به نقل از خبر گزاری دفاع مقدس؛
تفنگ را که دستش گرفته بود و قلب ها را نشانه می رفت، برایش فرقی نمی کرد قربانی اش چکاره است، چه سمتی دارد، کجا کار می کند، چند سال اش است، اصلا چه اعتقادی دارد. به هرکه سر راهش سبز می شد، بی وقفه شلیک می کرد و پیکرهای غرق به خون نقش زمین می شدند.
شهدای حادثه شاهچراغ را که از نظر می گذرانی، همه جور آدمی توی این دسته گل پیدا می شود. کودک، پیر، جوان، نخبه، هنرمند، مادر، خادم، کاسب و… . آن وقت است که دستت می آید، دشمن با تو کار دارد فارغ از این که چه کسی هستی و چه جایگاه و اعتقادی داری! با توی ایرانی که سال هاست جلویش قد علم کرده ای و کاسه کوزه اش را به هم ریخته ای!
در مستند خوبان عالم نیز قرار است پرده ای از زندگی دو تن از قربانی های حادثه شاهچراغ روایت شود. پدر و پسری که بار سفر به شیراز می بندند و با مدال شهادت روی سینه به شهرشان برمی گردند.
مستند از حیاط یک مدرسه با هیاهوی بچه ها و جلوه ای از حضورشان در یک راه پیمایی علیه دشمن آغاز می شود.
مستند ابتدا قصه اش را به رسم ادب با پدر خانواده خوب شروع می کند. شهید هوشنگ خوب که در روایت دوستان و فامیل و هم محله ای هایش به مرد خوب روزگار معروف است و همه شان متفق القول اند که چه قدر لباس شهادت برازنده اش بوده است. چند دقیقه کوتاهی از مستند به روایت پدر می پردازد و بعد می رود سراغ پسر. انگار محور اصلی مستند شهید امید خوب است. چرا که عمده مستند به این شهید بزرگوار پرداخته است.
روایت شهید خوب از زبان یک روحانی سن و سال دار آغاز می شود. وقتی از نقش هایی بر در و دیوار شهر سخن می گوید، که به دست هنرمند شهید امید خوب رقم خورده است. او که بی رنگ و رویی در و دیوار شهرش را دوام نمی آورد و عکس های ماندگار روی دیوارهایش خلق می کند. با وجود این کارها اما دلش جای دیگری گیر است. دوست دارد برود لباس معلمی بپوشد و هنرش را خرج دانش آموزان کند.
در ادامه مستند دوربین وارد مدرسه می شود. جایی که باقی عمر آقا معلم هنرمند در آن سپری شده است. ما توی مدرسه نیز با قصه هایی از آقا معلم مواجه می شویم که حاکی از عشق و علاقه کادر مدرسه و دانش آموزان شهید به اوست.
دانش آموزانی که حالا توی حیاط مدرسه ساعت ها رو به روی عکس آقا معلم می ایستند و چشم انتظار آمدنش هستند. آخر آقای خوب بهشان قول داده بود از شیراز که برگشت از قشنگی هایش برایشان حرف بزند. لابه لای روایت کادر مدرسه، پای صحبت شاگردان و هنرمندان کلاس های هنری شهید می نشینیم. چشم های خیسی که از شهیدی هنرمند و آرزوهایش برایمان حرف می زنند. آرزوهایی از جنس یک نمایشگاه آثار هنری.
شاگردان استاد البته رویای استاد را زمین نمی گذارند و به یادش نمایشگاهی برپا می کنند. در ادامه مستند ما وارد نمایشگاهی از آثار شهید و عکس هایش می شویم. در دقایق پایانی مستند دوباره به حیاط مدرسه برمی گردیم. می رویم سر کلاس آقای معلم می نشینیم و گوش می شویم برای دل نوشته های شاگرد ها برای معلم شهیدشان. یکی یکی می آیند بالای سن و با کلمات، عشق و دل تنگی شان را ابراز می کنند.
هرچند بعضی کلماتی که بر زبان بچه ها جاری می شود کمی بیشتر از سن شان به نظر می آید و سخت توی دهانشان می چرخد که بهتر می شد اگر کمی متن ها به سن بچه ها نزدیک بود. و در نهایت مستند توی حیاط همان مدرسه و در حلقه ی بچه ها دور قاب عکس معلم شان به پایان می رسد.
در بین مستند در صحنه کوتاهی نیز شاهد حضور مادر شهید خوب در میانه مراسم تشییع هستیم. مادری که عکس همسر و فرزندش را در آغوش کشیده و آدم را یاد مادران شهدای دفاع مقدس می اندازد. کاش بخش هایی از مستند به روایت گری این مادر نیز اختصاص می یافت.
مستند «خوبان عالم»، روایتی از زندگی و فعالیتهای هنرمند شهید «امید خوب»، از هنرمندان مطرح استان کهگیلویه و بویراحمد در حوزه هنرهای تجسمی است که به همراه پدرش هوشنگ خوب، به دست تروریست داعشی به شهادت رسیدند. این مستند به تهیهکنندگی امید نعیمیخرد و کارگردانی امید مدحج و حمیدرضا بهوندی است.
گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ مریم برزویی