به گزارش «عمار فیلم» به نقل از خبرگزاری فارس، فیلم سینمایی «به وقت شام» تازهترین ساخته ابراهیم حاتمیکیا که چندی پیش اکران خود را در سینماهای کشور به پایان رساند. حال چند روزی میشود که آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا وارد شبکه نمایش خانگی شده است. به همین بهانه، مهرداد معظمی مشاور رسانهای «به وقت شام» یادداشتی بدین شرح نوشته است:
چهره کریه جنگ
ابراهیم حاتمیکیا فیلمساز واکنشی است، سینماگری که هر اثرش بازتابی از دنیای اطراف اوست. تنها فیلمسازی که به ماجرای جنگ بوسنی و هرزگوین و نسلکشی مسلمانان در قلب اروپا واکنش نشان داده و در قالب اثری شاعرانه در «خاکستر سبز» از پیوند دو ملت ایران و بوسنی درامی عاشقانه خلق کرده، حاتمیکیا است. «از کرخه تا راین» فیلم پرفروش سال ۷۲ محصول واکنش او به پایان جنگ و ایجاد شکاف میان رزمندگان است. آن روزها، سفر جانبازان به اروپا برای درمان موضوعی داغ و بکر بود که حاتمیکیا نمیتوانست نسبت به آن بیتوجه باشد.
«بوی پیراهن یوسف» روایتی تصویری از بازگشت اسرای جنگ هشت ساله است و «آژانس شیشهای» یکی از محبوبترین فیلمهای این سینماگر، درباره فاصله گرفتن جامعه از آرمانها و قهرمانهای دفاع مقدس هشدار میدهد. برای چنین سینماگری ساخت فیلم درباره ظهور پدیده داعش یا مدافعان حرم، ادامه مسیری است که در طول سه دهه فیلمسازی به شکلهای مختلف پیموده است. برای حاتمیکیایی که ما میشناسیم، بحران سوریه و کشتار مسلمانان توسط داعش، از جنس وقایع تکان دهندهای است که در بوسنی و هرزگوین شاهد بودیم. اما رویکرد فیلمساز در این فیلم با آنچه در «خاکستر سبز» دیدیم تفاوت اساسی دارد. «به وقت شام» یک درام پرتعلیق و حادثهای است که خوب ساخته شده، شعار نمیدهد و اکشن بالایی دارد. قهرمانهای فیلم مثل همیشه از دو نسل هستند. علی (بابک حمیدیان) و پدرش (هادی حجازیفر) در آغاز فیلم، در دو نقطه دور از هم ایستادهاند و اگر چه برای وظیفه به سوریه سفر میکنند؛ اما مواضعی متفاوت دارند، چالش بین پدر و پسر، نقطه شروع درام است. در پایان حوادث فیلم و با وجود جدایی قهرمانها از یکدیگر، میتوان همسویی آنها با هم در یک راه و آرمان را مشاهده کرد. «به وقت شام» در اکران جشنوارهای و اکران عمومی موفق بود.
فیلم میتواند احساسات و شور میهنپرستانه مخاطب را برانگیزد. میتوان گفت «به وقت شام» اثری ملی است. فیلمی درباره یکی از مهمترین چالشهایی که جامعه ایرانی با آن روبروست. قصه، خیلی زود راه میافتد و تماشاگر پرتاب میشود به دنیایی پر از حادثه. صحنههای اکشن فیلم خیلی خوب ساخته شده و شخصیتهای پرتعداد «به وقت شام» قابل باور هستند. فیلمساز تقابل بین خیر و شر را به خوبی نشان میدهد. یکی از سکانسهای تاثیرگذار فیلم، فصلی است که یکی از نیروهای داعش قرار است سر اسرا را قطع کند. زنی با چادری مشکی مقابل چشمان علی و پدرش ظاهر میشود که ادای دینی سینمایی به واقعه عاشورا و حال و احوال حضرت زهرا (س) است. فیلم، از این فصلها بسیار دارد و به همین دلیل، در قالب یک ملودرام حادثهای میتواند تماشاگر را با خود همراه کند. ورود فیلم به شبکه نمایش خانگی میتواند زمینه دیده شدن این فیلم را بیشتر از قبل فراهم کند. فیلمی که تصویری خشن و کریه از داعش، همانگونه که هست برای ما ترسیم میکند.
«به وقت شام» یک فیلم بینالمللی است، دست کم در محدوده خاورمیانه و کشورهای همسایه میتواند مورد توجه باشد. فیلمی است که خطری را گوشزد میکند که اطراف ما را نشانه رفته و عرب و ترک و ایرانی را درگیر کرده. فیلمساز کوشش کرده قرائت اشتباه از اسلام را نقد و تندروی و خشونت را محکوم کند. همه ابزارهایی که داشته در اختیار میگیرد تا دیدگاهش درباره مدافعان حرم و مظلومیت آنها را به تصویر بکشد. پس دشمن را ذلیل و ناچیز تصویر نکرده، دشمن در «به وقت شام» مجهز و مدرن است؛ اما دو قهرمان فیلم حاتمیکیا مثل قهرمانان فیلمهای دفاع مقدسیاش بر اساس ایمان و باور درونیشان نسبت به راهی که انتخاب کردهاند واقف هستند و در مسیر اعتقادشان قدم برمیدارند.
«به وقت شام» بر خلاف اغلب فیلمهای حاتمیکیا، یک شخصیت زن قوی ندارد. دنیای فیلم به شدت مردانه است، زن داعشی هم نمیتواند نماینده خوبی برای زنان در این فیلم باشد. همسر جوان علی که در بیمارستان و در حال زایمان است، نقش پررنگی در قصه ندارد و حضورش بیشتر به دلیل افزودن بر بار عاطفی «به وقت شام» است. شاید اگر فیلم یک شخصیت زن پررنگ و موثر داشت، «به وقت شام» اثری کاملتر میشد.