به گزارش عمار فیلم؛ «حسین پالیزدار» کارگردان مستند «فراخوان خونین» پیرامون نحوه انتخاب موضوع این مستند، اظهار داشت: سال گذشته حادثه تروریستی 25 آبان در شهر ایذه که اتفاق افتاد، مورد توجه رسانههای بیگانه قرار گرفت و با سوء استفاده از نبود یک روایت شفاف و دست اول، جوسازی سنگینی را آغاز کردند. روایتی که مادرکیان پیرفلک ارائه داده بود هم برای آنها جذاب بود. به نظر می رسید که این ادعاها باید بررسی شود، برای خودمان هم روز اول مشخص نبود که نتیجه چه خواهد شد اما میخواستیم از واقعیت داستان سردربیاوریم و قرار گذاشتیم هر چه نتیجه تحقیقات بود منتشر کنیم.
این کارگردان در خصوص شباهت و تفاوت مستند فراخوان خونین با مستندهایی از این دست، عنوان کرد: ما این کار را بر اساس ضرورتی که احساس میکردیم، طراحی کردیم. بحث ما مقایسه با کارهای دیگر نبود، این موضوع به جهت حساسیتی که داشت و تنوع روایتها و ادله مختلفی که وجود داشت، ساختار خودش را پیدا کرد. نیاز این پروژه پرداختن لایه به لایه به موضوع بود، حقیقت این است که ما به دنبال الگویی برای این کار نگشتیم و نمیخواستیم مثلا شبیه فلان کار بشود. این مستند فرم و روایت مخصوص به خود را میطلبید و ما آن کاری که نیاز داشت را انجام دادیم.
وی با اشاره به ظرفیت کارهای هنری و فیلمسازی در روشنگری به خصوص در دورانهای غبارآلود فتنه، افزود: ما در دورههای مختلفی که با انواع فتنهها در کشور مواجه بودیم یک مشکل اساسی داشتهایم و آن خلا روایت است. برای مثال اگر اتفاقی خارج از تهران بیفتد، در آن صحنه تولید روایت دقیق و صادقانه بسیار سخت است. بسیاری از سوژهها هستند که اصلا کسی به سراغ آنها نمیرود و درحد یک خبر باقی میمانند و متاسفانه این اتفاق زیاد میافتد. ما حجم زیادی از روایتها را داریم که از دست میرود و کسی از داخل ایران آنها را روایت نمیکند، اما بیبیسی و اینترنشنال و غیره از خارج کشور حتی به دروغ برای آن روایت تراشی می کنند.
پالیزداربا اشاره به ضرورت تولید کارهای تحقیقی، اظهار داشت: مدیران رسانهای کشورباید به این باور و رویکرد برسند که باید کار ژورنالیستی و تحقیقی را به رسمیت شناخت، باید برای هر اتفاق مهمی یک روایت دقیق و صحیح وجود داشته باشد. در خصوص اتفاق 25 آبان ایذه نحوه پوشش رسانه ای خیلی مناسب نبود، یکی از رسانه های اصلی کشور هم به جای رویکرد تحقیقی و بی طرف ، با سوگیری آن هم منفی وارد میدان شده بود! گروه ما فردای حادثه عازم ایذه شد چرا که روایت چنین موضوعی برای تاریخ و آینده ضروری به نظر میرسید و دقت زیادی لازم داشت.
این کارگردان مستندساز ادامه داد: ضمن اینکه انجام این کار علاوه بر سرعت و دقت، نیاز به پختگی هم داشت، ابعاد مختلف ماجرا باید بررسی میشد و برای ساخت یک مستند کامل نباید عجله میکردیم. درست است که روایت اول باید ارائه شود، اما تفاوت هایی بین اطلاع رسانی فوری و ساخت مستند تحقیقی وجود دارد وپرداختن به چنین سوژههایی نیاز به زمان دارد. باید اول موضوع را به طور کامل واکاوی میکردیم، اطلاعات دقیقتری به دست میآوردیم. به یک معنا این جنس از کار شبیه به کار یه کارآگاه است و اطلاعات کم کم و به مرور کشف می شوند. پس باید یافته ها را درکنار هم میگذاشتیم تا به یک نتیجه متقن و دقیق برسیم، نمیشود توقع داشت خیلی از این اطلاعات از روز اول به دست بیاید.
وی افزود: عنصر مهم دیگری که در تولید روایت مستند حتما باید وجود داشته باشد، عنصر صداقت است. مخاطب باید احساس کند، این روایت صادقانه با او صحبت میکند و چیزی را از او مخفی نمیکند. در چنین کارهایی باید دست شما پیش مخاطب باز باشد و بتوانید بدون سانسور حرف بزنید، اگر اینطور بشود مخاطب وقتی استدلال و منطق شما را میشنود و حرف طرف مقابل را هم میشوند، میتواند به نتیجهگیری درستی برسد. یا حداقل درباره هر کدام از روایتها تردید کند. این نوع از مستند باید طوری ساخته شود که مخاطب احساس کند خودش میتواند کشف و شهود کند، به داستان و روایتها فکر کند و تصمیم بگیرد با کدام روایت همراهی کند.
پالیزدار با اشاره به رویکرد به کار رفته در مستند فراخوان خونین، عنوان کرد: ما نمیخواستیم حتما روایت خودمان را به مخاطب القا کنیم. روایت پدر و مادر کیان، مردم محلی حاضر در صحنه، نیروهای امنیتی و تصاویر دوربینها ، همه را در کنار هم قرار دادیم و نتیجهگیری را به مخاطب سپردیم. مخاطب وقتی تناقض را در صحبتهای اولیه و بعدی مادر کیان میبیند، در ناخودآگاه خود به روایتی که رسانهها معاند برجسته کردند، مشکوک میشود. عنصر صداقت کار را باورپذیر میکند و باعث میشود مخاطب شما را پس نزند و با شما همراهی کند.
کارگردان مستند فراخوان خونین با اشاره به واکنشی بودن اکثر تولیدات رسانهای کشور، مطرح کرد: قطعا این روش صحیحی نیست. اینکه دیگران زمین بازی را تعریف کنند، ما را وسط این زمین بیاندازند و ما مجبور به واکنش بشویم، قطعا درست نیست و ما را در موضع ضعف قرار میدهد. بدی واکنشی عمل کردن در رسانه این است که رسانههای مخالف، زمینی را طراحی میکنند، در حالی که ما مشغول پاسخ دادن به آن شبهه هستیم، پاتک بعدی را انجام میدهند و همینطور حرکتهای بعدی و بعدی، این باعث میشود روایت ما زیر خروارها اطلاعات دیگر مدفون شود و اصلا دیده نشود.
وی افزود: مخالفان رسانهای ما آن چنان پشت سر هم و پرطمطراق موضوعات مختلف را طرح و تکرار میکنند که روایتهایشان در ذهن مخاطب تهنشین میشود. وقتی ما در جواب آنها روایت خود را بیان میکنیم به این راحتی پذیرفته نمیشود. بخشی از مخاطبین اصلا روایت ما به دست شان نمی رسد، به عبارت دیگر فیک نیوز به دستشان رسیده است اما جواب نرسیده و شما نمیتوانید تخریبی که صورت گرفته را به طور کامل ترمیم کنید.
پالیزدار با بیان اینکه در علم ارتباطات و رسانه، روایت اول حرف اول را میزند، اظهار داشت: این یک بحث علمی است، در روایت یک اتفاق آن طرفی دست برتر را دارد که روایت اول را ارائه بدهد، اگر این نشود شما بازی خواهید خورد. متاسفانه ما در این بخش ضعیف هستیم. در مورد همین مستند با مسئولینی مواجه شدیم که میگفتند سه ماه گذشته است و دیگه این موضوع را رها کنید، میگفتند درست است که شما حرف منطقی و مستدل برای زدن دارید اما دیگر رهایش کنید و دوباره ذهن مردم را درگیر نکنید. این نشان میدهد که هنوز برخی از مدیران رسانهای ما فهم درستی از افکار عمومی مردم و پاسخ دادن به سوالاتی که ذهن آنها را درگیر میکند، ندارند. وقتی شبهه و سوالی در ذهن مردم ایجاد شد تا زمانی که پاسخ درستی برای آن نباشد این سوال و شبهه پاک نمیشود و باقی میماند و به یک نمره منفی تبدیل میشود.
این کارگردان مستندساز ادامه داد: داشتن روایت دسته اول در کمال صداقت یک ضرورت است و تاخیر انداختن در آن میشود ماجرای خانم مهسا امینی در سال گذشته. تاخیر در ارائه روایت حقیقی باعث میشود طرف مقابل و مخالف ما افکار عمومی را دست بگیرد در حالی که اصلا در ایران حضور ندارند. خبرگزاریها و صداوسیمای ما درجغرافیای ایران فعالیت می کنند و از این یک مزیت نسبی است که میتوانند از نزدیک ماجرا را بررسی کنند و نتیجه را به اطلاع مخاطب برسانند با این حال این رسانههای نزدیک از رسانهای که خارج از ایران نشسته، عقب می مانند. این خلا را باید اصلاح کرد. البته عجله و ارائه روایت جانبدارانه یا بی پایه و اساس و بدون اطلاعات دقیق هم تبعات خود را دارد. لذا رویکرد رسانه باید در اولین گام پوشش خبری مقدماتی و ارجاع به تحقیقات بعدی و پیگیری موضوع تا حصول نتیجه باشد.
وی افزود: البته این را هم باید بگویم که اتفاقات خوبی در خصوص مستند فراخوان خونین افتاد، با اینکه زمان گذشته بود وقتی این فیلم در تلویزیون و رسانههای مختلف منتشر شد، رسانههای معاند مانند ایران اینترنشال و دیگران را وادار به واکنش کرد، سعی کردند به مستند جواب بدهند. با اینکه این کار دیر انجام شد اما ما توانستیم روایت را در دست بگیریم و دشمن را وادار به واکنش کنیم، همین که آنها مجبور به واکنش شدند و برنامه های واکنشی نسبت به مستند فراخوان خونین ساختند و سعی کردند روی آن توضیحاتی بدهند، اتفاق خیلی خوب و مثبتی است. یک بار هم جای ما با آنها عوض شد، به جای اینکه ما جواب بدهیم آنها در مقام جواب دادن، قرار گرفتند.
پالیزداربا بیان اینکه رسانه باید از جایگاه واکنشی به جایگاه کنشی بیاید، عنوان کرد: جواب دادن به شبهات و کارهای واکنشی خوب و لازم است اما کافی نیست ما باید در جایگاه کنش قرار بگیریم و رسانههای مقابل را جوابگو کنیم، آنها را در زمین خودشان به چالش بکشیم و با نقصها و ضعفهایشان درگیر کنیم. با این روش است که میشود روایت رسانههای دشمن را در جامعه زیرسوال برد. بهترین دفاع، تهاجم است.
این کارگردان مستندساز ادامه داد: همین کار را باید در موضوع فلسطین انجام داد. در روایت داستان فلسطین باید بحثهای حقوق بشری را پیش کشید، و رژیم جعلی و ظالم اسرائیل را در این نقطه به چالش کشید.
پالیزدار با اشاره به نقش آفرینی جشنواره عمار در مسیر روشنگری رسانهای، مطرح کرد: جشنواره عمار در ایده عدالت رسانهای که دنبال میکند و بردن روایتها به اکران مردمی، اتفاق خوب و مبارکی است، اما شاید نقطه ضعفی که جشنواره عمار دارد این است که آثار منتخب آن در رسانه فراگیری مانند صداوسیما بروز چندانی ندارد. بعضی از آثاری که در این جشنواره منتخب میشوند در جشنوارههای دیگر کاملا خفه شده و دیده نمیشوند.
وی افزود: به هر حال رویکرد جشنواره عمار رویکردی متفاوت از سایر جشنوارهها است و این فرصتی مغتنم است. اما جشنواره عمار هم باید برای دیده شدن آثار تدبیری بیاندیشد، به این فکر کنند که غیر از اکران در جشنواره عمار و عماریار چطور میتوانند مخاطب بیشتری را با این محتواها درگیر کنند. بر فرض اگر بیست سی نماهنگ یا مستند منتخب جشنواره شد باید راهی پیدا کنند که این تولیدات منتخب به تلویزیون و مسیرهای دیگری که در فضای مجازی وجود دارد، راه پیدا کنند و دیده شوند.
پالیزدار در پایان خاطرنشان کرد: فایده و اثر تولیدات هنری در دیده شدن است، هر قدر آثار خوب، فاخر و دقیق باشند اگر دیده نشوند نتیجه و ثمری نخواهند داشت. اکرانهای استانی هم در این خصوص موثر هستند اما باز هم کماند. باید فکری برای امکان بازدید میلیونی بشود.