ماجرای رزمنده میناب که آرزوی سفر به کربلا را داشت/ همراه شهید چمران که بود؟

روزهای دفاع مقدس را که خوب نگاه کنیم سرشار از قصه‌هایی‌ست باشکوه و غم‌آلود که در انتظار شنیده شدن هستند. قصه‌هایی که گاه خود را از دل کتاب تاریخ و جغرافی بیرون می‌کشند و در میان روزمره‎‌های ما می‌نشینند تا افسانه نبودنشان را به رخ بکشند. قصه علی ذاکری نیز از همین جنس است.

محمود شهبازی، مستندساز هرمزگانی ماجرای او را اینگونه روایت می‌کند: «علی ذاکری سالمندترین رزمنده میناب بود. پیرمردی از نیروهای شهید چمران که در یک روستا زندگی می‌کرد. بچه‌های هیئت رزمندگان هرمزگان فیلم‌های مصاحبه‌اش در جبهه را پیدا کرده بودند و قصد داشتند به دیدار او بروند. به من گفتند ما فقط می‌خواهیم فیلم را نشان بدهیم و دیداری داشته باشیم. فیلم‌ نگیر و فقط همراهمان باش؛ من دوربین  را همراه خودم بردم و بازخوردهایش را ضبط کردم. تقریبا چهار یا پنج دقیقه شد.»

وی افزود: «در فیلم مصاحبه‌اش رجزخوانی خاصی روی قایق داشت که بخشی از آن درمورد کربلا بود. مرحوم ذاکری وقتی در این فیلم اسم کربلا را شنید شروع به گریه کردن کرد. من ری‌اکشن‌هایش را ضبط کردم و وقتی برگشتم  بندر فیلم‌ها را تدوین زدم. دادم به بچهای تلوزیون بندر. گفتند ما پخش نمی‌کنیم.»

محمود شهبازی با اشاره سفر حاج قاسم و دیدن این مستند گفت: «حاج قاسم سال ۸۷ به بندرعباس سفری داشت و در روز دیدارش با رزمنده هرمزگانی این کار پخش شد. حاج قاسم بلافاصله گفت این آقای ذاکری با همراهش را می‌فرستم کربلا و هزینه‌هایش را تقبل می‌کنم. اینجا بود که همه خبرگزاری‌های بندر رفتند دیدار این پیرمرد و تیتر همه روزنامه‌ها شد.»

وی افزود: «چند روز بعد این پیرمرد فوت شد و نتوانست کربلا برود؛ البته تشییع با شکوهی داشت و سپاه هزینه را تقبل کرد. این کار چند دقیقه‌ای برای من خیلی ارزش داشت. اینکه اعتبار این پیرمرد که در جنگ عمرش را گذاشته بود به او برگشت. پیرمردی که فراموش شده بود، کسی که چریک و همراه شهید چمران بود دوباره زنده شد. این از بسیاری از جوایز برایم لذت‌بخش‌تر بود.»