وحید جلیلی:

مرحوم سلحشور جهانی‌ترین فیلمساز ایران است/سیاست‌زدگی روشنفکران علت مخالفتشان با سلحشور بود

مسئول شورای سیاستگذاری جشنواره عمار گفت: کارهای سلحشور، پربیننده‌ترین سریالهای جمهوری اسلامی بوده و او به یک معنا

به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» در دومین قسمت از برنامه «پرتره»، وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب و مسئول شورای سیاستگذاری جشنواره عمار با سید حسین حسینی پیرامون ویژگی های سینمای انقلاب و شخصیت کارگردان فقید سینما، فرج الله سلحشور سخن گفت که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

مجری: سینمای انقلاب یعنی چه؟ یعنی اگر فیلمی ساختیم که راجع به جنگ و… بود اسمش سینمای انقلابی می‌شود؟
جلیلی: اگر معلوم شود خود انقلاب یعنی چه، بعد حوزه‌های دیگری هم که می‌خواهند متصف و منتسب به صفت انقلابی شوند معلوم می‌شود که معنایشان چه هست.

می‌شود یک مقدار در مورد این بیشتر صحبت کنید؟ این سؤال را دارم از همه عزیزان می‌پرسم شعر انقلاب یعنی چه؟ سینمای انقلاب یعنی چه؟ نقاشی انقلاب یعنی چه؟
جلیلی: به انقلاب از دو منظر می‌شود نگاه کرد: از منظر تاریخی یعنی پدیده عینی انقلاب را بررسی کنیم و مفهومش را بکاویم، یک منظر هم تئوریک و نظری است که مثلاً مفهوم انقلاب در مقام نظر چیست. از لحاظ تاریخی انقلاب اسلامی یک جنبش فراگیر اجتماعی در سال ۱۳۵۷ است که هیچ نظیری در تاریخ چند هزار ساله ایران با این ابعاد و با این ماهیت و این نتایج ندارد. از لحاظ نظری، از نظر لغوی که انقلاب یعنی متحول شدن و از یک شرایطی وارد شرایط دیگری شدن به شکل درونزا و خودجوش نه به شکل قهری و از بیرون. اگر به هر دو معنا توجه کنیم هنر انقلابی هنریست که نسبتی با این نوع تحول و با آن پدیده عظیم فراگیر تاریخی داشته باشد.

با این تعریف، فرج‌الله سلحشور فیلمساز انقلابی است؟ یعنی کارهایش درونزاست طبق تعریفی که شما کردید؟
جلیلی: به نظرم می‌آید که اگرچه حتماً این صفت برازنده ایشان هست اما نباید موجب شود که ما در یکسری تعاریف کلیشه‌ای گیر کنیم. سلحشور از این جهت حتماً انقلابی هست که به شدت مردمی است و انقلاب اسلامی یکی از مهمترین ویژگیهایش براساس همان آیه شریفه قرآن که «لیقوم الناس بالقسط» یعنی یک خیزش فراگیر عمومی و مردمی بوده، نوعاً کاری که نیت الهی در آن باشد و با ماهیت محتوای انقلاب اسلامی همخوانی داشته باشد و در خدمت توده‌های فراگیر مردمی باشد صفت انقلابی به آن تعلق می‌گیرد. کارهای آقای سلحشور از این جهت به نظرم برجستگی دارد.

بگذارید سؤالات دیگرم را فعلاً کنار بگذارم، اصلاً بپرسم شما از کجا با فرج‌الله سلحشور آشنا شدید یا دوستی داشتید؟ از کجا این دوستی عمیق‌تر شد؟
جلیلی: شاید اولین تصویری که من از ایشان در ذهن دارم فیلم «توبه نصوح» باشد، فکر می‌کنم شاید دوم دبستان بودم که اولین یا دومین فیلمی بود که سینما رفتم و اولین فیلم آقای مصطفی عقاد «رساله» بود و دومی این بود. اولین تصویر ذهنی که دارم مربوط به آن فیلم است و بعد فیلم‌های دیگری که ایشان کار کرد و برجسته‌ترینش «پرواز در شب» بود و آن نقشی که در آن فیلم دفاع مقدس ایفا کرد، تا بعدها که سریال‌های ایشان را دیدیم و به تبع کارهای فرهنگی که درگیرش بودیم در جلساتی خدمت ایشان بودیم و از نزدیک هم خدمتشان رسیدیم.

بسیارخوب، چون شما گفتید که کارهایش کارهای مردمی بوده از آن سؤال می‌خواهم بپرسم. بعضی می‌گویند آقای سلحشور سینما بلد نبود و آنها که بیشتر یک مقدار تخصصی‌ترند مثلاً می‌گویند فیلم‌ها را پشت سر می‌چسباند که فقط اعتقادش را گفته باشد. نظر شما راجع به این چیست؟ قضاوت مردم هم همین است؟
جلیلی: قضاوت مردم که مشخص است، کارهای ایشان پربیننده‌ترین سریالهای جمهوری اسلامی بوده است. حالا یک عده ممکن است بگویند نه، چون مردم ما سینما را نمی‌شناسند یا مثلاً امکان دیدن کارهای دیگر را ندارند همین چیزها را هم می‌پسندند ولی بالاخره آقای سلحشور به یک معنا جهانی‌ترین فیلمساز ایران است یعنی کسی دیگر را نداریم که به اندازه ایشان کارهایش دیده شده باشد. مثلاً مردم بیروت هم سریال ندیده بودند که اینطور علاقمند به ایشان شدند و خیابانهای بیروت موقع دیدن سریالهای ایشان خلوت می‌شده است؟ مردم مصر هم مثلاً اینگونه بودند؟ در قاره‌های مختلف و در کشورهای زیادی فیلم‌ها و سریال‌های ایشان به نمایش گذاشته شده و مورد استقبال قرار گرفته است. یکی از دوستان من تعریف می‌کرد که در آفریقا که کار تجارت می‌کند دیده که در کنار خیابان سریال یوسف را می‌فروشند.
می‌گفت از آن دستفروش که اینها را می‌فروخت پرسیدم می‌دانی این برای کدام کشور است؟ گفت بله اینها برای سعودی است، یعنی در این حد تبلیغات جمهوری اسلامی همت و توان این را نداشته به عنوان یک افتخار ملی در جهان این را مطرح کند. در عالی‌ترین سطوح شما می‌بینید وقتی رئیس‌جمهور ایران با پاپ دیدار می‌کند و واتیکان می‌رود فکر می‌کند که از کلّ مواردی که می‌تواند به عنوان سوغات یا هدیه برای پاپ ببرد از یک کشور بافرهنگی مثل ایران انتخابش مردان آنجلس می‌شود و اتفاقاً رئیس‌جمهوری این کار را کرد که از لحاظ سیاسی آقای سلحشور مخالفش بود و هواداران آن رئیس‌جمهور هم به یک معنا دشمنان آقای سلحشور بودند. ولی موقعی که وارد واتیکان می‌شوند وقتی نگاه می‌کنند بهترین هدیه‌ای که می‌توانند در آن طراز جهانی ارائه کنند سریالی است که آقای فرج‌الله سلحشور ساخته است.

چرا مردم از کارهای سلحشور خوششان می‌آید و بعضی‌ها که تخصصی‌ترهای سینما هستند از این کارها خیلی خوششان نمی‌آید؟
جلیلی: اتفاقاً آنها تخصصی نیستند، به خاطر همین فضای سیاست‌زده که در هنر و سیاستمان داریم.

نه، نمی‌توانیم بگوییم سینمایی نیستند یا حرفه‌ای نیستند، بالاخره سالها در سینما کار کردند.
جلیلی: نه، با معیارهای تخصصی نگاه نمی‌کنند. اینها که دیگر در سالهای اخیر تکلیف مشخص است یعنی اگر شما فضاسازی‌های رسانه‌ای را راجع به آثار سینمایی و تلویزیونی بررسی کنید می‌بینید یک بخش عمده‌ای از آن به جای متن به حاشیه می‌پردازند یعنی اتفاقاً معیارهای تخصصی مهم نیست و معیارهای تخصصی را کنار می‌گذارند.
مرحوم سلحشور خیلی از فضای سینما انتقاد می‌کرد و شاید همین هم باعث شد که بعضی از رسانه‌ها آن طور به ایشان بتازند. باز دوباره این در حالی بود که ایشان با همان کسانی که یک جوری به آنها انتقاد کرده بود فیلم قرآنی می‌ساخت.

این یک جورهایی تناقض نیست؟
جلیلی: نه، اتفاقاً یکی از ویژگیهای مثبت آقای سلحشور به نظرم صراحت و صداقتش بود. ممکن است شما فلان حرف ایشان را نپسندید یا قبول نداشته باشید یا تحلیل دیگری داشته باشید ولی به نظرم خود این صراحت خیلی ارزشمند بود. شما می‌دانید جنس حرفهایی که ایشان می‌زد خیلی‌هایش را دیگرانی هم می‌گویند ولی در پستو می‌گویند، جلوی تریبون خلافش را می‌گویند ولی ایشان همان چیزی را که در خلوت می‌گفت علنی هم همان را ابراز می‌کرد.

وقتی شما به این شدت از فضای حاکم بر سینما و بازیگران و عواملش انتقاد می‌کنید بعد یک دفعه با همین‌ها یک فیلم قرآنی می‌سازید! چطور می شود؟
جلیلی: نه، بحث نقد فضای کلی یک چیز است و اتفاقاً این به نظرم نشان‌دهندۀ مزیت ایشان است که پس ایشان یک حرفی فراتر از اینها دارد یعنی ایشان مشکل شخصی با کسی ندارد و این به نظرم نکته مهمی است. ایشان مشکل شخصی ندارد و یک فضای کلی را دارد نقد می‌کند و نقدش را هم صادقانه و صریح می‌گوید و در عین حال بیشترین استفاده را هم از قابلیت‌های سینما می‌کند. چون بعضی‌ها که به سینما نقد می‌کنند آن طرف یک عده می‌گویند آقا اینها اصلاً اصل سینما را قبول ندارند و اصل کار هنری را قبول ندارند و با تئاتر و سینما مخالفند ولی چه کسی می‌تواند آقای سلحشور را متهم به این کند که تو با تئاتر مخالفی؟ ایشان که از دوران نوجوانی تئاتر بازی می‌کرده است، اینطور هم نبوده که فقط تئاترهای مذهبی و دینی و انقلابی بازی کند.
بازی‌های ایشان بازی‌های درخشانی است و در دهه ۶۰ جزو بهترین‌ بازیگرهاست در ژانر دفاع مقدس شاید به عدد انگشتان دست ما کسانی را نداشته باشیم بتوانند قهرمانهای فیلم‌های جنگی ما را اینقدر خوب ارائه کنند. شما همان سکانس آخر فیلم «پرواز در شب» را هرگاه ببینید باز دوباره دلنشین و جذاب است و قدرت بازیگری ایشان را نشان می‌دهد. ایشان هم در بازیگری و هم در کارگردانی و هم در دکلمه هنرهای متفاوتی داشت، ایشان مدیر دوبلاژ هم بوده است. دکلمه‌های ایشان خیلی تأثیرگذار بود و بسیار پرمخاطب و جذاب بود.

یا آن نریشنی که سرود اول انقلاب برای فلسطین خواندند.
جلیلی: بله با آقای سراج و صفر و شعر استاد حمید سبزواری و… بود. اینها مجموعه زندگی ایشان را نشان می‌دهد که تمام حیات ایشان در هنر گذشته است، در قالب‌های مختلف هنری و در اینها هم درخشیده است و مخاطب جدی هم داشته بدون اینکه به ابتذال دچار شود و بدون اینکه بخواهد برای رسیدن به این مخاطب فراگیر تشبث کند به یکسری حواشی که جزو ذات هنر هم نیست.

راجع به استقبال از فیلم‌های ایشان در کشورهای مختلف به خصوص در کشورهای عربی، از سریالهای ایشان خیلی استقبال شد. دلیلش را چه می‌دانید؟
جلیلی: در همه کشورهای اسلامی لااقل خبر دارم استقبال خوبی شده حتی در کشورهای غیراسلامی، من شنیدم در آمریکای لاتین هم سریال ایشان پخش شده و مورد توجه قرار گرفته است. یک دلیلش همان چیزهایی است که این فیلم‌ها ندارد.

کدام فیلم‌ها؟
جلیلی: همین فیلم‌های آقای سلحشور. یعنی ناهنجاری‌هایی که آن مخاطبی که به یکسری ارزشها معتقد است دوست ندارد به حریم خانواده‌اش راه پیدا کند، آن افزودنی‌های غیرمجاز را آقای سلحشور در کارهایش ندارد. از طرفی ایشان دارد قصه‌هایی را روایت می‌کند که اینها در حافظه تاریخی امت اسلامی بلکه همه متدینین به ادیان ابراهیمی وجود دارد و از هر زبان که روایت شود نامکرر است، این خودش یکی از جذابیتهای کار است و به نظرم اتفاقاً نشان‌دهندۀ مزیت کار آقای سلحشور است. ایشان دارد داستانی را روایت می‌کند که همه اول و آخرش را می‌دانند و دیگر مشهورتر از قصه یوسف کدام است؟ و با این همه با اینکه مخاطب از اول تا آخر این قصه را می‌داند باز می‌نشیند و این روایت را دوست دارد از زبان سلحشور با بیان هنرمندانۀ تلویزیونی او ببیند. این به نظرم خیلی مزیت است.

سینمای ایران مستعد هست؟ اصلاً چنین کسانی را در این فضا داریم که بتوانند ورود کنند و جا پای ایشان بگذارند؟
جلیلی: یکی از کارهای خوب و خدماتی که آقای سلحشور کرد این بود که ایشان شاگردپرور بود یعنی در محیطی که ایشان کار می‌کرد فضایی فراهم کرده بود که خیلی از جوانان هم ورود کنند. شما می‌بینید بعضی از سوپراستارهای سینمای ایران را ایشان معرفی می‌کند، چه کسانی می‌خواهند بگویند ایشان با سینما مشکل داشت یا به سینمای ایران خدمت نمی‌کرد؟ شما می‌بینید که هم از قابلیت‌های سینمای ایران چه قابلیت‌های فنی و چه بازیگری و گریم و طراحی صحنه استفاده می‌کرد و هم اینها را ارتقا می‌داد. شما می‌بینید شکل‌گیری سریالی مثل «مردان آنجلس» و بعد از آن «یوسف(ع)» چقدر در ارتقای طراحی صحنه ما می‌تواند مؤثر باشد که بوده است. یا در معرفی سینمای ایران به سینمای جهانی، بعضی از بازیگرانی که ایشان با آنها کار کرد تا همین امروز در دهها کشور اسلامی به شدت محبوب هستند از تاجیکستان تا مصر و کنیا و اندونزی، مثلاً اینها آقای مصطفی زمانی را می‌شناسند، چرا؟ به خاطر اینکه ایشان در یکی از فیلم‌های روشنفکری سینمای ایران بازی کرده است؟
اصلاً سینمای روشنفکری اگر هم بتواند سینمای ایران را معرفی کند عمدتاً در سینماتک‌ها است و در فضای نخبگانی محدود بسیار کم‌مخاطب هست. خیلی معدودند فیلم‌هایی که در فضای روشنفکری ساخته شده باشند و مخاطب فراگیری را هدف قرار داده باشند و از این طریق به سینما و گسترش مخاطب سینمای ایران کمک کرده باشند. آقای سلحشور در این زمینه به نظرم خیلی کارنامه موفقی دارد و شاید از همه فیلمسازان معاصر ایران جلوتر است.