«اندازه یه کپسول جیگر تو کُمش بود» این جمله را از زبان پیمان میشنویم. برادر بزرگتر به لهجه شیرین کازرونی پژمان را اینطور وصف میکند تا شناخت ما از شدت شجاعت و جسارت او دقیقتر باشد. نوجوانی که مثل خیلی از هم سن و سالهایش برای تخلیه انرژی و هیجان درونی که اقتضای دوران بلوغ است به موتور سواری علاقهمند میشود و با کمک برادرانش به صورت تخصصی پا به این عرصه میگذارد.
مستند «کراس» به کارگردانی احمد رحمانیان شما را چندین بار دور پژمان میچرخاند و در نهایت در نقطهای که هرگز تصور نمیکنید متوقف میکند. در این مستند ما از نوجوانی با این پسر پرشور و انگیزه همراه میشویم، در شادیها و غمهایش شریک میشویم و در نهایت در کنار او از خط پایان زندگیاش گذر میکنیم.
پژمان دوازده سالهای که دو هفته بعد از خریدن موتور هشتاد سیسی برای مسابقه موتورسواری جهرم ثبتنام میکند و موفق میشود از میان رقبای قدر خود رتبه اول را کسب کند همان پژمانی است که بعد از ازدواج به همسرش میگوید عشق اولش موتور است و او، عشق دومش. همانطور که در عکسها و خاطراتش نیز مشهود است. پژمان در اکثر عکسهایش یا کنار موتور ایستاده و یا روی آن نشسته، یعنی در همه این سالها موتور عضو جدایی ناپذیر زندگی او شده است.
طاهره خوبکار همسر پژمان، برای ما از یک شوک بزرگ میگوید. اتفاقی که میتوانست هرکسی را از پای درآورد و هر امید و انگیزهای را از او بگیرد. اما پژمان این داستان بیهوا دل به موتور نداده بود که با نسیمی دل از آن بکند. او یک حادثه تلخ را پشت سر گذاشت و دوباره روی یک چرخ ایستاد تا به همه ثابت کند حق گفتهاند اگر گفتهاند «خواستن، توانستن است»…
او حادثهای بزرگ را پشت سر گذاشت تا در انتخاب سرنوشتساز دیگری آزموده شود. دلبریدن از پرش و مانع و تکچرخ، جامها و مدالهای رنگارنگ، خانواده و همسر… برای رسیدن به سعادتی که یک لحظهاش به تمامی دارایی دنیا میارزد و پژمان به دلبستگیهایش پشت کرد تا آن سعادت ابدی را تجربه کند.
با دیدن این مستند ما هم یکی پس از دیگری موانع موجود بر سر راه را پشت سر میگذاریم تا لذت عبور از خط پایان را تجربه کنیم. روایت زندگی پژمان روایت یک زندگی است با همه فراز و فرودهایش. زندگی قهرمان کراس که عاشق موتور و هیجان است، دل نترسی ندارد و در مقابل حوادث سخت روزگار سر خم نمیکند، میایستد و به پیش میرود. اگرچه ما با ابعاد شخصیتی او آنطور که باید آشنا نمیشویم، کمتر خاطره شاخص از دوستان و نزدیکانش میشنویم و به طورکلی مستندساز به معرفی روحیه موتورباز او بسنده کرده است اما جذابیت حرکات، سرعت و توانمندی او در رشته تخصصیاش به قدری ترغیبکننده هست که با دید اغماض از نواقص مستند چشمپوشی کنیم و پرشهای پیدرپی قهرمان داستان را تا رسیدن به اوج به نظاره بنشینیم…
فائزه آشتیانی