به گزارش «عمار فیلم»، مهرداد حقشناس، متولد مهرماه ۱۳۴۹، در شهر بندر امام است. او تاکنون کارهای زیادی را در کارنامه دارد. اما این اولین بار است که در جشنوارۀ عمار و در بخش «ملت قهرمان» با مستند «نبرد بیستونهم» شرکت میکند. او در این گفتوگو، از مستند بازسازیاش میگوید.
درباره ساخت مستند «نبرد بیستونهم»؟
بعد از تحقیقات اولیه، با آدمهایی که در طول این نبرد حضور داشتند، نزدیک به ۷۰ ساعت مصاحبه کردیم. از روایت شاهدان عینی، به فیلمنامه اصلی رسیدیم. داستان، دو شخصیت به نامهای شهید «اسحاق دارا» و شهید «اسدا… رئیسی» داشت. شهید دارا، حدود ۱۵ سال از شهید رئیسی کوچکتر بود. این دو شخصیت، هیچ ارتباطی بهجز در هدف نهایی با هم نداشتند. بنابراین سعی کردیم هرکدام را جداگانه مورد بحث قرار دهیم. از طرفی، صداوسیمای هرمزگان که سفارشدهندۀ این کار ترجیحش این بود که به هرکدام از این شهدا، بهصورت مجزا، پرداخته شود. بنابراین ما کار را به سه اپیزود تقسیم کردیم. اپیزود اول، مربوط به شهید دارا، اپیزود دوم؛ شهید رئیسی و اپیزود سوم هم سرنوشت این دو شهید است که در جزیرۀ ابوموسی بههم پیوند میخورد.
اینکار، به شکل سه اپیزود مجزا، رسانهای و پخش شد؛ ولی نظر خودم این است که این سه اپیزود، باید به همین شکلی که در جشنواره است، دیده شود. شاید یک مقدار، این نوع فیلمسازی غیرمتعارف باشد ولی تجربۀ نویی بود که دو داستان، بهصورت موازی پیش برود و در یکجا با هم تلاقی پیدا کنند.
چرا مستند بازسازی را برای روایت استفاده کردید؟
متأسفانه، سالهای زیادی از واقعه، گذشته و هیچ چیز بهجز یک فایل صدا، از این دو شهید، آن هم در حد دو دقیقه موجود نبود. با گروهم مشورت کردم، قرار شد از نفرات دیگر هم که در جریان هستند، مصاحبه بگیریم؛ ولی ممکن بود مثل مستندهای معمولی شود. شرایط نبرد در دریا و نبرد در خشکی متفاوت است. انتقال این تفاوت به مخاطب، با روایت کردن و شنیدن این موضوع سخت بود و تمام مطلب منتقل نمیشد. نشان دادن سختی آن شرایط، گرمایی که از بالاست و آن آبی که زیر پای رزمندهها است، اینکه به هیچچیز بهجز ایمان و شهامت خودشان، اتکا ندارند من را راغب میکرد که این سختیها را به تصویر بکشم و به روایت و گفتار کفایت نکنم. بنابرین قرار شد تا آنجا که میتوانیم به تصویر نزدیک بشویم. بیشتر از هرچیز خواستیم تصاویر دیده شود و ببیننده با تمام وجود سختی آن شرایط حس کند.
مسائل ساخت مستند بازسازی «نبرد بیستونهم»؟
مستند بازسازی، یکی از سختترین شیوههای مستندسازی است. شما در مورد زمانی حرف میزنید که مدتها از آن زمان گذشته و آن آدمها، دیگر نیستند و هیچچیز بهجز روایتها و قصههایشان از آنها وجود ندارد. به این نتیجه میرسید که تمام مطالب را بازسازی کنید. این کار، مستند است و شما نمیتوانید هرچیزی را به میل خودت در فیلمنامه قرار دهی و فیلمنامه و روایت شاهدان عینی است که تو را هدایت میکند.
داستان «نبرد بیستونهم»، برای سال ۱۳۶۷ و در جریان مبارزه با متجاوزان آمریکایی در خلیج فارس است و تا امروز، تغییرات زیادی در فیزیک منطقه و بکگراند کار اتفاق افتاده بود. پیداکردن ادوات جنگی و لباس رزمندهها، هرکدام سختیهایی داشت. ضمن اینکه ما میخواستیم به دو شهید، در یک فیلم بپردازیم و این کار را سختتر میکرد. با همۀ این سختیها، ۹۰ درصد از کار را بازسازی کردیم. فقط صدای پلن اول، صدای واقعی شهید رئیسی است. در اپیزود سوم هم، انفجارات کشتی و تصاویر آن، پُرهزینه بود؛ بنابراین مجبور شدیم از تصاویر آرشیوی استفاده کنیم.
بهنظر شما، ظرفیت کار برای شهدایی که ناشناخته ماندهاند چقدر است؟
در هر نقطهای از ایران، شخصیتهای زیادی به اینشکل هستند که در لابهلای تاریخ گم شدهاند؛ در حالی که خیلی از آنها باعث شدند مسیر تاریخ عوض شود. بهدلیل پیشینۀ تاریخی کشور ما، در زمینههای علمی، دفاع مقدس و در سایر زمینهها، شخصیتهای متنوع زیادی وجود دارد. اگر تمامی مستندسازهای ما تا زمانی که زنده هستند، این موضوعات را بپرورانند و به رسالتشان که معرفی اینها ببه نسل امروز و آینده است، عمل کنند، باز هم جا دارد. هدف خودم، موقع تولید همین کار هم این بود که این آدمهای گمنام که هیچ نامی از آنها برده نمیشود، معرفی شوند.