به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از خبرگزاری ایمنا، شاید آن روز که مین زیر پای سید مرتضی منفجر شد کمتر کسی بود که به حال یتیمی هنر انقلاب اسلامی نگرید؛ آن روز روایت فتح یتیم شد و دیگر روایتی نماند که فاتح دلها باشد؛ حال امروز بیش از ۲۰ سال از آن واقعه تلخ می گذرد اما باز هم روایت کنندگانی آمده اند تا فتح کنند؛ هم دلها را و هم سینما ها را؛ انقلابی اند و انقلابی فتح می کنند؛ عمار گونه آمده اند تا ندای «أین عمار» ولی را لبیک گویند.
سید مجتبی خیام الحسینی از کارگردان های برگزیده جشنواره مردمی عمار است که آثار برگزیده ای در موضوعات مختلف از جمله ۲۵ آبان، پیاده روی اربعین، بررسی وضعیت مشاغل و نخبگان علمی تولید کرده است.
«جشنواره عمار فضایی را ایجاد کرد که تاکنون در انقلاب اسلامی وجود نداشت، در واقع فضای بسته سینمای روشنفکری را شکست و به افرادی که رانت نداشتند و در حلقه فیلم سازان سینما قرار نداشتند اجازه داد بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کند»؛ این نظری بود که خیام الحسینی در این رابطه داشت.
جشنواره عمار شاکله کلیشه ای سینما را به هم ریخت؛ فضای خشک و یکنواختی که سال های سال در عرصه سینما پدیدار بود را تغییر داد به گونه ای که خیام الحسینی توصیف می کند: «ستاد مردمی جشنواره عمار، خلاقیتی نوین در عرصه اکران ایجاد کرد، برای اولین بار مردم در فضایی به جز سینما و حتی در فضایی مانند مسجد یا پارک که عرف جامعه برای اکران نبوده، فیلم ها اکران شده و بهترین بازخوردها را همراه داشته است».
سالهای سال است که در رسانه عده ای حضور پر رنگ دارند و عده ای در این عرصه رنگ باخته اند، در واقع می توان گفت همچون صنعت، این عرصه نیز از انحصار عاری نبوده اما این حرکت مردمی راهگشای افرادی بوده که از هیچ انحصار و رانتی برخوردار نیستند.
این کارگردان جوان جشنواره عمار را حرکت نویدبخشی برای استعدادهای نوپا می داند: «جشنواره عمار یک حرکت امید بخش به فیلم سازانی بود که همواره از دیده نشدن آثار خود هراس داشتند و این عاملی برای توقف حرکت عمده فیلم سازان مردمی بود».
آنچه آشکاراست این است که اکنون ابتدای راه است و جشنواره عمار «نو سَفر» است و به تنهایی نمی تواند نیازها را پاسخگو باشد.
اما به راستی جشنواره ای که با اعتقاد و ایمان راسخ دل در گرو نظام داشته و بدون در نظر گرفتن مادیات و حتی گاه توهین ها و تحقیرها پای در هنر انقلاب و اسلام نهاده چه میزان مورد توجه مسئولان این نظام قرار گرفته است؟؛ «وجود جشنواره عمار به تنهایی کفایت نمی کند؛ لازم است سازمان های بیشتری از این حرکت حمایت کنند هرچند که شبکه افق و زیرمجموعه های آن حمایت های خوبی داشتند ولی کافی نیست» این نظری است که این کارگردان در این باره دارد.
چندی پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار با بچه های جشنواره عمار و شبکه افق فرمودند: «سعی کنید سرمایه گذاری کنید، بگذارید افراد چندین کار را خراب کنند تا بتوانند یک اثر خوب تولید کنند». اما متأسفانه سال هاست رسانه در فضای بسته و انحصار نگاه داشته شده و از این رو جای پیشرفت برای عده ای خاص فراهم شده و عموم از این فضا بی بهره بودند، از آنجا که خدا عقل و استعداد را میان بندگانش تقسیم کرده سینمای ایران در محوری خاص گیر افتاده و رهائیش جز به بها دادن به استعدادهای مردمی ممکن نیست.
اما خیام الحسینی و خیام الحسینی ها هنوز هم امید خود را از دست نداده اند؛ «اگر حمایت ها از ستاد مردمی جشنواره عمار ادامه یابد در ادامه می توانیم جای سینما را هم بگیریم و معضلات موجود در سینما را از بین ببریم».
کودک نوپای جشنواره عمار اکنون هفت ساله شده و حرفهای زیادی برای گفتن دارد، هرچند که هنوز تجربه کافی را کسب نکرده اما در این مدت کوتاه به نسبت سنش پیشرفت خیره کننده ای داشته «جشنواره عمار در فضای مستند و فیلم های کوتاه اثر به سزایی داشته است و از سینما فراتر رفته اما در دیگر مقوله ها قابل مقایسه با سینما نیست و فرصت و حمایت مجموعه های مختلف را می طلبد».
پول و پیشنهاد می تواند کارگردانی را به تولید یک اثر راغب کند اما کارگردانی که درون مایه تولید اثر فاخر را نداشته باشد بهترین اثرش از آثار مبتدیان معتقد هم ارتباط کمتری با مخاطب برقرار می کند و این همان دردی است که امروز فروش و استقبال مخاطب از فیلم ها را به چالش کشیده اما کمتر کسی درباره راه علاج آن سخن می گوید: «تولید فیلم خوب در وهله اول نیازمند فیلم ساز معتقد است چراکه اگر فیلم سازان اعتقادی به کار تولیدی نداشته باشند هرچقدر هم که هزینه کنند کار روح مطلوب را نخواهد داشت از این رو حضور نیروهای انقلابی در عرصه فیلم سازی لازم و ضروری است».
در این مسیر حتی جو رسانه هم نمی تواند کارساز باشد؛ «امروز گاهی جو رسانه ای به سمت تولید کارهای متناسب با گفتمان انقلاب پیش می رود و افرادی هم که سنخیتی با این آثار ندارند در این جو قرار می گیرند و آثاری تولید می کنند اما این آثار که از ظاهر خوبی هم برخوردار است روح ارتباط با مخاطب را ندارد».
حفظ فرهنگ بومی محلی و تمایل نداشتن به الگوهای خطرناک غربی از ضروریاتی است که در تولیدات رسانه ای مخاطب را جهت می دهد: «بسیاری از نماهنگ هایی که با موضوعات ارزشی تولید می شود خالی از فضای تصویر برداری بومی ایرانی است به عنوان مثال این فضا را می توان با مقایسه در آثار حامد زمانی و مهدی نقویان ترسیم کرد؛ البته در نماهنگ های حامد زمانی تقلید از کارهای غربی احساس می شود که با حفظ آن سبک و سیاق محتوای ارزشی در آن تزریق شده و این نمی تواند با مخاطب ارتباط دلی برقرار کند اما در نماهنگ های نقویان این روح را به خوبی می توان حس کرد».
و اما نقش صدا و سیما در این حمایت ها بسیار موثر است، چندی پیش دکتر احمدی افزادی در رابطه با حمایت از تولیدات خوب گفته بود: « صدا و سیمای مرکز اصفهان از تولید و توزیع برنامه های فرهنگی موبایلی حمایت می کند»[۱]. اما با این وجود این کارگردان معتقد است «گفتمان صدا و سیما با گفتمان ما تفاوت دارد، البته شبکه افق به لحاظ گفتمان با ما قرابت دارد اما در دیگر حوزه ها صدا و سیما به گفتمان انقلاب اسلامی نزدیک نیست».
این در حالی است که به گفته این کارگردان صدا و سیما حتی برای ساخت مستند در حوزه انقلاب اسلامی حاضر نیست که آرشیو مستندات و تولیدات خود را در اختیار دیگران قرار دهد؛ «زمانی که ما می خواستیم برای ۲۵ آبان مستند تهیه کنیم و نیاز به آرشیو صدا و سیما داشتیم به سختی توانستیم آن را با پیدا کردن کارمند آشنا و پیگیری های مداوم با یک ماه دوندگی تهیه کنیم در واقع تا این حد هم حاضر به حمایت از ما نیستند».
البته هر چند در این سالها برخورد «سرهنگی» دولت با رسانه ها و به ویژه صدا و سیما را نمی توان نادیده گرفت اما نمی توان از این مسئله غافل شد که همواره در دستگاه های مختلف برخورد سلیقه ای وجود دارد؛ آن گونه این کارگردان نیز از آن پرده بر می دارد؛ «وقتی با ما مواجه می شوند می گویند بودجه نداریم و صداوسیما در بحران مالی است در حالیکه وقتی دوستان خودشان و افرادی که در حلقه بسته خودی قرار دارند حمایت مالی چشم گیر می کنند» و شاید امروز به همین دلیل است که جشنواره عمار دور صدا و سیما را خط کشیده است؛ «چندین سال است که جشنواره عمار با صدا و سیما به دلیل عدم همکاری قطع رابطه کرده است».