به گزارش «عمار فیلم»، «فیلمِ ما» برای هفتمین بار پیاپی در جشنواره عمار، میزبان آثار هنرجویان و جوانانی است که بهطور آماتور و با دوربین یا تلفن همراه خودشان فیلمهای کوتاهی را ساختهاند. با توجه به دو رویکرد مهم و اصلی در جشنواره عمار، یعنی «مردمی» بودن و حمایت از استعدادها، بخش «فیلم ما» بهخاطر برخورداری از هر دو رویکرد، یکی از بخشهای محوری این جشنواره محسوب میشود. این بخش، هم جنبه مشارکتی دارد و به همه علاقهمندان به فیلمسازی، فرصت خودآزمایی و دیده شدن را میدهد و هم اینکه چون برترین آثار ساخته شده توسط نوجوانان را معرفی میکند، به کشف استعدادهای عرصه سینما کمک میکند.
امروز با توسعه رسانههای دیجیتال، امکاناتی چون دوربین فیلمبرداری و تدوین در تلفنهای همراه قرار دارد و همه مردم به این وسیله میتوانند فیلم بسازند. حالا دیگر، حتی بسیاری از جوانان علاقهمند به فیلمسازی، بهویژه در شهرستانها و مناطق محروم، فرصت دارند تا با این ابزارهای ساده و قابل استفاده، کارگردانی کنند. فقط کافی است تا کمی به اطراف خودشان بنگرند و سوژههای خاص و جذاب را شکار کنند و این فیلمها را به دبیرخانه جشنواره عمار بفرستند.
امسال نیز دهها نوجوان و جوان ، به همین طریق، ذوقآزمایی کردند و براساس دغدغهها و مسائلی که پیرامونشان است، آثاری را تولید و به این جشنواره ارسال کردند. از این میان، تعدادی به بخش مسابقه راه یافت. باید اعتراف کرد که این فیلمها نسبت به سالهای قبل، پیشرفت و رشد قابل ملاحظهای داشتند. این پیشرفت در بخش «پویانمایی» آشکارتر است. در این بخش، چند انیمیشن که توسط دانشآموزان این رشته تولید شده را دیدیم که برخی از آنها حیرتانگیز بودند. مثل «قطره قطره اشک» که هم سوژهای بسیار مهم و راهبردی دارد و هم دارای فرمی چشمنواز است. این کار، موضوع حمایت از تولید ملی را محور قرار داده و بدون شعارزدگی و سطحیگرایی در قالبی کاملا هنری و دراماتیک مفهومسازی کرده است. نکته مهم در این کار، فهم فرم توسط سازنده این انیمیشن است. کارگردان با اینکه یک دانشآموز است اما آگاهانه تلاش کرده تا منظور خود را از طریق جانبخشی به اشیا، قصهگویی، فضاسازی و تأثیرگذاری بر عواطف مخاطب برساند. همچنین پویانمایی «دنیای خاکستری» طراحی بصری چشمنوازی دارد و خبر از آینده درخشان کارگردانش میدهد. «به خاطر خدا» و «نایریکا» نیز از گرافیک و طراحی بسیار قوی و دقیقی برخوردارند.
در میان فیلمهای مستند نیز شاهد آثار درخور تأملی بودیم که کار داوران را برای انتخاب برترینها دشوار کرد. مثل مستند «آموزش کالایی» که به سوژهای بسیار مهم پرداخته و این سوژه ازقضا با زندگی خود فیلمساز نیز مرتبط است. کارگردان این فلیم که دانشآموز است، به گرهها و مشکلاتی که در فضای آموزشی برخورده، پرداخته است و پژوهشی عمیق و پُربار را انجام داده و حاصل تحقیقات خود را در ساختاری منسجم و با ضرباهنگی زیبا ارائه داده است. هر چند که مصاحبههای این فیلم، اندکی طولانی هستند. اگر کارگردان، سراغ کارشناسان زبدهتری میرفت و مصاحبههای کوتاهتری را در فیلمش نمایش میداد، «آموزش کالایی» طلایی میشد.
مستند «تو را خدا به من رأی دهید» نیز از آثار قابلتوجه این بخش بود. این فیلم، توسط یک معلم تولید شده که در یک مدرسه به رقابت دانشآموزان در انتخابات شورای مدرسه پرداخته است. او از ابتدا و زمان تبلیغات، کار را آغاز میکند و تا پایان و وقتی که موعد عمل به وعدههاست، روایتی گیرا و تماشایی را به تصویر میکشد. این فیلم کنایهای است به مسئولانی که با وعده وعیدهایی رأی مردم را جذب میکنند اما بعد از پیروزی، شعارهای خود را فراموش میکنند. نکته مهم، طنز بسیار جذاب و درخشانی است که در این کار جاری شده است.
همچنین فیلم مستند «آدمهای گمشده» که توسط یک دختر نوجوان ساخته شده است، هم سوژهای مهم را بررسی کرده و هم اینکه از ساختاری روان و جذاب برخوردار است. این اثر با پرسش درباره تأثیرگذارترین زنان در تاریخ ایران از دانشآموزان آغاز میشود و به نتایج جالبی میرسد.
در بخش «داستانی» هم که نسبت به دو بخش قبلی، ضعیفتر است، شاهد بروز استعدادهایی در کارگردانی هستیم اما مثل سینمای حرفهای ما، ضعف فیلمنامه در آنها مشهود است. مثل فیلم «ساواکی» که با ایده درخشانی به ترسیم و بازسازی شکنجهگاههای رژیم پهلوی پرداخته است. این فیلم همچنین از تکنیکیترین آثار بخش ما محسوب میشود و فضاسازی تأثیرگذاری دارد، اما قصهای در آن مشهود نیست! مثل فیلم «فرید یک خبرنگار معمولی» که از نظر تولید و کارگردانی، چشمگیر است اما محتوا و فیلمنامه دندانگیری ندارد.
آرش فهیم
عضو هیئت داوران بخش فیلم ما