به گزارش «عمار فیلم»، اکبر نبوی، کارشناس و منتقد سینما در ششمین روز اکرانهای مرکزی نهمین جشنواره عمار در سینمافلسطین در نشستی با عنوان «سینما تنها نیست» در سخنانی گفت: به خاطر کارکرد و نقش سینما در جامعه و تاریخ، سینما را در کنار نهادهایی مثل موسیقی، نهادی اجتماعی میبینم. موسیقی هنر اول است اما جامعه مخاطب آن گستردگی سینما را ندارد.
وی افزود: سینما علیرغم پبشینه فرهنگی ما هنوز درست فهم نشده است. شاهد مثال این قضیه هم وضعیت انتخاب وزیران ارشاد در این ۴۰ سال است که بیشتر آنها سیاسی بودند تا اهل فرهنگ. معاونان سینمایی هم به همین ترتیب ببشتر سیاسی هستند تا افرادی که دل در گرو سینما داشته باشند. با سینما برخوردی دم دستی میشود و البته درخواستهای عجیب و غریب هم از سینما وجود دارد و در مورد تولیدات، روند و فرآیندهایش هم تصمیم نادرست گرفته میشود.
نبوی توضیح داد: باید ببینیم مواجهه ما با فرهنگ و سینما چگونه است و بعد از آن، درخواستها مشخص شود. سال ۱۳۶۹ با یکی از علما در مورد نقش سینما در جامعه مواجههای داشتم. من عرض کردم به اعتبار عالمان دینی درگذشته و همچنین معصومین که مسلط برعلوم زمان خود بودند و نقش راهبردی داشتند که شاهدمثال هم داربم.امروز نمادهای دینی ما چه درکی از علوم دارند به ویژه منحصرا در حوزه فرهنگ و هنر، اگر آن را علم تلقی کنیم که باید با وجود رشتههای مختلف دانشگاهی باید علم تلقی شود. روحانیت بدون افکار عمومی و مردم معنا پیدا نمیکند. سینما نیز یکی از بنیادیترین نهادها برای ارتباط با عموم مردم است و در مورد مخاطب خود حساسیت دارد. اما ایشان پاسخ خیلی روشنی ندادند. امروز هم شرایط همینطور است.
این منتقد سینما تصریح کرد:. باید ببینیم چه تصوری از سینما داریم، قوای سهگانه هم از سینما درک و تصور ندارند. اما در کلام خود سینمای ایران را با هالیوود مقایسه میکنند، در حالی که میدانند هالیوود از کدام مبنا آمده است و چه مناسباتی با افکار عمومی برقرار میکند.
نبوی با طرح این سؤال که شورای عالی انقلاب فرهنگی چه تصوری از سینما دارد، در توضیحاتش بیان کرد: یکی از سختترین کارها فهم و درک و مدیریت افکار عمومی است و حوزه مواجهه سینما، افکار عمومی است.
وی با بیان اینکه حق داریم درباره سینمای مبتذل و نبود سینمای ملی حرف بزنیم اما سوال بزرگ اینجاست که ما برای سینما چه کار کردیم؟ چه جایگاهی برای سینما قائل هستیم؟ آیا سینما را به مثابه منبری که تکگویی داشته باشد، میبینیم؟ به همین دلیل است که برخی آثار کسانی را که دغدغه دینی و انقلابی دارند و شعار بیشتر دارند، مناسبتر میدانند.
این منتقد سینما در همین باره بیان کرد: نتیجه چنین وضعیتی، این میشود که معاونت سینمایی در یک مقطعی، تمام فکر و ذکرش بازیگران میشوند، حال آنکه فیلمنامه و تهیه کننده نقش مؤثرتری دارند.
وی ادامه داد: شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز از فشلترین نهادهای فرهنگی کشور در مواجهه با سینماست و از طرفی در مجلس شورای اسلامی هم که زیر بنای قوای سهگانه کشور است، فرهنگ و همچنین سینما دغدغه رؤسای کمیسیون فرهنگی آن نیست. با نگاهی به قوه مجریه هم سازمان برنامه و بودجه را میبینیم که معمولا اگر در کشوری بحران مالی پیش بیاید، از بودجه خدمات کم میکنند که سینما هم زیرمجموعه این بخش است. در حالیکه اگر به فرهنگ خود نگاه کنیم، حافظ را به مثابه ارزش افزوده میبینیم.
این منتقد سینما تصریح کرد: همه ما مدعی سینما هستیم اما نمیگوییم برای سینما چه میکنیم. صرفا حقوق خود را بازگو میکنیم و از تکالیف سخن نمیگوییم. حال آن که حقوق و تکالیف، همواره همزاد هستند و غیرقابل انفکاک. به طور مثال آیا آستان قدس رضوی به عنوان نمونه یک نهاد مذهبی در حوزه فرهنگ و هنر باید نقشی داشته باشد، جایگاه آستان قدس کجاست و همینطور سایر نهادها، جایگاهشان در فرهنگ و هنر کجاست.
وی ادامه داد: ما مجموعهای از جزایر ناپیوسته در ذهن خودمان تصور کردیم، در حالیکه فرهنگ به همه سینما مربوط است. اگر هالیوود امروز به اینجا رسیده به خاطر این است که همه نهادها، آن را به خود مرتبط میدانند. Cia؛ سازمان جاسوسی آمریکا و پنتاگون؛ وزارت دفاع این کشور در تولیدات هالیوود نقش دارند. آمریکا، امروز با سینما به اهداف خود میرسد و قبل از اینکه قوای نظامیاش، کشوری را فتح کند، عوامل فرهنگی آن چنین امری را محقق میکنند.
نبوی با طرح این سوالات که حالا چه باید کرد و چگونه میشود جایگاه سینما را به عنصری پیش بَرنده برای کشور ارتقا داد؟ آیا راه برون رفت وجود دارد، توضیح داد: پاسخ این مسائل و شرط اصلی، به وجود آمدن اراده جمعی است، اولین گام نیز اصلاح تصورات و تصدیقهای جمعی در مورد سینما است. رهبری در سال ۸۵ در دیدار با سینماگران که از طیفهای مختلف و متکثری بودند، فرمودند: کلید پیشرفت کشور در دست سینماست. این جمله با هیچکدام از تصورات ما از سینما مطابقت ندارد. پس باید بار دیگر سینما را به عنوان یک جهان، معنا و وسیلهای که انتقال پیام میکند، تعریف کنیم. به طور مثال، صرفا اگر وجه سرگرمی سینما را در نظر بگیریم، نقش بازدارندگیاش از مفاسد اجتماعی مهم است.
این کارشناس سینما در ادامه و در پاسخ به سوالات حاضران با بیان اینکه باید فرهنگ و هنر متعالی به مثابه اکسیژن در نظر گرفته شود، اظهار داشت: راهکار وضعیت موجود این است که سازمانهای مردمی باید به اجماع جمعی برسند و محل این تجمیع هم سازمان سینمایی است تا سینما تبدیل به امری جدی شود.
نبوی تأکید کرد: مردم با استقبال و عدم استقبال از فیلمها در تصمیمسازی برای تولیدات هنری سهیم هستند. البته مردم بر دین حاکمانشان هستند، اگر مسئولان به درک لازم نرسند، مردم نیز به چنین امری دست پیدا نمیکنند. الان جشنواره عمار میتواند نقش مؤثری هم در تعریف سینما به عنوان دغدغه ملی و هم در پالایش تولیدات سینمایی نقش داشته باشند. البته رسانههای دیگر هم باید به کمک آمده و آموزش غیرمستقیم داشته باشند.