به گزارش «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی»، گعده «راهنما» به همت دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار با نقد و بررسی مستند «گلپیرا» به کارگردانی محمد سجاد نصرتی با حضور نعمتالله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما و آرش فهیم، مجری و کارشناس در حسینیه هنر تهران برگزار شد.
درگذشت حمید گلپیرا و شروع مستند
در ابتدا فهیم درباره موضوع و سوژه این مستند گفت: این مستند یک فیلم زندگینامه محور و سوژه آن یکی از خبرنگاران شبکه پرس تی وی به نام آقای حمید گلپیرا است که دلیل انتخاب این فرد بهعنوان سوژه را آقای نصرتی در ادامه توضیح خواهند داد.
نصرتی در مورد نحوه انتخاب آقای گلپیرا بهعنوان سوژه مستند گفت: تقریباً پانزده سال قبل با فردی به نام حمید آشنا شدم که از علاقهمندان به انقلاب اسلامی بود و از آمریکا به ایران سفرکرده بود اما در ایران فهمید تصورات قبلیاش در مورد ایران اشتباه بوده است، من یکی دو سال با این فرد رفاقت داشتم و او را میشناختم. در ماه مبارک رمضان در یک افطاری با یکی از دوستان درباره همین افراد که با تصوراتی به ایران علاقهمند میشوند و از خارج کشور به ایران سفر میکنند بحث شد و من حمید را مثال زدم و اتفاقاً دوستم نیز گفت فردی به نام حمید میشناسد که سالها قبل از آمریکا به ایران سفرکرده و طبق آخرین خبری که دارد در روزنامه تهران تایمز مشغول به کارشده است. این شباهتها برایم خیلی جالب بود که حتی اسمشان هم یکی است و ازلحاظ سنی نیز مانند یکدیگرند و علاقهمند شدم این فرد را ببینم. چند روز بعد خبری دیدم که گفته بود حمید گلپیرا روزنامهنگار تهران تایمز در سن ۵۵ سالگی درگذشت. ظاهراً آقای گلپیرا در دو سال آخر زندگیشان درگیر سرطان شده بودند و دوستم از آن مطلع نبود. روز بعد در مراسم خاکسپاری شرکت کردم و چون از قبل کار رسانهای میکردم آنجا چند نفر از دوستانم را دیدم که درباره آقای گلپیرا صحبتهای جالبی داشتند و نکاتی را گفتند که من به فکر افتادم درباره شخصیت ایشان مستندی بسازم. هرچند به مستند علاقهمند بودم اما قبل از آن مستند تولید نکرده بودم و اینگونه ساخت مستند را شروع کردیم و از اطرافیان ایشان مصاحبه گرفتم.
ارتباط فرم و محتوا
در ادامه سعیدی به بیان نکاتی در مورد مستند گلپیرا پرداخت و گفت: اولین نکتهای که در مورد این مستند وجود دارد ساختار سالم و جذاب آن است و این ساختار سالم را میتوان اینگونه توصیف کرد که کارگردان در درجه اول توانسته اطلاعات خیلی خوبی را استخراج کند و در درجه دوم تنظیم و قصه دادن و سیر روایی دادن به این اطلاعات بسیار اهمیت دارد. نکته دوم نیز که در ساختار مزیت این کار محسوب میشود این است خیلی اوقات این سوءتفاهم وجود دارد که گویی در سینمای انقلاب و مستندسازان حزباللهی ساختار و تکنیک برایشان اهمیت ندارد و حرف اول را محتوا و پیام میزند. البته که در سینمای انقلاب حرف اول را محتوا میزند و مهم است که مستندساز چه میخواهد بگوید اما نوع ارائه و ساختار نیز حائز اهمیت بوده و ارتباط بین فرم و محتوا در این مستند بهخوبی رعایت شده است.
گشایش مشکلات
نصرتی درباره شخصیت آقای گلپیرا و سختیهای ساخت مستند گفت: بحث اول اینکه در کار رسانهای برخی اوقات همهی امکانات و ابزارها و حتی تخصص را در اختیارداریم اما کار گره میخورد و در ساخت این مستند نیز با مشکلاتی مواجه شدیم مثلاً افرادی حاضر به مصاحبه نمیشدند ولی این گرهها یکییکی رفع میشد و کار پیش میرفت و من این گشایشها را به خاطر آبروی این فرد پیش خدا میدانم. بحث دوم این است که چون من یک روزنامهنگار هستم لذا به جزئیات دقت بیشتری دارم و به همین دلیل ساخت این مستند یک سال طول کشید و ما با حدود ۳۰ نفر مصاحبه گرفتیم و من خودم را در مقام مخاطبی قراردادم که میخواهد آقای گلپیرا را بشناسد.
مهاجرت از آمریکا به ایران برای فعالیت انقلابی
سعیدی با اشاره به تحول شخصیت آقای گلپیرا و مهاجرتش از آمریکا به ایران گفت: یک خط رسانهای که بهشدت به آن پرداخته میشود ماجرای مهاجرت از ایران به خاطر انقلاب اسلامی است که به مخاطب داخلی اینگونه القا میشود در ایران همه سعی در فرار از کشور دارند و دنبال گرفتن اقامت در دیگر کشورها هستند، من این را انکار نمی کنم ولی بخش عمدهای از این ماجرا برمیگردد به نگاهی که رسانهها به مخاطب القا میکنند و در این مقطع این جنگ فرهنگی بسیار اهمیت دارد و برخلاف این رودخانه ما اینجا فردی را میبینیم که در آمریکا پدری پولدار داشته اما به ایران مهاجرت میکند تا کار رسانهای و انقلابی انجام دهند و این از اهمیت زیادی برخوردار است.
مسلمان شدن گلپیرا
نصرتی گفت: زمانی که حمید روی تخت بیمارستان است و آخرین لحظههای زندگیاش را سپری میکند دو کتاب چهارده معصوم و ابوذر را سفارش میدهد و این نشان میدهد که این فرد هنوز در روزهای آخر عمرش در مورد شخصیتهای اسلامی و ائمه تحقیق میکند به همین خاطر من فکر میکنم که بحث مسلمان شدن حمید اتفاقی بوده که در حال رخ دادن بوده است و بهواسطهی آرمانهایی مانند عدالت و برابری که از قبل با آنها آشنا بوده است و این آرمانها را در اسلام پیدا میکند و رفتهرفته به این موضوع پی میبرده است که متأسفانه عمرش کفاف نمیدهد ولی تا همینجایی که پیش رفته در نظر خیلی از افراد قابلتحسین است.
بیمحتوایی در ولایت طاغوت
در ادامه سعیدی اظهار داشت: در ولایت طاغوت فرم بر محتوا میچربد و فرم مهمتر از محتواست زیرا محتوایی وجود ندارد و تمدن رقیب خیلی که دیندار باشد سکولار است و در این عالمی که نه آخرتی دارد و نه آغازش مشخص است و جهان پر است از اتفاقات کاملاً بیمعنی، هیچ محتوایی وجود ندارد.
بهعنوانمثال تا سی سال پیش خبرنگاران در ابتدای خبر خود را معرفی نمیکردند ولی اکنون خبرنگاران خارجی ابتدا خود را معرفی میکنند و این گفتن نام جذابیت دارد و این نگاه، امانیستی است. در مستند گلپیرا این نگاه امانیستی و نگاه مقابل آن به یک توازن و تعادل رسیده است بهطوریکه در این مستند “من فلانی هستم” وجود دارد اما غلظت ندارد.
اهمیت محتوا
در پایان نصرتی گفت: ما یک سری تولید کننده داریم که توی فرم خوبند ولی در محتوا ضعف دارند و بالعکس، خدا رو شکر من به واسطه رشته تحصیلی و اساتید خوبی که داشتم، روی بحث محتوا خیلی حساس هستم که حتما حرفم گفته شود و فرم برای من اولویت دوم است و در مستند گلپیرا یک سال روی محتوا وقت گذاشتم.