مهدی مطهر:

صدای آقای طهماسب به فضای فیلم‌های مستند، حس گرمی و اعتماد می‌داد!

تهیه‌کننده مستند «کمیته»، ضمن یادکردن از همکاری خود با زنده‌یاد، ناصر طهماسب، شاخصه‌های ویژه جشنواره مردمی فیلم عمار را یادآور شد.

به گزارش عمار فیلم، مهدی مطهر متولد 1364 تهران و فارغ التحصیل علوم سیاسی دانشگاه امام صادق و تهیه‌کننده مستند است. مطهر تهیه‌کنندگی آثاری چون «ضیاء‌الدین»، «آقا مرتضی»، «فالکن» و «طیب» را بر عهده داشته است. مستند «سایه‌های روشن» او توانست لوح افتخار بهترین تصویر‌برداری فیلم مستند بخش نهضت جهانی مستضعفین را از آن خود کند.

نسل اول و رویایی حرفه گویندگی
مهدی مطهر تهیه‌کننده مستند در گفت‌‌‌و‌گو با خبرنگار عمار فیلم درمورد زنده یاد، ناصر طهماسب گفت: آقای طهماسب، آدم بسیار حرفه‌ای بودند. در فضای گویندگی، ما چند نوع صدا داریم. بعضی از صدا‌ها برای رادیو و گفت‌و‌گو خوب هستند، بعضی‌ها برای دوبله و بعضی‌ها برای روایت‌گری و نریشن فیلم‌ها مناسب هستندایشان در حوزه دوبله، فرد شناخته شده‌ای بودند. من در اوایل دهه 90 برای یک یا دو مستند، به ایشان، زحمت راوی را داده‌بودم. در آن زمان فیلم‌سازان برای نریشن، یا سراغ آقا محمودیان می‌رفتند یا داوود نماینده و استفاده از آقای طهماسب برای این سبک کارها، خیلی رایج نبود. من برای مستند «طیب» ‌به ایشان مراجعه کردم و زحمت روایتگری را به ایشان دادم. ما در زمان کار، اصرار داشتیم که هنگام نریت، کنار ایشان باشیم؛ آقای طهماسب هم قبول‌کردند اما گفتند باتوجه به اینکه من فیلم را دیده‌ام و محتوا را می‌دانم، حضور شما چیزی به ادای من، اضافه و کم نمی‌کند. ایشان هم فهم خیلی کاملی از سکون، شروع و تن صدای خود داشتند و همینطور مخاطب و محتوا را به خوبی می‌شناختند.
وی افزود: من به خاطر ندارم که هنگام ضبط، ایشان تپق زده‌باشند یا اشکالی پیش آمده باشد. گاهی بخاطر اشتباه نگارش کلمه‌ای در متن، شاید بیان اشتباه پیش می‌آمد، اما معمولا همان صوت اولیه را که برای بچه‌ها ارسال می‌کردند، ما به عنوان نسخه نهایی، استفاده می‌کردیم؛ بی‌نقص و درست بود. صدای ایشان به فضای فیلم‌های مستند که معمولا یک فضای غیر‌داستانی است، یک حس اعتماد و گرمی و داستانی می‌داد.
مطهر: هیچوقت رقمی که برای دستمزد پیشنهاد می‌کردند، رقم عجیب و سنگینی نبود. رقم ایشان با بودجه‌های ما که حتی نمی‌توانستیم هزینه زیادی برای موسیقی فیلم بکنیم، واقعا برای ما امکان پذیر بود که برای روایتگری اثر، به ایشان مراجعه‌کنیم. در صورنی که خیلی از نریتورها بودند که شاید صدای آن‌ها کمتر از آقای طهماسب برای مخاطب شناخته‌شده بود ولی بیشتر از ایشان، دستمزد می‌گرفتند.
این مستندساز اشاره کرد: مهم‌ترین ویژگی ایشان، سرعت عملشان بود. ایشان با یک اجرا، می‌توانستند اصل مطلب را به مخاطب انتقال دهند. معمولا متن را می‌خواندند، یک اصلاحیه جزئی می‌زدند و عین یک کارگردان، برای متن، لحن انتخاب می‌کردند. زمانی که کار را به ایشان سفارش می‌دادیم، کم‌ترین میزان زمان برای توجیه لازم بود. از صداهای ماندگار کشور، شاید تنها یک یا دو صدای دیگر باقی‌مانده باشد. آقای طهماسب، جزو نسل اول و رویایی این حرفه بودند. ایشان، تا 4 روز قبل از درگذشتشان، سفارش گرفته‌بودند و مشغول‌بودند.

تجربه مستندسازی در سوریه و عراق
مطهر ضمن اشاره به برخی از آثار خود با موضوع مقاومت، گفت: پس از شهادت آقای باغبانی و چند تن از بچه‌های خبرنگار و رسانه، حضور ایران در مبارزه با داعش، رسمی‌شد. این اتفاق، باعث شد که نیروهای فرهنگی با دامنه گسترده‌تری، امکان تولید در این حوزه را پیدا‌کنند. من تیمی از نسل تازه‌ای از بچه‌ها تشکیل دادم و در گیر سوریه و عراق شدیم و با مضامین جدید و هنری و مرتبط با سبک زندگی، به این سوژه‌ها رسیدند که خدا را شکر، بازخورد‌های این آثار نیز با وجود گذشت 6 یا 7 سال، همچنان بازخوردهای خوبی است. ما از نگاه زنان و کودکان و جنبه‌های شاعرانه به جبهه مقاومت پرداختیم؛ نه فقط از دریچه نظامی و جنگی. حاصل این تجربه، حدود 30 یا 40 فیلم شد که سال‎ها برنده جایزه آوینی جشنواره حقیقت و بسیاری از جشنواره‌های دیگر بود.
این مستند‌ساز درمورد نحوه پیدا کردن سوژه این مستندها اشاره کرد: بچه‌هایی که در عراق یا سوریه حضور داشتند، به ما می‌گفتند که چنین سوژه‌هایی وجود دارد، اما آنقدر سوژه‌ها کلی و کلان بود، که از بعضی از آن‌ها، دو مستند ساخته‌شد. برای مثال از این سوژه که بچه های مقاومت و رزمندگان ایرانی، برای آوارگان، یک کارگاه محقر که می‌تواند آن‌ها را تامین مالی کند تا در این شرایط بحران، تن به هرکاری ندهند، دو مستند با نگاه‌های مختلف توسط میثم صبوحی و حسین عشرتی ساخته می‌شود. مثال دیگر جنگ در حلب بود؛ از بچه‌هایی که با ما بودند، یک نفر در مورد کودکان و حلب مستند ساخت، یکی در مورد این تخریب گسترده در حلب، یکی در مورد قلعه حلب و…
مطهر همچنین خاطرنشان کرد: بهتر است افراد نظامی که در مسیر دسترسی اهل رسانه یا فیلم‌ساز به سوژه قرار دارند، نظر خودشان را نسبت به علم و قلم فیلمساز، منعطف‌کنند. اینگونه نباشد که چون آن‌ها شرایط دسترسی را ایجاد کرده‌اند، اثر مطابق با نظر آن‌ها باشد. به این موضوعات، الزاما نمی‌توان سفارشی نگاه کرد. در سوریه که حضور داشتم، دوستان من در اوج و نیرو، دست من را برای تولید، باز گذاشتند و تجربه خوبی شد. نتیجه آن شد 20 فیلمی که هم در جشنواره‌ها دیده‌شد و هم در تلویزیون و هم فکر می‌کنم که سال ها قابل رجوع باشند.

شبکه توزیع مویرگی عمار
وی پیرامون مشخصه‌های ویژه جشنواره عمار گفت: در 3 چیز، جشنواره عمار پرچم دار بوده است. اول اینکه به خیلی از بچه های شهرستانی، جرئت تولید را داده است. به آن ها گفته است که یک اثر تولید کنید، حتی اگر ضعیف باشد، من به جشنواره وارد می‌کنم، می‌بینم و آن را داوری می‌کنم. دوم اینکه یک بدنه اجرایی بخاطر جشنواره عمار در سطح کشور پخش شده‌است؛ این‌ها، آدم‌هایی هستند که می‌توانند مدیران کوچکی باشند که با تجربه‌های بیش‌تر و دوره‌های پیوسته می‌توانند به مدیران متوسط و بزرگ‌تر تبدیل شوند. سوم، بحث توزیع فیلم است که تنها به محتوای تولیدی عمار، مربوط نمی‌شود. عمار یک شبکه توزیعی مویرگی خیلی خوب در نظام تولید کرده‌است که همان «اکران های مردمی» است. بنظر من، مورد سوم از دو مورد قبلی، رفیع تر و مهم‌تر است.
مطهر ادامه داد: اکران مردمی، سیستمی است که هم اقتصاد را در نظر دارد، هم رسانه و هم دسترسی. این ویژگی باعث شده‌است تا خیلی از آثار در قالب‌های مختلف، در دور‌ترین نقاط ممکن و در پارک‌ها، مساجد، حوزه‌ها و… نمایش داده می‌شود. از طرفی این اقدام عمار، بی‌برنامه نیست؛ بلکه برای آن، شبکه و برنامهریزی دارد. از نظر من، مبارک‌ترین اتفاق ممکن، همین شبکه مویرگی اکران‌های مردمی عمار است که نظیرش را من ندیده‌ام.
این مستندساز در پایان، توصیه ای برای جشنواره عمار داشت: جشنواره عمار از یک فضای جنینی و نوزادی گذشته، بنابراین بنظر من بهتر است تا سخت‌گیری های فرمی خود را بیشتر کند. از طرفی، عناوینی که به آن‌ها جایزه تعلق می‌گیرد را هم کم‌تر کند تا رقابت شدید تر شود. با تعداد بالای جایزه‌هایی که به آثار گوناگون تعلق می‌گیرد، ارزش جایزه پایین می‌آید.