به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار» و به نقل از تسنیم، ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی در یک اقدام تاریخی، رأی به عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهور وقت کشور دادند و پس از آن نیز امام خمینی(ره)، بنی صدر را از ریاست جمهوری عزل کرد.
ابوالحسن بنی صدر بعد از این اتقاق، با پوشش لباس زنانه به فرانسه فرار کرد و در آنجا درخواست پناهندگی سیاسی کرد. مستند سیاسی-تاریخی «پایان غرور» به کارگردانی محمدمهدی خالقی به جریان زندگی بنی صدر و عزل او پرداخته است.
گفتوگو با این کارگردان در ادامه منتشر میشود.
محمدمهدی خالقی کارگردان «پایان غرور»
پایان غرور اولین کار شماست؟
علاقه فراوانی به کار و فعالیت در عرصه تاریخ معاصر دارم و مستند «پایان غرور» نیز چندمین کاری است که در این حوزه انجام داده ام؛ قبل از ساخت این مستند کار «وحید آقا» را درباره شهید دیالمه با همکاری آقای حجت احمدیزر تولید کرده بودم.
«پایان غرور» روایت یکی از حساسترین مقاطع انقلاب است
چرا سراغ سوژه بنی صدر رفتید؟ حتما مستندهای دیگری هم درباره او ساخته شده است.
مجموعه کارهایی را برای شخصیتهای انقلابی که بعدها به نحوی از جریان انقلاب اسلامی جدا شدهاند، در دست دارم و در همین راستا، یکی از قسمتهای این مجموعه به «بنی صدر» رئیس جمهور برکنار شده و فراری اوایل انقلاب اسلامی پرداختم، قسمت های دیگر این مجموعه هم در مورد شخصیت های دیگر در حال تهیه و تولید است.
مستند «پایان غرور» در مورد یکی از حساسترین مقاطع تاریخ انقلاب اسلامی ساخته شده است. این دوره از انقلاب اسلامی آنقدر مطالب مختلف و محتوای فراوان دارد که فضا برای پرداختن به اتفاقات آن در قالبهای مختلف مستند یا سینمایی، بسیار است. «بنی صدر» به عنوان اولین رئیس جمهور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با رای بالایی انتخاب شد اما بعدا سرنوشت غم انگیزی پیدا کرد به همین خاطر، سوژهای مناسب برای من بود تا در مورد زندگی او و جریان عزلش، مستندی کار کنم.
اگر از وقایع درس نگیریم، تاریخ تکرار میشود
در مستند «پایان غرور»، حرف های فراوانی مطرح میشود به خصوص اینکه این حرفها، حرفهای زمانه ما هم محسوب میشود و برای امروز جامعه و کشور نیز بسیار لازم و مفید است. در حقیقت وقایعی که در مستند «پایان غرور» میبینیم، تکرار تاریخ است و اگر مسئولان و ما از این وقایع درس نگیریم، به همان سرنوشت دچار خواهیم شد.
ساخت این مستند چقدر طول کشید؟
کار ساخت مستند «پایان غرور» از ابتدای سال ۱۳۹۳ تا پایان سال ۱۳۹۵ زمان برد و نزدیک به سه سال به طول انجامید. یکی از مهمترین علتهای طولانی شدن روند ساخت مستند، مشکلاتی بود که برای دستیابی به تصاویر آرشیوی موردنظر و انجام مصاحبههای لازم برایم ایجاد شد.
سیاستزدگی یکی از مشکلات مستندسازی تاریخی است
بازهم انتقاد همیشگی و تکراری مستندسازها به نبود سازوکار منطقی برای دسترسی به آرشیو!
در مورد سختیهای کار ساخت مستند «پایان غرور» باید به این نکته اشاره کنم که به علت اینکه کشور ما، سیاسی و در برخی مواقع سیاست زده هستیم زمانی که فردی قصد ساخت مستندی با موضوع سیاسی را دارد، حتی اگر موضوع آن تاریخی بوده و بخواهد به تاریخ معاصر کشور بپردازد بسیاری از افراد به دلیل منافع و ارتباطاتی که دارند حاضر به انجام مصاحبه و در اختیار قرار دادن منابع و مطالب نمیشوند.
بزرگترین و کاملترین آرشیو کشور در اختیار سازمان صدا و سیما است که دسترسی به آن بسیار سخت و دشوار است؛ از طرفی با تغییر مدیریتها، رویکرد مسئولان آرشیو نیز تغییر میکند. تهیه و تولید کارهای تاریخ معاصر بسیار سخت و دشوار است و دلیل آن هم نبود یک چارچوب حرفهای است که فرد سازنده طبق برنامهریزی خود، بداند برای ساخت کار خود از کجا اسناد و تصاویر لازمش را باید تهیه کند.
همکاری شبکه افق بعنوان سفارش دهنده با شما چگونه بود؟
سفارش ساخت مستند «پایان غرور» را شبکه افق داده بود «سیدسلیم غفوری» و «اکبر شاهی» به عنوان مدیران گروه مستند این شبکه نگاه مثبتی به مستند داشتند؛ به همین دلیل، بچههای گروه مستند شبکه افق و آرشیو سازمان صدا و سیما همکاری فراوانی با ما در راه ساخت این مستند انجام دادند. همچنین از حجت الاسلام اکبری آهنگر به عنوان مسئول تحقیق و پژوهش کار هم باید نهایت تشکر را به عمل بیاورم.
در راه ساخت مستند «پایان غرور» حمایت و پشتیانی یک شبکه خوب و حرفه ای را داشتیم و همین عامل موجب شد تا کار با کیفیت خوب و قابل قبولی ساخته شود. فیلمسازان ما سطح مطالعه پایینی درباره تاریخ معاصر دارند و به همین دلیل، نمیتوانند سوژههای خوب تاریخی را پیدا کنند.
بیتوجهی سینما به تاریخ علت مظلومیت دهه ۶۰ است
رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی از مظلومیت دهه ۶۰ سخن گفتند. این دهه انگار در سینمای مستند هم مظلوم است البته در سینمای داستانی و در سال گذشته شاهد «ماجرای نیمروز» کار خوب محمدحسین مهدویان بودیم.
دو مسئله را میتوانم به عنوان دلایل این موضوع عنوان کنم؛ نخستین دلیل به موضوعات و مسائل فنی کار از جمله دسترسی به آرشیو و روند بسیار کُند انجام مصاحبههای مورد نیاز برای استفاده در چنین مستندهایی بر میگردد.
دلیل دوم که مشکل اساسیتر در راه ساخت چنین مستندهایی است به فیلمسازان و مستندسازان برمیگردد. ما برای ساخت مستندهای خود، مطالعه کمی داریم و تاریخ را کم میخوانیم. به علت این سطح مطالعه پایین، نمیتوانیم سوژههای خوب را از دل فضای تاریخ معاصر کشور بیرون بکشیم و روی آن کار کنیم.
نکته دیگر درباره مظلومیت دهه ۶۰ در سینما، احساس عدم نیاز مستندسازان و فیلمسازان جوان به موضوع تاریخ شفاهی کشور است؛ این درحالی است مستندسازی که قصد دارد در ژانر تاریخ معاصر فعالیت کند حتما باید فعالیت تاریخ شفاهی داشته و در راه ساخت مستند خود حتما باید مصاحبههای مستند با شخصیتها و چهرههای موثر داشته باشد.
ما تا امروز در حوزه ادبیات مکتوب و تاریخ شفاهی به پیشرفت های بسیار خوبی دست پیدا کردهایم اما متاسفانه فیلمسازان از این منابع استفاده نمیکنند چراکه مطالعهای در حوزه تاریخ شفاهی ندارند؛ در حقیقت این موضوع یکی از ضعفهای بزرگ ما است و به همین دلیل، مستندهایی مثل «پایان غرور»، بسیار کم ساخته می شود.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم عدم ارتباط خوب فیلمسازان با پژوهشگران است؛ در حقیقت اگر خیلی خوب نگاه کنیم تمامی این موارد همانند یک مسیر و خط تولید عمل می کنند. به عبارت بهتر این گونه مستندسازی از سایر ژانرها سختتر و دشوارتر است زیرا نیاز به مقدمات و پیش نیازهای فراوان و متعدد و مطالعه تاریخ معاصر کشور دارد.
نکته مهم دیگر در حوزه فیلمسازی و مستندسازی در زمینه تاریخ معاصر این است که فیلمساز باید تحلیل درست و اصولی از وقایع دوره ای را که قصد ساخت مستندی برای آن دارد، داشته باشد؛ همچنین یک فیلمساز نباید نسبت به اصل ماجرا و تاریخ دوره ای که قصد دارد کاری را در آن زمان تولید کند شکی داشته باشد.
مستندسازان و فیلمسازان برای اینکه اثر خوبی را درباره دهه ۶۰ تولید کنند، نیاز دارند تا منابعی چون کلام امام خمینی (ره)، سخنان مقام معظم رهبری و منابع تاریخی را مورد بررسی و مطالعه قرار بدهند؛ در این صورت، در جریان تحولات قرار گرفته و به تحلیل درستی دست پیدا می کنند در غیر این صورت، کاری که تولید می کند از نظر تاریخی، عمیق و موثر نخواهد بود.
اگر امروز، بخواهیم وضعیت سینما در توجه وقایع دهه ۶۰ را مورد بررسی قرار بدهیم باید عرض کنم با وضعیت خراب و بسیار نابسامانی روبرو هستیم؛ در حقیقت، در حال حاضر، وضعیت مستند در قیاس با سینمای داستانی بسیار بهتر و روشتر است و اصطلاحا با زمین خالی روبرو نیستیم.
در ماجراهای تروریستی اخیر چقدر فیلم «ماجرای نیمروز» بازتاب های بسیار خوبی داشت؛ اگر ما ۵۰ اثر همانند این فیلم سینمایی داشتیم، می توانستیم از آنها نهایت استفاده را ببریم.
سینمای داستانی از مشکلاتی نظیر عدم مطالعه درست، عدم داشتن تحلیل، عدم انجام پژوهش خوب و نداشتن منابع مالی رنج میبرد و این مسائل، در سینمای داستانی بیشتر و گستردهتر از سینمای مستند است.
در وضعیت سینمای فعلی، اگر کارگردانی قصد ساخت فیلمی سیاسی-تاریخی را داشته باشد، اگر ساخته او با مشرب یک گروه سیاسی هماهنگ نباشد، او را قیچی میکنند و حتی کار به جایی می رسد که هیچ هنرپیشهای برای بازی در آن کار همکاری نمیکند؛ متاسقانه امروز، فضای سینمای کشور، بسیار سیاست زده است.
الان مشغول ساخت چه مستندی هستید؟
در حال حاضر مشغول ساخت مستندی در مورد «عبدالکریم سروش» هستم که در مراحل پایانی خود قرار دارد، سروش هم همانند «بنی صدر» از قطار انقلاب پیاده شده و به یک نیروی معاند و ضد انقلاب اسلامی تبدیل می شود.