سیدمصطفی سیدالحسینی، برگزیده چهاردهمین دوره جشنواره در گفتگو با عمارفیلم:

اهمیت روایت‌های به‌روز / مقاومت، نیازمند روایت‌های جذاب و تداوم‌دار

با وجود اینکه ما روایت‌های متعددی در این ۸ سال جنگ تحمیلی داریم اینقدر روایت داریم و حتی برای نسل‌های مختلف نیز کار تولید کرده‌ایم اما همچنان کم است و هنوز بایستی کار ساخته شود. ما بای بدانیم که برای نسل‌های مختلف چه نیازهایی وجود دارد و چه چیزهایی باید ساخته شود و.

سیدمصطفی سیدالحسینی سازنده مستند داکیودرام «هفت سال اینجا» دارنده لوح افتخار بخش«تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دفاع مقدس» در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم عمار؛ با عمارفیلم به گفتگو پرداخت و در ابتدا پیرامون اثرش گفت: «ایده اولیه «هفت سال اینجا» در سال ۱۳۹۴ شکل گرفت. درواقع یک کار شفاهی درباره اسرای عملیات خیبر در حوزه هنری استان خراسان جنوبی آن زمان در حال انجام گرفتن بود و با اسرای مختلف عملیات خیبر مصاحبه می‌کردند و دوستان ما در این گروه تاریخ شفاهی با شخصیتی به نام سیدرسول آشنا شدند. در این بین حضور یک اسیر عراقی توجه ما را جلب کرد.»

وی افزود: «آنجا بود که ما با سوژه یعنی شخصیت سیدرسول آشنا شدیم و اتفاقاً یک کاری همان سال هم ساختیم به اسم مجنون و در جشنواره عمار هم راه پیدا کرد و کاندیدا دریافت جایزه شد. قصه مستند مجنون راجب دو اسیر بود، یک ایرانی و یک عراقی که هر دو اسرای عملیات خیبر بودند و قرار بود بعد از سال‌ها که همدیگر رو ندیده‌اند، همدیگر را ببینند. درادامه با همدیگر به پیاده‌روی اربعین بروند و در این بین با بخشی از قصه این دو آشنا میشویم. اینجا به نظر من کاراکتر خود شخصیت سیدرسول خیلی پتانسیل بیشتری داشت. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم که باید یه کار ویژه‌تر و کار جدیدتری در مورد او بسازم. این مسئله در ذهنم بود تا اینکه حدود اواسط سال ۱۴۰۰ بود که دیگه خیلی جدی پیگیر شدم. همان سال سراغ سوژه رفتیم و مصاحبه ها و پژوهش های تکمیلی را انجام دادیم. الحمدلله بعد از یک سال و نیم هم کار به سرانجام رسید.»

او دلیل جلب نظر مخاطبین از مستندش را اینگونه می‌داند: «دلیل آن یکی خود شخصیت فیلم است و نحوه روایت ما. انگار ما روایت جدیدی در این فیلم داشته‌ایم. روایت جدیدی از جنگ و از اسارت و از آزاده‌ها که تقریباً تا کنون بدان پرداخته نشده بود. قصه نیز جذاب بود و همینطور نوع فرم روایت که تلاش کردیم دراماتیک باشد و از میزانسن تئاتر هم برای بازسازی ها بهره ببریم. درنهایت این دو نکته و فرم و خود روایت این ویژگی را داشت که هم از سایر آثار دفاع مقدس اصطلاحا در حوزه مستند متمایز شود و هم این کار به لحاظ مدل کاری‌اش جلب توجه کرد.»

سیدالحسینی با اشاره به روایت نبرد مقاومت و رژیم صهیونیستی گفت: «ما باید ببینیم که بستر مناسب ارائه آنچه که می‌خواهیم روایت کنیم کجاست و این را باید با پیمایش‌های آماری و نظرسنجی‌ها و… مشخص کنیم. به طور مثال در جامعه ایرانی مردم ما اکنون منابع خبرشان بیشتر از کجاست و از کجا روایت‌ها را دنبال می‌کنند. انتخاب درست این مسئله خیلی مهم است.»

وی همچنان اضافه کرد: «این در دسترس بودن و سهولت استفاده از شبکه‌های اجتماعی باعث می شود که ما در این فضا بیشتر سرمایه گذاری کنیم.»

سیدالحسینی در رابطه با اتفاقات لبنان و رسالت مدیران رسانه در این موضوع عنوان کرد: « ما نسلی از مستندسازان و راویانی را داریم که هشت سال جنگ تحمیلی را ندیده اند، اما در بحران های سال های بعد منطقه و اقصی نقاط دنیا حضور داشتند و تجربه کسبل کردند که این امر حاصل دغدغه شخصی ایشان بوده است. در شرایط کنونی و با توجه به پیچیده تر شدن جنگ ها و بحران ها نیاز هست نسل جدیدی از مستندسازان و راویان پرورش داده شوند تا آثاری قوی تولید شود. این اتفاق نیاز به برنامه ریزی بلند مدت و هدف گذاری های آینده نگرانه ای دارد که متاسفانه مدیران رسانه ای و فرهنگی بدنبال اهداف کوتاه مدت و زود بازده هستند.»

وی افزود: «منطقه همیشه در بحران بوده و هست. مسئله فلسطین برای امروز و دیروز نیست که بگوییم ما خبر نداشتیم ویا تازه با آن آشنا شده ایم. آن هم کشوری که از بعد از انقلاب به صورت جدی از آرمان فلسطین حمایت کرده است. مردم ما بابت مبارزه با رژیم صهیونیستی هزینه داده‌اند. اما چطور می‌شود که مدیران ما برنامه‌ریزی لازم را ندارند و هدف گذاری نکرده‌اند. ما برای نسل‌های مختلف چه کارهایی در مورد روابط ایران و لبنان و چرایی وجود حزب‌الله لبنان و ارتباط میان ایران و حزب‌الله و کلی مسائل دیگر که می‌شد در مورد هرکدامشان مستند ساخت، کار کرده‌ایم؟ چقدر کار در مورد شخصیت‌ها و قهرمان‌های حزب‌الله و مقاومت ساخته شده؟ و چقدر تداوم داشته است؟»

سازنده مستند «هفت سال اینجا» با تاکید بر برنامه‌ریزی در حوزه تولیدات گفت: «نمی‌شود که بعد از طوفان الاقصی تازه به فکر تولید رسانه‌ای باشیم. به لحاظ کار خبری می‌شود خیلی کارها را انجام داد ولی برای کارهای عمیق‌تر و کاری که تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد نیازمند زمان است. آنچه که نیاز امروز ماست فیلم مستند است و وقتی که سر بزنگاه می‌رسد تازه یاد مستند می‌افتند و دنبال اینکه یک کار ساخته بشود یا مستندی پیدا شود که بتوانند پخش کنند و ما با یک حجمی از آثار مواجه می‌شویم که مدام همان‌ها تکرار می‌شوند و تولیدات اندکی هستند پس اگر بناست که ما با این آرمان‌ها و با این اتفاقات به همراهی و همدلی بیشتر برسیم، باید تداوم تولید داشته باشیم.»

وی افزود: «نکته‌ای که در تولید آثار و تداوم تولید باید بدان تاکید داشت، همراه کردن آثار با فرم‌های جدید و جذاب‌ است. برای هر نسلی سعی شود که متناسب با خودش آثار ساخته شود. فرم در روایت‌هایمان نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است چرا که هرچقدر فرم ما قوی‌تر باشد به تبع آن محتوای ما نیز قطعاً بهتر و عمیق‌تر خواهد بود و ارتباط مخاطب با اثر بیشتر خواهد شد.»

سیدالحسینی با مثالی از دفاع مقدس به مسئله پیوند بین جوانان امروز با مفاهیم آرمانی و مقدس پرداخت و گفت: «از دوران دفاع مقدس ما که چندان نمی‌گذرد، اما چطور می‌شود که نسل جوان دهه هشتادی تا حدی با آن بیگانه است. اثری از دفاع مقدس اگر پخش شود چه بسا گارد هم می‌گیرد. رهبر انقلاب هر ساله خیلی جدی در مناسبات مختلف این مقوله را مطرح می‌کنند و همیشه نیز بیان دارند که آقا باید مسائل دفاع مقدس مطرح شود، مسائل جنگ تحمیلی و این قهرمان‌ها این اتفاقات با قالب اثر هنری باید تولید شود. تاکیدی که ایشان بر قالب اثر هنری دارند برای این است که مخاطب بتواند بیشتر ارتباط برقرار کند و اثربخشی و ماندگاری بیشتری داشته باشد. ولی حتی در حوزه دفاع مقدس در فضای مدیریتی و در بین مراکز فیلم‌سازی رغبتی نیست و این مسئله تاثیرش را بر نسل جدید می‌گذارد. میان نسل جدید و قهرمان‌های هشت سال جنگ تحمیلی فاصله می‌افتد و دیگر انگار برای آنها ناآشنا است.»

وی اضافه کرد: «اینجاست که اهمیت تولید و روایت با تداوم مطلوب روشن می‌شود. با وجود اینکه ما روایت‌های متعددی برای هشت سال جنگ تحمیلی داریم و حتی برای نسل‌های مختلف نیز کار تولید کرده‌ایم اما همچنان کم است و هنوز بایستی کار ساخته شود. پس یکی بحث تداوم خیلی مهم است و دوم برنامه‌ریزی که ما برای نسل‌های مختلف چه چیزی می‌خواهیم و چه چیزهایی باید ساخته شود و چه نیازهایی وجود دارد. و در زمینه‌های مختلف می‌بایست برنامه‌ریزی انجام شود و قصه‌ها و سوژه‌های مفید انتخاب و در مورد تک تک این‌ها روایت‌های جذابی تولید کنیم.»

او در رابطه با چگونگی ساخت اثر در جامعه کنونی و ایجاد اثربخشی آن بیان کرد: «امروز تولید هنری می‌تواند به وحدت میان ملت‌های محور مقاومت کمک کند و به یک زبان مشترکی از هنر برسیم. باید ببینیم که جامعه مخاطب ما کجاست و می‌خواهیم برای چه کسانی کار بسازیم. این اثر می‌تواند موسیقی باشد، نقاشی باشد، کارهای گرافیکی باشد و یا آثاری باشد که خیلی تاکیدی بر المان‌های بومی ندارد و بیشتر جهان شمول است. به طور مثال کار گرافیکی همچون کاریکاتور می‌تواند تاثیر گذار باش مثل شخصیت حنظله که نماد مقاومت و نماد فلسطینی‌ها شده است. حتی یه جوان اروپایی این را بر روی تیشرتش چاپ می‌کند چون آن یک زبان از هنر هست که نیازمند این نیست که حتماً یک فردی با یک عقبه فرهنگی خاصی باشد تا بتواند ارتباط بگیرد. به طور مثال روایت ما پیرامون عدالت است و مبارزه با ظلم است و این مفاهیم به سرعت و سادگی در جهان با زبان هنر گسترده می‌شود. البته همانطور که عرض کردم، فرم خیلی موثر است. اینکه ما بدانیم اکنون زبان مشترک در دنیا چیست.»

وی در پایان بیان کرد: « یکی از ظرفیت‌های مهمی که جشنواره عمار داشته و دارد، این است که اثر هنری که در حوزه مقاومت تولید می‌شود و اندیشه مقاومت دارد در همه جای ایران به خوبی نشر پیدا می‌کند. اگر بتوان از این پتانسیل در حوزه بین الملل، مخصوصا کشورهای منطقه استفاده شود، اتفاق مهمی را می توان رقم زد»