روستای دکترخیز با هنری جهانی یا هر خانه یک کارخانه

خراشاد، نام یکی از روستاهای خراسان جنوبی است که توانسته عناوین روستای جهانی و اولین روستای هدف صنایع دستی کشور را بگیرد. جهانی شدن روستا، با همت و تلاش زنانی بوده است که با عزمی راسخ مانع از بین رفتن هنری ۳۰۰ ساله شدند.

صنایع دستی جز یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در گردشگری کشور است. اگرچه در چندسال اخیر به دلیل اپیدمی کرونا، دچار رکود شده، اما با حمایت جدی از طرف وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز رو‌به‌رو نبوده است.

اگر فکری به حالش نشود، دیگر نه هنری می‌ماند و نه هنرمندی. اما در شمال شرق ایران، نزدیکی‌های بیرجند انگار این ماجرا فرق می‌کند. چرخ پارچه‌بافی ۳۰۰ ساله روستای خُراشاد، با دست‌های پرتوان زنان روستا، می‌چرخد و این هنر را سرپا نگه داشته است.  پارچه‌بافی از چهار پیرزن روستایی شروع شده و تاکنون ۱۸۶۰ نفر را پوشش می‌دهد.

صدای دستگاه توبافی(پارچه‌بافی)، از هر خانه روستای خراشاد، شنیده می‌شود تا تنور خانه را گرم نگه دارد. زنان روستا از این کار درآمد دارند و کمک‌خرج خانواده هستند.

مستند خراشاد، روایت زنانی است که هرخانه را به یک کارخانه و یک پایگاه اقتصاد مقاومتی تبدیل کرده‌اند. طوری که فاطمه ذاکریان، خالق این کار می‌گوید: در خانه‌ای که مادر، هنری را یاد بگیرد، هنر به فرزندانش نیز منتقل می‌شود.

اگرچه ابتدای مستند، مکثی طولانی بر تصاویر هوایی روستا و طبیعت بکرش دارد، که ممکن است کمی حوصله‌سربر باشد، اما دیدن زنانی که با ایده‌های بازاریابی‌شان تلاش کرده‌اند، دسترنج زنان روستایی را به فرانسه، انگلیس و ایتالیا برسانند، خالی از لطف نیست. زنانی که بسم‌الله می‌گویند و با لمس تار و پودها، پارچه‌هایی باکیفیت تولید می‌کنند تا نام روستای خراشاد، جهانی شود و بشود اولین روستای هدف صنایع دستی کشور.

از ویژگی‌های برجسته مستند، نشان دادن مراحل تولید پارچه‌هاست. با چرخش و زاویه دید درست در فیلمبرداری مستند، حس بودن کنار بانوان روستای خراشاد دست می‌دهد، دلتان می‌خواهد شانه ماشین توبافی را دستتان بگیرید و کمی این هنر را یاد بگیرید. نخ‌های رنگارنگ، پارچه‌های رنگی و خانه‌ای که مستند در آن تهیه شده، آنقدر فضای متبوعی دارد که چشم مخاطب را خسته نمی‌کند.

مستند، ابعاد یک زن صبور مجاهد مقاوم در روستای خراشاد از قاب دوربین پیداست هر چند جای خالی مصاحبه با خانم‌هایی که برای خانم ذاکریان، پارچه می‌بافند، در مستند حس می‌شود اما سلام و احوالپرسی‌شان با خانم ذاکریان آنقدر گرم و صمیمانه است که می‌شود فهمید از کارشان رضایت دارند.

 

خانم ذاکریان، انگار حالا دارد تلاش‌های چندساله‌اش را می‌بیند. او که بسیاری‌ از ایده‌های توبافی و شروع کار را از مادر شهیدی وام گرفته است که مهربانانه برای توبافی دلسوزی می‌کرده،  به زنان روستا توبافی یاد داده و قدم بزرگی در این مسیر برداشته است.

فائزه سراجان