محمدرضا بورونی، کارگردان مستند «پرزیدنت آکتور سینما»، میهمان قسمت دوم از فصل دو برنامه گفتوگومحور فانوس بود که در آن از مراحل تولید و چالشهای این مستند جنجالی سخن گفت. بورونی در ابتدای این گفتوگو، با اشاره به فضای اجتماعی سالهای شکلگیری ایده مستند، توضیح داد که آن زمان جامعه درگیر مذاکرات سیاسی بود و این موضوع باعث شد تا گروهی برای تحقیق در این زمینه تشکیل شود.
او با تأکید بر این نکته که «پرزیدنت آکتور سینما» در آغاز نه با هدف مستندسازی، بلکه بهعنوان یک پروژه پژوهشی شکل گرفت، توضیح داد: «در آن دوره مجموعهای از پژوهشها گردآوری شد که بخش عمده آن را آقای جلالی انجام داده بود. او با چند اندیشکده خارجی که در حوزه مذاکرات و نفوذ فعالیت میکردند ارتباط برقرار کرده و مجموعهای از منابع تحلیلی را فراهم کرده بود. قرار بود حاصل این پژوهشها در قالب یک کتاب منتشر شود، اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد. همین پژوهشها پایه شکلگیری مستند شد.»
بورونی در بخشی از گفتوگو به نقش محسن آقایی، تدوینگر اثر، اشاره کرد و ضمن تمجید از دقت و وسواس حرفهای او در فرآیند تدوین، ادامه داد: «تدوین مستند حدود سه ماه طول کشید، که یک ماه آن صرف طراحی و تدوین تیتراژ پنجدقیقهای شد.»
ایران شوروی نخواهد شد
محمدرضا بورونی در پاسخ به پرسشی درباره احتمال تبدیل ایران به وضعیتی مشابه شوروی، با تأکید بر نقش شخصیت محوری رهبر جمهوری اسلامی ایران، گفت: «ما شوروی که نمیشویم، انشاءالله. تحلیل من این است که گورباچف رهبر آن جامعه بود و برخلاف جامعه ما که رئیسجمهور خطا میکنند و میروند، در کشور ما یک رهبری وجود دارد که نقش ضربهگیر را در مقابل این خطاها ایفا میکند.»
او در ادامه ضمن اشاره به این موضوع که بعد از امضای برجام یک، این شخص رهبری بودند که مانع از شکلگیری برجام دو شد. توضیح داد: «در برجام دو، قرار بود نقاط قوت منطقهای و موشکی ایران هدف قرار گیرد و عملاً ما خلع سلاح میشدیم. اما رهبر ما اجازه ندادند که این مذاکرات شکل بگیرد. اگر برجام دو اجرایی میشد، احتمالاً ایران به وضعیت سوریه تبدیل میشد. در مسئله افایتیاف هم اگر آن را اجرایی میکردیم، عملاً خود را در منطقه ضعیف میکردیم.»
در ادامه، بورونی با تأکید بر ثبات مواضع آیتالله خامنهای در خصوص مذاکرات با غرب، اظهار داشت:«آیتالله خامنهای در سال ۱۴۰۴، مواضع صریحتر و محکمتری نسبت به مذاکرات با غرب دارند. چرا که در آن دوره، جامعه نیاز به تجربه داشت و امروز ما در شرایطی هستیم که جامعهمان باید این تجربه را پشت سر بگذارد.»
محمدرضا بورونی، مستندساز، در تحلیل عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تأکید کرد که بحرانهای داخلی بهتنهایی موجب سقوط یک نظام نمیشوند، بلکه آنچه این بحرانها را به فروپاشی تبدیل کرد، مداخله بیرونی و مدیریت روایت از سوی غرب بود. او با اشاره به وضعیت ایالات متحده در دهه ۱۹۸۰ گفت: «در دوره ریگان، فقر و بیخانمانی در آمریکا به اوج رسید و نارضایتیهای عمومی بالا گرفت، اما این کشور فرو نپاشید.»
بورونی تأکید کرد که ایالات متحده در قبال شوروی نقش تماشاگر نداشت، بلکه همچون یک کاتالیزور عمل کرد و با استفاده از قدرت رسانهای خود، نارضایتیهای داخلی شوروی را تشدید کرد و از دل آن بحران ساخت و گورباچف هم این مسیر را تسریع کرد.
بورونی همچنین یادآور شد که در جهان امروز، آنچه معادلات سیاسی را تغییر میدهد، جنگ روایتهاست؛ و رسانههای غربی با تحریف واقعیت و بزرگنمایی بحرانها، ذهنیت ملتها را هدف قرار میدهند و ایران از این قاعده مستثنی نیست.
محمدرضا بورونی، با بیان اینکه مذاکرات ایران و آمریکا نوعی ادامه جنگ در قالب دیپلماسی است هدف اصلی آمریکا در هر دوره با وجود تغییرات ظاهری در تاکتیکهای خود را، تضعیف و تحت فشار قرار دادن ایران برشمرد و ادامه داد: «ما یک مسئله ایدئولوژیک و بنیادین با آمریکا داریم. حالا سر میز مذاکره، ادامه جنگ است و اینطور نیست که با مذاکره ، همهچیز خوب شود.»
بورونی ضمن انتقاد از نگاه فانتزی و نگاه سادهلوحانه برخی از افراد به مذاکرات که آن را بهعنوان راهحل نهایی برای مشکلات مطرح میکنند، تصریح کرد:« «هیچکدام از سیاستمداران ما آنقدر نادان نیستند که فکر کنند با مذاکرات میتوانند همه مشکلات را حل کنند. این فقط ناشی از همان دنیای فانتزی است.»
این مستندساز از چالشهای پخش مستند «پرزیدنت آکتور سینما» پس از تولید، به مخالفتهای جناح مقابل دولت روحانی و همچنین فشارهای داخلی از سوی خود دولت اشاره کرد و ادامه داد: «قرار بود مستند در هفته اول از شبکه مستند پخش شود، اما در دوره مدیریت علی عسگری این اتفاق نیفتاد. چند بار وعده پخش دادند، اما هر بار به زمان دیگری موکول شد تا اینکه در نوبت سوم فقط یکبار پخش شد و حتی تکرارهای آن هم روی آنتن نرفت. بعد از انتخابات یکیدو بار دیگر از شبکه مستند پخش شد، ولی زمانی که نوبت به شبکه سه رسید، با وجود تبلیغات تلویزیون برای پخش مستند، در نهایت نمایش داده نشد. همان شب گفته شد که دولت بهشدت مانع پخش شده است.»
او همچنین توضیح داد که مستند حتی اجازه حضور در جشنوارههای معتبر همچون جشنواره مقاومت و سینما حقیقت را نیافت. این محدودیتها تنها به جشنوارهها محدود نماند و به فضای دانشگاهی نیز کشیده شد و چندین مرتبه اکران برنامهریزیشده لغو شد.
در پایان این گفتوگو، بورونی ضمن تأکید بر نقش کلیدی مرحوم نادر طالبزاده در هدایت و تقویت جریان مستندسازی انقلابی، او را نقطه اتکایی معنوی برای نسل تازهنفس فیلمسازان دانست و تصریح کرد که این همراهی حتی در واپسین روزهای زندگی طالبزاده نیز ادامه داشت. او همچنین افزود: «طالبزاده حقیقتاً مانند پدری دلسوز بالای سر ما ایستاده بود. حتی اگر با کسی ارتباط مستقیم نداشت، از دور مراقب بود، حمایت میکرد و با یک جمله ساده، به کار ما اعتبار میبخشید.»