به گزارش «عمار فیلم»، شانزدهمین گعده هفتگی فیلمسازان جوان سینمای انقلاب به همت دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار با نقد و بررسی مستند «نامه ای برای» به کارگردانی هادی ضیاءعزیزی، با حضور سیدمحمد میرکانی و داود صادقی به عنوان کارشناس و منتقد در حسینیه هنر برگزار شد.
هادی ضیاءعزیزی کارگردان مستند «نامه ای برای» در ابتدای این برنامه در سخنانی، گفت: سوژه ساخت این مستند خیلی اتفاقی توسط یکی از دوستان به من رسید. بعد از اینکه این سوژه را مورد بررسی قرار دادم فضای این کار خیلی به من چسبید زیرا در متن به این مطلب برخوردم که فردی در سنین جوانی خود و خانواده اش را برای اصلاح و مسئولیت پذیری در سختی و مشقت قرار داده است. هرچه بیشتر به عمق این داستان وارد می شدم بخش های جدیدی برای من کشف و ماجرا برای من جذاب تر می شد.
وی افزود: فضای کار به این صورت بود که شاهد به تصویر کشیده شدن فرم روایت یک نامه از طرف همسر شخصیت اصلی مستند بودیم. البته این بخش در انتهای کار با پیشنهاد یکی از دوستان به نام احسان مفیدی کیا اضافه شد. میزان استقبال از نمایش این فیلم به صورتی بود که سوژه فیلم عنوان کرد بعد از پخش آن تماس های مختلفی با او گرفته شده تا از فراز و فرودهای زندگی او باخبر شوند.
این کارگردان یادآور شد: شکل گیری ایده ساخت مستند «نامه ای برای» به این صورت بود که یکی از بانک ها طرحی داشت که با رئیس آن بانک صحبت کردم و او هم به ما یکی دو نفری را که با آنها ارتباط داشت را به من معرفی کرد که یکی از آنها خانم رحمانی بود.
داود صادقی کارشناس حوزه توسعه روستایی که در این برنامه حضور داشت در سخنانی، گفت: بحث اول درمورد مستند، توجه آن به روستا است. بحث دوم پیرامون ملاحظات و تاملاتی استکه می شود روی این مستند داشت. بحث سوم هم نکات کلی پیرامون مستند «نامه ای برای» است.
وی افزود: روستای «سلیمان آباد» که مستند در آن ساخته شده، خانه عالم، پایگاه بسیج، دارالقرآن و جمعیت مناسبی هم دارد و روستای محرومی نیست. این روستا در سه کیلومتری یک شهر قرار گرفته و با تمامی جوانب، روستایی پیشرفته محسوب می شود.
این کارشناس خاطرنشان کرد: از آقای هادی ضیاءعزیزی کارگردان مستند «نامه ای برای» برای توجه به روستا تشکر می کنم و از او تقدیر می کنم که سوژه خود را در داخل روستای «سلیمان آباد» تعریف کردند. زیرا روستا نقش اساسی در اقتصاد مقاومتی دارد و مقام معظم رهبری نیز در سخنان خود فرموده بودند که روستا کانون تولید و ارزش آفرینی است. راهکار بسیاری از مسائل اجتماعی ازجمله حاشیه نشینی در توجه و تمرکز بر روی روستا است.
صادقی اضافه کرد: شخصیت اصلی مستند «نامه ای برای» فردی تحصیل کرده است و برخلاف خواسته شوهر خود حاضر به مهاجرت از روستای خود نمی شود و دغدغه مندانه در روستا شروع به کار می کند. این خانم در ابتدا از خانواده خودش هم شروع کرد و در نخستین کار اقتصادی خود اقدام به نگارش طرح توجیهی درمورد راه اندازی یک نانوایی برای همسرش کرده است.
وی عنوان کرد: نکته دیگر اینکه هرچند که تلاش خانم این مستند خوب بوده و زحمت آقای هادی ضیاءعزیزی خوب بوده و توانسته اند که یک مدل و الگویی را به تصویر بکشند اما اینکه این الگو می تواند تسری بخش به همه روستاها باشد و از آن بتوانند به عنوان الگوی اقتصاد مقاومتی نام ببریم محل سوال است.
صادقی اظهار داشت: نکته آخر هم کلا بحث توجه به روستا و کشاورزی در کشور و نوع نگاهی که به آن می شود است. دولت و برنامه ریزهای آن متاسفانه نه با نگاه حل مسئله بلکه با رویکرد پاک کردن صورت مسئله وارد روستا می شوند. کارهایی که تعریف می شود مبتنی بر ظرفیت های روستا نیست و به همین دلیل هم عمدتا پایدار نمی ماند.
سیدمحمد میرکانی کارشناس و منتقد حوزه سینمای مستند نیز در سخنانی گفت: مستند «نامه ای برای» را دوست داشتم. اما باید به این نکته اشاره کنم که دوست داشتن تنها کافی نیست. از نظر محتوا اگر به دنبال این هستیم که به مخاطبان نشان بدهیم در این روستا بیکاری است باید آن را در جریان پخش مستند مشاهده کنیم.
وی افزود: در این مستند به غیر از اینکه گوینده ای داریم که در حال دادن توضیحاتی به مخاطبان است، آن خشکسالی و بیکاری که در این روستا وجود دارد را نمی بینیم. در واقع باید مشکلاتی که این روستا دارد را حس کنیم و از طریق تصویر هم باید این موضوع را درک کنیم. اما ما در تصاویر این مستند، تصاویر این مشکلات را نه می بینیم و نه حس می کنیم.
این منتقد حوزه سینمای مستند ادامه داد: اولین مشکل من با بحث محتوایی مستند «نامه ای برای» این است که مشکلات مردم روستا در قدم نخست باید درست دیده می شد اما متاسفانه درست دیده نمی شود. جغرافیا را به خوبی در قالب این مستند تعریف نکردیم و مخاطبان آنگونه که باید درگیر ماجرا و موضوع فیلم نمی شوند. اگر بتوانیم مخاطبان را درگیر موضوع مستند خود کنیم آن وقت است که گره های ذهنی ایجاد می شود و مخاطب به دنبال راه حل می رود و همراه ما می شود.
میرکانی خاطرنشان کرد: بخش دیگر صحبت های من درمورد بحث سبک است. ابتدا ما باید سبک خود را برای کارگردانی و فیلمسازی انتخاب کنیم. سبک این مستند به نظر می رسد مشاهده ای و از نوع فیلم های اجتماعی است که سینمای حقیقت و مستندهای خانوادگی را هم دربر می گیرد. موضوع مستند بیشتر در داخل خانواده شخصیت اصلی کار می گذرد. اما به دلیل اینکه با دیگران ارتباط دارد و روایت های آنها را هم به نوعی می بینیم می توانیم «نامه ای برای» را مستندی مشاهده ای هم محسوب کنیم.
وی اضافه کرد: حالا اگر بپذیریم سبک کار مشاهده ای است و نوع فیلم هم اجتماعی است باید ویژگی های آثار سبک مشاهده ای و اجتماعی را در بازنمایی واقعیت های این روستا ببینیم.
هادی ضیاءعزیزی کارگردان مستند «نامه ای برای» در بخش بعدی این برنامه در سخنانی، گفت: وظیفه من در مستندسازی این است که باید مخاطبان را به دنبال داستان فیلمم بکشم. هدفم این است که در نهایت الگوی کار خود را به فیلم منتقل کنم.
وی افزود: با توجه به این موضوع داستان این مستند برای من اولویت نخست را دارد و حتی بر روی فرم و محتوای کار نیز می چربد. به عنوان یک کارگردان در درجه نخست اصلا به دنبال این موضوع نبودم که بگویم روستای «سلیمان آباد» کم آب و یا بیکاری در آن فراوان است. بلکه به دنبال این هستم که مخاطبان را به شخصیت اصلی مستند برسانم.
این کارگردان ادامه داد: به دنبال درگیر کردن مخاطبان با داستان شخصیت فیلم بودم زیرا اعتقاد داریم اگر خیلی محتوایی به کار تصویر نگاه کنیم گویی به روی منبر رفته ایم و در حال سخنرانی هستیم. پس به دنبال تغییر دادن رویکرد خودم در مستندسازی بودم و کار را به شخصیت اصلی مستند «نامه ای برای» برسانم و این وظیفه را شوهر شخصیت خانم مستند با گله هایی که از محیط اطراف خود می کند انجام می دهد.
ضیاءعزیزی خاطرنشان کرد: گرایش من در مستندسازی به داکیوگرام و داکیوفیکشن است. بر این اساس هم تمام چیزهایی را که در مستند «نامه ای برای» آوردم جزء حقایق بوده و اتفاق افتاده است. منتها چینش، تقدم و تاخر را به نفع داستان جابجا کردم. من هیچ وقت به دنبال ساخت فیلم آرمانی عالی نیستم چنین فیلمی را هیچ کس تا به امروز در دنیا نساخته است.
میرکانی نیز در سخنانی بیان کرد: اگر ما چشم انداز فیلم را بپذیریم، مسئله اینجاست که این روستا در حال از دست رفتن و مردن است. این خانم، قهرمان روستای «سلیمان آباد» است و برای احیای آن تلاش می کند. آن وقت است که ما باید بر این اساس پازل های خود را بچینیم تا فیلم ما کامل شود.
وی افزود: اگر شما در مستند خودتان به این موضوع اشاره می کنید که روستا در حال از بین رفتن است و به دنبال احیای آن هستید پس، شخصیت اصلی این مستند که یک خانم است باید با یک سری مشکلات و موانعی روبرو شود و از آن مهمتر اینکه ما هم باید این موانع را در این مستند مشاهده کنیم. موانع باید از ابتدای فیلم نمود داشته باشد و جلب توجه کند و آنقدر نیروی محرکه ایجاد کند که مخاطب را تا انتهای فیلم بکشاند.
هادی ضیاءعزیزی کارگردان مستند «نامه ای برای» نیز خاطرنشان کرد: این مستند، به دنبال رسیدن از یک شروع به یک پایان نیست بلکه می خواهد از شروعی به شروع دیگری برسد. اگر با دقت به پایان مستند نگاه کنید متوجه می شوید که پایان این فیلم، شروعی دوباره است. زیرا اذهان در انتهای فیلم متوجه می شوند که پایان مستند آخر کار نیست بلکه به نقطه ای می رسیم که پایه حرکت بعدی است.
ضیاءعزیزی خاطرنشان کرد: برخی از دوستان می گویند که چرا جمله آخر مستند خیلی تند است؟ باید جواب بدهم اتفاقا همین جمله موجب شد که فرمانداری متوجه شود که اگر به دنبال سنگ اندازی در این مسیر است آبروی او می رود. در اصل همین یک جمله موجب شد که اهالی روستا یک تعاونی بزرگ تشکیل بدهند که چندصد نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم آنجا مشغول کار هستند.
داود صادقی کارشناس حوزه توسعه روستایی در بخش دیگر این برنامه در سخنانی، گفت: انتخاب یک خانم در مستندی با موضوع اقتصاد مقاومتی اگرچه امر پسندیده ای است و تجریباتی هم در این رابطه وجود داشته است اما روی هم رفته نهایتا ۳۰ درصد اهداف اقتصاد مقاومتی را شامل شده است.
وی افزود: ای کاش انتهای مستند به این موضوع منتج می شد که آن خانم هایی که کار کردند و در حال عرضه محصولات خودشان هستند یک اتفاق اقتصادی در زندگی آن رخ داده و درآمدی را کسب کردند و در نهایت اقتصاد روستا رونق پیدا کرده است.
سیدمحمد میرکانی در صحبت های تکمیلی، گفت: کارگردان مستند «نامه ای برای» سعی کرده مقداری قواعد پخش تلویزیونی را بیش از حد رعایت کند. دلیل آن هم شاید این بوده که خیالش تا حد زیادی راحت شود که تلویزیون مستند او را حتما پخش می کند.
وی افزود: کارگردان این مستند می توانست مقداری خودسانسوری نکند و اجازه بدهد مخاطبان محیط روستا و مشکلات آنها را بیشتر احساس کنند و مخاطبان درگیری بیشتری با شخصیت اصلی مستند داشته باشند. در مورد موسیقی مستند هم می شد از موسیقی محلی کمک گرفت.
این منتقد حوزه سینمای مستند ادامه داد: نکته پایانی حرف های من این است که هدف از کارهایی که کردیم این بود که بگوییم می شود کاری را در روستایی راه انداخت و از آن کسب درآمد کرد.