با این فانوس از دالان‌ها گذر کن

پس از پایان جنگ، حفظ روحیه‌ای که در طول دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها جریان داشت، دغدغه بسیاری از دلدادگان انقلاب بود. شاید وجود چنین دغدغه‌ای پای رزمندگان را به کهنز شهریار باز کرد و مسیر کار فرهنگی را پیش روی آنها گذاشت. شاگردان ممتازی که امتحان امید، روحیه و خودباوی را در دل جامعه پس دادند و فانوس راه نسل بعد از خود شدند. مستند «عابدان کهنز» بیش از آنکه پرتره‌ای از شهید صدرزاده باشد، روایت مکتبی‌ست که صدرزاده‌ها را پرورش می‌دهد.

پس از پایان جنگ، حفظ روحیه‌ای که در طول دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها جریان داشت، دغدغه بسیاری از دلدادگان انقلاب بود. شاید وجود چنین دغدغه‌ای پای رزمندگان را به کهنز شهریار باز کرد و مسیر کار فرهنگی را پیش روی آنها گذاشت. شاگردان ممتازی که امتحان امید، روحیه و خودباوی را در دل جامعه پس دادند و فانوس راه نسل بعد از خود شدند. مستند «عابدان کهنز» بیش از آنکه پرتره‌ای از شهید صدرزاده باشد، روایت مکتبی‌ست که صدرزاده‌ها را پرورش می‌دهد.

عابدان کهنز قصه‌اش را در نقطه خوبی آغاز می‌کند. در دهه هفتاد، روزگاری که جنگ به تازگی تمام شده بود و گروهی از سیاست‌مداران سازندگی را تنها به منزله ساخت و سازهای عمرانی تلقی می‌کردند. در همین زمان عده‌ای از رزمندگان در محله کهنز شهریار ساکن شدند؛ منطقه‌ای که به گفته ساکنان در آن ضعف فرهنگی، اعتیاد، فساد و بی‌اخلاقی به وفور دیده می‌شد. اهالی محله کهنز، دست به دست هم دادند و مسیری را برای پرورش سرمایه‌هایی انقلاب، یعنی جوانان و نوجوانان هموار کردند.

در مستند می‌بینیم که در ابتدا هدف و همت اهالی، برپایی مکانی برای برگزاری نماز جماعت است. اما همین خواسته به ظاهر کوچک، زمینه‌ساز شکل‌گیری پایگاه بسیج و پس از آن، مسجد الغدیر می‌شود. همین مسجد محل پرورش شهیدانی چون «مصطفی صدرزاده»، «محمد آژند» و «سجاد عفتی» می‌شود.

رفته رفته با شنیدن همین نام‌های آشنا، مستند برای مخاطب جوان رنگ‌ و بوی آشنایی به خود می‌گیرد و متوجه می‌شود پای روایت بزرگمردانی چون «مصطفی صدرزاده» نشسته است. کسانی که پای مکتب انقلاب اسلامی نشسته‌ و جان و مالشان را برای ثمر دادن این انقلاب فدا کردند.

مستند «عابدان کهنز» به جای ارائه دادن پرتره‌ای از شهید صدرزاده و معرفی کردن او و دوستانش، بستر پرورش شخصیتی چون او را معرفی می‌کند. این مستند یک الگوی عملی برای همه کسانی‌ست که به انجام یک کار فرهنگی اثرگذار فکر می‌کنند. همچنین نمای کاملی از بارور شدن بذر همدلی و همراهی به مخاطب نشان می‌دهد.

مستند در بخش‌های پایانی خود، راوی حضور جوانان غیور منطقه کهنز در وقایع فتنه ۸۸ و پس از آن، فتنه شام است و می‌توان نتیجه‌گیری نهایی مستند را در این بخش یافت. تبلور سالها کار جهادی و بی‌چشم‌داشت را زمانی در شخصیت جوانان کهنز می‌بینیم که یک به یک راهی میدان نبرد می‌شوند.

به طور کلی می‌توان گفت عابدان کهنز، از یک روایت منسجم و خطی بهره می‌برد و برهه پر اهمیتی از تاریخ جمهوری اسلامی ایران را، در بستر اجتماعی روایت می‌کند. موسیقی به جا و بهره‌گیری از نقاشی دیجیتال برای تصویرسازی را نیز می‌توان از نقاط قوت این مستند دانست. این مستند در نهمین جشنواره عمار رونمایی شد و مورد تحسین اهل فن قرار گرفت.

فاطمه عبدی