردم هر منطقه مطالبهشان را پیگیری کنم. بنابراین اگر ما در جای خودمان درست و حرفهای قرار بگیریم، باعث میشود که رسانه ما رسانه خوب بشود و درصد اعتماد مردم به آن بالا برود.
خانعلی زاده: اگر بخواهم مثالی از این قضیه بزنم، باید بگویم که اکنون همه میگویند که رشد علمی کشور درست است. در مستند «غزال ایرانی» نماینده معاونت علمی ریاست جمهوری و یکی از اساتید دانشگاه که ماشین را طراحی کرده بود آمدند. مسئول دولتی مکررا میگفت که شما باید خودتان کار کنید و… در حالی که یک استاد دانشگاه وظیفه دارد تا ماشین را طراحی کند و حمایت باید از دولت باشد. این جا بود که مطالبه گری داشتیم و نگفتیم که همه چیز درست است. مطالبه جامعه نخبگانی این است که حمایت شوند. این موضوع از کجا میآمد؟ از آن جا که ما رفتیم و با همان دانشجویان صحبت کردیم و گفتند که اگر آن اتفاقات و حمایتها رخ نمیداد ما مانده بودیم و خارج نمیرفتیم.
خانعلی زاده: فصل دوم شروع شده است و از هفته دیگر روی آنتن میرود. در این فصل سعی کردیم تا ایرادات فصل اول را برطرف کنیم. سعی میکنیم تا در فصل دوم پخته تر عمل کنیم.