به گزارش «عمار فیلم»، کارگردان ۳۲ ساله کاشانی که در ادوار گذشته جشنواره عمار، با کارهای مختلفی حضور داشته است، در دهمین دوره این رویداد نیز با مستند «آن شش نفر» در بخش «حافظه ملی» شرکت کرده است. این مستند، به بازخوانی قصه یکی از اولین گروههای انقلابی دوران مبارزه با رژیم پهلوی میپردازد و برخلاف روایت مشهور، زوایای ناگفتهای از ماجرا را برملا میکند. در همینباره گفتوگوی ما با یزدانپرست را میخوانید.
ماجرای ساخت مستند؟
اصل ماجرا مربوط به اختلافی است که در شهر نهاوند بین خانوادۀ شش شهید نوجوان گروه انقلابی «ابوذر» و خانوادۀ شهید محمد طالبیان بهعنوان مربی این نوجوانان وجود داشت که ریشۀ آن به سال ۱۳۵۲ برمیگشت.
مسئله سر این بود که مردم نهاوند فکر میکردند شهید طالبیان که توسط رژیم پهلوی، به ۱۵ سال حبس محکوم شده بود، این شش نفر را دچار مشکل کرده که توسط رژیم پهلوی اعدام شدهاند ولی شهید طالبیان بعد از پنج سال حبس، با پیروزی انقلاب آزاد میشود. این اختلاف مدتی برایم سؤال بود، احساس میکردم که چیزی در این نهفته است. از طرفی، مسئولان مرکز سیمای همدان هم برای چهل سالگی انقلاب، میخواستند کاری برایشان بسازم.
گروه «ابوذر» نهاوند همانند گروه «منصورون» در دزفول بود. این دو گروه، از اولین گروههای منسجمی بودند که از سال ۱۳۴۸ شروع به فعالیت کردند. سالی که شاید هیچکس فکر نمیکرد انقلابی اتفاق بیفتد و پیروز شود ولی یکسری آدمهای گمنام در آن زمان فعالیت میکردند.
وقتی وارد تحقیق شدم به این نتیجه رسیدم که فکرم درست بوده است. فعالان مردمی جشنواره عمار نهاوند هم نظرشان مثل من بود. اینها باعث شد تا تصمیم بگیرم این کار را بسازم.
روند ساخت؟
دی یا بهمن ۹۶ که سیمای همدان پیشنهاد این موضوع را به من دادند، تحقیقات اولیهام شروع شد. تقریباً شش ماه، پژوهش زمان برد و از اردیبهشت ۹۷ کار کلید خورد. دکتر علی جعفری، فرشید جعفری و خانم قائمی هم که تخصصشان، تاریخ شفاهی انقلاب بود، در این کار همراهی کردند. سرانجام، در ۳۰ بهمن ۹۷ و مصادف با سالگرد شهادت این شش نوجوان شهید، کار در نهاوند و با حضور خانوادههای شهدا رونمایی شد.
بعد از رونمایی، بازخوردی هم داشتید؟
بله؛ مهمترین دستاوردش این بود که مردم را به فکر فرو برد. همینکه اسنادی را از بازجویی شهید طالبیان رو کردیم، مردم فهمیدند که ساختگی بوده و ساواک این بازجوییها را به این شکل ساخته و در میان مردم نهاوند جا انداخته که موجب بین خانوادهها شود و چنین گروهی، دوباره ایجاد نشود. گروه «ابوذر»، شش نوجوان ۱۶-۱۷ساله بودند ولی اینقدر مؤثر بودند که اولین شعبه ساواک در شهرهای کوچک در نهاوند تشکیل شد. گروه «ابوذر۲» دو سال بعد در سالگرد شهادت شش نفر اولیه، اعلام موجودیت میکند ولی بهخاطر حضور ساواک در شهر، به سرعت دستگیر و و تا پیروزی انقلاب زندانی میشوند.
در جریان تولید، مسئلهای نداشتید؟
مشکل اصلی ما پیدا کردن حقیقت بود. حقیقتی که بین حرفهای مردم گم شده بود. از ماجرای گروه «ابوذر» ۴۶ سال گذشته بود و شاهدان عینی کم بودند؛ یا خیلی پیر بودند یا از دنیا رفته بودند. مردم نهاوند هم چندان، نگاه جدید ما را نمیپذیرفتند، ترجیح میدادند چیزهایی را که در این ۴۶سال تعریف شده، بیان کنند.
از آن دوران عکس و فیلمی نتوانستیم پیدا کنیم بنابرین بخشی از کار را به صورت انیمیشن و موشن درآوردیم. اگر این اتفاقات تصویری گفته نشود، نمیتواند تأثیر خودش را بگذارد. البته از دو تا فیلم جستوجوی امیر نادری و فیلم «قلعه» آقای کامران شیردل که در سال ۱۳۵۰ و ۱۳۵۲ درباره ساواک و شهدای قبل از انقلاب و همچنین ظلمهای رژیم شاهنشاهی ساخته شده بود، استفاده کردم. میشد. بقیۀ آرشیوم، اسناد ساواک مثل اعترافات و دستنوشتههای بازجوییها بود.
فکر میکنید چرا چنین موضوعاتی کمتر مورد توجه سینما واقع میشود؟
این داستانها، بخش گم شدۀ پازل تاریخ انقلاب هستند. به نظر من، مدیران فرهنگی، این قصهها را قابل پرداختن نمیدانند، البته خیلی از این قصهها خبر ندارند یا باور نمیکنند که چنین اتفاقاتی بوده است یا اصلاً نمیخواهند پرداخته شود. در حالیکه وظیفۀ ذاتی سازمانها حمایت از تولید این قصهها است ولی حتی یک برگ سند هم نمیدهند. مثلاً در همین مستند، درباره این شش شهید، یکی از ارگانها نهتنها کاری نکرد، بلکه سنگ جلو پای ما هم انداخت که کار تولید نشود.
آنچه تا به امروز راجع به گروه ابوذر میگویند قابل پخش نبود به خاطر اینکه کسی وارد جزئیات فعالیت اینها نشده بود. کتابهای موجود، دقیقاً حرفهایی را میزدند که ساواک میخواست. در صورتی که ما با سند، مخالف اینها را نشان دادیم. شاید به ۵۰-۶۰درصد اسنادی که ما در فیلم آوردیم، هیچ اشارهای در این کتابها نشده است.
جشنواره عمار؟
متأسفانه جشنواره عمار آنقدر که به موضوع اهمیت میدهد، به ساختارهای سینمایی اهمیت نمیدهد. در صورتیکه عمار میتواند هم حرفها و شعارهایش را داشته باشد ولی در قالبهای سینمایی بیان کند. بحث دوم، تولید است. اینکه بودجهای صرف برگزاری جشنواره بشود ولی در کنارش تولیدی اتفاق نیفتد، خوب نیست. ولی نکته مثبت عمار، فراگیر بودن جشنواره است که مثل خیلی از جشنوارهها متمرکز بر تهران نیست. سال گذشته، مستند «بهخاطر یک مشت علف» را در جشنواره داشتم. در سفری که به یکی از روستاهای بجنورد داشتم، همین مستندم را آنها چند ماه قبلتر، از طریق اکران مردمی عمار دیده بودند، این خیلی برای من جالب بود.