به گزارش «عمار فیلم»، امیرحسین نوروزی، از جمله فیلمسازان پُرکار در جشنواره عمار است که مستندهای زیادی همچون «پل»، «نجات»، «جای خالی عکس» و «هزار و یکمین سنگر را در ادوار این جشنواره داشته و البته در چند دوره نیز، موفق به دریافت فانوس «عمار» شده است. او امسال، با مستند «خاطرات موتورسیکلت» در دهمین جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارد. این اثر، ماجرای موتورسوارانی است که در روزهای ابتدایی جنگ، شیفته شهید چمران میشوند و همراه او راهی جبههها میشوند. گفتوگوی ما با امیرحسین نوروزی را درباره این مستند در ادامه میخوانید.
ماجرای ساخت مستند؟
سه سال پیش در خانه مستند آقای سامان مختاری که تصویربردار و طراح هستند به همراه همسرشان خانم کمالی، موضوعی داشتند که مربوط به موتورسوارانی بود موقع جنگ تحمیلی، تحتِ تأثیر شهید مصطفی چمران، وارد یک فضای متفاوتی میشوند و برای دفاع از وطنشان، راهی جبهه میشوند. خانه مستند به من پیشنهاد کرد که این پروژه را بهعنوان تهیه کننده و کارگردان کار کنم. آقای مختاری هم ایده را در اختیارم گذاشتند و بعد از تکمیل تحقیقات، به دنبال آدمهایی که نیاز داشتیم، رفتیم.
درباره مراحل ساخت هم کمی توضیح میدهید؟
این پروژه دو سال به طول انجامید. اسناد و تصاویر مرتبط با موضوع فیلم را که کم بود، به سختی پیدا کردیم. در واقع، به کمک عکاسان آن دوره، آقای بهرام محمدیفر، سعید یعقوبزاده، آقای گنجی و جاویدالاثر آقای اخوان و خانم نواب صفوی، آقای میرهاشمی و چند نفر دیگر توانستیم این مسئله را تا حدی حل کنیم.
مشکلات دیگری هم داشتیم. از جمله اینکه، بعضی از این موتورسواران، آدرسی نداشتند و برخی از آنهایی را هم که پیدا کرده بودیم، حاضر به مصاحبه نبودند. تعدادی هم شهید شده بودند. به دنبال آدرس یکی-دو تا از خانواده این شهدا هم رفتم اما نتوانستم آنها را پیدا کنم، آدرسها مربوط به اوایل جنگ بود. از طرفی، میخواستیم اتفاق ویژهای را هم برای یکی از سوژههای فیلم ایجاد کنیم که این مسئله هم مدتی نیاز داشت تا بتوانیم موقعیتی را فراهم کنیم که این آدمها را در کنار هم قرار دهیم. در پروسه تحقیق، به چنین ایدهای رسیدم که این کار میتواند روایت شیرینتری به مستند بدهد.
خیلی بهتر میشد اگر این کار بهصورت مستند بازسازی ساخته میشد.
بله؛ لازم بود به شکل بازسازی باشد ولی واقعاً بودجهاش را نداشتیم. چون بازسازی باید با فرمت سینمایی باشد و این کار را با امکانات سادهای که ما داشتیم. البته راجع به این موضوع، مصاحبههای وسیعی دارم و تحقیقات گستردهای کردم، آدمهای زیادی هم بودند که در این فیلم، نتوانستیم بیاوریم از جمله فعالان ستاد جنگهای نامنظم، ارتش و چند جای دیگر که هر کدام، شخصیتهای جدی برای کار هستند. راستش را هم بخواهید اگر بتوانم انجام دهم، به فکر یک سریال هفت قسمتی برای هفته دفاع مقدس هستم که نیاز به جذب سرمایه جدی دارد تا بازسازیها به شکل درست، تولید شود. از طرفی، در حال نگارشی یک طرح مستقل هم برای کار سینمایی درباره این موضوع هستم.
بازخوردها؟
بازخوردها خیلی شیرین بود. افرادی که فیلم را دیدند، لذت بردند و راضی بودند. خود این موتورسواران هم موقع اکران آمدند و دید مثبتی نسبت به کار داشتند. احتمالاً یکسری اکرانهای خصوصی هم در اماکن فرهنگی خواهیم داشت. همچنین برای بعضی از خانوادههای شهدا بهخصوص، خانواده شهدای مدافع حرم هم نسخهای از کار را میرسانیم تا ببینند.
جشنواره عمار؟
سالهای اول جشنواره عمار را خیلی دوست نداشتم چون ستادی کار میکردند تجربه کاری و نوع برخوردشان با قشر فیلمساز برخورد خیلی حرفهای و جدیای نبود. یعنی فضایی داشت که من خیلی جذبش نشدم، ولی سالبهسال، فضای ستادی جشنواره، رشد کرده و این جای امیدواری دارد.. همچین علیرغم اینکه «عمار» نمیخواهد حیطه فیلمسازی آماتور و تجربی را ببندد ولی این باعث نشده که فیلمهای خوب و حرفهای در جشنواره نباشد و فیلمهایی هم که دیده میشوند، فیلمهای خوبی هستند. البته فکر میکنم تعدد موضوعات برای جایزه دادن، چندان لازم نباشد، خودم با این دستهبندی موضوعی، چندان، ارتباط نمیگیرم. از طرف دیگر، خوشحالم که «عمار» به سمت تولید هم حرکت میکند و تولیداتش، تولیدات خوبی است. هم تولیدات داستانی دارد مثل فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» و هم مستند مانند «بانو». خواهشم از دستاندرکاران «عمار» این است که تولیداتش، صفر تا صد خودش کند. خیلی از سازمانها و نهادهای انقلابی، وقتی فیلمهایشان را برون سپاری میکنند، دیگر آن فرآیند نسلسازی و پرورش نیرو را فراموش میکنند.