به گزارش «عمار فیلم»، نهمین گعده هفتگی فیلم سازان جوان سینمای انقلاب با نقد و بررسی مستند «تختگاه هیچکس» به کارگردانی «مجتبی غفوری» با حضور هوشنگ توکلی و عباس سلیمی نمین در حسینیه هنر برگزار شد.
مجتبی غفوری کارگردان مستند «تختگاه هیچکس» در ابتدای این برنامه در سخنانی، گفت: نگاهی که معمولا به مستندهایی چون «تختگاه هیچکس» می شود عمدتا سیاسی و نه پژوهشی است.
غفوری خاطرنشان کرد: اینکه اینقدر ما را نسبت به بنای «تخت جمشید» حساس می کنند موجب شد که به این نتیجه برسم که یک نوع تفکر ضد ایرانی در پشت آن قرار دارد. سعی کردم در نسخه بعدی این مستند در مورد آثار قدیمی کشورهای مختلفی چون چین و هند صحبت کردم و اینگونه به مخاطب بیان کردم که پرداختن به این بناها فقط مختص به ایران نیست.
باستان شناسان در دنیا با ملی گرایان یکی هستند
وی اضافه کرد: نکته دیگری که در این مستند به آن اشاره کردم این بود که چرا غالب باستان شناسان در تمامی کشورهای دنیا با ملی گرایان یکی هستند؟ آیا این موضوع اشکالی ایجاد نمی کند؟ البته ملی گرایی به شکل ناسیونالیست سخیف آن منظورم است.
این کارگردان یادآور شد: موضوع مهم دیگر این است که آیا می توانیم مرزی بین تاریخ و افسانه در دل تاریخ ترسیم کنیم؟ نکته دیگر اینکه باید ببینیم ما از چه زمانی وارد بحث تاریخ به شکل آکادمیک و امروزی آن شدیم. امروز اسنادی وجود دارد که بیان می کنند واقعیت اینگونه نبوده است.
بعد از تماشای «تختگاه هیچکس» جاخوردم
هوشنگ توکلی نیز که در این برنامه حضور داشت در سخنانی خطاب به کارگردان گفت: زمانی که برای نخستین بار این مستند را تماشا کردم جاخوردم. زیرا شما بلافاصله در مقدمه یک ادعای عجیب و غیرمتعارف را مطرح می کنید و بر اساس این ادعا یک سری از عوامل تصویری را کنار هم قرار می دهید و می گویید به این دلایلی که در مستند قرار دادم تاریخ به این شکلی که تا به حال گفته شده نیست و من روایت متفاوتی را می خواهم بیان کنم.
توکلی اضافه کرد: این ادعا از نظر اثرگذاری برای جذب مخاطبان به مستند، غیر معمول است. البته این موضوع در شکل نمایشی خود خوب است اما در بخش محتوایی خطرناک است. زیرا اگر نتواند این ادعا را در مسیر خط داستانی خود جلو ببرد امکان دارد مخاطب ارتباط خود را با آن قطع کند.
وی یادآور شد: دقت عمل کارگردان، انتخاب تصاویر، نوع نگاه و نوع فیلمبرداری، و بازسازی های گرافیکی آنقدر جذاب است که گاهی اوقات که این ادعاها کسالت بار می شود و مخاطب را عصبانی می کند اما باز هم مخاطب باقی مستند را تماشا می کند.
توکلی تصریح کرد: این نوع جمع بندی راجع به تاریخ و تاریخ نویسی خطرناک است زیرا یک نوع نگاه آنارشیستی وارد حوزه تاریخ گویی و تاریخ نویسی و تاریخ سازی می شود که زیاد هم خوب نیست.
تاریخ ایزار قدرتمندی برای سلطه گری بر ملت ها است
عباس سلیمی نمین، کارشناس و مورخ نیز که در این برنامه حضور داشت با بیان اینکه تاریخ ایزار قدرتمندی برای سلطه گری بر ملت ها بوده است، گفت: بهتر بود که کارگردان این مستند به حوزه تاریخ خودمان محدود می شد تا موجب سردرگمی مخاطبان نشود. وقتی گام بسیار بلندی در یک مستند برداشته می شود ضمن اینکه نگرانی مخاطبان را به همراه دارد موجب می شود تا فیلمساز به خوبی از عهده کار برنیاید.
سلیمی نمین ادامه داد: قدرت ها برای اینکه بتوانند حضور خود را در کشورهای مختلف توجیه کنند در تاریخ همه کشورها دست اندازی کردند. اما باید اجازه بدهیم بدون اینکه جهت گیری داشته باشیم زمینه ای فراهم شود تا تامل کنیم و ببینیم کدام یک بخش هایی که در تاریخ ما مکتوب شده واقعی است و کدام بخش نیز که امروز به عنوان تاریخ واقعی خود محسوب می کنیم واقعی نیست.
وی خاطرنشان کرد: امروز یک نوع فضای تهاجمی وجود دارد که اصلا وارد آن نشدیم. البته این موضوع به این معنی نیست که بخواهیم تاریخ خود را زیر سوال ببریم، بلکه به دنبال پالایش کردن تمامی ارزش ها از سوءاستفاده ها هستیم.
بخشی از تاریخ ایران در دوران پهلوی حذف شده است
سلیمی نمین اضافه کرد: این موضوع که در دوران پهلوی تاریخ ایران به ۲۵۰۰ سال محدود شد نشان دهنده این موضوع است که بخشی از تاریخ ملت ایران را به لحاظ فیزیکی و مکتوب حذف کرده اند و بی توجهی چشمگیری صورت گرفته شده که آثار قبل از این ۲۵۰۰ سال مورد غارت و نابودی قرار بگیرد.
وی یادآور شد: این تئوری تاریخی در دوران پهلوی کاملا پذیرفته شد که مبدا تاریخ ما از ۲۵۰۰ سال پیش آغاز می شود می تواند برای ما به صورت مشهود سوال ایجاد کند که چرا ۲۵۰۰ سال؟ چرا از تاریخ باستان ما فقط این بخش را می پذیرید؟ آنها خودشان را طرفدار ایران هم می دانند اما این نشانه ایران پرستی نیست بلکه نشان دهنده توجه آنها به منافع دیگران است.
سلیمی نمین عنوان کرد: اگر قبول می کنیم تاریخی که در ابتدای زمان پهلوی دوم در ایران ترویج شد همراه با یک سناریوی حساب شده و دقیق است، طبیعتا باید به جوانانی چون آقای مجتبی غفوری اجازه داد تا وارد این حوزه شده و سوالات و دغدغه های خود را مطرح کنند تا این بحث ها به دانشگاه ها، مراکز علمی و محافل اندیشه ای ما نیز راه پیدا کند.
از بحث های منطقی در حوزه تاریخ باید استقبال کرد
وی اظهار داشت: ما باید از بحث های منطقی در حوزه تاریخ استقبال کنیم اما بایکوت کردن آن و ترساندن مردم از ورود به این مباحث اصلا درست نیست. اگر می پذیریم که تاریخ ظرفیتی است که همه سلطه طلبان و زورمداران از آن برای سلطه طلبی خودشان استفاده کردند باید اجازه بدهیم و ببینیم آنچه در تاریخ نوشته شده است کدام بخش آن را بر اساس منافعی نوشته اند.
تاریخ ما را به نام دیگران می نویسند
هوشنگ توکلی هم در ادامه سخنان سلیمی نمین گفت: در ۲۰۰ سال اخیر موضوع سرمایه گذاری در حوزه توجه به آثار باستانی پرهزینه شده و سرمایه گذاری های عظیمی روی آن انجام شده است. قدرت های امروز که در گذشته قدرتی نبودند ولی در ۲۰۰ سال اخیر به خصوص در بخش اروپا و آمریکا به قدرت رسیده اند سعی کردند این مستندات را برای خودشان بیاورند و برای خودشان تاریخ درست کنند.
وی افزود: منطقه آسیا و به خصوص ایران جزء این تمدن های ثابت است که ریشه های هزاران ساله دارند. نگارش آثار باستانی به نظرم باید یکی از وظایف ملی، سرزمینی و تمدنی ما باشد تا تاریخ ما را به نام اقوام دیگر ننویسند کاری که درمورد منشور کوروش شده است، متاسفانه از این ماجرا بهره برداری هایی می شود که ما را از واقعیت تمدنی خودمان دور می کند.
توکلی ادامه داد: در بخشی از مستند «تختگاه هیچکس» که آن را نگران کننده می دانم، کارگردان مشغول معرفی آثار باستانی و استخراج تاریخ است آن هم تاریخی که بیشتر به افسانه ها شبیه است تا به یک نگارش درست.
وی خاطرنشان کرد: در حقیقت زمانی که فیلمساز در مستند خود مشغول بیان تاریخ است اگر تحلیل ها و واژه های مورد استفاده او تعصبی یا انفعالی باشد به سختی می توان منطق قابل قبولی را کنار اینها گذاشت که امکان تحمل آن وجود داشته باشد.
مستند «تختگاه هیچکس» دارای سه فصل است
مجتبی غفوری کارگردان مستند «تختگاه هیچکس» در بخش دیگر این برنامه گفت: این مستند نخستین قسمت از یک مجموعه سه فصلی است که هر فصل آن دارای ۱۰ قسمت است. بنابراین مستند «تختگاه هیچکس» قسمت اول از این مجموعه است. از طرف دیگر هم می پذیرم که این قضیه در یک قسمت جمع نمی شود.
سلیمی نمین در صحبت کوتاهی گفت: ایران کشوری است که چه در قبل و چه در بعد از اسلام مورخینی داشته است. به همین دلیل زمانی هم که مطالعه می کنیم انگیزه بیشتری پیدا می کنیم که راه مورخین خود را پیگیری کنیم نه اینکه راه افرادی را برویم که در ۲۰۰ سال اخیر آمدند و برای ما تاریخ نوشتند.
هوشنگ توکلی هم در ادامه این برنامه گفت: در مستند می بینیم که دوربین در گوشه ای از تخت جمشید قرار می گیرد و به مخاطبان اینگونه بیان می کند که بخش هایی از این بنا از ابتدا هم نیمه کاره بوده است. این نیمه کاره بودن چند تعریف دارد. یا از ابتدا نیمه کاره بوده یا سبکی از آثار معماری است که در مناطق مختلف دنیا دیده شده است.
وی افزود: اگر بگوییم از لحاظ تاریخ نگاری به جای چهار هزار سال پیش در دو هزار سال قبل ساخته شده، نیمه کاره هم بوده و در مقطعی خاص هم نیمه کاره رها شده و قرار بوده بعدا بسازند و دیگر هم نساختند درست به نظر می رسد. اما اگر بخواهیم اینگونه استنباط کنیم که ناشی از اشرافیت یهودیت است آن وقت است که در حال نگارش تاریخ دیگری هستیم و می خواهیم آن را در جایی قرار بدهیم که مقبولیت ندارد.
سلیمی نمین با اشاره به ورود اشرافیت یهود به ایران گفت: این اشرافیت یهود یک عملکرد داشته است که موجب شده تا تدوین تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران فرصتی برای اشرافیت یهود باشد تا بتوانند تاریخ خود را تطهیر کنند.
وی افزود: اگر شما بپذیرید یا حداقل تامل کنید که تخت جمشید، نیمه تمام مانده است به دنبال این موضوع می روید که چرا نیمه تمام رها شده است. یک سری مسائل دیگر در تاریخ وجود دارد مثل حادثه کشتار ایرانیان که در تورات وجود دارد اما در تاریخ ما کاملا مسکوت مانده است.
سلیمی نمین ادامه داد: تورات به صراحت توضیح می دهد که در زمان خشایارشاه توسط فردی به نام استر قتل عامی از ایرانیان صورت گرفته است. این موضوع به چه علت در تاریخ مدون ۲۰۰ سال اخیر ایران مسکوت مانده و حتی کوچکترین اشاره ای به آن نشده است؟
وی خاطرنشان کرد: این موضوع از لابه لای تاریخ بیرون می آید و آن وقت است که سوال مطرح می شود که آیا این حادثه در روند ساخت تخت جمشید تاثیر داشته یا نداشته است. این واقعه می تواند علت نیمه تمام ماندن تخت جمشید را کاملا برای ما روشن کند.
سلیمی نمین اضافه کرد: برعکس، افرادی هم که قصد دارند تا تخت جمشید را یک بنای کامل نشان بدهند، آنها هم به دنبال عدم بیرون آمدن برخی از مسائل تاریخی هستند. بر این اساس زمانی که تاریخ ویل دورانت را مطالعه می کنید با اینکه این نویسنده به یهودیت گرایش دارد نمی تواند از پیوند اشرافیت یهود با دربارها سخن نگوید.
توکلی نیز در بخشی از این گعده توضیح داد: مستند «تختگاه هیچکس» در حوزه هایی چون فیلمبرداری، نورپردازی، گرافیک، حفظ ریتم و مونتاژ فوقالعاده است. اما در بیانش خوب نیست. اگر نریشن را از روی فیلم برداریم می توانیم با آن رابطه صمیمی برقرار کنیم.
وی خاطرنشان کرد: ما در مستند «تختگاه هیچکس» با دو زبان طرف هستیم. زبان این فیلم با بیانی که روی آن گذاشته شده است فرق می کند. زبان این مستند بسیار دل انگیز، زیبا و درست است. اما بیانی که روی این فیلم قرار داده شده درست نیست.
مجتبی غفوری هم در پایان برنامه در سخنان کوتاهی گفت: فلسفه پشت فیلم و این نوع نگاه به تخت جمشید این است که ما با زاویه دید دیگری به تمامی این موضوعات بنگریم. در این نوع نگاه جدید دانسته های قبلی خود در هر حوزه ای را مورد بررسی و کنکاش قرار دادیم.