به گزارش «عمار فیلم» به نقل از روزنامه جوان، مخاطب کودک و نوجوان خیلی بیرحم است. حتی اگر بدانند عوامل در سینما هستند هیچ ملاحظهای ندارند و شما محکومید که آنها را سرگرم کنید. اگر دوست داشته باشند تا آخر میمانند ولی اگر دوست نداشته باشند ملاحظه کسی را نمیکنند. از این زاویه به نظرم فیلمنامه فیلشاه موفق بوده است.
انیمیشن فیلشاه اکران نسبتاً خوبی را از سر گذرانده و رکوردهای فروش انیمیشن در ایران را نیز شکسته است. گفتوگوی «جوان» با هادی محمدیان، کارگردان، حامد جعفری تهیهکننده و هادی اسماعیلی مسئول تبلیغات و بازاریابی این اثر پیش روی شماست.
اگر موافق باشید از فیلمنامه آغاز کنیم، چون به نظرم اهمیت زیادی دارد. چقدر برای پرداخت فیلمنامه فیلشاه تمرکز کردید؟
محمدیان: فیلمنامه فیلشاه کارگاهی نوشته شد. سه نفر فیلمنامهنویس و در مجموع با تیم مشاوره ۱۳ نفر در کارگاه ما حضور داشتند. پس از «شاهزاده روم» تصمیم گرفتیم مخاطبمان را از نوجوان و جوان به سمت کودک و نوجوان ببریم. یعنی سن را پایینتر بیاوریم، در شاهزاده روم بچههایی که سن پایین داشتند از جایی دیگر همراهی نمیکردند و نمیتوانستند ادامه بدهند و سینما بههم میریخت. مخاطب کودک و نوجوان خیلی بیرحم است. حتی اگر بدانند عوامل در سینما هستند هیچ ملاحظهای ندارند و شما محکومید که آنها را سرگرم کنید. اگر دوست داشته باشند تا آخر میمانند ولی اگر دوست نداشته باشند ملاحظه کسی را نمیکنند. از این زاویه به نظرم فیلمنامه فیلشاه موفق بوده است چون ما در سینما فیلم را با بچههای سنین پایین تماشا کردیم. ۸۰ دقیقه روی صندلی مینشینند و بلند نمیشوند.
فیلشاه را مناسب چه سنی میدانید؟
پنج سال به بالا چون اساساً سالن سینما مناسب سن زیر پنج سال نیست. البته ذهن بچههای ما از انیمیشنهای خارجی اشباع شده و سختپسند شدهاند.
در سینمای ایران متأسفانه خیلی برای فیلمنامه هزینه نمیکنند. بر خلاف هالیوود که پردرآمدترین صنف فیلمنامهنویسها هستند در ایران فیلمنامهنویسان سهم قابل توجهی از گردش مالی ندارند. شما چه درصدی از هزینه را صرف فیلمنامه کردید؟
جعفری: ما شش ماه ایدهپردازی و طرح اولیه یا سیناپس داشتیم و سه ماه صرف نگارش فیلمنامه شد.
یعنی سراغ آدمهایی رفتید که فکر میکردید واقعاً حرفهای هستند؟
محمدیان: ما خودمان تجربه نویسندگی «شاهزاده روم» را داشتیم اما در فیلشاه برای مثال از آقای رمضان که در حوزه طنز مکتوب مطرح هستند کمک گرفتیم یا در گروه مشاوران از بهروز افخمی و هادی مقدمدوست استفاده کردیم تا ساختمان قصهمان محکمتر شود. آقای رجبیدوانی را هم به عنوان مشاور در کنارمان داشتیم.
اینکه چند نفر فیلمنامه را بنویسند به انسجام کلی کار لطمه نمیزند؟ اگر یک نفر بنویسد بهتر نیست؟
محمدیان: به نظرم این امکان وجود ندارد. ما کارگاه ایدهیابی داریم، جلسات مختلفی داریم، حدود ۱۰ صفحه از روی آن نوشته میشود و تبدیل میشود به یک سیناپس کامل.
این شیوهای است که خودتان به آن رسیدهاید یا از جایی الگوبرداری میکنید؟
چون بخش خصوصی هستیم و هزینه برایمان مهم است باید مثل کمپانی مرحله به مرحله برای آدمها پرزنت کنیم و ریسک را پایین بیاوریم. در دنیا هم همین است. فیلمنامه را یک نفر انجام نمیدهد.
جعفری: اساساً تولید انیمیشن کمپانیمحور و جمعمحور است. به همین جهت هنر پویا سعی میکند کمپانی باشد و بر همین اساس مجبوریم حرفهای کار کنیم.
فیلم از ابتدا با فضاسازی کمیک و شاد آغاز میشود و در بخشهای انتهایی برخی مفاهیم و معانی تاریخی بار آن میشود. گویی مقداری تغییر سبک مشاهده میکنیم.
محمدیان: شما اگر از بچهها سؤال کنید که کجا قصه از حالت فانتزی تغییر کرد و جنبه تاریخی گرفت پاسخی نخواهید شنید. اساساً بچهها متوجه این نمیشوند. ما حتی اسم ابرهه را هم نمیآوریم. البته ما به عنوان مخاطب بزرگسال که پیشزمینه ذهنی داریم این حس را میکنیم وگرنه بچهها اینگونه نگاه نمیکنند. ما به بعد سرگرمی سینما اعتقاد خاصی داریم. اگر نتوانیم سرگرم کنیم موفق نیستیم. به نظرم در تماشای انیمیشن باید قدمان را اندازه بچهها کنیم و مانند یک بزرگسال صرفاً تماشاگر کار نباشیم. بچهها دوست دارند قصه بشنوند.
داستان یک جاهایی زندگی فیل است، یک جاهایی زندگی مریم است، یک جاهایی ابرهه است، در واقع ما با قصه یکی از فیلهای سپاه ابرهه مواجه نیستیم.
اینها پیرنگهای مختلفی است که به قصه کمک میکنند.
به نظر میرسد برخی صحنهها و کاراکترها برگرفته از انیمیشنهای خارجی است، تولد فیل آدم را یاد تولد شیرشاه میاندازد. موش هم موش سرآشپز را به ذهن متبادر میکند یا گورخر فیلشاه خیلی شبیه گورخر انیمیشن ماداگاسکار است یا جایی دیالوگ شازده کوچولو را میشنویم.
درباره شازده کوچولو عامدانه بوده است اما درباره نکات دیگر، به نظرم اینگونه نیست. شباهتها اینگونه که شما میگویید نیست. اگر بگویید گورخر ایرانی چرا استفاده نکردید (خنده) شاید قابل قبول باشد. صحنهای که میگویید شبیه شیرشاه است به نظرم به لحاظ دیزاین شباهتی وجود ندارد. واقعیت این است که یک حس عدم اعتماد به نفس و خودباوری وجود دارد که فکر میکنیم همه چیز از آنطرف میآید ضمن اینکه فرض کنیم اینگونه باشد. نتیجه کار این است که بچهها مبتنی بر چارچوبهایی که برای ما دارای اهمیت بودهاند با محتوای کار ارتباط برقرار کردهاند. به نظرم خیلی بزرگسالانه به فیلم نگاه میکنید.
قهرمان معلوم نیست مریم است یا فیلشاه.
مریم به قهرمان قصه کمک میکند، در کهن الگوی سفر قهرمان که برای داستانهای بچهها وجود دارد کاراکتری به نام مرشد داریم که به قهرمان کمک میکند، دستیار قهرمان داریم ولی در نهایت ما قصه فیلشاه را میبینیم.
برخی مفاهیم به نظر میرسد به خطابه و دیالوگ واگذار شده است. برای مثال بهانهای که ابرهه برای حمله به مکه دارد خیلی گنگ است و تصویری نیست.
وقتی شعار ما این است که فرزندانتان را آسوده خاطر به سینما بیاورید دقیقاً برای همین است که ما از خیلی ارجاعات جنسی یا بیادبانه نمیتوانیم استفاده کنیم و درست هم هست اما این ارجاعات در انیمیشن جهان خیلی جواب میدهد یا برای مثال نمیخواستیم از لهجههای مختلف استفاده کنیم. اینها خیلی بچهها را میخنداند. ارجاعات سیاسی هم برای بزرگسالان نقش زیادی دارند ولی ما دوست داشتیم اثر سالمی بسازیم تا خانوادهها با خیال راحت به سینماها بیایند. شما چارلی چاپلین را هم که نگاه کنید (البته سانسور نشده و نه آن چیزی که تلویزیون ایران نمایش میدهد) مشاهده میکنید که شوخیهای تقریباً غیرمودبانه در آن کم نیست.
صحنه زنده به گور کردن دختر شاید زیاد برای کودکان مناسب نباشد.
به نظرم برای پنج سال به بالا آزاردهنده نیست. ما موردی ندیدیم که گفته باشند بچهای اذیت شده باشد اما برای زیر پنج سال شاید مناسب نباشد.
آقای اسماعیلی شما به عنوان مدیر تبلیغات، بازاریابی و فروش انیمیشن فیلشاه چقدر فکر میکنید موفق بودهاید و اساساً با چه چالشهایی روبهرو بودید؟
اسماعیلی: مجموعه مارکتینگ در «هنرپویا» بر خلاف آثار دیگر سینمایی رویکرد کمپانیمحور دارد. تعریف مارکتینگ از نگاه به بازار شروع میشود. ما پلان جامعی را برای فیلشاه در نظر گرفتیم، یکی از موارد هشتگانه مارکتینگ فروش مستقیم است که مرحله کار با آموزش و پرورش در این قالب میگنجد. در هر مرکز استان یک یا چند نفر را به عنوان نماینده فروش تعیین کردیم. سازماندهی از سوی برخی ادارات آموزش پرورش هم انجام شد. البته بعضی هم اصلاً همکاری نکردند. خیلی از مدارس نمیدانستند اصلاً موضوع چیست. باید توضیح داده میشد که محتوا برای بچهها سالم است.
محصولات و اقلامی هم طراحی کردید؟
کاراکترهایی که طراحی شده قاعدتاً باید به برخی محصولات تبدیل شوند تا در ذهن بچهها ماندگار شوند. بازار اقلام و محصولات برخی مواقع از بازار خود فیلمها در غرب حجم وسیعتری دارند. برای مثال بیش از ۲۰۰ محصول برای یک انیمیشن عرضه میشود و بچهها هم به طور مرتب ارتباط برقرار میکنند یا پارکها یا لندهایی که وجود دارند و بچهها از آنها استقبال زیادی میکنند. این اتفاق ناگزیر باید در ایران هم بیفتد. بچهها باید با این کاراکترها زندگی کنند. در شاهزاده روم چون دیر شروع کردیم به تعدادی از محصولات محدود رسیدیم. از جمله لوازمالتحریر، کیف، مارکها، هدایای تبلیغاتی و غیره، برای فیلشاه هم البته محدودیتهای مالی داریم، بر اساس یک مدل با مجموعهای که در برخی حوزهها متخصص تولید لوازم جانبی هستند توافق کردیم، برای توسعه بهتر کار حق رایت تعدادی از اقلام را توافق کردیم به طور رایگان در اختیار آنها قرار دهیم از جمله دفتر، کیف و لوازم جشن تولد که عمومیت بیشتری دارد. در بحث عروسک و خوراکی و طراحی اتاق خواب عنوان کردیم که حق رایت باید پرداخت شود. یک اپلیکیشن بازی اندرویدی هم طراحی شده که رونمایی آن همین روزها انجام گرفت. اوایل تابستان هم قرار است میزانی از این اقلام را رونمایی کنیم.
در حوزه پخش یا اکران بینالمللی در چه وضعیتی هستید؟
جعفری: ما توانستیم فیلشاه را در انگلستان، آلمان، استرالیا، کانادا، فرانسه، عراق، کویت، اردن و لبنان نمایش بدهیم. یک اکران عربی داشتیم که با دوبله عربی انجام شد. دوبله انگلیسی و فرانسوی هم شده که رونمایی آن انجام میشود. البته نمایشهای ما محدود بودهاند. درخواستهایی هم از ترکیه داریم. در بازار روسیه قرار است حضور داشته باشیم. مذاکراتی را نیز با یک شرکت کرهای انجام دادیم.
چقدر توانستید آموزش و پرورش را پای کار بیاورید؟
ما توافقاتی را با سازمان دانشجویی کردیم که عملاً اجرایی نشد. آموزش و پرورش پای کار هیچ انیمیشنی نمیآید. ما دنبال این هستیم که بتوانیم یک بخش تخصصی در حوزه کودک تأسیس کنیم و به زودی میتواند اتفاقات خوبی در این زمینه بیفتد که اخبار آن را اعلام خواهیم کرد.
تعاملتان با مدیران سینمایی چطور است؟ بیمهری زیادی به فیلشاه در جشنواره فجر شد و فیلم اصلاً داوری نشد. این چقدر به ضعف ارتباط خود شما با سازمان سینمایی بازمیگردد؟ البته شخص دبیر و آقای داروغهزاده مسئول این اتفاق بودند و به نظرم تلویحاً عذرخواهی هم کردند.
جعفری: حضور فیلشاه در جشنواره فجر بر اساس وعدهای بود که عنوان میشد به انیمیشن نگاه ویژهای صورت بگیرد. از طرف جشنواره با ما تماس گرفتند و ما با آقای داروغهزاده جلسه داشتیم و به طور رسمی تقاضا شد در جشنواره حضور پیدا کنیم. عین عبارتی که ایشان به ما گفتند این بود که: «ما برنامه ویژهای برای فیلشاه در جشنواره داریم.» ما هم حمل بر صحت کردیم ولی اتفاقی که در نهایت افتاد این بود که تصمیمگیریهای خارج از قاعده مرسوم سینمایی اتفاق افتاده بود و آقای داروغهزاده مجاب شده بودند که نیاز به توجه ویژه به فیلشاه نیست! فارغ از اینکه خود هیئت انتخاب فیلشاه را برای بخش مسابقه انتخاب کرده بودند ولی فیلشاه مورد داوری قرار نگرفت و یک تخلف قانونی اتفاق افتاد و در عین حال پیگیری آن از حوصله کار ما خارج بود چون دنبال حواشی نبودیم و اکران فیلم برایمان اولویت بود. مجموعه برگزارکننده جشنواره یک مجموعه دولتی است و آییننامه جشنواره میگوید فیلمی که در جشنواره حاضر است باید داوری شود. این بیکفایتی دبیر جشنواره تلقی میشود که نتوانسته از داوران خودش این خروجی را بگیرد و آنها را موظف کند که فیلشاه را داوری کنند. اگر تضمینهای لازم را در جشنوارههای بعدی نداشته باشیم به طور قطع شرکت نخواهیم کرد.
از اکرانی که به فیلشاه دادند رضایت دارید؟
جعفری: به ما اکران ندادند. اکران حق فیلشاه بود چون از مهر ماه پروانه نمایش داشت و در صف اکران بود و به نسبت همه فیلمهایی که اکران شدند مقدم بر اکران بود. مخاطب فیلشاه کودک و خانواده است. نگرانیهایی وجود داشت که در ایام عید برای فیلشاه اتفاق مثبتی رقم نخورد ولی خدا را شکر خانوادهها قانع شدند و در آن ایام به سینما رفتند و دوباره رکورد پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران پس از «شاهزاده روم» جا به جا شد و به فیلشاه اختصاص پیدا کرد. البته اوایل فروش در هفته آخر اسفند که ما زیاد آمادگی نداشتیم مقداری خوب نبود چون به ما گفته بودند از ابتدای فروردین اکران آغاز میشود و اکران از ابتدای فروردین رشد قابل ملاحظهای داشت و الان رده دوم فروش را در میان فیلمهای دیگر دارد. شاید برخی فکر کنند اکران دانشآموزی کمک میکند اما وقتی اکران تمام شود عدد و رقمها اعلام میشود که به نسبت شاهزاده روم حجم کمتری از دانشآموزان برای فیلشاه آمدند چون اساساً امکان هماهنگی مناسبی فراهم نبود. یعنی دوپینگی از این نظر هم اتفاق نیفتاده است.
به سوددهی رسید؟
بله بخش خصوصی اساساً کار غیرسودده انجام نمیدهد.
چقدر برای تولید فیلشاه هزینه شده است؟
تقریباً ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان هزینه داشتیم.
درباره تبلیغات تلویزیونی و محیطی شهری چقدر با شما همکاری صورت گرفت؟
اسماعیلی: تنها جایی که به ما کمک شد شبکه پویا بود. فیلمهایی بودند که از فیلشاه تیزر بیشتری داشتند. در تبلیغات محیطی نیز چند استند در چند نقطه از شهر اختصاص دادند وگرنه در مقایسه با فیلمهای دیگر اصلاً تبلیغات محیطی خوبی نداشتیم با وجود اینکه فیلم برای خانواده است و باید حمایت میشد. زیباسازی هم به ما گفت بروید آخر فروردین بیایید، جای خالی نداریم، اینهایی هم که اختصاص دادند باکس فرهنگی شهرداری بود.