امیر مهریزدان، مستندساز با اشاره به اهمیت تنویر افکار عمومی گفت: «در مورد نوع روایت وقایعی مثل طوفان الاقصى به نظرم دو دسته کار باید در نظر گرفت؛ اول مجموعهای از کارهای رسانهای است که بقولی تنویر افکار عمومی و همان جهاد تبیین در آن باید اتفاق بیفتد که متاسفانه در کشور ما شاید خیلی درست اجرا نمیشود. از باب این که چون متمرکز میشویم در عمق فاجعه و نشان دادن حقایق، مقداری تصویر آزاردهنده ارائه میشود در عین حال که باید با پرداختن به ریشههای ماجرا و فلسفه اتفاقات و توجیه درست آن یکمقدار فضا را تعدیل کرد این در عرصه رسانهای.»
وی افزود: «به نظرم در عرصه مستند یک نگاه جامعی که ماجرا را از صفر تا صد برای مخاطب از جنبههای مختلف مثلا جنبههای سیاسی، امنیتی یا حقوق شهروندی نشان بدهد و تبیین بکند، جزو کارهای لازمی است که متاسفانه تا الان چیز خاصی شاهد نبودیم یعنی نه مستند خاصی را دیدیم نه روایت ویژهای را شاهد بودیم.»
وی در مورد ابزارهای در اختیار مستندساز گفت: «در مورد تولید آثار فاخر به نظرم دو جنبه مهم وجود دارد که باید فراهم شود. اولین و مهمترین ابزار، نهادهای سیاستگذار در عرصه مستندسازی هستند. ببینید طبیعتا در این فضاها مستندساز با اختیار یا با توان خودش خیلی امکان این که بخواهد کاری کند ندارد.»
وی افزود: «پس حتما باید یک پشتیبانی چه به لحاظ معنوی که مجوزها را بدهد، کمک کند، راهها را باز کند و چه به لحاظ مادی که وقتی مستندسازی میخواهد شش ماه، هفت ماه یا یک سال وقت بگذارد روی همچین پروژهای بداند که خلاصه بنا نیست انتهای کار تلاش به تامين بحثهای مالی كند. لذا این یکی از کارکردهای مهم نهادهای سیاستگذار است. از دبیرخانههای جشنوارهها گرفته تا جاهایی که مستقیما در کشور ما مسئول تولید مستند هستند.»
رئیس سابق مرکز مستند سوره درباره پروژههای در حال اجرا نیز گفت: «بنده احساسم این است که حرکت یا اتفاق جدید در این ماجرا شکل نگرفته. البته بنده مدتی که در موضع اجرا بودم آنجا هم اعلام کرده بودیم که حمایت میکنیم و یکی دوتا پروژه را هم تا یه جایی پیش بردیم که یکی مصوب شده و در حال انجام است انشاالله و آقای وحید فرجی در حال اجرای آن هستند؛ منتهی کافی نیست. یعنی بالاخره یک جایی یک توانی دارد اما وقتی همه نهادها توانشان را بگذارند و کمک معنوی کنند تاثیر بیشتری خواهد داشت.»
وی با اشاره حساسیتهای امنیتی و دسترسی مستندسازها برای ساخت اثر گفت: «در این فضاها بحثهای امنیتی مثل اینکه این حرف را نباید گفت، آن دسترسی وجود ندارد و… خیلی مطرح است. نهادها باید به مستندساز کمک کنند که بتواند دسترسی پیدا کرده و آرشیو خوبی پیدا کند. حتی اگر لازم است حضور میدانی پیدا بکند تا کار جامع و کاملی را ارائه دهد. متاسفانه این اراده شاید در نهادهای سیاستگذار و در نهادهای امنیتی خیلی وجود ندارد.»
همچنین افزود: «پس در نتیجه تنها راه حل، ساخت مستندهای آرشیوی است که البته خیلی خوب، مهم و لازم است و بنده بازهم معتقدم که باید مسئولان راه را باز بکنند و فضا را ایجاد بکنند.»
امیرمهریزدان با اشاره به تقویت فضای انسانی در مسئله فلسطین گفت: «بنده فکر میکنم اگر تولیدات ما به سمت تولیداتی برود فراتر از فضای ایدئولوژی و فراتر از اینکه اسرائیل شر مطلق است -کما اینکه قطعا هست- یک مقداری نگاه انسانی به ماجرا را تقویت کند و رویکرد ما از اینکه در سرزمینهای اشغالی دو دسته آدم داریم عدهای مالک بودن یه عدهای ظالم، فراتر برود. این مطلب اگر درست تبیین شود، به نظرم مخاطب جهانی دارد. مخصوصا اگر این مطلب عجین شود با قصههای انسانی که در این فضا وجود دارد.
وی با اشاره به ظرفیت و نمادهای انسانی موجود در مسئله فلسطین گفت: «به طور مثال زیتون به عنوان نماد سرزمین فلسطین خیلی مسئله مهم و مطرحي است. حجم باغهای زیتونی که اسرائیلیها نابود کردن از باب اینکه بخواهند اثبات کنند که اینجا زیتون قدمتی ندارد. ببینید چقدر موضوع میتواند انسانی، فرامذهبی، فرا مکتبی و فرا ایدئولوژیک باشد. برای مخاطبان غیر مسلمان بگوییم که قبلا اینجا درختان قدیمی زیتونی داشته که اسرائیل نابود کرده اسنادش هم وجود دارد.»
وی افزود: «یا مثلا جوان دروازهبان تیم فوتبالی بوده که در راه بازگشت عامدانه به زانوی او تیر زدند و پای او از زانو به پایین قطع شده و دیگر نمیتواند ورزش کند.»
وی اضافه کرد: «این سوژهها در ترویج تفکر مقاومت و حق دادن به مردم مظلوم فلسطین میتواند موثر باشد کما اینکه خدا کار خودش را کرده است. الان الحمدلله در همه دنیا مردم، شهروندای عادی دارای فکر سالم و غیرمریض فهمیدند که فلسطینیها مظلوماند ولی باز هم میشود کار کرد و با سوژههای جذاب انسانی ماجرا را تعمیق داد.»
وی در تقابل سینمای رژیم صهیونیستی و مقاومت گفت: «کاری که در در سالهای 2000 تا2010 میلادی و بعدتر رژیم صهیونیستی در فضای سیاستگذاری در فیلمهای سینمایی انجام داد. یعنی آنقدر با سوژههای مختلف، فیلمهای مختلف و کارگردانهای مختلف موضوعات مظلومیت اسرائیل، هلوکاست، آدمسوزی و بی کس و کاری رژیم را مطرح کرد که در افکار عمومی جهان که اون زمان خیلی تحت تاثیر سینما بودند، اثر گذاشت..
وی افزود: «در نقطه مقابل، آثار تولید شده در جبهه خودی در کشورمان هم یک فيلم مرحوم سيف الله داد، فیلم بازمانده، تولید شده و دیگر ما اثر فاخری ندیدیم در حالی که خود این اسرائیلی های ملعون در فضای سینما چقدر فیلمهای خوب و اثرگذار و مهم تولید کردند.»
وی اضافه کرد: «این مشکل به این دلیل است که سیاستگذاران ما با این توجیهات که این فیلمها گیشه ندارد، مخاطب ندارد، به دنبال فرار کردن از ساخت این فیلمها است که به نظر من اصلا این توجیهات قابل قبول نیست در حالی که کسی جلوی آنها را نگرفته است.»
ما میتوانیم فراتر از امت اسلام و امت واحد به جریان ضد اسرائیلی شکلی بدهیم که به نظرم راه آن تولید آثاری است که نگاه انسانی به مسائل فلسطین و اسرائیل دارند و میشود این رو با زبانهای مختلف و با زبانهای بین المللی منتشر کرد و جایش حتما خالی است.
مهریزدان با اشاره به تولید آثار غیر از ژانرمستند گفت: «ما در تولید آثار فرهنگی هنری خیلی هم نباید فقط در مستند متمرکز بشویم. بنده معتقدم باید جریان شکل بگیرد. یعنی از یک ریلز ده ثانیهای یا سی ثانیهای تا فیلم سینمایی. همه و همه اینها میتونه شامل ایجاد تصویر و ایجاد وفاق در موضوع فلسطین به خدمت گرفته شود.»
وی افزود: «اتفاقی که شاهدش نیستیم این است که الان یک سال از طوفانالاقصی گذشته است اگر ما حجم آثار تولید شده که قابل توجه و دیدنی هستند را بررسی بکنیم؛ اصلا قابل قبول نیست. حتما یک قسمتی به متولیان فرهنگ و هنر برمیگردد. از خود صداوسیما تا ارشاد تا حوزه هنری تا خود دبیرخانههای جشنوارهها و تا وقتی این رویکرد نباشد به نظرم این تک حرکتهایی که خود فیلمساز ها با همت خودشان انجام میدهند گرچه بسیار شریف و مغتنم است ولی کافی نیست.»
وی دربارهی نقش و اهمیت جشنواره عمار گفت: «تفاوت مهم جشنواره عمار امسال باید این باشه که بتواند در کشورهای منطقه، در خود فلسطین، لبنان و یمن اکران آثار گذارد که این همبستگی مردم با جریان مقاومت را نشان میدهد.»
وی افزود: «البته میشود هنری به خرج داد که مثلا آن دسته فیلمهای طنز و فیلمهای سرگرمی در کشورهای جنگ زده هم پخش بشود. اما در کشورهای منطقه به نظرم میشود آثاری که عظمت جبهه اسلام، پیروزی ایمان بر تکنولوژی و مباحث این شکلی را ضریب بدهد حتما در دستور کار باشد و یک فرصتی فراهم شود که مستندسازها هم بتوانند مواجهات مستقیمی با مردم این سرزمینها داشته باشند که اتفاق قشنگ و جالبی است.»