به گزارش «عمار فیلم»، اصغر بختیاری سازنده مستند «نشانی» است که در هشتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار در بخش مستند ملت قهرمان موفق به دریافت فانوس جشنواره شد. او در این گفتگو به تشریح ابعاد مختلف ساخت این مستند میپردازد.
آقای بختیاری تاکنون چه آثاری توسط شما ساخته شده است؟
من تا امروز بیش از ۱۰۰ اثر مستند ساختهام که عمده آنها در زمینه مصائب جنگ و دفاع مقدس است؛ پرداختن به صبر و رنجهای مادران شهدا، خانوادهای شهدا و زندگی جانبازان از جمله موضوعاتی است که در مستندهایم بر روی آنها تمرکز کردم.
ساخت مستند «نشانی» چگونه رقم خورد و نقطه آغاز آن کجا بود؟
روزی از مجموعه «سیما فیلم» با من تماس گرفتند و گفتند که ۲۵ وصیتنامه از زمان دفاع مقدس پیدا شده و به ما رسیده و تمایل داریم تا مستندی در این خصوص ساخته شود؛ البته ظاهراً با چند کارگردان دیگر هم تماس گرفته بودند اما آنها به دلایل مختلف نپذیرفته بودند. در هر صورت ساخت مستند را پذیرفتم زیرا موضوع کار برای من بسیار جذاب بود. ضمن اینکه زمانی که به دنبال صاحبان این وصیتنامهها گشتم دیدم برخی از اقشار مختلف مردم ازجمله معلم، استاد دانشگاه، راننده تاکسی، خیاط، کارمند وزارتخانهای و سایر اقشار در بین این افراد بودند.
در مراحل اول ساخت این مستند فقط موفق شدم به ۱۸ نفر از این افراد دسترسی پیدا کنم که البته ۲ نفر از آنها شهید شده بودند.
اگر بخواهید به جای مخاطبین مستند «نشانی» قرار بگیرید، چه عاملی رو باعث موفق این مستند میدانید؟
به نظر موضوع این مستند که روایت زندگی افرادی است که بعد از قریب به ۳۰ سال وصیتنامههای آنها پیدا شده است.در واقع این موضوع برای مخاطبان جذاب بوده و همین امر باعث دیدنی شدن مستند شده است.
در بین مستندهایی که تا امروز ساختید کدام مستند بیشتر به دل خودتان نشسته و به آن علاقه داشتید؟
مستندهای «انتظار» و مستند «دردهای پنهان» از جمله مستند هایی بود که خودم به آن علاقه بیشتری دارم.
موضوعات این مستندها چه بود؟
مستند «انتظار» به زندگی مادران شهدایی میپرداخت که تاکنون بازنگشتهاند و این مادران از سراسر ایران حضور داشتند.
مستند «دردهای پنهان» هم یک مستند ۵ قسمتی درباره جانبازان اعصاب و روان آسایشگاه سعادتآباد است که مورد استقبال بسیاری از مخاطبان قرار گرفت.
خاطرهای از ساخت مستند «انتظار» دارید؟
بله خاطرات زیادی از ساخت این مستند دارم اما خاطرم هست که روزی برای مصاحبه با یکی از این مادران شهدا که آن زمان ۱۹ سال چشم انتظار فرزند شهیدش بود به منزلش رفتیم؛ در کمال ناباوری میدیدیم که این مادر مدام از ما تشکر میکند و به از ما پذیرایی میکند؛ به او گفتم مادر ما باید از شما ممنون باشیم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید اما این مادر گفت: نه پسرم؛ ۱۹ سال است که فرزندم شهید شده اما در این هیچکس به من سر نزده و شما تنها گروهی هستید که به اینجا آمدید.