به گزارش «عمار فیلم» به نقل از وطن امروز، آنچه این روزها دوربینهای تلویزیونی از خیابانهای کاراکاس در ونزوئلا به تصویر میکشند و اتفاقاتی که دنیا نظارهگر آن است، روندی مشابه کودتاهای رخ داده علیه دولتهای ضدامپریالیستی در جهان بویژه آمریکای لاتین است؛ یک سو دولتی هست با مشکلات فراوان و مردمی ناراضی و سوی دیگر آمریکا و لیدر جریان اعتراضی که وضع مطلوب را سرنگونی حکومت میدانند و از روزهای خوب بعد از آن میگویند! اما چه اتفاقی موجب شده است تاریخ مکررا تکرار شود و در جای جای جهان همچنان شاهد کودتاهای آمریکایی باشیم. در میان دهها پاسخی که میتوان به این سوال داد، یکی از مهمترین آنها عبرت نگرفتن مردم و نخبگان هر جامعه از کودتاهای آمریکایی است و پیامد آن یعنی استقرار دیکتاتوری. تاریخ تکرار میشود و شاید عبرت نگرفتن از این تکرار، خود تبدیل به عبرتی برای آیندگان شود. سینمای «مستند» و «داستانی» یکی از بهترین ابزارها برای عبرتآموزی از وقایع و رویدادهاست. مستند آینهای از حقیقت است که میتواند بدون ایهام و استعاره به کمک حقیقت بیاید و با بازنمایی صحیح وقایع، حقیقت آن را در تاریخ ماندگار کند. در عین حال سینما به کمک عاطفه، تخیل و واقعیت، مخاطب عام را به خودآگاهی تاریخی میرساند. سرگذشت دخالت آمریکا در کشورهای آمریکای لاتین و استثمار و بهرهکشی از آنها هنگام تسلیم، و کارشکنی و دخالت هنگام مقاومت، به گذشتههای دور باز میگردد که در این میان فیلمهای مستند و داستانی متعددی پیرامون آن تولید شده است. اوضاع این روزهای ونزوئلا بهانهای شد تا نگاهی داشته باشیم به این محصولات سینمایی که به کمک آنها میتوان فهمی نسبتا صحیح از تاریخ و نحوه دخالتهای آمریکا در کشورهای آمریکای لاتین داشت.
سیمای کودتا در قاب مستند
از جمله برجستهترین فیلمهای مستند درباره تلاشهای آمریکا برای سرنگونی دولتهای مردمی آمریکای لاتین، مستند «جنگ دموکراسی» است که سال ۲۰۰۷ تولید شد. این اثر که به کارگردانی «جان پیلگر» روزنامهنگار استرالیایی- انگلیسی است، قصهاش را با کمک گفتوگوهای متعدد پیش میبرد و به عنوان یکی از مهمترین آثار این حوزه در سینمای مستند مطرح است. کارگردان در این مستند روایتی از سرنگونی دموکراسیهای مردمی در آمریکای لاتین ارائه میدهد و اینکه ایالات متحده با اهدافی نظیر چنگاندازی به ذخایر نفتی و معدنی این کشورها، سیاستهای آشوبطلبانه متعددی را برنامهریزی کرده است. پیلگر در چارچوب ذهنی خود، تئوری مشهوری تحت عنوان «ما و آنها» را مطرح کرده است که به واسطه آن معتقد است قدیمیترین و بلندترین دیوار جهان، دیواری است که نظریه آن در محافل سیاسی غرب بویژه آمریکا ساخته شده و ما را از آنها جدا میکند. پیلگر در نظریه خود با تأیید این مطلب که «امروز – به نسبت آن دورانی که حق اکتشاف و تصرف در دست آمریکا بود- چیزی تغییر نکرده است» بیان میکند: «بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی و ناتو از حق اکتشاف و تصرف برخوردارند و از این حق به نفع واشنگتن بهرهبرداری میکنند و هدف آنان بنا به گفته بیل کلینتون [رئیسجمهور پیشین آمریکا] این است که کشورها را وارد بازار آزاد جهانی کنند. بازاری که قواعد آن در آمریکا نگاشته میشود». در عین حال وقتی پیلگر از رئیس سیا (سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) در بخش آمریکای لاتین درباره هزینه انسانی که به خاطر کودتای شیلی و سرکار آمدن ژنرال «آگوستو پینوشه» دیکتاتور نظامی به مردم این کشور تحمیل شده سؤال میکند، او در پاسخ با انکار این مساله و استهزای پیلگر میگوید: با من درباره کمیته حقیقتیاب صحبت نکنید!
همچنین مستند «قدرت و ناتوانی» روایت چگونگی پیروز شدن «فرناندو لوگو» معروف به «اسقف فقرا» در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۸ میلادی پاراگوئه است که پس از ۶۱ سال، به دیکتاتوری حزب حاکم در این کشور پایان میدهد اما در نهایت، سال ۲۰۱۲ میلادی در یک کودتای شبهنظامی، از ریاستجمهوری این کشور برکنار میشود. اولیور استون از جمله کارگردانهای سینمای داستانی است که مستندهای درخوری را نیز خلق کرده است. او در جریان کودتای اوکراین سخنرانی پرشوری کرد و به دخالتهای سازمان سیا در کودتا علیه چاوز در سال ۲۰۰۲، کودتای ایران در سال ۱۹۵۳ و کودتای شیلی در ۱۹۷۳ اشاره کرد. او در مستند «جنوب مرز» روایتی از کودتای نافرجام ونزوئلا به بهانه پرداختن به زندگینامه «هوگو چاوز» رئیس جمهور فقید این کشور ارائه میدهد.
«نبرد شیلی» به کارگردانی «پاتریشیو گازمن» مستند دیگری است که به روایت کودتای آمریکایی در ۱۱سپتامر ۱۹۷۳ علیه دولت «سالوادور آلنده» رئیسجمهور منتخب شیلی میپردازد. گازمن و ۵ تن از همکارانش اوضاع سیاسی شیلی را طی ۹ ماه تا فردای روز کودتا فیلمبرداری کرده بودند. بمباران کاخ ریاستجمهوری و کشته شدن آلنده پایانی بر مستند تاثیرگذار و موثر گازمن محسوب میشد که حاکی از شورش علیه حماسه تاریخی انقلاب شیلی است.
قصه سرنگونی دولتهای آمریکای لاتین
در کنار سینمای مستند، سینمای داستانی نیز بازنمایی از کودتاهای آمریکای لاتین داشته است. این ژانر که به مخاطب عام نزدیکتر است و میتواند با ترکیبی از تخیل، عاطفه و حقیقت، بسیاری از مردم را با حقیقت موجود آشنا کند، آثار مهمی در این باره تولید کرده که نمیتوان به تک تک آنها اشاره کرد. «ماچوکا» (Machuca) به کارگردانی «آندرس وود» یکی از این فیلمهاست. این فیلم یکی از برترین آثار سینمای آمریکای لاتین درباره کودتاهای آمریکایی است. ماجرای این فیلم به روزهای ملتهب کشور شیلی قبل از کودتای ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ بازمیگردد؛ کودتایی که ارتش شیلی با حمایت و دخالت مستقیم سازمان سیا علیه «سالوادور آلنده» رئیسجمهور قانونی این کشور انجام داد و منجر به کشته شدن آلنده و روی کار آمدن پینوشه شد. در آن دوران آلنده برای بازسازی نظام اقتصادی کشور شیلی دست به یکسری اصلاحات زد. این کار اعتراض بخش اعیان جامعه شیلی و حمایت بخش متوسط رو به پایین این کشور را به همراه داشت. روزهای وقوع این کودتا از نظر فاصله طبقاتی، شیلی به اوج تبعیض خود رسیده بود و فضا بسیار متشنج بود. این فیلم با دست گذاشتن بر همین اتفاق روایتی از دوستی ۲ کودک با اختلاف طبقاتی بالا در این دوران ملتهب دارد که دوستی آنها در پی کودتا دچار چالشهایی میشود. این فیلم بر اساس خاطرات خود کارگردان ساخته شده و همین باعث باورپذیری بالای آن نزد مخاطب شده است.
کودتاساز سینما
صحبت از کودتاهای آمریکای لاتین و سینما، پیش از هر که، اسم «کاستا گاراس» را تداعی میکند؛ کارگردان یونانیالاصل سینمای فرانسه که در اکثر آثارش به این مضمون پرداخته است و به همین جهت به او لقب کارگردان ضدکودتاهای آمریکایی در جهان داده شده است؛ لقبی که قطعا رقیبی برای به دست آوردنش وجود ندارد. او در بیشتر آثار خود مضمونی ضدفاشیستی ارائه کرده است. «گمشده» (Missing) یکی از آثار برجسته او است که بر اساس داستانی واقعی، به ماجرای روزنامهنگاری آمریکایی میپردازد که برای دیدن همسرش به شیلی میرود اما کودتای نظامی پینوشه موجب میشود او در این کشور دستگیر شود و هیچگاه به کشورش بازنگردد. «حکومت نظامی» (State of Siege) نیز دیگر اثر این کارگردان است که روایتی از سقوط اروگوئه ارائه میدهد. همچنین «جزیره داوسون ۱۰» اثر «میگل لیتین» بر اساس خاطرات یکی از وزرای دولت آلنده یعنی«سرجیو بیتار» ساخته شده که بعد از کودتای پینوشه به زندانی همانند گوانتانامو در جزیرهای در جنوب شیلی فرستاده میشود.