به گزارش «عمار فیلم»، اولین رویداد «کرسی مستند» با موضوع «پیشرفت» با حضور کارگردانان ژانر رویای ایرانی آقایان محمدباقر سلمانی کارگردان مستند «به توان داخل»، علی طادی کارگردان مستند «بعد از ۲۵۰۰ سال»، محمدجواد رئیسی کارگردان مستند «مخترع آهنی» و رضا کارگر، کارگردان مستند «هیبرید» در حسینیه هنر برگزار شد.
محمدباقر سلمانی کارگردان مستند «به توان داخل» در ابتدای این برنامه در سخنانی، گفت: از سال ۱۳۹۳ به صورت اتفاقی با ستاد نانو فعالیت میکنم و کار تدوین آنها را انجام میدهم. در آنجا هم مشاهده کردم که چگونه یک پروژه شش ساله رشد کرده است.
وی افزود: در ابتدا باوری به پیشرفت نداشتم و صنعت را در قالب ایران خودرو، سایپا و با ماشین پراید در خیابان میدیدم. متاسفانه این دو شرکت خودروساز بزرگ همه جا مقابل چشمان ما قرار دارند و تولیدات آنها بیکیفیت است و از این روی مردم هم خیلی به آنها باور ندارند.
نبود متولی مشکل اصلی ما در حوزه مستندسازی پیشرفت
این مستندساز ادامه داد: یکی از مشکلات ما در حوزه مستندسازی پیشرفت، نبود سازمان متولی درست برای مستندسازی در این حوزه است. در حال تدوین یک کار در حوزه پیشرفت بودم که به مستندسازی این عرصه جذب شدم.
سلمانی خاطرنشان کرد: مشکل که ما این است که داریم خودزنی می کنیم. حالا چون دل ما از برخی چیزها پر است با چند عدد جشنواره و جایزه و حضور در جشنوارههای خارجی در حال فروختن وطن خود هستیم. خود همین «استیو جابز» هم نکات منفی فراوانی دارد ولی کاری که آنها میکنند این است که در بحث تبلیغات بسیار قوی عمل میکنند.
استیوجابزهای داخلی ما خیلی بهتر از مدل خارجی آن
وی اضافه کرد: در حال حاضر پیرامون مستندسازی حوزه پیشرفت در مورد کرونا و جهش تولید کار میکنم. به این نتیجه رسیدهام که استیوجابزهایی داریم که از مدل خارجیاش خیلی بهترند. یعنی افرادی را داریم که کارهایی را کردند که اصلا قابل مقایسه با نمونههای خارجی آن نیستند. منتهی مشکل اینجاست که کسی به سراغ آنها نمیرود.
این مستندساز با انتقاد از صداوسیما یادآور شد: یکی دیگر از مشکلاتی که ما داریم صدا و سیمای ما است. به طور مثال وقتی شرکتی به مردم خدمت میکند و کالا و ونتیلاتوری که تولید میکنند و جان بسیاری از مردم را نجات میدهد چرا نام آنها و اسم شرکت آنها را بیان نمیشود. متاسفانه این یک سیکل ادامهدار معیوب و ناکارآمد است که در نهایت موجب عدم توجه به بحث پیشرفت میشود.
اسم دانشگاه شریف فرودگاه است
سلمانی عنوان کرد: به طور مثال اسم دانشگاه شریف فرودگاه است و هرکس میخواهد از ایران برود برای تحصیل به دانشگاه شریف میرود. برای مستندی که در حال ساخت آن هستیم تا الان نزدیک به ۱۱ جلسه فیلمبرداری کردیم که هم اکنون هم در مرحله تدوین است، در این میان با یکی از دانشجویان مصاحبه کردیم که گفت ورودی سال ۱۳۹۲ بودم و تمامی دوستان من از ایران رفتند و فقط من ماندم. در حال حاضر فقط او در ایران مانده و الان یک شرکت دانش بنیان بزرگ دارد و در زمینه تولید دستگاههای تنفس مصنوعی کار میکند.
وی اظهار داشت: در پژوهشی که به صورت میدانی با مردم مختلف داشتم به این نتیجه رسیدم که در حال حاضر فرصتی برای کشور پیش آمده است و بحثی که امروزه درگرفته موضوع «برده فکری» است. در حال حاضر بردههای فکری و نخبههای کشور که درسهای خود را خوانده، در آزمونها و المپیادها شرکت کردهاند را با ماهی ۱۵۰۰ دلار که پول یک عمله در آمریکا است را برای انجام کار به این کشور میبرند.
کاهش ارزش پول ملی هم تهدید و هم فرصت
این مستندساز تصریح کرد: موضوع به این دلیل بود که ارزش پول ملی به پایین ترین حد خود در برابر دلار آمریکا رسیده است. البته از طرف دیگر هم این وضعیت فرصتی است زیرا یک مهندس فنی که در یک شرکت دانش بنیان کار میکند ماهی چهار هزار دلار یعنی در حدود ۱۰۰ میلیون تومان درآمد دارد، ولی آنها در داخل با ۲۰۰ دلار یعنی حدود پنج تا شش میلیون تومان فعالیت میکنند.
سلمانی در بخش دیگر صحبتهای خود افزود: در مستندی که در دست کار دارم، گروهی از مستضعفان را روایت می کنم که علم و راهکار مشکلی که در آمریکا بدست آوردنش ۱۰ سال زمان برده است را، در یک هفته به دست آوردهاند.
وی ادامه داد: مشکل ما این شرکتهایی است که به صورت جزیره جزیره فعالیت میکنند. حتی دو شرکت بزرگ در شهرک صنعتی بودند و فعالیت میکردند که یکدیگر را نمیشناختند. بعد حالا حساب کنید ما در دانشگاه شریف از دانشجویان میپرسیدیم که در کشور میمانید یا میروید. یکی از اساتید به ما گفت شما فقط یک درصد فکر کنید که اینها در کشور بمانند.
نباید به جوانان نخبه گیر الکی بدهیم
این مستندساز خاطرنشان کرد: چرا باید به یک جوان نخبه، گیر الکی بدهیم. آمریکا با مدیریتی خوب و تبلیغاتی درست واصولی تبدیل به سرزمین فرصتها شده است. با توجه به موضوع برگزاری این برنامه، رویداد «کرسی مستند» فرصت مناسبی برای بیان انتقادات سازنده و همچنین معرفی شرکتهای دانش بنیاد است.
علی طادی کارگردان مستند «بعد از ۲۵۰۰ سال» نیز در بخش دیگر این برنامه در سخنانی، گفت: قبل از هرچیز باید بدانیم لازمه پیشرفت، داشتن رویا است. مشکل این است که ما در دانشگاه و مدرسه رویا نداریم اما رهبر، این رویای پیشرفت را در ذهن خود دارند.
وی افزود: دلیل اینکه در صنایع موشکی به پیشرفتقابل ملاحظهای رسیدیم، این است که در این عرصه رویای بزرگی داشتیم. اگر انقلاب پیروز شد و در جنگ پیروز شدیم به این دلیل بود که رویا داشتیم ولی متاسفانه این رویای بزرگ را در صنعت خودروسازی نداریم.
در ایران عملا رویایی وجود ندارد
این مستندساز ادامه داد: نکته این است که در ایران عملا رویایی وجود ندارد. به عبارتی بهتر نه دانش آموزان ما در دوره مدرسه و نه دانشجویان ما در دوران دانشگاه رویا دارند. اگر از آنها هم بپرسیم چرا تحصیل میکنند میگویند هدف آنها به دست آوردن کار است.
طادی خاطرنشان کرد: این امر حتی در هنر و در عرصه فیلمسازی هم مشهود است. طرف فقط میخواهد یک فیلم بسازد و در جریان این اقدام خود نه پروداکشنی در ذهن دارد و نه رویایی دارد که سقفی داشته باشد تا شبانه روزی به سوی آن برود.
وی اضافه کرد: در حوزه مستند، در سوژهها و ایدههای خود تنها چیزی که خلاء آن احساس میشود وجود افرادی است که رویا داشته باشند و به آن رسیده باشند و این رویا آنقدر بزرگ باشد که مخاطب ما از دیدن آن به وجد بیاید. اما ما در حوزه مستند هیچ رویایی را به مخاطبان خود نمیدهیم و همیشه درگیر روزمرگی هستیم و سوژههایی را هم که انتخاب میکنیم خیلی بزرگ و خاص نیستند.
این مستندساز یادآور شد: متاسفانه افراد بزرگ را نمیبینیم و کارهای خیلی عجیب و غریبی که در کشور شده است که رهبری هم در بیانیه گام دوم هم آنها را میفرمایند. ولی متاسفانه کسی به این کارها و اقدامات اشارهای نمیکند.
باید بین خوشبختی و احساس خوشبختی تمایز قائل باشیم
طادی عنوان کرد: ما باید بین خوشبختی و احساس خوشبختی تمایز قائل باشیم. دهه ۶۰ با وجود جنگ، و مشکلات اقتصادی احساس خوشبختی مردم بیشتر بود، ولی الان با وجود امکانات بیشتر، احساس خوشبختی کمتر است، چون مردم رویای پایینتری دارند یا اصلا رویا ندارند.
وی اظهار داشت: رویا، عامل تلاش است. استیو جابز، در خاطراتی می گوید برای کامپیوتر ساخته خود با حدود ۷۰ شرکت ۱۲۰۰ بار تماس گرفته بود. البته بسیاری از این شرکتها حتی برای دیدن آن نیامده بودند ولی در آخرین لحظات مدیر یک شرکت آمد و کار را دید و آن را خرید.
رسانهها مهمترین عامل احساس خوشبختی در بین مردم هستند
این مستندساز تصریح کرد: مهمترین عامل احساس خوشبختی در بین مردم، رسانهها هستند. جوی در رسانهها حاکم شده است که گویا همه چیز سیاه است و رسانهها بیشتر دوست دارند مستند انتقادی بسازند و کاری با مستند رویاپردازی ندارد. رسانه باید بگوید که داشتن رویا سختی دارد و مختص آدمهای خاص است.
محمدجواد رئیسی کارگردان مستند «مخترع آهنی» در بخش سوم این برنامه در سخنانی، گفت: برای ساخت این مستند نزدیک به یک سال و نیم با شرکتی دانش بنیان همکاری میکردم و در جریان آن به نمایشگاههای تولیدات ملی میرفتم. مستند ما در میانه تحقیقات برای ساخت به دادگاههای آقای آرین و خانم ابتکار خورد ولی ماجراهایی پیش آمد که ما از پیگیری بیشتر آن صرفه نظر کردیم.
ما در ایران دچار دوقطبی پیشرفت و مشکلات هستیم
وی افزود: در کل جریان ساخت مستند «مخترع آهنی» یک مسئلهای برای من ایجاد شد. ما در ایران دچار یک دوقطبی هستیم. قطب نخست، روایتگر پیشرفت فوقالعاده بالا و قطب دوم، مشکلات زیاد و عجیب است. ما در کشور، یا از شرکتهای دانش بنیان حمایت نمیکنیم یا جهتدار حمایت میکنیم.
این مستندساز ادامه داد: حاصل این فضای دوقطبی این است که وقتی من فیلمساز یا من رسانهای میخواهم از آن رویا صحبت کنم مخاطب گیج میشود و از ما میپرسد که ما کجا را میگوییم. ما در این یک سال و نیم اخیر برای نوشتن فیلمنامه مستند «مخترع آهنی» با این مشکل روبرو بودم.
رئیسی خاطرنشان کرد: پنج ماه طول کشید تا ما برای ساخت مستند «مخترع آهنی» سه سوژه را در کنار هم قرار بدهیم و فیلمنامه آن را بنویسیم. بحث اصلی این بود که باید فیلمی درمورد پیشرفت در ایران بسازیم که مخاطب با دیدن آن سیر تکاملی پیشرت در ایران را باور کند.
وی تصریح کرد: میدانم که شما هم که کتاب مینویسید با این فضای دوقطبی روبرو هستید. از یک طرف پیشرفتهای آنچنانی و عجیب داریم ولی از آن طرف هم با مشکلات بسیار عجیبی روبرو هستیم. من تنها کاری که توانستم انجام بدهم این است که برای ساخت مستند «مخترع آهنی» در این فضای دوقطبی حرکت کردم.
پژمان عرب کارشناس تاریخ شفاهی پیشرفت در انتهای این برنامه در سخنانی، گفت: کتابهایی درمورد پیشرفت کار کردیم که به عنوان نمونه میتوانم به کتاب «آرزوهای دست ساز» نوشته میلاد حبیبی، اشاره کنم. ما در این کتاب دو سیاست به کار بردیم. اول اینکه به صورت علنی نقدهایی را به مجموعههای نظام و نیروی انتظامی داشتیم و هم آن حرفهایی را که بچههای آنجا نمیتوانستند بیان کنند را زدیم.
وی افزود: در تمامی کارهایی که میکنیم این بعد را داریم که چالشهایی را که دانشجویان و نخبگان با آن روبرو هستند را بیان میکنیم. اتفاقا ما در پروژههای خود قلههای حوزه علم و فناوری را داریم نشانه میگیریم. اتفاقا در این مورد سیاسی هم برخورد نکردیم و حتی نقاط قوت دولتهای قبل که حتی با ما هم ربطی ندارد را هم در این کتاب آوردیم.
نشانه ای پیشرفت در فیلم های سینمایی ما دیده نمیشوند
این کارشناس تاریخ شفاهی پیشرفت ادامه داد: جمهوری اسلامی دو روایت دارد. نخست روایت دشمنان و معاندان است که اصلا به آن کاری نداریم و روایت دوم که برای افراد ساکن در داخلی کشور است. متاسفانه در یکی از فیلمهای سینمایی ما نمیتوانید یک نشانه پیشرفت را تعمدا ببینید که مثلا بگوئید حاتمی کیا آن را به صورتی طراحی کرده که بگوید به طور مثال در بخش خاصی پیشرفت کردهایم.
عرب خاطرنشان کرد: این در حالی است که در حدود ۲۰۰ فیلم سینمایی در آمریکا درمورد شخصیتهای آنها ساخته شده است. حتی صدها موسسه آنجا وجود دارد که در حوزههای علم و پیشرفت فعالیت میکنند. آنها فعالیتهای بسیار خوبی هم در حوزه تاریخ شفاهی خود دارند. سینمای آمریکا امروزه در تمامی ژانرهای مختلف فیلم میسازند اما هیچگاه ژانر حقیقت را فراموش نمیکنند. اما در سینمای ایران چنین چیزهایی را نداریم.
ژورنالیسم علمی در کشور نداریم
وی اضافه کرد: همانگونه که ما ژورنالیسم علمی نداریم به همان نسبت هم در مستند، کتاب و ادبیات آن را نداریم. ما اگر بیاییم و بتوانیم این موضوع پیشرفت را ژانر کنیم به موفقیت دست پیدا کردیم. نکته دیگر اینکه اگر یک مجموعهای و هر تیمی در کشور که یک مشکلی را از مردم حل کند ما به آن پیشرفت میگوییم.
این کارشناس تاریخ شفاهی پیشرفت یادآور شد: از شما میخواهم به ما کمک کنید تا بتوانیم پیشرفت را به عنوان یک ژانر در ادبیات و حوزه سینما و مستند جابیاندازیم. زیرا اگر اینگونه شود به موفقیت زیادی دست پیدا میکنیم.
کمک بزرگ ژانر پیشرفت به افراد نخبه و کارآفرین
عرب عنوان کرد: احساس من این است که ژانر پیشرفت بزرگترین کمک را به افراد نخبه و کارآفرین میکند زیرا به دلیل اینکه به این قبیل افراد تا امروزرسانهای داده نشده و دیده نشدهاند خودشان آن خودباوری را به آن صورتی که باید ندارند. حالا اگر این افراد دیده شده بودند و به آنها ضریبی داده شده بود بسیار موفق تر بودند.
وی اظهار داشت: کل گذاره من از دهه ۸۰ این بود که اول خاتمی بود و بعد هاشمی آمد و با احمدی نژاد دعوا شد. اگر این یک تک روایت سیاسی از جمهوری اسلامی باشد خیلی هم راحت میشود آن را به زمین زد. ولی اگر در همان دهه ۸۰ روایت بچههای بسیج دانشگاه تهران که مجموعه آرزوهای دست ساز را راه میاندازند و این دوربینها را با توجه به رانت و زد و بندهایی که بود را میسازند و این پروژه را به نتیجه میرسانند را بخوانم آن روایت جمهوری اسلامی میشود و وقتی آن را میخوانیم متوجه میشویم که روایت دهه ۸۰ ایران فقط دعواهای سیاسی نیست و ارزش دارد تا پای جمهوری اسلامی بایستیم.
این کارشناس تاریخ شفاهی پیشرفت تصریح کرد: ما واقعا با یک حجمی از پیشرفتهایی روبرو هستیم که به اندازه یک درصدی که باید ضریب نگرفتهاند. حتی یکی از بچههای معاونت علمی گفته بود که ما در این ماجرا یک روایت فتح نیاز داریم.
عرب در بخش دیگر صحبتهای خود افزود: میتوانم حدود ۵۰۰ مجموعه دانش بنیان را نام ببریم که متاسفانه تا امروز کسی فعالیتهای آنها را روایت نکرده است. این درحالی است که سرگذشت آنها بسیار دراماتیک است و قصههای مختلف و جالبی دارند که تمامی آنها قابل پرداختن است.
رویداد «کرسی مستند» باید توسعه پیدا کند
وی خاطرنشان کرد: اگر بتوانیم این گعدهها را که به پیشرفت ربط دارد توسعه بدهیم و در هر برنامه افراد مختلفی را به اینجا بیاوریم موجب میشود تا این کارها و حوزه پیشرفت بیشتر از قبل دیده شود. ضمن اینکه اگر این قبیل جلسهها توسعه بیشتری پیدا کرده و هویت بیشتری پیدا کند و مجموعههایی که در حوزه پیشرفت فعالیت میکنند بیایند و خود را معرفی کنند و مستندسازن سازان بیشتری هم در این برنامهها حاضر شوند بهتر و سریعتر به اهداف خود دست پیدا میکنیم.
این کارشناس تاریخ شفاهی پیشرفت اضافه کرد: در حال حاضر در تاریخ شفاهی تمامی اولویتهای خود را به حوزه پیشرفت اختصاص دادیم و قصد داریم تا هرچه بیشتر این حوزه را روایت کنیم. البته موضوعها و اهداف مختلفی را میتوان برای این قبیل جلسات طراحی و برگزار کرد.