به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» به نقل از سوره سینما، مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» مستندی است که دیدن آن برای همۀ نسلهای سوم و چهارم انقلاب ضرورتی بایسته است. این مستند دربارۀ مقطعی از تاریخ است که سیر تحولات و اتفاقات در آن با شتاب در حرکت است؛ چنان با شتاب که گاهی حافظۀ جمعی ما را دچار آسیب کرده است. مستند قرارداد ۱۹ ژوئن دربارۀ تجربۀ گرانی است که معلم سختگیر تاریخ آن را به قیمتی گزاف به ملت ایران ارزانی کرده است؛ تجربهای که به رغم نگذشتن زمان زیاد از آن و بیتوجه به هزینههای هنگفتش، بار دیگر و در شرایطی بهغایت مشابه، تکرار شده است؛ تنها به این دلیل که ضعفهای فراوان حافظۀ تاریخی ملت ما مجال عبرت گرفتن را از او گرفته است. دیدن این فیلم نه تنها برای نسلهای سوم و چهارم انقلاب که از نزدیک ناظر اتفاقات دهۀ شصت کشور نبودهاند، بلکه برای نسلهای پیشین و شاهدان عینی اتفاقات تلخ و عجیب آن دوران هم ضروری است. این مستند را باید دید و دانست که تجربههای تلخ و گزاف در این کشور به چه آسانی مهر تکرار میخورند.
«قرارداد ۱۹ ژوئن» دربارۀ یک توافق است. دربارۀ ارادۀ گروهی از دولتمردان ایران در سال ۱۳۶۰ برای مذاکره با دولتی است که بدعهدی و غیر قابل اعتماد بودن ویژگی بارز اوست. این مستند به ماجرای تصمیم ایران به مذاکره با آمریکا به واسطهگری کشور الجزایر بر سر بازپس دادن گروگانهای آمریکایی میپردازد. «قرارداد ۱۹ ژوئن» با روایتی صادقانه و بیطرف و با اتکا به گفتههای شاهدان اصلی ماجرا و به پشتوانۀ اسناد تاریخی دقیق و محکم موجود، غبار فراموشی از اتفاقی تلخ میروبد که بهرغم وضوح آن، غیبت غیر معمولش از تاریخ معاصر کشور شگفتانگیز است. این مستند دربارۀ ماجرایی است که طی آن هیئتی ایرانی با هدایت و راهبری «بهزاد نبوی» از سوی نخستوزیر وقت و تحت حمایت هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس وقت مجلس شورای اسلامی جهت انجام پارهای مذاکرات با طرف آمریکایی خود راهی الجزایر میشوند؛ آنهم در زمانی که با توجه به شرایط داخلی آمریکا، نامناسبترین زمان ممکن برای مذاکره بر سر چنین موضوعی است.
تیم مذاکره کننده با بدرقۀ رسانهها و سیاسیون همسو و در میان خیل تشویقها و ذوقزدگیها وارد الجزایر میشود، اما یکباره با سانسور شدید اخبار و پیش راندن مسیر مذاکرات در سکوتی رسانهای، جلسات خود را با طرف آمریکایی پشت درهای بسته و بدون اطلاعرسانی ادامه میدهد. آن سوی میز گروهی از خبرهترین حقوقدانان دولتی بدعهد و مکّار قرار دارد و این سوی میز افرادی ذوقزده و خوشحال از عهدهداری چنین مسئولیت مهمی. مذاکرات پس از جلساتی چند به پایان میرسد و تیم مذاکرهکننده با خبرهایی خوش و روایتی قهرمانانه از حماسهآفرینیهای خویش به کشور بازمیگردد. روزنامهها و مطبوعات استقبال گستردهای از این توافقات میکنند و با تیترها و گزارشهای رنگارنگ به تمجید نتایج به دستآمده در آت مینشینند. مسئولان امر به رهبر انقلاب، امام خمینی (ره) پیام تبریک میفرستند و به یکدیگر این پیروزی بزرگ را تبریک میگویند. مجلس نیز در هماهنگی کامل با تیم مذاکرهکننده، در زمانی کوتاه و به سرعت سند توافق را مورد بررسی و سپس تصویب قرار میدهد.
اما زمان زیادی نمیگذرد که برخی از چهرههای حقوقی و رسانهای کشور متن توافق را مورد سؤال قرار میدهند. برخیها با اعضای تیم و به ویژه بهزاد نبوی، با توجه به تفسیرپذیر بودن متن عجیب توافقنامه، به مباحثه مینشینند و عدهای نیز در نتایج شوم به دست آمده از این مذاکرات تردید میکنند. آنها معتقدند چنین توافقی با کشور بدعهد و غیر قابل اعتمادی چون آمریکا یک شکست سیاسی کامل است. در این میان مردم نیز در بهت و حیرت به سر میبرند. اما دولت و مجلس، تمامقد مدافع توافق انجامگرفتهاند و آن را لازمالاجرا میدانند.
بر همین اساس، با شتاب و جهت اجرایی شدن توافقات، طی اقداماتی یکطرفه مبادرت به آزادسازی گروگانها میکنند و سپس منتظر اقدامات متقابل طرف آمریکایی میشوند. اما بر خلاف تصور سادهانگارانۀ آنها آمریکا به اتکای متن تفسیرپذیر قرارداد و بر اساس نیرنگهای کثیف سیاسی خود نه تنها هیچ اقدام مثبتی انجام نمیدهد، بلکه با بلوکه کردن اموال ایران و تصویب تحریمهای جدید، فشارهای خود بر دولت ایران را تشدید میکند. اکنون تیم مذاکرهکننده در برابر سؤالات فراوان مردم و رسانهها قرار گرفتهاند. جواب آنها پاسخی ناجوانمردانه است. آنها با ارجاع همۀ عملکرد خود به امام، تظاهر به رضایت ایشان از نتایج به دست آمده میکنند و بهانۀ خود را برای انجام چنین توافقاتی اطلاع کامل ایشان از مسیر مذاکرات و انجام گرفتن همۀ اقدامات تحت نظارت ایشان اعلام میکنند.
قراداد ۱۹ ژوئن الجزایر به شکل غمانگیزی شبیه به برجام است. حتی جریانهای سیاسی و چند تن از بازیگران اصلی دو ماجرا نیز یکساناند و این مستند بدون درغلطیدن به ورطۀ مبالغه و غرضورزی و تنها با اتکا به شواهد و اسناد تصویری و مکتوب موجود به خوبی توانسته است مخاطب را با این واقعیت عریان روبرو سازد. مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» ریتم خوبی دارد. از چالش ارتباط با آمریکا آغاز میشود و پس از طرح دیدگاههای سیاسی مختلف و واسپاری نتیجهگیری نهایی به خود مخاطب، وارد پروندۀ توافقات الجزایر میشود. بدون شتابزدگی و متکی به شواهد تاریخی، مسئله را تبیین میکند و سپس با طرح کلیدواژههای اصلی دو ماجرا، بدون نام بردن از برجام شباهت حیرتانگیز آنها را به رخ مخاطب میکشد. آنچه در این مستند بیش از همه به چشم میآید، با توجه به مصاحبهمحور بودن ساختار مستند، غیبت چهرههای اصلی ماجرا همچون بهزاد نبوی، علیاکبر ولایتی، گودرز افتخار جهرمی، علیاکبر ناطق نوری و چند تن دیگر است. پاسخ این پرسش نیز در پردۀ آخر مستند و پیش از تیتراژ پایانی است؛ جایی که دلیل غیبت این افراد تماسهای مکرر عوامل فیلم با ایشان و رد این دعوت از سوی آنها عنوان میشود.
مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» محصول تلاشهای ستودنی و قابل تقدیر یک گروه جوان، باانگیزه و دغدغهمند است که با شناخت صحیح از مسئله و تسلط مناسب بر ابزاری که در اختیار گرفتهاند، توانستهاند روایتگر امین گوشههایی مهم از تاریخ انقلاب اسلامی ایران باشند.