به گزارش «عمار فیلم» به نقل از خبرگزاری فارس، مسئله مسکن از پیش از انقلاب تاکنون یکی از مباحث اصلی حاکمیت به حساب میآید. سهم بیش از ۷۰ درصدی این کالای خاص اقتصادی در سبد هزینه خانوارهای دهکهای کم درآمد، خبر از فشار کمرشکن آن به معیشت اقشار ضعیف مردم میدهد.
یکی از اساسیترین سوالها و ابهامات پیرامون فضای مسکن، نحوه سیاستگذاری و تاثیر تصمیمات مرتبط با افکار سیاسی و اقتصادی در این بازار است. مسئلهای که اخیرا در مستند ۷ قسمتی رویای آجری از شبکه مستند سیما به تصویر کشیده شد.
بر همین اساس و به منظور بررسی و نقد کارشناسی محتوای مطرح شده در این مستند و همچنین بررسی سیاستهای بازار مسکن در طول مدت گذشته پس از انقلاب اسلامی، خبرگزاری فارس میزگردی با حضور داودد مرادیان، کارگردان و نویسنده مستند رویای آجری، افشین پروینپور، عضو سابق شورای عالی مسکن و فرشید ایلاتی، کارشناس حوزه مسکن برگزار کرد.
به دلیل پرداختن این مستند به ماجرای غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران و عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی، خبرگزاری فارس از آنها برای حضور در این میزگرد دعوت کرد که علیرغم ابراز تمایل اولیه در نهایت هیچ یک از آنها حاضر به حضور در میزگرد نشدند.
مشروح این میزگرد پیش روی شماست:
حضور سرمایه در بازار زمین مسکن، بزرگترین نقطه ضعف اقتصاد ایران
در ابتدای این میزگرد، افشین پروینپور، عضو سابق شورای عالی مسکن، درپاسخ به پرسشی درباره ریشهیابی معضل زمین و مسکن در اظهار داشت: در بسیاری از کشورهایی که عمده درآمد آنها از محل فروش نفت و منابع طبیعی است، ایجاد ارزش افزوده به منظور کسب درآمد معنی خاصی پیدا نمیکند. همچنین درآمد حاصل از فروش نفت نیز باید به نحوی تبدیل به سرمایه و ثروت شود که متاسفانه در این زمینه با توزیع ناعادلانه نیز مواجه هستیم.
عضو سابق شورای عالی مسکن، در بیان نقش بازار زمین و مسکن در جذب سرمایه، اظهار داشت: مهمترین بخش اقتصاد که قابلیت جذب نقدینگی بدست آمده از فروش منابع طبیعی را دارد و میتواند محل برتری اقتصادی افراد نسبت به دیگران باشد، دارایی حقیقی مانند زمین و مسکن است.
وی با اشاره به جذب سرمایه موجود در بازار املاک، افزود: تمامی اقشار حاضر در جامعه و به خصوص ثروتمندان و افرادی که برتری اقتصادی دارند عمدتا ملک و املاک زیادی را به عنوان ثروت بدست آوردهاند. در واقع در کشور ما پولدار کسی نیست که کارخانه دارد یا مثلا مالک سایت آمازون است بلکه ثروتمند شخصی است که صاحب املاک و زمین و مسکن فراوان باشد.
پروین پور، در بیان نتایج تغییر مسیر سرمایه به سمت بازار مسکن، پس از اصلاحات ارضی انجام شده در پیش از انقلاب اسلامی، گفت: حضور سرمایه در بازار زمین و مسکن در ۱۰۰ سال اخیر منجر به ناتوانی در شکلگیری اقتصاد تولیدمحور شده است. همچنین اختلاف طبقاتی هیچ گاه از بین نخواهد رفت و مسئله زمین و مسکن هیچ گاه حل نخواهد شد چرا که زمین و مسکن تعیینکننده برتری سیاسی و اقتصادی افراد است. این مسئله از زمان پهلوی بوده و امروزه هم متاسفانه درباره برخی از شخصیت های سیاسی صادق است.
این کارشناس مسکن در پاسخ به این پرسش که مطابق آمار، سرمایهای شدن بازار مسکن ۲۰ سال پیش آغاز شده اما شما خبر از سرمایهای بودن بازار مسکن در ۱۰۰ سال اخیر میدهید، بیان کرد: قبل انقلاب معاملات و ورود سرمایه حول زمین بوده است، زیرا سهم بیشتر اقتصاد مرتبط با کشاورزی به حساب آمده و ۷۰ درصد مردم در روستا زندگی میکردند و ۳۰ درصد در شهر ساکن بودهاند اما این درصد الان برعکس شده و تمرکز ثروت به جای زمین کشاورزی به سمت زمین های شهری حرکت کرده است. بنابراین سابقه بازار زمین و مسکن ما به ۱۰۰ سال گذشته بر میگردد اما حرکت این سرمایه از سمت زمین به بازار مسکن و زمینهای شهری مرتبط با ۲۰ سال اخیر است.
این کارشناس حوزه اقتصاد، ضمن اشاره به اینکه، مقام معظم رهبری سال گذشته را رونق تولید و امسال را جهش تولید نام گذاری کردند، گفت: تولید در کشور ما امری اقتصادی نیست که بخواهیم به رونق آن و سپس جهش تولید برسیم و مهم ترین عامل مانع تولید هم همین زمین و مسکن است که اجازه گردش پول در حوزه تولید را نمیدهد. در حال حاضر متاسفانه سه پله از فرمایشات رهبری عقب هستیم و برای ایجاد جهش تولید مجبور به حل مسئله زمین و مسکن برای یک بار هستیم.
فساد در اجرای راهکارها توسط اقشار سیاسی مختلف، عامل نابهسامانی بازار مسکن
در ادامه این میزگرد، داوود مرادیان، نویسنده و کارگردان مستند رویای آجری، در پاسخ به پرسشی درباره دلیل بررسی سیاستهای بازار مسکن در ۴۰ سال گذشته، گفت: علت عمیق شدن محتوای مستند رویای آجری این بود که روزی هفتاد صفحه متن محتوایی راجع به مسکن به دست من رسید و اشاره شد که راهکار حل بازار مسکن قانون مالیات بر عایدی سرمایه است. به آن شخصی که آن ۷۰ صفحه را به من داد، گفتم که تو از کره ماه آمدی؟! فقط تو راه حل را بلدی و ۱۰۰ سال است که این راه حل به فکر این همه آدم بزرگ و سیاستمدار نرسیده است؟ آن شخص گفت من اطلاعی ندارم اما راه حل در همه دنیا همین مالیات بر عایدی سرمایه است. این ماجر سرآغاز پژوهش ما در حوزه مسکن بود.
کارگردان مستند رویایی آجری، در بیان روند تکمیل تحقیق و پژوهش انجام شده حول مسئله مسکن، تصریح کرد: سعی کردیم مقطع به مقطع در تاریخ به عقب برگردیم تا به دوران مصدق رسیدیم. دریافتیم که از این زمان به قبل، هیچ بحثی در حوزه مسکن وجود ندارد، زیرا اجتماعات شهرنشینی هنوز صورت شکل نگرفته بودند، درحقیقت بازه تاریخی تحقیق به این شکل به وجود آمد.
این سناریونویس، در پاسخ به این سوال که چرا نسبت به بررسی تاریخی سیاستگذاری اقدام کردید؟ گفت: تمامی مسائل سیاستگذاری مشتمل بر راهبردها و راهکارها هستند. دلیل اینکه ما سراغ بررسی سیر تاریخی رفتیم، این است که بدانیم، آیا در طول این مدت برای حل مسئلۀ زمین، اصلا راهبردی مطرح شده است یاخیر؟ اگر مطرح شده، آیا راهکاری برای پیادهسازی این راهبرد اتخاذ شده است و اگر هم راهبرد بود و هم راهکار، پس چرا در حال حاضر به وضعیت مطلوب و حل مسئله نرسیدهایم. برای مثال شخصی مثل ویکتور گرونت که در پیش از اتقلاب طرح جامع تهران را نوشته است، راهبرد را مطرح کرده ولی ابزاری که باید این طرح را اجرا میکرد همواره فاسد بوده است.
وی در تشریح علت عملی نشدن راهکارها در حضور راهبردهای مطرح شده در بازار مسکن گفت: ابزاری که اجرای راهکارها را بر عهده داشته است، سیاسیونی بودند که دنبال اتفاقات مقطعی در حد ۲ تا ۴ سال در راستای حرکت جریان سیاسی خود به طرف راس قدرت بودند و به همین علت است که هیچ گاه راهکارها شکل نگرفته و راهبردها عملی نشدهاند.
مردایان در بیان مثالهای تاریخی وجود راهبرد درست و اجرای همراه با فساد راهبرد مطرح شده گفت: در زمان پهلوی، تصمیم بر این شد که زمین کنار کارخانهها تبدیل به مسکن برای کارگران شود و به صورت ۹۹ ساله و درواقع رایگان به کارگرها اختصاص یابد. این راهبرد درست در آینده تبدیل به بزرگترین فساد اراضی مهرشهر و اطراف تهران میشود. در جای دیگر زمانی که آمریکاییها اقدام به ساخت شهرک اکباتان میکنند، راهبرد درست ساخت مسکن را پیگیری میکنند اما این شهرک را به انتهای طرح جامع انتقال میدهند و زمینهای اطراف را که متعلق به خودشان است، وارد طرح جامع کرده و به همین ترتیب تا شهر کرج پیش میروند. ما در این مستند به دنبال این قضیه بودیم که چه کسانی خرابکاری کردند؟ و معلوم شد که افراد دخیل زیادی از تفکرهای سیاسی مختلف در این افتضاح بازار مسکن سهیم هستند.
اجرای ماده ۱۰ و تشکیل بانک اطلاعاتی زمین، راهکار حل مسئله
پس از بیان صحبتهای داوود مرادیان، فرشید ایلاتی، کارشناس حوزه مسکن، در ارتباط با بررسی مستند رویای آجری مطرح کرد: اتفاقی که در مستندرویای آجری افتاد، این است که یک سیر ۷۰ ساله در حوزه زمین و مسکن بررسی شد. در شرایط کنونی، ما زمینی داریم که به عنوان محل قدرت بخشی شناخته میشود، همچنین یک سری نهاد نیز وجود دارد که هرکدام بر اساس قدرت خود اقدام به سرمایهگذاری در حوزه زمین میکنند. مسئله روشن است، زمین ابزار قدرت شده و راهکار حل این مسئله هم این است که زمین از معادلات قدرت خارج شود.
این کارشناس مسکن در بیان راهکارهای موجود به منظور خارج کردن زمین از بازار سرمایهگذاری، گفت: سال ۱۳۶۱ مادهای در رابطه با قانون زمین شهری تحت عنوان ماده ۱۰ تصویب شد که به امضای امام رسید که مجلس هم مصوب کرد و شورای نگهبان هم تایید نمود. طبق این ماده تمام زمینهای موجود در کشور باید از مالکیت نهادهای کشور خارج شده و در اختیار وزارت مسکن قرار بگیرد؛ بانک زمین در کشور زیرنظر این وزارتخانه شکل گرفته و هر نهادی که زمین میخواهد طرح چرایی را ارائه کرده و پس از بررسی و صحتسنجی این زمین را دریافت کند.
ماجرای نخستوزیری که سوار بر بالگرد زمین تقسیم میکرد
در این بین، داوود مرادیان ضمن اشاره به یک واقعۀ تاریخی در ارتباط با زیر پا گذاشته شدن ماده ۱۰ گفت: به استناد تاریخ، میرحسین موسوی در زمان نخست وزیری یک ویژگی خلقی عجیبی داشت که سوار بالگرد میشد و میچرخید و از بالا به صورت نامحدودی نسبت به اعطای زمین به نهادهای مختلف اقدام میکرد، در حقیقت شخص نخست وزیر نسبت به رعایت نکردن ماده ۱۰ اقدام میکرد.
وی ادامه داد: اغلب این زمینها نیز به نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان و سایر نهادهای مشابه اعطا شده است.
پس از بیان این نکته، ایلاتی در ارتباط با آسیبشناسی مسئله زمین و مسکن، بیان کرد: بررسی سیر تحولات اقتصادی در کل دنیا مشخص کننده این امر است که زمانی اقتصاد بر مبنای کشاورزی میچرخید و برتری اقتصادی در آن وقت با کسی بود که صاحب زمینهای بیشتری بود. پس از صنعتی شدن اقتصاد و شکلگیری شهرها در کنار کارخانهها به سبب اسکان کارگران مشغول به کار، شاهد نیاز به برنامهریزی شهر بودیم. در حقیقت در این دوران نیاز به حفظ زمین و جلوگیری از سوداگری در آن بیش از گذشته حس شد. در مرحله بعد زمین تبدیل به یک منبع اجتماعی شد و هم اکنون در عصر ارتباطات که اقتصاد بر مبنای فناوریهای نرم و گردشگری شکل گرفته است، زمین به یک منبع کمیاب اجتماعی تبدیل شده است که باید کاملا در اختیار تولید قرار گرفته و فی نفسه بدون ارزش باشد. زیرا گران شدن زمین به عنوان نهاده تولیدی سایر بخشهای اقتصاد، زمینه گران شدن سایر کالاها را فراهم میکند.
این کارشناس مسکن، با اشاره به این نکته که زمین باید از فرم سرمایه ای خارج شده و متناسب با نیاز در اختیار مردم قرار گرفته و به یک کالای مصرفی تبدیل شود، گفت: راهکار حل معضل زمین آن است که به هر شخص متناسب با نیاز فرد، زمین اعطا شده و مالکیت آن در اختیار حاکمیت باقی بماند، زیرا همین خارج شدن مالکیت زمین از دست حاکمیت زمینه سوداگری در این حوزه را فراهم میکند. این راهکار نیز جز با تشکیل سامانه و بانک اطلاعاتی زمین امکان پذیر نیست.
ایلاتی، در تشریح حضور یک بانک اطلاعاتی جامع در حوزه زمین، گفت: در مفهوم جامع اصطلاحی تحت عنوان کاداستر به یک بانک اطلاعاتی توصیفی مکان محور تعلق میگیرد که حدود و صغور (اطلاعات توصیفی) همه املاک در آن وجود دارد. زمانی که این بانک داده در کشور موجود باشد، حاکمیت میتواند عدالت را در حوزه زمین به معنی واقعی کلمه ایجاد کند.
وی، در تشریح نیاز به آمایش سرزمینی، افزود: در قلمروی سرزمینی هر کشوری حالت بهینه این است که بتوان از همه زمینها استفاده کرد. یعنی وقتی تمرکز اتفاق افتاد، تقاضا برای منابع محدود زمین افزایش پیدا کرده و همین باعث میشود تا یک حد نصابی برای شهر تعیین شده و جغرافیای صنعت نیز به نحوی توزیع گردد تا جمعیت در پهنه کشور به طور متوازن پخش بشود. در شرایط کنونی، جمعیت کشور ما در حال مهاجرت از جنوب کشور به سمت شمال است و این از لحاظ امنیتی، تهدید تلقی میشود. در دید کلان از لحاظ مساحت شهری، شهرها یک درصد مساحت کل کشور هستند. لاینحل بودن مسئله زمین در کشور ما که سرزمین داریم صحیح نیست و علت این مشکل توزیع نامتناسب جمعیت است که به دلیل نبود آمایش صحیح ایجاد شده است.
آمایش سرزمین، تنها راه توزیع متناسب جمعیت و جلوگیری از تمرکز گرایی است
در ادامه این میزگرد، افشین پروین پور، ضمن اشاره به مسئله آمایش سرزمینی، بیان کرد: آمایش سرزمین تلفیق سه علم جغرافیا و اقتصاد و جامعه شناسی است. در حقیقت حل مشکل زمین شامل مراحلی است. مرحله اول مرتبط با زمانی است که شما جمعیت و امکانات اقتصادی را به صورت عادلانه و همگن در کل کشور تقسیم کرده و ماموریت هر منطقه رو از لحاظ سکونت و امکانات اون مکان تعیین کنید. گام بعد تهیه نقشه آمایش سرزمین هست که با همان سیاستهایی که اشاره شد، باید تهیه شود. اگر این اتفاق صورت نگرفته و حتی موفق به حل مقطعی مسئله مسکن در تهران باشیم، پس از مدتی شاهد بحرانیتر شدن سئله مسکن هستیم. زیرا بازهم سیل تقاضا به این شهر روانه شده که به دلیل توزیع ناعادلانه امکانات است.
عضو سابق شورای عالی مسکن، در بیان مثالی در ارتباط با جلوگیری از مهاجرت و تمرکز جمعیتی، گفت: در کشور اتریش در شهری غیر از وین، اگر شخص حقیقی بخواهد به پایتخت مهاجرت کند باید از شهردار مجوز گرفته و یک دلیل قانع کننده ارائه دهد، زیرا پنجره جمعیتی و آمایش این سرزمین انجام شده و هر گونه اتفاق دیگر در این حوزه ها مرتبط با این بخش است.
آمایش سرزمین در تهران به دلیل لغو ماده ۱۰۰ نابود شد
در انتهای این میزگرد، داوود مرادیان، در بیان مشکلات ایجاد شده در کشور به دلیل نبود آمایش دقیق سرزمین، گفت: وزارت راه و شهرسازی مکلف بود، در شهر تهران نسبت به ساخت انبوه مسکن بر اساس سیاستهای آمایشی اقدام کند، یعنی مثلا در زمینهای محله سعادت آباد به دلیل ویژگی جغرافیایی امکان انبوهسازی وجود دارد و باید تولید انبوه مسکن شکل بگیرد اما شاهد این هستیم که عدهای به دلیل خوش آب و هوا بودن منطقه نسبت به ویلا سازی اقدام کرده و اجازه انبوهسازی نمیدهند که همین امر منجر به استضاح وزیر در سال ۶۱ میشود.
این کارگردان، در تشریح بیشتر ماجرای استیضاح وزیر مسکن در سال ۶۱، گفت: این ماجرا منجر به کتک کاری در صحن علنی مجلس شد، در واقع زمانی که امور از دست راس سیاستگذاری خارج شده و به دست شهرداری میافتد، شاهد سوداگریهای خرده پا هستیم.
مرادیان با اشاره به معضلات تصمیمگیری شهرداری در حوزه مسکن، بیان کرد: شهرداری قبلا ذیل وزارت کشور بود یعنی بودجه دولتی میگرفت تا اینکه بودجه آن به بهانه فعالیتهای زیرساختی قطع شده و شاهد نیاز به درآمدزایی برای این نهاد بودیم. در چنین شرایطی شاهد کسب درآمد شهرداریهای از ماده ۱۰۰ و پدیده شهرفروشی بودیم.
وی در تشریح نقش ماده ۱۰۰ در بازار مسکن، افزود: ماده۱۰۰ در زمان شاه، یکی از بیرحمترین قوانین شهرسازی به شمار میرفت اما پس از انقلاب، خسروشاهی نسبت به لغو ماده۱۰۰ اقدام کرد و عملا آمایش سرزمین رو نابود کرد. در حقیقت پایۀ غلطی که توسط خسروشاهی به خاطر عدم تخصص وی بنا نهاد شده، توسط آقای کرباسچی مورد بهرهبرداری قرار گرفت و تا الان هم این رویه با شدت بیشتری ادامه دارد.