به گزارش «عمار فیلم»، مهدی فیاضیکیا، کارگردان مستند «مککارتیسم» با بیان اینکه این اثر، بخشی از وقایع دهه ۵۰ آمریکا را به تصویر میکشد، گفت: اگر مخاطبان از گذشته کشورهای غربی به خصوص آمریکا مطلع شوند، حق انتخابهایی جدید پیدا میکنند.
هفته دوم تیرماه در تاریخ انقلاب اسلامی، هفتهای پرحادثه و آکنده از جنایت است که آمریکا و ایادیاش در حق ملت ایران مرتکب شدند. انفجار هفتم تیر سال ۶۰ در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی، بمباران شیمیایی سردشت در تیر سال ۶۶، ترور شهید صدوقی و حمله موشکی به هواپیمای مسافربری کشورمان از جمله جنایاتی است که در این هفته صورت گرفته است.
علی رغم جنایات بسیاری که آمریکا و عناصرش در سالهای بعد از انقلاب اسلامی مرتکب شدند؛ اما همچنان آمریکا با خوی استکباری، ایران را متهم به نقض حقوق بشر میکند؛ در حالی که کارنامه این کشور پر است از نقض حقوق بشر و جنایت در قبال کشورهای مستقل. البته رنگینپوستان آمریکایی از جمله سیاهپوستان، سالها پس از الغای بردگی در این کشور، با برخوردهای غیرانسانی مواجه میشوند که هر از چندگاهی هم برخی از آنها رسانهای و موجب اعتراضات سیاهپوستان میشود.
«ساحره سوزان» مستندی به کارگردانی مهدی فیاضیکیا است که از زاویه جدیدی به بیصداقتی و نقض حقوق بشر توسط آمریکای مدعی پرداخته و بخشی از سابقه نه چندان دور این کشور در نقض آزادی بیان و تفتیش عقاید شهروندان خودش را که با عنوان «مک کارتیسم» معروف است، به نمایش میگذارد.
در ادامه مشروح گفتوگوی مهدی فیاضیکیا، کارگردان مستندی درباره «مککارتیسم» با خبرگزاری فارس را میخوانیم.
چرا ساخت چنین مستندی برای شما اهمیت پیدا کرد؟
«ساحرهسوزان»، در واقع ادامه مستند «من مرگ میشوم»، کار قبلی من است که به ماجرای بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی میپردازد. به دلیل اینکه مطالب زیادی پیرامون موضوع «من مرگ میشوم» مطالعه کرده بودم، به این نتیجه رسیدم که در مستند جدیدی، مطالعات و تحقیقات خودم درباره دوران «مککارتیسم» در آمریکا را به تصویر بکشم. قبل از ساخت این مستند با موضوع «مککارتیسم» آشنایی داشتم و فیلمهایی را که درباره این مسئله ساخته شده بود، دیده بودم.
رئیس جمهور آمریکا مخالفان فراوانی در بین نخبگان دارد
درباره دوران «مککارتیسم» بیشتر توضیح بدهید.
«مککارتیسم»، وقایع و اتفاقات مربوط به دهه ۱۹۵۰ در آمریکاست که اطلاع از آنها برای مردم جالب خواهد بود. در حقیقت، همه باید بدانند که همواره این امکان وجود دارد که وقایع و وضعیت آن دوره در نقاط مختلف دنیا دوباره تکرار شود.
پدیده «مککارتیسم» در دهه ۱۹۵۰ آمریکا درست همان وضعیت و مخالفانی را داشته است که امروز دولت دونالد ترامپ با آن روبهرو است. امروز رئیس جمهور آمریکا مخالفان فراوانی در بین نخبگان این کشور دارد و مسائل و مشکلاتی که امروز ترامپ در آمریکا و دنیا ایجاد کرده همانند مسائلی است که در گذشته نیز توسط سناتور مککارتی ایجاد شده بود.
امروز ترامپ تحت فشار دموکراتها قرار گرفته است و تحقیقاتی درمورد ارتباط او با روسیه انجام میشود؛ اما وی در برخی از سخنان و سخنرانیهای خود از عبارت «شکار ساحره» استفاده میکند که این موضوع، اشاره به دوره «مککارتیسم» دارد. به همین دلیل هم در این مستند، به دولت جدید آمریکا هم پرداختم.
البته سخنرانی دونالد ترامپ در نسخه اولیه کار نبود؛ چرا که موضوع و سوژه اصلی این مستند پیرامون «مککارتیسم» و بیان اینکه این رویدادها و حوادث میتوانند مکرراً در سایر نقاط دنیا تکرار شوند، بود. ولی با صحبتهایی که با برخی دوستان از جمله مهدی نقویان، تهیهکننده این کار داشتم، این بخش را هم اضافه کردم تا موضوع مستند، ارتباط مصداقی هم با دنیای امروز پیدا کند و درک آن برای مخاطبان ملموستر شود.
«مککارتیسم» برچسبی است که طرفین قدرت در آمریکا آن را به یکدیگر میزنند و صرفاً اینگونه نیست که فقط منحصر به ترامپ باشد و من هم به عنوان کارگردان به دنبال برجسته کردن ترامپ نبودم؛ اما باید اشاره کنم که امروز «مککارتیسم» در آمریکا به نماد و سمبل تبدیل شده است و اگر کسی میخواهد بگوید مورد ظلم و ستم قرار گرفته، طرف مقابل خود را به «مککارتیسم» و یا «شکار ساحره» متهم میکند.
استفاده از منابع لاتین برای نگارش فیلمنامه
منابع آرشیوی و تصاویر کار را به چه شکل تهیه کردید؟
عمده منابعی که برای کار تحقیق و پژوهش و نگارش فیلمنامه استفاده کردیم، انگلیسیزبان بودند و در این مسیر از اخبار مرتبط با این موضوع نیز حداکثر استفاده را بردیم. از تصاویری هم که در مستندهای خارجی درباره موضوع «مککارتیسم» ساخته شده بود، استفاده کردیم.
تولید چنین کارهایی برای مخاطب کارکردی هم دارد؟
ساخت این مستندها بیشتر برای این است که مخاطبان ایرانی از رویدادهایی که در گذشته آمریکا اتفاق افتاده باخبر شوند. چنین مستندهایی مخاطبان را آگاه میکند و مردم باید از تاریخ سایر کشورها به خصوص آمریکا اطلاع پیدا کنند و در جریان اتفاقهایی در آن کشورها رخ میدهد، قرار بگیرند و آگاهیهای لازم را در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشورها کسب کنند.
اگر مخاطبان ما با آگاهی از این وقایع و قصهها بدانند، تاریخ بشر در گذشتههای نه چندان دور کشورهای غربی به خصوص آمریکا به چه شکل و صورتی بوده، حق انتخابهایی را پیدا میکنند که در گذشته نداشتهاند. البته متأسفانه با این موضوع، مستندهای ما و به طور کلی، ژانر مستند، عموماً پرمخاطب نیستند؛ اما مخاطبانی که مستند به طور عام و تاریخ به طور خاص برایشان اهمیت دارد، حق انتخابهایی پیدا میکنند که چگونه بتوانند در جهان امروز زندگی کنند.
البته به صراحت باید به این موضوع اشاره کنیم که تولید چنین مستندهایی به دلیل تنوع و میزان مخاطبان و طرفداران، کم است. مخاطبانی که گرفتاری فراوان و مشکلاتی دارند، بیشتر به دنبال تهیه و خریداری کارهای سوپرمارکتی هستند.
اگر این قبیل مستندها طرفداران خوبی داشت، شاهد جریان گرفتن سرمایهگذاریهای مناسبی در این حوزه بودیم و در نتیجه مستندهای بیشتری هم در این زمینهها ساخته میشد؛ اما چنین آثاری را معمولاً مخاطبان خاص و آنهایی که به دیدن مستندهای تاریخی راغب هستند، تماشا میکنند.
«ساحره سوزان» از تلویزیون هم پخش شده است؟
مستند «ساحره سوزان» از شبکههای مستند و سوم سیما برای مخاطبان و علاقهمندان، روی آنتن رفته است؛ اما به دلیل محدودیت دایره مخاطبان این دست کارها بازخوردی تا امروز به دست من نرسیده است. البته اگر مستندها از موضوعات جنجالی برخوردار باشند، داستانشان فرق میکند و مخاطبان خود را پیدا میکند.
یادآور میشود: «مک کارتیسم» اصطلاحی است برای اشاره به فعالیتهای ضدکمونیستی سناتور جوزف مک کارتی (۱۹۰۸ تا ۱۹۵۷) در آغاز دوره جنگ سرد که موجب شد موجی از عوامفریبی، سانسور، فهرستهای سیاه، گزینش شغلی، مخالفت با روشنفکران، افشاگریها و دادگاههای نمایشی و تفتیش عقاید، فضای اجتماعی دهه ۱۹۵۰ آمریکا را دربرگیرد. بسیاری از افراد به ویژه روشنفکران، به اتهام کمونیست بودن شغل خود را از دست دادند و به طرق مختلف آزار و اذیت شدند. نکته جالب توجه، شباهت زیاد این مبارزه ضد کمونیستی با روشهای مرسوم در کشورهای کمونیستی بود. مک کارتیسم همچنین دوران سیاهی را برای هالیوود رقم زد و کارگردانان زیادی را به بهانه کمونیست بودن تحت تعقیب قرار داد.