به گزارش «عمار فیلم»، «زمستان یورت»، مستندی نیمهبلند است که به موضوع اجحاف سیستماتیک دستگاههای دولتی در حق کارگران معدن زغال سنگ زمستان یورت آزادشهر میپردازد. این مستند تولید شده در واحد مستند عمّار، به تهیهکنندگی آقای علی دهقان و کارگردانی آقای میلاد میرزاباقری است.
این مستند به لحاظ موضوعی، بر مسأله حساس و مهمی انگشت گذاشته است. مسائل کارگری به دلایل بسیاری که به برخی از آنها ازجمله جمود، رخوت و فساد رسانهای در مستند اشاره میشود کمتر مطرح شدهاند و در کانون توجه قرار گرفتهاند. به همین نسبت، در قبال چنین موضوعاتی آگاهی عمومی ناچیز است، و نیاز به تولید فیلمهای مستند که این خلاء آگاهی را پر کنند وجود دارد. در این خصوص، نکته مهم این است که فیلم مستند باید به ایجاد آگاهی بپردازد و نه انتقال اطلاعات. درواقع، فیلم مستند به دلیل فاصله زمانی که با وقوع رخدادها دارد، در مقایسه با سایر تولیدات رسانهای این فرصت را دارد که تحلیلی عمیقتر از کیفیت وقایع ارائه دهد. بنابراین جنس آگاهی مورد نظر از طریق فیلم مستند با جنس آگاهی اطلاعاتی مورد نظر از خبرگزاریها و انواع گزارشهای خبری انتظار میرود متفاوت است. فیلم مستند حداقل باید به اندازه یک گزارش خبری تأثیرگذار و آگاهیبخش باشد. علاوه بر این، فیلم این ویژگی را دارد که بسی مؤثرتر از گزارشهای مکتوب خبری میتواند، عواطف و دریافتهای زیباشناختی از موضوع را در ذهن مخاطب برانگیزد.
«زمستان یورت» در به دست دادن آگاهی عمیق از ابعاد انسانی موضوع موفقیت چشمگیری نیافته است. معدن زمستان یورت در آزادشهر واقع شده است. سؤال این است که آزادشهر کجاست؟ منظر عمومی شهر چگونه است؟ روستای وطن که تعدادی از کارگران معدن در آن زندگی میکنند چگونه روستایی است؟ شاید دسترسی به خود معدن به دلایل گوناگون برای گروه تولید فیلم دشوار بوده باشد، ولی شهر و آدمهایش در دسترس آنان بودند و ما به عنوان مخاطبان مشتاق بودیم بیشتر درباره آنها بدانیم؛ درباره اینکه معدن زمستان یورت چه نسبتی با ساکنان مناطق اطرافش داشته است و تبعات فاجعه چگونه بافت و موقعیّت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را تحت تأثر قرار داده است. اینچنین، در جریان فیلم ابعاد و نفوذ اثرات ستم در حق کارگران را بهتر درک میکردیم. اما فیلم، درباره ارائه اطلاعات و آگاهیهای زمینهای از این جنس مبهم و گنگ باقی میماند.
به این معنا، فیلم فاقد جغرافیای فرهنگی و تاریخی لازم برای طرح موضوع است و این باعث میشود بسیاری از اطلاعات ارائه شده در سطح باقی بماند و به عمق نرسد. وجود جنبههایی روایی در فیلم که جغرافیای فرهنگی و تاریخی مرتبط با موضوع را توضیح میدهد، موجب میشود مخاطب خود را بهتر در موقعیت شکلگیری موضوع و کشمکشهایش احساس کند و در نتیجه ارتباط کاملتری با آن برقرار کند.
مسأله دیگر که تا حد زیادی میتواند به موضوع مورد بحث در پاراگراف گذشته مرتبط باشد این است که مستند «زمستان یورت» فاقد طرح روایی منسجم و از پیشتعیین شدهای است که به اندازه کافی برای هدایت کار مرحله تولید و تصویربرداری فیلمساز را در مسیری ترسیم شده هدایت کند. چنین امری به شکلی ناخواسته موجب میشود مرحلههای تحقیق و تولید در بخشهایی عمده از کار در یکدیگر ادغام شوند که این ادغام ناخواسته هم به عمق و کیفیت تحقیق و هم به برنامهریزی برای تولید لطمه وارد میکند. تلاش برای پیدا کردن افراد مطلع که بتوان با آنها مصاحبه ترتیب داد، همانطور که در فیلم نیز نمایش داده شده است، بخش مهمی از تلاشهای تحقیقاتی مستندساز و گروهش را شامل میشود و قابل حدس است که میزان توفیق گروه در ترتیب دادن فرصتهای گفتوگو، خود را بر طراحی روایت فیلم تحمیل کرده است. عموماً در مورد فیلمسازی مستند، این موضوع مهم است که پیش از آغاز مرحله تولید و پس از پایان مرحله تحقیق، مرحلهای برای طراحی ساختار روایت فیلم در نظر گرفته شود. ساختار روایی فیلم مستند که در این مرحله طراحی میشود، البتّه باید به اندازه کافی انعطافپذیر باشد که اتفاقات غیرقابل پیشبینی و همچنین ایدههای خلاقانه شکل گرفته در مرحله تدوین را در خود بپذیرد و این به هیچ وجه به معنی عدم ضرورت و بیفایده بودن طرحریزی پیش از تولید، برای ساختار روایت فیلم مستند نیست.
مسأله پایانی مرتبط با این فیلم، فقدان طراحی سبک برای کنش کارگردانی مستند است. این مسأله موجب شده است، حضور مستندساز بدون توجیه سبکی و روایی مشخصی در بخشهایی از فیلم دیده شود و در بخشهایی دیگر دیده نشود. همچنین، مصاحبه با مصاحبهشوندهها به لحاظ سبکی، سنجیده میزانسندهی نشدهاند. اینکه کارگران و شخصیت حامی منافع آنها، اغلب در موقعیتهایی صمیمانهتر و غیررسمیتر مورد مصاحبه قرار گرفتهاند (تکیه داده به پشتی، نشسته بر فرش یک مسجد،…) و مسوولان ذیربط در موقعیتهای رسمی و پشت میزهایشان، تقابل خوبی است که در صحنههای گوناگونی از فیلم رعایت شده است، اما مصاحبهشوندگان دیگری هم در فیلم حضور دارند حامی حقوق کارگران هستند، ولی در موقعیتی شبهرسمی میزانسندهی شده و مورد مصاحبه قرار گرفتهاند. بهتر بود تمهید میزانسنهایی صمیمانهتر برای این شخصیتها نیز در نظر گرفته میشد. مسأله عدم توجه به سبک در کارگردانی، در مرحله تدوین نیز به چشم میخورد؛ به ویژه زمانی که در بخشهایی از فیلم به سخنان امام؟ره؟ ارجاع داده میشود یا بخشهایی که برنامههای نود و دورهمی صدا و سیما به شکلی بریدهشده به کار گرفته شدهاند.
این بریدههای آرشیوی، اگرچه با موضوع فیلم یا بخشی از گفتههای مصاحبه شوندگان ارتباط یابند، اما فیلم را درگیر مناسبات بینامتنی میکند که برای پرداختن به موضوع اصلی فیلم ضرورتی ندارند. گذر متن، بهمتنهای دیگر از طریق تدوین، سبکی متمایز است و با سبک استفادههای آرشیوی دیگر در فیلم، نظیر استفاده از عکس معدنکاران، عکس قدیمی، مدیر سابق، فیلمهایی از کارگران مشغول کار یا در حال اعتراض همخوانی ندارد و فیلم را از یکدستی و انسجام سبکی و روایی خارج میکند.با این وجود، با ارزشترین نکته در این مستند، حساسیت فیلمساز در خصوص موضوع و اشاره او به حقوق تضییع شده مظلومان است که در برخی از صحنههای فیلم، بر دل هر انسان منصف و بیداردلی اندوهی اسفبار میانگیزد.
حساسیت و بیداری فیلمساز در قبال مسأله مورد بحث باید در مورد مسائلی از این دست و رشد این ویژگی مثبت، میتواند با کسب تجارب بیشتر و جدی گرفتن و سنجیده به کار گرفتن ابزارها و امکاناتی که کنش ارتباطی-رسانهای فیلمسازی مستند در اختیارش قرار میدهد، به ساخت مستندهایی آگاهیبخش منتهی شود.مستند «زمستان یورت» که به کارگردانی آقای میلاد میرزاباقری تولید شده است، به حادثه ریزش معدن یورت و وضعیت کارگران آن میپردازد. علاقهمندان برای تهیه «زمستان یورت»، میتوانند به سایت Ammatyar.ir مراجعه کنند.
آرین طاهری