داستان معدن و معدنچیان هر چند سال یکبار با بروز حادثهای دلخراش مطرح میشود. وقتی معدنی منفجر میشود و کارگرانی جان عزیزشان را از دست میدهند، گویی شعله زیر خاکستری زبانه میکشد و داغ دلی را تازه میکند.
«زمستان یورت» معدنی در استان گلستان، یکی از صدها معدنی است که داستان معدنچیان آن سالهاست در صدر اخبار است. اخباری که گاهی از آن با نام اغتشاش و اعتراض و حرکت ضد امنیت ملی یاد میشود، حال آنکه معدنچیان تنها برای احقاق حق خود به دنبال گوشی شنوا بدون دامن زدن یا ایجاد شرایط بحرانی بودند.
داستان این معدن میشود نقطه شروع ساخت مستندی به همین نام؛ مستند «زمستان یورت». مستندی که تلاش دارد در کمتر از 40 دقیقه صدایی باشد برای فریادهای در گلو مانده و شنیده نشده 500 معدنچی که مورد ظلم آشکار قرار گرفتهاند.
اولین سکانس این مستند از نام یک منطقه شروع میشود. منطقه ای که نامش «وطن» است و اکثر معدنچیان معدن زمستان یورت از همین نقطه هستند. همین پارادوکس میان نام منطقهای که وطن است و معنی وطن یعنی جایی که برای اهالی آن محیط امن و آسایش است با سکانس بعدی که طرح مسئله معدنچیان این منطقه و عدم پرداخت حقوق در طول یکسال است، مستند را با آغازی شورانگیز و پارادوکسیکال همراه میکند.
مستند «زمستان یورت» به چند بخش تقسیم میشود. یک؛ مصاحبه با معدنچیانی معترض. دو؛ نگاه حمایتی افراد و ارگانها به معدنچیان که این حمایت، گاه از سوی افراد دولتی یا تشکلهای دانشجویی است و گاه توسط نیروی خود جوش مردمی. سه؛ نقش ارگانهای دولتی و غیردولتی در حمایت و یا نادیده گرفتن این واقعه.
همین دستهبندی و پرداخت از زوایای مختلف به مسئله، نگاهی جامع را در مستند ارائه کرده است، به طوری که میتوان این مستند را نگاهی صریح و بیتعارف به داستان معدن زمستان یورت دانست.
این مستند به موضوع ریزش آوار معدن زمستان یورت بر سر کارگران در سال 1396 میپردازد. کارگردان با دستهبندی اتفاقات به قبل و بعد وقوع این حادثه تلاش دارد نگاهی دو طرفه از ماجرا را بدون جانبداری نشان دهد و قضاوت را برعهده مخاطب بگذارد. در این مستند به کوتاهیهای کارفرما در خصوص موضوع بیمه و حقوق کارگردان پیش از وقوع حادثه اشاره میشود. کوتاهیهایی که با سکوت و مصلحتاندیشی مسئولان گره میخورد و نتیجهاش فاجعهای است که صدای آن پس از انفجار معدن و درگذشت 43 معدنچی بلند شد.
اگرچه مستند زمستان یورت تلاش داشته تا صریح به مسئله بپردازد اما در بخشهایی از آن با نوعی محافظهکاری از جنس سانسور اسم مسئولین روبهرو هستیم. با آنکه انتظار میرفت نام تکتک افراد مقصر در این حادثه آورده شود اما تولیدکنندگان این مستند گویی تحت فشار افشای نام افراد و عدم انتشار مستند و سانسور اسامی و جلوگیری از دردسرهای بعدی، دومین راه را انتخاب کردهاند تا حداقل بتوانند شرحی از واقعه داده باشند؛ برخلاف نهاد رسمی کشور یعنی رسانه ملی که در این مستند نشان داده میشود چگونه شانه از بیان واقعیات خالی کرده و صراحتا اعلام میکند نمی تواند از اعتراضات در رسانه ملی طرح بحث کند.
حتی پس از ساخت این مستند، صداوسیما هیچگاه اقدام به انتشار آن نکرده است و برخلاف رسالت خود که رسانهای ملی در جهت بیان دغدغه مردم است، حتی به قدر 40 دقیقه از زمان شبکه استانی گلستان هم به پخش این مستند اختصاص داده نشد و سوال اینجاست که، چرا نباید رسانه ملی به عنوان صدای بیدار مردم سرزمین قدمی در راستای احقاق حق مظلوم بردارد و در سایه محافظه کاری سکوت کند؟!
مستند زمستان یورت تلاش دارد هرچند با استفاده از حضور کارشناسان غیرمطرح به جزئیات جوانب بپردازد و در شرایطی که مسئولان اصلی این حادثه از گفتگو امتناع میکنند، با استفاده از نقطه نظرات مسئولان مربوطه، نگاهی قابل قبول از واقعه را به نمایش بگذارد. در انتهای مستند نیز شاهد گریه و اندوه فرزند جانباختگان انفجار معدن زمستان یورت هستیم؛ گویی مستندساز برای آنکه بگوید این قصه هنوز ادامه دارد راهی جز بیان مرثیهگونه نداشته است.
برای تماشای مستند «زمستان یورت» از اینجا وارد شوید