محمدرضا کائینی، داور بخش «حافظه ملی» پانزدهمین دوره از جشنواره مردمی فیلم عمار در گفتگو با خبرنگار آنا، با اشاره به وضعیت آثار این بخش گفت: «به نظر من توفیق فیلمسازان جوان در روایت خلاقانه و غیرکلیشهای از چهرهها و وقایع تاریخی انقلاب، بسیار محدود بوده است. علت اصلی این مسئله، جدی نگرفتن تحقیق و پژوهش تاریخی در روند تولید مستندهاست. وقتی تولیدکننده صرفاً بر پایه جستوجوی اینترنتی، کلیشههای تکراری یا حتی کپیبرداری از آثار دیگران کار میکند، طبیعی است که نتیجهای تازه و عمیق به دست نیاید.»
حلقه گمشده مستندسازی تاریخی
او افزود: «واقعیت این است که پشت بسیاری از مستندهای تاریخی، پژوهش درست و منسجمی وجود ندارد. معمولاً تهیهکنندگان زحمت تهیه اسناد تازه، عکسها و فیلمهای جدید را به خود نمیدهند. تا زمانی که مستندسازی تاریخی با تکیه بر سرچ اینترنتی انجام شود، نباید انتظار داشته باشیم آثار شاخص و اثرگذاری خلق شود».
کائینی تأکید کرد: «برای زنده نگه داشتن حافظه تاریخی و فرهنگی، باید از ظرفیت همین تاریخ مقاومت بهره ببریم؛ همانگونه که بسیاری از کشورها، حتی رسانههای معاند، از تاریخ خود برای بازتولید روایتهای فرهنگی استفاده میکنند. ما نیز میتوانیم چنین کنیم، به شرطی که به لوازمش پایبند باشیم. این یعنی پژوهش جدی، کشف اسناد و تصاویر جدید و بهرهگیری از کارشناسان تاریخی که در تمام مراحل تولید حضور و نظارت مستمر داشته باشند.»
او خاطرنشان کرد: «تحقیق باید در رأس امور قرار گیرد؛ یا دستکم همتراز با سایر دغدغههای کارگردان و تهیهکننده باشد. تنها در این صورت میتوان به آثار مستندی دست یافت که حافظه ملی را به شکل درستی بازتاب دهد و برای نسلهای آینده ماندگار بماند.»
او توضیح داد: «هر اثر مستند، پیش از هر چیز باید دارای ارزش پژوهشی بالا و پشتوانه تحقیقاتی قابلاتکا باشد. نویافتههای تاریخی چه در سطح اسناد مکتوب و شفاهی و چه در حوزه تصاویر، فیلمها و عکسهای تازهکشفشده هستند که به یک مستند هویت واقعی میدهند. تا زمانی که این مؤلفه بهدرستی مورد توجه قرار نگیرد، آثار ما همچنان در همان چرخه تکراری خواهند چرخید و تأثیرگذاری لازم را نخواهند داشت.»
کائینی با اشاره به نگاه رایج در میان برخی فعالان مستندسازی افزود: «بسیاری معتقدند که ما ذائقه مخاطب را به آثار کلیشهای و تکراری عادت دادهایم و البته تا حد زیادی این حرف درست است. اما من باور دارم که حتی در همین فضا نیز اگر فیلمسازی کار خود را درست و با دقت انجام دهد، جامعه بازخورد مثبت نشان خواهد داد. مردم اثر صادقانه و مستند دقیق را تشخیص میدهند.»
او تأکید کرد: «در نهایت، تفاوت میان آثار تأثیرگذار و آثار سطحی در نوع نگاه سازنده نهفته است؛ نگاهی که یا محققانه و هنری است، یا صرفاً کاسبکارانه و عجولانه برای بستن قراردادها و دریافت بودجه. تا زمانی که پژوهش و دقت هنری در اولویت نباشد، نمیتوان انتظار داشت سینمای مستند ما در زمینه حافظه ملی و تاریخ معاصر پیشرفتی چشمگیر داشته باشد».
از نقد اشرافیت تا ضرورت نوآوری در جشنواره عمار
محمدرضا کائینی درباره میزان موفقیت آثار این بخش در نقد اشرافیت سیاسی و جریان غربگرا گفت: «در این حوزه آثار موفق چندانی ندیدهام. واقعیت این است که یک اثر شاخص باید آنقدر قدرتمند و عمیق ساخته شود که سایر آثار ناچار باشند بر شانههای آن سوار شوند تا بتوانند به توفیق برسند. اما در سالهایی که داوری این بخش را برعهده داشتهام، چنین مستندی ندیدهام.»
او ادامه داد: «اگر قرار باشد اثری در این حوزه بدرخشد، باید همان اصولی را رعایت کند که پیشتر به آنها اشاره کردم؛ یعنی پایبندی به پژوهش دقیق، استفاده از اسناد معتبر و پرهیز از تکرار و شعارزدگی. در حال حاضر، ما در این زمینه فقیر بودهایم و هستیم. بیشتر فیلمهایی که در بخش حافظه ملی میبینم – جز یکی دو مورد معدود – نه از منظر فیلمنامه و ساختار روایی و نه از نظر پرداخت پژوهشی، واجد استانداردهای لازم نیستند. به همین دلیل هم توفیق چندانی در انتقال پیام و تأثیرگذاری بر مخاطب نداشتهاند.»
کائینی در توصیهای به فیلمسازان جوان بیان کرد: «اگر بخواهم توصیهای کنم، همان حرفهای قبلیام را باید تکرار کنم؛ در سوژهیابی، پرداخت هنری، زاویه نگاه و پژوهشهای بنیادین باید دقت و جدیت بیشتری به خرج دهند. همچنین در یافتن تصاویر و اسناد تازه بکوشند و از اتکا به سرچ اینترنتی پرهیز کنند. تا زمانی که تولید مستند به جستوجوی سطحی در فضای مجازی محدود باشد، کار تازه و ماندگاری خلق نخواهد شد.»
او در پایان با تأکید بر جایگاه جشنواره عمار گفت: «بهطور کلی، جشنواره عمار پدیدهای مثبت و تأثیرگذار در فضای فرهنگی کشور است؛ اما تردیدی نیست که باید با برنامهریزی و ارتقای کیفی مستمر همراه باشد. اگر جشنواره همچنان بر همان مسیر تکراری حرکت کند، خطر کلیشه و فرسودگی دامنش را خواهد گرفت. بنابراین، برگزارکنندگان و علاقهمندان این رویداد باید دائماً دغدغه این را داشته باشند که چگونه میتوان با استفاده از ابزارهای جدید، فیلمسازان را به سمت خلاقیت، نوآوری و آفرینش آثار ماندگار سوق داد.»