به گزارش «عمار فیلم»، به مناسبت سالروز آزادسازی پاوه با فرمان امام، برای آشنایی بیشتر علاقهمندان به بررسی ابعاد مختلف این حماسه، دو مستند، برای اکران و معرفی در تشکلهای مردمی و دانشجویی پیشنهاد شده است. برای دریافت مستندها میتوانید به سایت «عماریار»؛ بزرگترین مرجع دانلود، تماشا و اکران فیلم و مستند جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مراجعه کنید. همچنین در ادامه مصاحبه داوود مرادیان کارگردان مستند رویای آجری با عمار فیلم را میخوانید:
مستند «پایان ماموریت» به کارگردانی «محمدعلی شعبانی» درمورد «فوزیه شیردل» است. او یک پرستار است که به پاوه میرود و دربیمارستان پاوه مشغول به خدمت رسانی میشود و در غائله پاوه به شهادت میرسد.
مستند «چهل و سه روز» به کارگردانی داوود مرادیان، داستان ۴۳ روز نخست انقلاب اسلامی ایران و ماجرای کردستان است. در خلاصه این مستند آمده است: کوموله و دموکرات شروع به اشغال شهرها کردهاند. شهید قرنی رئیس ستاد ارتش اعتقاد به مقابله دارد، اما بازرگان ترجیحش به مذاکره است. و…
مستند «چهل و سه روز»
داوود مرادیان در رابطه با ماجرای ساخت این مستند گفت: دو سال پیش کاری را در حوزه مسکن، برای خودم و با هزینه خودم شروع کردم. تصویریابیهای «چهلوسه روز» را هم در حین همان کار انجام دادم. پژوهش کار را هم با گروه یکسانی انجام دادیم. بعداً یکبار به من پیشنهاد شد که چرا درباره شهید محمدولی قرنی مستند نمیسازم. من، مطالعاتی کردم، دیدم اتفاقاً با دغدغههای ذهنی خودم درباره مهندس بازرگان هم نزدیک است و وجهی از زندگی او هم است که کسی تابهحال نگفته است و همین مسئله، اساس پژوهش کار شد. متن مذاکرات کردستان را بررسی کردیم، آدمهایی را که در آن واقعه درگیر بودند، پیدا کردیم، بعضی از این آدمها حاضر شدند بیایند جلوی دوربین و داستان را بگویند. خود این آدمها، هر کدامشان، داستان پیچیدهای داشتند.
در واقع دنبال این بودیم که هم ماجرای تجزیه کردستان در روزهای اول انقلاب را روایت کنیم و هم به نقش شهید قرنی بپردازیم. کسی که تاکنون، در مستندهای تولید شده، اصلاً راجع به او صحبت نشده است. اصل قصه، وقایع جداییطلبان و گروهکها است؛ ولی طبق قواعد دراماتیک، وقتی شما شخصیت منفی و مثبت دارید، کار جذابتر میشود. ما در ۴۳روز اول انقلاب، رسیدیم به مهندس بازرگان و سیستم نهضت آزادی و همراهانش، این طرف هم فقط دو نفر بودند؛ شهید قرنی و شهید چمران که مدتی معاون مهندس بازرگان هم بوده است. البته شهید چمران، نقش پررنگش را در قضایای مرداد ۵۸ نشان میدهد، به همین خاطر، نقش کمتری در این مستند دارد.
مرادیان با اشاره به سختی دسترسی به آرشیو اذعان داشت: ما در واقع با یک مصیبتی به این آرشیوها رسیدیم. در آرشیویابی دو موضوع وجود دارد. اول اینکه باید سواد داشته باشی. دوم؛ باید پژوهش و جستوجو کردن را بلد باشی. مثلاً اگر آرشیویاب به صدا و سیما بفرستید، اگر بلدِ کار نباشد، چیزی دستش را نمیگیرد. یعنی باید آدمها را به عکس و چهره بشناسد. ما در این مستند، نزدیک به شش-هفت ماه تصویریابی کردیم. تصاویری که در این مستند میبینید، عمده آنها را کسی ندارد، غالباً نگاتیوهای تبدیلشده است. یعنی نگاتیوها باید شسته و بررسی میشد. بعضاً چهار-پنج حلقه نگاتیو میشستیم تا به یک مطلب برسیم. حالا خریدن آرشیو از دمکرات که یک بحث جدا و کاملاً سرّی است. آدمی که بهدنبال این آرشیوها میرود باید امین آنها باشد و بتواند ارتباط بگیرد. در کنار اینها باید هزینهها را هم پایین بیاوری. البته مشکل آنچنانی در خریدن فیلم خام (راش) در خارج نداشتیم، مشکل اصلی ما در داخل است که حتی نهادهای فیلمساز حزباللهی هم آرشیوشان را در اختیار ما نمیگذاشتند.
دبیر اجرایی اولین جشنواره مردمی فیلم عمار با بیان این نکته که «چهلسه روز» در مواردی، با وضعیت امروز ما هم انطباق دارد، گفت: یک دلیل جدی من برای ساخت این فیلم، این بود که در واقع بیایم امروزمان را در آن ۴۳ روز نشان بدهم. از نظر هنری، صِرف بیان تاریخی، چندان هنر نیست. در واقع، همان وضعیت مذاکره زیر شبح قدرت، در آن مقطع هم بوده است، ما آمدیم این مسئله را در تاریخ دنبال کردیم.اگر بخواهم صریح بگویم، در واقع، شهید قرنی همان سعید جلیلی الان است. آدم تکوتنهایی که میگفت آقا نمیشود. اینها همه میگفتند میشود.
کارگردان مستند رویای آجری با اشاره به واکنش برخی افراد درگیر در ماجرای کردستان و قضایای بین دولت آن مقطع و شهید قرنی در برابر این مستند گفت: برخی از این افراد که در ارتش هستند، به «کمیته امام» معروف بودند. اینها خودشان ماجرای دراماتیکی دارند. بعضی از این افراد، بعد از سال ۶۳-۶۴ به زندان رفتند. اینها آدمهایی نبودند که جلوی دوربین بیایند. یعنی با این مستند، یک دلجویی هم از این افراد شده که تا الان، کسی سراغشان نمیرفته است. یعنی دائماً یک عده آدم ثابت، جنگ را روایت کردند و کسی به سراغ افرادی مثل سرهنگ محمدمهدی کتیبه و سرهنگ محمدعلی شریفالنسب نرفته است. همین مسئله، بازخورد خوبی هم در ارتش داشت، چون خود ارتش، بودجه لازم برای چنین کارهایی را ندارد، نهادهایی که بودجه دارند باید به سراغ چنین سوژههایی بروند، ارتش خیلی حرف دارد. مثل همین ۴۳روز که واقعاً اگر در این مقطع، ارتش نبود، اصلاً جمهوری اسلامی هم نبود.