به گزارش «عمار فیلم» به نقل از تسنیم، برنامه «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «من یک چوپانم» روی آنتن شبکه مستند رفت و پس از آن نشست کارشناسی برنامه با حضور علی وقفچی، ئیس کمیسیون فرش و صنایع دستی در مجلس و علی شاهحسینی از کارشناسان کسب و کارهای خانگی برگزار شد.
در ابتدای جلسه کارشناسی این قسمت از برنامه، علی شاهحسینی صحبت کرد و در مورد ظرفیتهای گردشگری در ایران گفت: متاسفانه بسیاری از مردم ما عادت کردهاند که در تعطیلات تنها به ۲-۳ جای خاص ایران سفر کنند در حالی که تمام استانهای ما پر از جاهای دیدنی و بکر است. باید بگویم که جاذبههای توریستی مصنوعی ایجاد شده در کشورهای اروپایی یک صدم جاذبههای توریستی طبیعی در ایران نیست. حال این سوال به وجود میآید که چرا آنان توانستند استفاده کنند؟ به این دلیل است که برنامهریزی داشتند و کار کارشناسی انجام شده است. ما نباید احساسی تصمیم بگیریم و روستاها را پر از توریست کنیم بلکه قبل از هر چیز باید کار کارشناسی انجام بدهیم.
سپس، علی وقفچی صحبت کرد و در مورد دلایل عدم بیتوجهی به ظرفیتهای توریستی در کشور گفت: من معتقد هستم که تا زمانی که بعضی از مسائل در کشور حل نشود، مشکلات ما حل نخواهد شد. همه مسئولان کشور میگویند که ما دغدغه اشتغال داریم اما هیچ گاه این مشکل حل نمیشود. اولین دغدغه ما بحث ساماندهی اشتغال کشور است. تا زمانی که این موضوع سر و سامان داده نشود، نمیتوان در حوزه گردشگری کاری انجام داد. اگر معتقد هستیم که امروز در جنگ اقتصادی هستیم باید به سراغ تصمیمات جنگی درست نیز برویم. به اعتقاد من یکی از تصمیمات اساسی در این جنگ این است که باید از خیلی مسائل بگذریم. متاسفانه سهم ما در صنعت توریسم بسیار پایین است. این موضوع در حالی است که رتبه ما در فرش و صنایع دستی و … بسیار بالا است و در بین چند کشور برتر هستیم. معتقد هستم که دولت و مجلس باید رویکرد خود را تغییر بدهند و نگاه ویژهای به صنعت توریسم در کشور داشته باشند.
شاهحسینی در مورد مهاجرت معکوس از شهر به روستا گفت: اشکال ما این است که میخواهیم چرخ را از ابتدا اختراع کنیم. به نظرم باید بیاییم و ببینیم که کشورهایی که در این حوزه موفق بودند، چه کار کردهاند و ما باید چه کنیم. موفقیت مثل دوی امدادی است. باید بیاییم و ببینیم که قبلیها تا کجا دویدهاند و ما باید چگونه بدویم. وقتی یک بچه روستایی تمام امکانات یک بچه شهری را میبیند، میگوید که من هم میخواهم به شهر بروم و شما نمیتوانید جلوی او را بگیرید. شاید بهتر باشد که امکاناتی فراهم کنیم که یک روستایی با این که در کنار زمین و دامداری خود است، کمی به تجربه زندگی شهری نیز برسد. برای مثال، در یکی از کشورهای اروپا، چند روستا را وارد یک شهرک با تمام امکانات کردند. این کار، نتایج مثبتی به همراه داشت. شاید بهتر باشد که از آقای وقفچی بپرسیم که چه کسی باید زیرساختها را برای توسعه صنعت گردشگری در کشور فراهم کند. آیا راه حل این کار به غیر از قانون است؟ باید بگویم که قانون ما، قانون حامی کارآفرین نیست.
شاهحسینی در مورد افزایش دهکدههای توریستی در کشور گفت: متاسفانه در کشورمان، نسبت به هر نوآوری مقاومت صورت میگیرد. کشور ما ۴ فصل است، دریا و کویر دارد و … به همین دلیل میتوان گفت که تقویت بومگردی و گردشگری در کشور میتواند کمک زیادی بکند.
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اجرایی نشدن سیاستهای تقویت گردشگری در کشور گفت: اولا، قانون روان نیست و دوما مردم و فرهنگ ما تلاش نمیکنند که کسب و کاری راه بیندازند. به نظرم مشکلاتی در این زمینه وجود دارد اما جوانان ما باید قانون مورچه را به کار گیرند. مورچهها وقتی به یک تخته سنگ بزرگ برخورد میکنند، مدام از آن بالا میروند و بارها شکست میخورند تا بالاخره موفق میشوند.
وقفچی در پاسخ به شاهحسینی گفت: یک بحث اساسی که در روزهای گذشته در مجلس بوده است، این بود که اولویتهای کشور چیست. دقت کنید که در مجلس، ۳ فراکسیون ولایی، مستقلین ولایی و امید وجود دارد. مقرر شد که از هر فراکسیون، ۵ نفر با ریاست دکتر لاریجانی اولویتهای کشور را تبیین کنند. همه دوستان معتقد بودند که اولین اولویت ما در کشور، بازنگری رویکردمان نسبت به جهان است. باید ارتباط داشتن را با تحت سلطه کشوری رفتن تمایز بدهیم و تعریفی جداگانه داشته باشیم. همه علاقهمند هستند که این چالشهای پیش رو را از راه برداریم. در همین جلسه، اولویت ششم به ساماندهی صنعت توریسم در کشور اختصاص داشت.
علی شاهحسینی در مورد مشکلات کسب و کارهای خانگی گفت: در بسیاری از کشورها، کسب و کارهای خانگی سهم عمدهای در اقتصاد خانواده دارند. با این حال، اگر در ایران دقت کنید میبینید که بیشترین نمایندگان مجلس، قبل از آن که به مجلس بیایند، حقوق بگیر بودند. خب کسی که قبلا حقوق بگیر بوده است نمیتواند قوانین جسورانه را تصویب کند. در مقابل، در کشورهایی که صنعت قویتری دارند میبینید که نمایندگان مجلس همگی از یک صنفی بیرون آمدهاند و قبلا کسب و کار داشتهاند. چنین شخصی تجربه بیشتری برای ریسک کردن دارد. بنابراین قانون گذار باید وارد کار شده و مشکل را حل نماید. همیشه گفتهام که اگر دست جوانان را نمیگیریم، پایشان را هم نگیریم تا بتوانند فعالیت کنند. برای مثال، عباس برزگر تا مدت ۳ سال بدون هیچ مجوزی کار میکرد. مطمئنا اگر او به دنبال مجوز میرفت، امروز نمیتوانست اینگونه کار کند. بنابراین لازم است که بندها را از پای جوانان باز کنیم.