روایتی از اعتراض و دادخواهی کارگران

در دوران جنگ وقتی آژیر خطر به صدا در می‌آمد، مردم هفت‌تپه به سنگری که در شرکت نیشکر هفت‌تپه ساخته شده بود، پناه می‌بردند تا از بمباران در امان باشند؛ امروز دیگر جنگ تمام شده اما آن‌ سنگر کماکان زنده است و در جریان اعتراضات کارگران این کارخانه به محلی برای دادخواهی و تظلم‌جویی تبدیل می‌شود. شهرستان شوش در استان خوزستان دارای یک منطقه تاریخی به نام

در دوران جنگ وقتی آژیر خطر به صدا در می‌آمد، مردم هفت‌تپه به سنگری که در شرکت نیشکر هفت‌تپه ساخته شده بود، پناه می‌بردند تا از بمباران در امان باشند؛ امروز دیگر جنگ تمام شده اما آن‌ سنگر کماکان زنده است و در جریان اعتراضات کارگران این کارخانه به محلی برای دادخواهی و تظلم‌جویی تبدیل می‌شود. شهرستان شوش در استان خوزستان دارای یک منطقه تاریخی به نام «هفت تپه» است که پیش از انقلاب اسلامی جزو مرغوب‌ترین زمین‌ها در کشور به شمار می‌رفته است. همین مرغوبیت زمین باعث می‌شود که بزرگترین شرکت تولید شکر به مساحت ۲۴هزار متر در این منطقه احداث شود. «سنگر هفت تپه» با پرداختن به یکی از مشکلات و بحران‌های سال‌های اخیر یعنی ماجرای واگذاری کارخانه نیشکر هفت تپه به بخش خصوصی و تضییع حقوق کارگران و اعتراضات کارگری مربوط به آن در سال 95، کوشیده تا ابعاد کمتر گفته شده آن ماجرا را پس از گذشت چند سال از آن واقعه مورد واکاوی قرار داده و در منظر افکار عمومی و مخاطبان این مستند قرار دهد. در این‌ واگذاری به بخش خصوصی اتفاقات خوبی برای کارگران نمی‌افتد و کارخانه به سمت ورشکستگی می‌رود، نکته مهم در مورد این شرکت نیز این است که تمامی کارگران آن فرزندان کسانی هستند که از ابتدا در این‌ کارخانه شروع به کار کردند و همین امر باعث شد که روی این کارخانه تعصب خاصی داشته باشند.در این مستند ابتدا شاهد صحبت‌های برخی از کارگرانی هستیم که در آن اعتراضات حضور داشتند و از زبان آنها چرایی علل آن حرکت اعتراضی که انعکاس وسیعی در داخل و خارج نیز داشت، بیان و تشریح می شود. مدل اعتراض کارگران هفت‌تپه به شکلی است که بدون هیچ برخورد خشونت‌آمیزی اتفاق می‌افتد و حتی آنها به شکلی اعتراض می‌کنند که رسانه‌های معاند نتوانند بر روی آن موج سواری کنند. حتی اگر کسی از خودشان هم در مسیر اعتراض منحرف شود حذفش می‌کنند.همچنین در ادامه این صحبت‌ها یک روحانی جوان و فعال اجتماعی نیز به مصاحبه شوندگان اضافه می‌شود و درباره حمایت و پیوستن خود و چند طلبه دیگر در آن ایام از از کارگران و پیگیری مطالبات قانونی آنها سخن می‌گوید. حمایتی تاثیرگذار که از سواستفاده رسانه‌های غربی از این حرکت کارگری جلوگیری و مسیر کارگران را برای احقاق حقوق خود هموارتر کرد.مستند «سنگر هفت تپه» با این حال می‌توانست بخشی از سیر پژوهشی و تحقیقاتی خود را به پرسشگری از برخی مدیران و مسئولین دخیل در این ماجرا اختصاص دهد و با رفتن به سراغ آنها نقش و سهمشان را در این ماجرا از جمله در بحث چگونگی خصوصی‌سازی و وطایف نظارتی مورد پرسش و ارزیابی قرار دهد. در این صورت با پازلی روبرو بودیم که تکه‌های آن کامل‌تر بود و باعث می‌شد تجربه‌ای باشد تا بعضی از عملکردها در آینده تکرار نشود. با این همه مستند سنگر هفت تپه در همین شکل فعلی‌اش نیز توانسته با تماشگر ارتباط برقرار کرده و تاثیرگذار باشد و به عنوان مستندی اجتماعی، آسیب‌شناسانه و حقیقت‌جو عمل کرده و قواعد این گونه از مستندسازی را تا حد زیادی رعایت کرده و بخش‌هایی کمتر گفته شده از ماجرای اعتراضات کارگران سخت‌کوش و زحمت‌کش هفت تپه را به تصویر کشیده و ماندگار کند.

الناز برکاتی