به گزارش «عمار فیلم»، با اتمام هشتمین دوره از جشنواره عمار کارشناسان، فعالان فرهنگی و داوران دورههای مختلف این جشنواره به آسیب شناسی و توجه به نقاط قوت و ضعف جشنواره را در اولویت قراردادند تا پویایی و جریانسازی این جشنواره در دورههای بعدی بیش از پیش فراهم شود. سمیه فیضی دانشجوی کارشناسی ارشد یادداشتی با عنوان «چرا به فیلمساز عماری، هدیه مردمی میرسد؟» نوشته است که متن آن در ذیل می آید:
هر جشنواره، در اختتامیه خود از برگزیدگانش تقدیر میکند. جشنواره عمار هم مستثنی از این امر نیست، هر چند به شکل و شیوه خاص خودِ جشنواره عمار. اما از دوره هفتم، بخش جدیدی با عنوان «هدایای مردمی برای فیلمسازان عماری»، در کنار تقدیر از برگزیدگان ایجاد شده است. حرکتی نو و متمایز در عرصه تقدیر از فیلمسازان؛ حرکتی که تمایزش دقیقا به هویت عمار اشاره میکند. هفتمین دوره جشنواره عمار بود که اولین بار برای این حرکت، به اکرانکنندگان و فعالین حوزه عمار، فراخوان داده شد تا هدایای خود به فیلمسازان را به دبیرخانه بفرستند. اما چرا به فیلمساز عماری، هدیه مردمی میرسد؟ اصلا چرا «هدیه مردمی» اینقدر برای جشنواره عمار مهم هست؟ پاسخ این سوالات را باید در فلسفه تولد «جشنواره عمار» جستجو کرد.
نجات جامعه از دست «طبقه خاص»
رسالت جشنواره عمار، رسانه انقلاب اسلامی بودن است. عمار میکوشد تا تمام ابعاد انقلاب اسلامی را، اعم از سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و…، از تمام زوایای آن نگاه کند و به جامعه نشان دهد. جشنواره عمار از همان روز اول، بصورت مستقیم و غیرمستقیم، «اشرافیگری» را در عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دینی به چالش کشیده و تلاش کرده عَلَم انقلاب را از دست آنها گرفته و به دست صاحبان اصلی آن، بدهد؛ اشرافیگری، صفت جداییناپذیر یک «طبقه خاص» است که دچار توهم «خودبرتربینی» شدهاند. این طبقه خاص، میتواند در تمام عرصههای یاد شده، متولد شود که بنا به دلایل جامعهشناسانه، فقط خود را صاحب حق ظهور و بروز در جامعه و فرهنگ و سیاست و … میدانند و تحمل هیچ غیرخودی را ندارند. پادزهر اشرافیگری، «خودبرتربینیزدایی» از آنهاست. برای تحقق این امر، عمار میبایست سازوکاری داشته باشد که به جامعه و به طبع آن، به طبقه خاص، پتانسیلهای طبقات مختلف مردم در عرصههای مختلف را نشان دهد که مدتهاست به خاطر منافع خاصِ طبقه خاص، به حاشیه رانده شدهاند تا حدی که خود مردم هم رفته رفته به خودناباوری رسیده و قبول کردهاند که ورود به برخی عرصهها، خارج از توان آنهاست.
انحصارزدایی، رسالت عمار است
به همان نسبت که مردم در انقلاب اسلامی جایگاه دارند، به همان نسبت، در جشنواره عمار هم جایگاه دارند. نه تنها جایگاه، که مردم، نخ تسبیح جشنواره عمار هستند همچنانکه، نخ تسبیح انقلاب اسلامی هستند. هر تلاشی بر خلاف این اصل، گامی در جهت تحریف تاریخ و تحریف زمان حالِ و آینده انقلاب اسلامی و کشور است. دانشآموز، دانشجو، راننده، استاد، کارمند، بازاری، معلم، کارگر، مغازهدار، دستفروش، کشاورز، تولیدکننده و … همه در جشنواره عمار نقش دارند چون در انقلاب اسلامی و گذشته و حال و آینده کشور نقش دارند. جشنواره عمار در هر سه سطحِ تولیدکننده، اکرانکننده و ببینده اثر، کلیشهها را شکسته و «انحصارزدایی» کرده است. هر ایرانی در هر شهر و روستا و در هر سن و صنفی، میتواند تولیدکننده اثر، اکران کننده و ببینده باشد.
آن کشاورز روستایی هم میتواند دوربین به دست بگیرد و فیلم و مستند و کلیپ تولید کند. صدها شهر و هزاران روستایی که یک سالن هم برای اکران فیلمهای پرهزینه معمولا کم محتوای سینما ندارند، میتوانند با یک پروژکتور و پرده، به تماشای فیلمها بنشینند و نظر خودشان را با یک پیامک، به تولیدکننده برسانند و حتی از فیلمهای موردپسند خود، تقدیر کنند. هم سوژه از انحصار موضوعات خاص، آزاد شده و هم اکران از انحصار سالن سینما درآمده و هم افراد تقدیرکننده و جنس تقدیرها فرق کرده است.
هویت مردمی عمار، پاسخ «چرایی» هدایای مردمی
آنچه تا اینجا گفته شد، پاسخ به این سوال بود که «چرا» مردم به فیلمسازان عماری، هدیه میدهند؟ متولیان جشنواره عمار، مردم هستند و این، طبق توضیحات قبلی، نه یک شعار که خط مشی و هویت جشنواره عمار هست. هدیه دادن مردم به فیلمسازان، در واقع تقدیر متولیان اصلی جشنواره، از آثار هست. اثری ممکن است برگزیده جشنواره نباشد اما از طرف یک هموطن، تقدیر شود و هدیه او مستقیم به دست فیلمساز برسد. چیزی که در هیچ جشنواره محلی و کشوری دیده نشده است. پس دلیل اصلی چرایی هدایای مردمی، همان هویت مردمی عمار است.
انعکاس گفتمان انقلاب و مطالبات مردم در آینه هدایای مردمی
اما اینکه مردم به فیلمسازان عماری «چه چیزی» هدیه میدهند، ابعاد دیگری از جشنواره عمار را به روی ما میگشاید. با بررسی هدایای مردمی به فیلمسازان، به چند نکته میتوان رسید؛
نکته اول: «کاشی حرم حضرت ابالفضل(ع)»، «دستکش بافته شده توسط ننه عصمت»، «موزائیک مرگ بر آمریکا»، «چفیه و انگشتر شهید»، «تابلو درباره مزار شهدا» و این دست از هدایا، هدایای سمبلیک هستند که هر یک، نماد یکی از دانههای تسبیح عمار هستند. در قسمت اول گفتیم مردم نخ تسبیح عمار هستند. در این بخش هم، حرف سر دانههای این تسبیح هست. تک تک این دانهها، جزئی گفتمان انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد. مکتب عاشورا و مبارزه علیه ظلم، نقش مردم خصوصا زنان در پشتیبانی از جبهه، استکبارستیزی، جبهه مقاومت و دفاع از مظلوم، نقد یکسانسازی مزار شهدا و … دانههایی از تسبیحی هستند که «مردمی بودن» و «مردمی ماندن» تک تک آنها، نقش حیاتی برای عمار دارد و جشنواره عمار اصرار دارد مردم در این گفتمان، در جای اصلی خود، دیده شوند. تمام تلاش عمار این است که نشان دهد این ارزشها مردمی هستند و برای پایندگیشان هم مردم باید نقشآفرینی کنند و وارد میدان شوند و همین مردم باید جلوی تحریف و استحاله انقلاب توسط همان طبقه خاص را بگیرند.
نکته دوم: در تمام هدایای مردمی، ارزش معنوی هدیه دهنده بیش از ارزش مادی آن است. گاهی حتی هدیهای، ارزش مادی ندارد. هدیه دهنده، برای یک فیلمسازی که شاید نیاز مادی به هدیه او ندارد، هدیه میدهد. اما چرا این هدایایی که ارزش مادیشان کم است یا ندارند، اینقدر جدی گرفته شدهاند؟! وقتی شخصی، یک هدیه در حد توان خود یا هنرمندی هنردستیاش مانند گلیم، کیف پول چرمی، تابلو نقاشی و… را به فیلمسازی هدیه میدهد، اثرات این بده بستان بیشتر از آنکه مادی باشد، فرامادی هست. اثرات وضعی این حرکت حائز اهمیت است؛ تشویق فیلمساز برای هر چه مردمیکردن آثار خود و یادآوری این نکته برای او که فیلم را برای مردم میسازد و باید مطالبات آنها را در تولیدات خود همواره مدنظر داشته باشد، آشنا شدن هر چه بیشتر فیلمسازان با ظرفیتهای فیلمسازی در اقصی نقاط کشور بخاطر چرخش نگاه فیلمسازان از مرکز به شهرستانها به جهت هدایای مردمی شهرستانی خصوصا هدایای بومی، اتفاقات قشنگ احساسی و عاطفی در پسِ این هدایای مردمی که باعث از بین رفتن مرزهای تصنعی بین فیلمسازان و مردم میشود، بیرون آمدن از کلیشههای مرسوم جشنوارهها در تقدیرها و درهم شکستن حصارهای این کلیشهها مانند الویت داشتن ارزش مادی در هدایا و … از نتایج این حرکت هست که حائز اهمیت بودن تک تک آنها، به خاطر قرارگرفتنشان در ذیل هویت عمار است. یعنی هر فردی، حتی بدون داشتن تمکن مالی، میتواند از فیلم موردپسند خود حمایت کرده و هدیهاش را به دست فیلمساز برساند.
مگر رسالت جشنواره عمار چیزی غیر از این است؟! مردم در عمار، صاحب جایگاه اصلی هستند و حضور دارند؛ چه در تاثیرگذاری بر جریان فیلمسازی در کشور، چه در دیده شدن آثار موردپسند خود و چه در صیانت از آرمانهای انقلاب و کمک برای به ثمر نشستن آنها و تمام این موارد، با «جنبش هدایای مردمی» ارتباط تنگاتنگ دارند.
سمیه فیضی
دانشجوی کارشناسی ارشد ریاضی