به گزارش «عمار فیلم»، در پانزدهمین گعده فیلمسازان جوان سینمای انقلاب، مستند «دیوار گتو» به کارگردانی حجت الاسلام محسن نقی زاده نقد و بررسی شد. در ادامه در یادداشتی به قلم نعمت الله سعیدی به بهانه این مستند نوشته شده، نگاهی به فضای هنر و رسانه داشتیم.
فضای بسیاری از کارهای جشنواره مردمی فیلم عمار به این صورت است که خیلی نمی توان با کلیدواژه ها، مفاهیم و اتمسفر فضای موجود جامعه درمورد آنها صحبت کرد. در واقع این انتقاد من یکی از مسائلی است که به آن اعتقاد دارم و معترض هستم از اینکه چرا تا به امروز عمومی نشده است.
زمانی که به این قبیل بحث ها می خواهیم بپردازیم و به فیلم هایی چون مستند «دیوار گتو» ساخته حجت الاسلام محسن نقی زاده و یا افراد دیگر میرسیم گویی دیگر حرفی برای گفتن نداریم و حرف هایی را بیان می کنیم که درنهایت ۲۵ درصد کار را دربرمی گیرد و ۷۵ درصد کار اصلا دیده نمی شود.
به عبارت بهتر ادبیات انتقادی موجود ما ۷۵ درصد از این کارها را نمی تواند ببیند. این امر به این دلیل است که این ادبیات در یک فرهنگ و تفکری شکل گرفته که در بخش عمده ای از تفاوت های ماهوی، مبنایی و اصولی با ما دارد.
نکته اول کلیدواژه هایی است که در سال های اخیر آنها را زیاد شنیده ایم و از آنها به عنوان فرم و محتوا یاد می کنیم. سوال اول من این است که این تفکیکی که ما بین فرم و محتوا قائل می شویم و بخش عمده ای از فضای انتقادی ما را هم به خود اختصاص داده آیا در کشوری چون فرانسه، انگلستان و آمریکا هم وجود دارد؟ آیا منتقدین سینما تا این اندازه صورت مسئله ای به اسم فرم و محتوا دارند؟ جواب اجمالی و احتمالی اولیه من به این سوال خیر است. این تمایز و تفاوتی که بین فرم و محتوا قائل می شویم بنا به دلایلی در فضاهای خودمان شکل گرفته است.
نکته دیگر این است که تفکر غربی و تفکر اومانیستی با نفی محتوا و فلسفه مابعدالطبیعه در این عالم شروع شد. به عبارتی بهتر آنها معتقد هستند که در این جهان معنا وجود ندارد و این دنیا حاصل فرگشت و بیگ بنگ است و ما یک خالق متفکر و حکیمی نداریم.
با توجه به تمامی موارد و مسائل گفته شده طبیعی است که بخش عمده ای از نقد و مکاتب انتقادی غربی، مکاتب نقد فرم و نفی محتوا باشد. آنها حتی معتقد هستند که با فرم می توان محتواهای جدیدی را تولید کرد. این درحالی است که ما دقیقا عکس این نظریه را داریم.
ما اعتقاد داریم یک هنرمند و یک متفکر مومن در این عالم در دریای رحمت الهی غرق است و فرم فقط به ظرفیت افراد برمی گردد. زیرا یک هنرمند باید ظرفیتی را در خودش ایجاد کند که به محض ایجاد این ظرفیت، دریای رحمت الهی این فرم را پر می کند. پس کار هنرمند نه اختراع بلکه، انکشاف است. زیرا اختراع و خلاقیت نه در محتوا بلکه فقط در فرم اتفاق می افتد. ولی محتوا از جانب غیب می آید و اکثر منتقدان ما هم درمورد شعرا چنین اعتقادی را دارند.
هنرمند، شانی از نبوت دارد
این همه شاهد درگرفتن بحث های مختلف در سطح جامعه هستیم اما بحث توحید، معاد و نبوت در نقد هنر کجاست؟ مگر دغدغه یک هنرمند مسلمان که توحید، معاد و نبوت است می تواند ربطی به فعالیت اصلی او که تولید اثر هنری است نداشته باشد؟ هنرمند ما شانی از نبوت را در سطح جامعه امروز ما دارد. بنابراین تعریفی که از هنرمند در جهان غرب وجود دارد با تعریفی که ما از هنرمند داریم بسیار تفاوت دارد. زیرا هنرمندان در اینجا در ادامه راه انبیاء بخشی از کار و رسالت آنها را برعهده دارند.
این موضوع اصلا تعارف بردار نیست. زیرا امروزه می بینیم که رسانه ها در جهان چه کاری را با ذهن و فکر مردم انجام می دهند. با توجه به این دلایل نیز مستند «دیوار گتو» را کاری در ارتباط با نبوت است. ابتدای این فیلم با چند آیه قرآنی شروع می شود و در ادامه هم تلاش هایی صورت می گیرد که آن روایت تاریخی مبتنی بر وحی توضیح داده شود.
اما تفکر رقیب ما با انکار عالم شروع می شود. آنها معتقد هستند که در این عالم، معنایی وجود ندارد و جهان محصول یکسری اتفاقات کور است. در حقیقت معنا را ما باید خودمان بسازیم و به این جهان بدهیم. برای همین است که در تمدن غربی و جایی همانند هالیوود فرم اینقدر مهم است. با توجه به این موضوع بخش عمده کار یک منتقد هنری، نقد فرم می شود.
تفکیک بین فرم و محتوا کلاه گشادی بود که برسر ما گذاشته اند. ما نزدیک به ۱۰۰ سال می شود که با چنین مصیبتی روبرو شده ایم چنین تفکیکی ممکن است که در عالم نظر رخ بدهد اما در عالم عمل چنین چیزی نداریم.
نکته دوم این است که در این عالم، اصالت نه با فرم بلکه با محتوا است. چرا؟ زیرا فرم بدون محتوا می توانیم داشته باشیم اما محتوای بدون فرم نمی توان داشت. به دلیل اینکه هرجا محتوا داشته باشیم، فرم هم خواهیم داشت. بر همین اساس است که به هنرمندان می گوییم اگر محتوا ندارید بی خود تلاش نکنید و بی جهت خودتان و مخاطبان خود را سرکار نگذارید. اما اگر حرفی برای گفتن دارید وارد میدان شوید. البته آن زمان هم چگونه بیان کردن حرف، اهمیت فراوانی دارد.
خلاقیت هنرمند در فرم است نه محتوا
در خصوص آثار هنری باید به این موضوع اشاره کنم که عالم هنر، عالم فرم است؛ «انی جاعل خلیفه فی الارض»، خداوند، خلیفه و جایگزینی گذاشته است و جایگزین الهی، باید خلاق هم باشد چراکه خداوند آفریننده و خلاق است. این خلاقیت در جهان خارج به صنعت تعبیر می شود. در جهان واقع هیچ صنعتگری، خلاقیت به معنای واقعی ندارد. خلق یعنی از هیچی، چیزی را آفریدن است. بنابراین یکی از وجوه خلاقیت در هنر این است که یک هنرمند از هیچ، چیزی را می آفریند. اما این آفرینش فقط در فرم و ظرفیت است محتوا توسط دریای رحمت الهی تامین می شود.
نکته بعدی اینکه زیبایی در مبانی زیبایی شناسی شامل هارمونی، تناسب، تکرار، توالی، تقارن و تساوی می شود. اگر تمامی این موارد را در یکدیگر جمع کنیم تناسب می شود و اگر یک قدم از آن بالاتر بیاییم و به اوج برسیم به عدالت و تعادل رسیده ایم.
متاسفانه امروز مصیبت ما به اندازه ای رسیده است که وقتی به یکی از شبکه های صدا و سیما می روید می بینید که آنها فکر می کنند مستندسازی و حزب الهی بودن دو مقوله جدا از هم است. البته ای کاش از نظر آنها جدا بود زیرا در بسیاری از مواقع اینگونه برداشت می کنند که این دو موضوع دو مسئله متضاد از هم است. این درحالی است نمونه کارهایی که توسط افرادی چون آقای نقی زاده ارائه می شود نشان می دهد که اصل موضوع و بحث دست بچه های حزب الهی است و آن طرفی ها فقط ادای آن را درمی آورند. باطل هیچ چیزی از خود ندارد و هرچه دارد از حق و حقیقت دارد.
یک مستندساز غربی هیچ چیزی از خود ندارد و هرچیزی که دارد از حق و حقیقت سرقت کرده است. هزاران سال شعرا شعر گفتند و تصویر ساختند و نهایتا همه آنها را دو دستی تقدیم حافظ و سعدی کردند.
این نکات را به این دلیل بیان می کنم که قرار نیست فقط از سوژه ای که آقای نقی زاده برای ساخت مستند «دیوار گتو» انتخاب کرده است تشکر کنیم، بخش زیادی از ارزش این مستند به سوژه آن برمی گردد. با افتخار اعلام می کنم که باید دست آقای نقی زاده را برای ساخت این مستند بوسید. زیرا او مستندسازی است که شاید هزاران سوژه در ذهن دارد اما نمی توانیم از اینکه او می آید و چنین سوژه ای را برای ساخت مستند خود انتخاب می کند، سرسری عبور کنیم.
این مستند درمورد صهیونیسم ساخته شده و از این جهت بسیار اهمیت دارد و ما باید ساعت ها و هفته ها درمورد آن صحبت کنیم که کار ساختن برای صهیونیسم جهانی و یهودیت چه سهمی از فضای رسانه ای و مستندسازی ما دارد.
بی توجهی به موضوع فلسطین در هنر و رسانه
بنابراین نخستین نکته مستند «دیوار گتو» سوژه آن است. زیرا ساعت ها می توان درمورد فرآیند انتخاب سوژه صحبت کرد. باید ببینیم آن توازنی که در سوژه صهیونیسم و موضوع اسرائیل و سوژه ای که این مستند انتخاب کرده است وجود دارد چه سهمی در سیاست خارجی ما، راهپیمای روز قدس، گفتمان انقلاب اسلامی و امپریالیسم ستیزی ما دارد. زیرا یکی از دلایل درگیری ما با آمریکا موضوع اسرائیل است.
آن سهمی که موضوع اسرائیل در نظام ما دارد در رسانه های کشور به چشم نمی خورد. بنابراین ساخت مستندهایی ازقبیل «دیوار گتو» باید جاهای خالی که در این حوزه وجود دارد را پرکند. این جای خالی به اندازه ای است که گویی رسانه های ما در این زمینه سکوت کرده اند.
در برخی مواقع علم می تواند حجاب اکبر باشد. ما در آموزه های دینی و معرفتی خودمان بسیار با این موارد برخورد می کنیم. در حقیقت فضای انتقادی می تواند برای این مستند همانند یک حجاب اکبر عمل کند. بنابراین باید به عنوان یک مخاطب عام این فیلم را تماشا کنیم. به عنوان مخاطب عام که مستند «دیوار گتو» آقای نقی زاده را می بینم اولین تصاویری که در ذهن من رسوب می کند و باقی مانده ماجرای مظلومیت یهودیان اروپا و ظالم بودن هیتلر است که چه ظلم هایی در حق یهودیان انجام داده است.
البته اگرچه که این مستند به ظلم هایی که جامعه یهودی و صهیونیسم نسبت به فلسطینی ها روا داشته بسیار خوب و محکم هم صحبت کرده و توضیحات خوبی هم داده است. یکی دیگر از کارکردهایی که مستند «دیوار گتو» دارد این است که قصد دارد بین یهودیت و صهیونیسم تفکیک قائل شود.
ما به اندازه ای که موضوع فلسطین و اسرائیل در جامعه، نظام و سیاست خارجی ما نقش و اهمیت دارد به آن نمی پردازیم. یکی از مواردی که در این میان منغفول مانده تفکیک قائل شدن بین جامعه یعودی و جامعه صهیونیسم است.
انقلاب اسلامی با تکثر و و نبود اجبار در دین موافق است و ما هم این موضوع را در جامعه خود رعایت می کنیم و در مجلس نمایندگان کلیمی، مسیحی و زرتشتی داریم. ما با صهیونیسم مشکل داریم. یکی از پیام های درست و خوبی که مستند «دیوار گتو» مطرح می کند این است که ما نه باید یهودیت بلکه با صهیونیسم مشکل داریم.
مشکلی که درمورد این مستند به ذهنم می رسد این است که به نظر می رسد «دیوار گتو» برای مخاطبان خارجی ساخته شده است. به عبارتی بهتر این فیلم اگر در کشورهایی چون آلمان و فرانسه پخش می شد مشکلات بعدی که به آنها اشاره می کنم را نداشت و فیلم بسیار خوبی هم بود. زیرا صهیونیسم سال ها در این کشورها کار کرده اند تا مظلومیت یهودیان را برای مردم جابیاندازد.
جنگ رسانه ای جنگ ظلم و مظلوم است
آقای نقی زاده کارگردان مستند «دیوار گتو» بسیار هوشمندانه محتوای خود را انتخاب کرده است. او سعی کرده با این جنس از مخاطبان اروپایی به همدلی برسد و این پیام را به آنها بدهد که با این موضوع که هیتلر ظالم بوده و به یهودیان ظلم کرده موافق است. اما چرا باید تاوان اشتباه و ظلم هیتلر را فلسطینی ها بدهند.
حالا اگر این مخاطب خارجی را کنار بگذاریم و به مخاطبان داخلی برسیم آن وقت است که ماجرا مقداری فرق می کند. ضریبی که این فیلم درمورد مظلومیت یهودیان به مخاطبان داخلی می دهد اشتباه است. به نظر من در این مستند آن بخش مظلومیت جامعه یهود از نظر استراتژی تبلیغی ضریب بیشتری گرفته بود و اصلا لازم نبود آنقدر به آن پرداخته شود.
تماشای این مستند امکان دارد برای مخاطبان داخلی این تصور را ایجاد کند که این بنده خداها حق داشتند زیرا اینقدر به آنها ظلم و علیه آنها ناجوانمردی شده بود و آنها را در کوره های آدم سوزی سوزانده بودند. کارگردان در حقیقت می توانست از زاویه دیگری و از دیدگاه وکیل مدافع فلسطینی ها به این موضوع ورود کند و مستند را بسازد.
اگر این فیلم برای مخاطبان اروپایی ساخته شده بود انتخاب استراتژی ما در تائید مظلومیت یهودیان کاملا کار درستی بوده است. اما اگر مخاطبان داخلی را درنظر بگیریم باید بدانیم که آنها به اندازه کافی مانور دادند که چرا جمهوری اسلامی اینقدر با اسرائیل مشکل دارد؟
هنر دینی و هنر شیعی نسبت مستقیمی با عدالت دارد. از نظر عدالت هم کارگردان بهتر بود وکیل مدافع استراتژی ها و مواضع ما می شد. زیرا آن بخشی که بر روی مظلومیت قوم یهود تمرکز می کند از نظر استراتژی برای مخاطبان داخلی اشتباه است. علت امر هم این است که تصویر ظالم و مظلوم فوق العاده اهمیت دارد. در واقع جنگ رسانه ای جنگ ظالم و مظلوم است و هر رسانه ای که موفق شود مظلومیت خود را بهتر به تصویر بکشد موفق تر است. مراسم محرم و صفر به عنوان فلسفه عاشورا بحث مظلوم و ظالم است.
درمورد آقای نقی زاده کارگردان مستند «دیوار گتو» ابتدا باید بپرسیم که او در فیلم خود چه می خواهد به مخاطبانش بگوید؟ آنجاست که طرح خواهد شد او چگونه حرف خود را در قالب این مستند بیان کرده است. زمانی که به کارهایی چون مستند «دیوار گتو» می رسیم این نتیجه را می گیریم که نمی توان بین فرم و محتوا تفکیک قائل شد و این مستند ازجمله کارهایی است که به عینه این موضوع را می توانیم در آن مشاهده کنیم.
مستند «دیوار گتو» ساختار بسیار موفقی دارد و از جنس کارهایی است که هم در تلویزیون و هم در سینما قابل پخش است. زیرا از نظر مواردی چون انتخاب تصاویر و … بخش عمده ای از فیلم به صورتی است که روی پرده سینما هم به خوبی دیده می شود.
ویژگی دیگر اینکه این مستند از تدوین بسیار خوبی برخوردار است. بخش عمده ای از تدوین خوب کار هم به تحقیقات تصویری کار برمی گردد. تصاویر بسیار خوبی برای ساخت این مستند انتخاب و چینش شده است.
امتیاز دیگر مستند «دیوار گتو» موسیقی آن است. زیرا برخلاف موسیقی بسیاری از مستندهای دیگر که حتی مخاطبان را اذیت می کند، موسیقی این فیلم در جریان تماشای آن برجسته می شود. تیتراژ انتهای مستند هم قشنگ است و تصاویر خوبی برای آآآن انتخاب شده است.
تیتراژ ابتدایی هم بسیار کوتاه و هوشمندانه طراحی و ساخته شده است. اما متاسفانه بستر فیلم ارتباط خوبی با آیات قرآنی که در تیتراژ آمده پیدا نکرده است، مخاطب توقع دارد فیلم، مفهوم این آیات را کامل کند گرچه فیلم، در خطی که طی کرده و در آن هم موفق بوده است اما اگر بنا بوده با آیاتی که آمده است، کاری در فیلم کنیم اشاره قوی نیست.
نعمت الله سعیدی