به گزارش «عمار فیلم» به نقل از روزنامه فرهیختگان، مستندی جسورانه که به سراغ معضلات جنسی جامعه رفته و تلاش کرده راهحلی برای برطرف شدن این مشکلات ارائه دهد. کارگردان مستند «انقلاب جنسی» در این فیلم تلاش کرده با ارائه تصویری واقعی و جامع از زیستجنسی مردم اروپا به آسیبشناسی این موضوع بپردازد و نسخهای کامل برای برطرف شدن مشکلات جنسی که جامعه ایران با آن دست به گریبان است، ارائه دهد. جسارت فیلمساز در مواجهه نزدیک با این موضوع در غرب یکی از نکاتی است که میتواند جدیدترین فیلم حسین شمقدری را به جنجالیترین و پرحاشیهترین فیلم او تبدیل کند.
هرچند شمقدری در نسخه تجویزی خود راهحل برطرف شدن مشکلات جنسی جامعه را «برطرف کردن نیازهای جنسی افراد در خانواده و جلوگیری از کشیدهشدن این موضوع به جامعه برای حفظ حیا و عفت در جامعه» میداند اما به نظر میرسد فیلم او با تصاویر بیسابقهاش از رژه همجنسبازها، محلههای فحشا در غرب و گفتوگوهای صریح با مردم اروپا در مورد مسائل جنسی نتوانسته آنگونه که باید به نسخه تجویزی خود پایبند باشد. با حسین شمقدری، کارگردان «انقلاب جنسی» و محسن اخوانفر، مدیرتولید این مستند به گفتوگو نشستهایم تا بیشتر با دغدغههایی که باعث ساخته شدن این فیلم شدهاند، آشنا شویم.
چه شد که به سراغ تولید مستندی با موضوع بحران جنسی رفتید؟
شمقدری: بله، ما در سفرهایی که سالهای اخیر به غرب داشتیم، شناختمان نسبت به کشورهای غربی بیشتر شد. من ۶، هفت ماهی در کشورهای غربی حضور داشته و در آنجا تحقیقاتی انجام دادهام. بودن ما در آنجا بیشتر با نگاه تحقیقی بود. این شناخت از جامعه غرب، ما را به تحلیلها و نقاط جالبی رساند و به این نتیجه رسیدیم که یک فیلم مستند درباره این موضوع بسازیم.
به نظر من بزرگترین دستاورد مستند «انقلاب جنسی» این است که مخاطب میتواند یک گام به فرهنگ جامعه غربی نزدیک شده و با جامعه غرب و انسان غربی وارد دیالوگ شود. دنیای یک انسان ایرانی و یک فرد غربی کاملا متفاوت است، چراکه کشور ما، کشور مهاجرپذیری نیست و بیشتر ما، فقط اطرافیان خودمان را میبینیم. بسیاری از افراد هم یا سفر خارجی نرفتهاند یا سفرشان توریستی بوده و آنجا زندگی نکردهاند. به همین خاطر شناخت آنها از جامعه غرب، شناخت ناقصی است.
در حوزه مسائل جنسی، این فیلم تلاش کرده است که شناخت جدیدی از سبک زندگی غربی در مسائل جنسی برای مخاطب ارائه کند. این هدف اصلی ما بود؛ چراکه ما با عدمشناخت نسبت به غرب روبهرو بودیم. شناخت اکثر ما از غرب، منحصر به یکسری فیلم سینمایی که توسط هالیوود ساخته میشود و رسانههایی که اخبار غرب را آنطور که میخواهند منعکس میکنند، است. ما در سفرهای مان به غرب به شناختی رسیدهایم و سعی کردهایم بدون سانسور و جانبداری، بهطور کاملا مستدل به موضوع بپردازیم و واقعیتها را بیان کنیم. البته نشان دادن همه واقعیات غرب باعث نشده است ما نسبت به اتفاقاتی که در غرب رخ میدهد، بیقضاوت باشیم. این انگیزه اصلی ما بود. از طرف دیگر شرایط نشان میدهد جامعه ایران هم مثل بسیاری از کشورهای غربی که تحولات بنیادین آنها به مسائل جنسی گره خورده، در چنین شرایطی قرار گرفته باشد. الان برای چارهاندیشی و پرداختن به این مساله، قطعا دیر شده است ولی بالاخره ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. به نظر من، شرایط امروز جامعه ما، شبیه شرایط انقلاب جنسی و انفجاری است که در غرب رخ داد. از قِبَل این انفجار، نهتنها معادلات فرهنگی، بلکه معادلات سیاسی هم تغییر میکند. بنابراین نیاز دیدیم که مخاطب و جامعه را مقداری نسبت به این شرایط هشیار کنیم.
اغلب کسانی که میخواهند مستندهایی از این دست بسازند، معمولا سراغ کارشناسها میروند. اما شما فقط در آخر فیلم از حضور کارشناس استفاده کردهاید. چه شد که ترجیح دادید این موضوع را در گفتوگو با مردم اروپا و ایران تبیین کنید؟
شمقدری: مستندهای کارشناسمحور، جذابیت کمی دارند، چراکه مخاطب دیگر حوصله و وقت نشستن پای اینگونه حرفها را ندارد و میخواهد پیام خیلی زود و جذاب به او منتقل شود. اگر دقت کنید تایم مستند «انقلاب جنسی» ۳۸ دقیقه است. ما میبینیم که مدام تایم مستندها کمتر میشود، چون حوصله مخاطب کم است. سادهترین کار در طول یک مستند این است که سراغ کارشناس برویم. این کار از لحاظ جذابیتهای بصری در سطح پایینی قرار میگیرد، مگر در شرایط خاصی که شما طراحی خاصی داشته باشید. همیشه ترجیح ما این بوده که در یک موقعیت و سوژه و در یک مواجهه میدانی به موضوع بپردازیم. هرچند این روش سختتر است، ولی جذابتر است. ما در مستندهایی که میسازیم، خیلی از حضور کارشناس استفاده نمیکنیم. سعی میکنیم پس از انجام تحقیقات در مورد سوژه فیلم با استفاده از روشهای جذاب، موضوعاتی را که دریافتیم به مخاطب منتقل کنیم.
استفاده از کارشناس در انتهای مستند و اینکه قاسمیان اتفاقات فیلم را مرور میکند، به چند علت است. ابتدا اینکه بگوییم حرفهایی که ما در مستند مطرح کردهایم، مطابق با دیدگاه اسلامی و دینی بوده است. ما خواستهایم این حرفها را از زبان یک روحانی به مخاطب برسانیم و بگوییم اینگونه نبوده که چند نفر جوان دوربین به دست گرفته باشند و خودشان یک حرفی را مطرح کرده باشند. ما واقعا سعی کردهایم براساس منابع اسلامی حرف بزنیم. یک بخش دیگر هم به این مساله برمیگردد که چون ما غرق در سوژه و موقعیت بودهایم، نیاز داشتیم این مسائل را از زبان کارشناسی هم ارائه کنیم تا موضوع بهطور کامل برای مخاطب جا بیفتد. همان چند دقیقه آخر فیلم را هم علاقه نداشتیم که از کارشناس استفاده کنیم ولی چارهای نبود. این کار را هم نمیکردیم، معلوم نبود دو روز دیگر چه حرفهایی در مورد ما بزنند.
به نظرم بعد از دیده شدن فیلم باید منتظر واکنشهای تندی از سوی برخی افراد باشید. علاوهبر اینکه شما روی موضوع حساسیتبرانگیزی دست گذاشتهاید، نوع پرداختتان هم ساختارشکنانه بوده است.
شمقدری: فیلم ما بهطور کلی مدافع اسلام روشنفکر است. اسلامی که در بیانات رهبری هم مطرح میشود و از آن بهعنوان اسلامی یاد میکنند که متحجر نیست و همان اسلام ناب محمدی است. اگر ما این اسلام را بتوانیم معرفی کنیم، قطعا طرفداران زیادی پیدا خواهد کرد. اسلامی که در زمانه ظهور امام زمان(عج) وجود دارد، اسلامی است که همه دنیا آن را دوست دارند و به دنبال آن هستند. فکر میکنم ما نتوانستهایم این اسلام را به مردم معرفی کنیم وگرنه خیلی اسلام جذابی است.
روند اتفاقات فیلم بسیار سریع جلو میرود و مستند «انقلاب جنسی» را به یک نسخه تجویزی فوری تبدیل کرده است. شما در فیلمتان برعکس فیلمهایی که تا الان در این مورد ساخته شدهاند، خیلی به پیشینه موضوع نپرداختهاید. اینکه چه شد که ما به اینجا رسیدیم و چرا چنین فرهنگ غلطی داریم که اکنون عرف ما به این شکل است. فقط میگویید عرف ما درحال حاضر این است و این اسلام نیست. تصور من این است که علت نپرداختن به ریشه ماجرا، این بوده که شما این حساسیت را دریافتهاید که مسائل جنسی به یک معضل در جامعه تبدیل شده و نیاز است خیلی فوری به این مساله رسیدگی شود؛ موضوعی که میتواند حتی تبعات امنیتی برای کشور داشته باشد. برخی تحلیلگران معتقدند بخشی از رویدادهای سیاسی کشور هم تحتتاثیر مسائل جنسی قرار دارد و بعضی سیاسیون با استفاده از این موضوع اهداف خود را پیش میبرند. به عبارتی دیگر چون نیازهای جنسی در کشور کنترل نمیشود، خود را در جای دیگر و به شکل دیگر نشان میدهد. فکر میکنم شما هم به چنین نگاهی رسیدهاید. نمیدانم چقدر موافق هستید. لطفا توضیح بدهید.
شمقدری: ما در فیلم، ساختاری داریم که فیلم را براساس آن، طراحی کردهایم. ساختار ما، عبارت از یک مقدمه بود. مقدمه به ما میگوید که اتفاقاتی در ایران در حال رخ دادن است که شاید باعث تغییر بسیاری از مسائل شود؛ شبیه همین مباحثی که شما مطرح کردید. وقتی هم که طرح سوال میکنیم، طرح سوال ما راجع به بکگراند ایران نیست. طرح سوال ما این است که دنیای غرب، از ۲۰۰ سال در راه آزادیهای جنسی، مسیری را طی کرده که امروز به این نقطه رسیده است. ما میخواهیم آن نقطهای را که غرب پس از طی مسیر، به آن رسیده است، نشان بدهیم. سوال ما این نیست که این مسیر، چگونه طی شده است. ما براساس این سوال جلو رفتیم که غرب در حال حاضر به چه نقطهای رسیده است؟ سوژه اولیه فیلم از دسترسی خیلی راحت به وسایل پیشگیری در مدارس غربی شروع میشود تا اینکه به موضوع آغاز سن روابط جنسی در جوانان اروپایی میرسد و… .
در ساختار سناریوی مستند، مسیری که شما گفتهاید مدنظر نبوده است. شنیدهام یک گروه دیگر، مشغول کار در این زمینه است و تمرکز خود را بیشتر بر این قسمت قرار داده که شما میگویید. آن سناریوی دیگری است. اقتضائات سناریوی ما این بود که مستند اینگونه باشد. با توجه به هدفگذاریای که کرده بودیم، این اقتضائات برای رسیدن به هدف لازم بود.
با توجه به ساختار فیلمتان به نظر میرسد مخاطبانی که این فیلم را ببینند این واکنش را از خود نشان دهند که «انقلاب جنسی» فیلمی است که حیا ندارد و با دوربینی دریده به سراغ این موضوع رفته است.
شمقدری: البته سانسور زیادی در فیلم رخ داده است و اینگونه نبوده که پرده حیا در فیلم دریده شده باشد.
بالاخره همین که شما با دوربین مستقیم به سراغ برخی افراد خاص میروید و فیلم را در اینترنت منتشر میکنید ممکن است خیلی حرفها در موردش زده شود.
شمقدری: مثلا بگویند مصداق اشاعه فحشاست؟ نه! به نظرم اینگونه نیست. اتفاقا اگر در فضای اینترنت حضور داشته باشید که دارید میبینید شاخص حیا در اینترنت به شکل وحشتناکی عقب رفته است. شما میتوانید بگویید که «انقلاب جنسی» با استانداردهای صدا و سیما همخوانی ندارد.
شاید هم با استانداردهای اسلام.
شمقدری: با استانداردهای اسلام همخوانی دارد، چراکه ما این کار را برای چندتن از علما و فقها نمایش دادهایم. ما موضوع همه مستندهایی را که میسازیم قبل از انتشار، با علما مطرح میکنیم و در جریان قسمتهایی که نیاز به سانسور دارد، قرار میگیریم. قطعا اتفاقی که نباید در فیلم بیفتد، بحث اشاعه فحشا و ایجاد ریبه است. البته همیشه درصد خطا وجود دارد. در جراحی فرهنگی، نمیتوانیم بگوییم همه چیز باید صددرصد و بدون مشکل پیش برود. اگر نگاه صددرصدی داشته باشیم، اصلا بسیاری از بحثها را نباید مطرح کنیم. ما باید قالب کلی فیلم را در نظر بگیریم و ببینیم آیا مخاطبی که قرار است فیلم به دست او برسد، آن را مصداق اشاعه فحشا خواهد دانست یا با دید جراحی فرهنگی و اقدام آسیبشناسانه به آن نگاه خواهد کرد. اکرانهایی که داشتهایم و مشاورههای فقهی که با علما انجام دادهایم، نشان میدهد کلیات فیلم اشاعه فحشا نیست؛ بلکه آسیبشناسی است. اما در آن سانسور وجود ندارد و صادقانه واقعیتها را روایت کردهایم. دقیقا مثل این است که کسی به سفر خارجی برود و یکسری مسائل برای او تازگی داشته باشد. البته با توجه به گسترش اینترنت، جوانان سفرهای مجازی زیادی داشتهاند، ولی به نظر من چیزی که اساس جذابیت این فیلم است، مسائل جنسی نیست. ما در دقیقه ۱۰ فیلم به این مساله میرسیم که جامعه غرب از دیدگاه من که مسلمان هستم، رفتارش در مسائل جنسی به حکمی که اسلام میگوید نزدیکتر است تا جامعه ما این روایت سوار بر مسائل جنسی فیلم است. درواقع مسائل جنسی چاشنی آن است و در بخشهایی از فیلم باعث ایجاد شوک در مخاطب میشود. ولی این امکان هم وجود دارد که عدهای این انگ را بزنند که این اصلا فیلم مستند نیست و پورنوگرافی است.
به نظر من مستندهایی که قبلا در مورد این موضوع ساخته شده بودند، مستندهای خوبی در حوزه جنسی نبودند؛ چون آسیبشناسی دقیقی انجام نداده بودند، بلکه صرفا روایت کرده و گفتهاند وضعیت خراب است. یا اینکه مثلا گفتهاند فلان کار را انجام ندهید؛ چون خطرناک است. اما اتفاقا مستند «انقلاب جنسی» آسیبشناسی دقیقی انجام میدهد و کاملا بهطور مستدل وارد قضیه میشود. همانطور که از بعضی آزادیهای موجود در غرب حمایت میکند، به شکل کاملا باورپذیر و شفاف، از ایرادات آن نیز سخن میگوید. به همین دلیل من کلیت فیلم را آسیبشناسانه میبینم. هرچند طبیعتا بسیاری انگها به فیلم زده خواهد شد.
در آسیبشناسیای که انجام دادهاید بر این نکته تاکید کردهاید که وضعیت برخورد با مسائل جنسی در جامعه ما بسیار مشابه برخورد کلیسای کاتولیک قرون وسطی با این موضوع است.
شمقدری: فرهنگ کاتولیک نگاهش به غریزه جنسی اهریمنی است. برای همین است که کسی که راهبه میشود باید در تمام زندگیاش از هر گونه رابطه جنسی دور باشد و این غریزه را کاملا سرکوب کند. این نگاه، درواقع نگاه مسیحیت تحریفشدهای است که در عصر رنسانس ارائه شده و جامعه علیه آن شوریده است و بعد هم انقلاب جنسی رخ داده است. امروز رفتار ما خیلی مشابه آن شده است. وقتی ما تحقیق میکنیم میبینیم اکثر جوانها، طبق آن چیزی که در عرف جامعه تعریف شده است تا ۲۵ تا ۳۵ سالگی نمیتوانند ازدواج کنند. راهحل دیگری هم برای جوانان ایرانی برای تامین عرفی و قانونی نیازهای جنسیشان تا این سن تعریف نشده است. در واقع برخورد جامعه شبیه همان رفتار کلیسا است. امروز در جوامع غربی، جوانان در سنین پایین وقتی احساس نیاز جنسی میکنند در پی ارضای آن میروند. این تامین نیاز هم به حالت افسارگسیخته نیست و وقتی با کسی رابطه دارند به او متعهد هستند و سراغ فرد دیگری نمیروند. درواقع رفتار پارتنرها در غرب با تعهد همراه است. هرچند ما معتقد باشیم آنها انسانهای بیبندوباری هستند ولی واقعیت اینگونه نیست؛ البته استثنا هم وجود دارد، ولی غالب روابط دختر و پسرها به این شکل است که تا وقتی با هم دوست هستند اطرافیان از ارتباط آنها اطلاع دارند و این کار به صورت مخفیانه صورت نمیگیرد.
هرچند کلیات آزادی جنسی بدون محدودیت غربیها اشتباه است و کار را به جایی رسانده که دیگر افراد به جای علاقه داشتن به جنس مخالف ترجیح دهند با افراد همجنس و… رابطه داشته باشند ولی این بخش از موضوع همانی است که مد نظر اسلام است. اسلام وقتی حرف از نکاح؛ چه به صورت دائم و چه به صورت موقت میزند تاکیدش بر این نکته است که این موضوع مخفیانه رخ ندهد و همه بدانند این دو فرد به صورت متعهدانهای با یکدیگر رابطه دارند.
پایه رابطهها در غرب خیلی شفاف است. مثلا در مدرسه همه اطلاع دارند که چه کسی دوست دختر چه کسی است و اگر روزی قصد خیانت داشته باشد، دیگران متوجه میشوند. همان چیزی که قاسمیان در انتهای فیلم اعلام میکند که تعریف ما از صیغه این است که باید اعلام شود و کار پنهانی صورت نگیرد.
متاسفانه مسئولان کشور این مساله مهم در جامعه را رها کردهاند و رسانهها به صورت درست به سراغ این مساله مهم نمیروند. مهمترین حرف اسلام این است که نیازهای جنسی افراد باید در خانواده تامین شود. اگر پدر و مادر نمیتوانند شرایط را برای ازدواج دائم جوانانشان؛ چه پسر و چه دختر فراهم کنند باید اجازه دهند آنها با ازدواج موقت به تامین نیازهای جنسی خود بپردازند. کشیده شدن مسائل جنسی از خانواده به جامعه تبعات فراوانی خواهد داشت که جامعه غرب امروز با آن مواجه شده است. ما هر چه به گذشته خود رجوع میکنیم میبینیم ازدواج خیلی سادهتر انجام میشد و نیازهای جنسی راحت برآورده میشد و جامعه تحریکات کمتری داشت. اما شرایط امروز جامعه ما خیلی بد شده است. درست است که در زمان قدیم بیحجابی وجود داشت ولی الان فضای جامعه بسیار تحریکبرانگیزتر از قبل شده است.
ما باید به همان چیزی که اسلام میگوید عمل کنیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. مثلا درباره بحث ازدواج و صیغه، رفتار ما از اول غلط بوده است و از ابتدا، در تبیین این مساله و موضعگیری نسبت به آن، دچار اشتباه بودهایم و امروز به این وضعیت دچار شدهایم. به نظر من، این موضوع مانند رفتار جمهوری اسلامی در زمینه فرزندآوری است که خود رهبری شفاف فرمودهاند رفتار ما غلط بوده است و الان میخواهیم آن را اصلاح کنیم. هر چند برای اصلاح آن خیلی دیر شده، ولی ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. بالاخره سخنان آقا در این زمینه تاثیر داشته است. زمانی اگر خانوادهای چهار فرزند داشت، جامعه نگاه بدی به او داشت و میگفت چه کار زشتی انجام داده است. جامعه به آن فرد بد نگاه میکرد و میگفت او منابع کشور را مصرف کرده و نانخور به کشور اضافه میکند. ولی الان واقعا اگر کسی فرزند زیاد داشته باشد، کسی نگاه بدی به او ندارد. این با سیاستگذاری اتفاق افتاده است. کشور میتواند بهگونهای سیاستگذاری کند که فرهنگ جامعه چیزی را قبول کند یا قبول نکند. در مساله ازدواج آسان و ارضای شرعی نیازهای جنسی، حکومت کمکاری کرده که این وضعیت به وجود آمده است. این نوع برخورد خیلی شبیه رفتار حکومت کلیسا است. چرا روی این شباهت تاکید داریم؟ برای اینکه حکومت کلیسا به دلیل رفتار غیرمنطقیاش سرنگون شد و جز یکسری آثار تاریخی، اثری از آن باقی نماند. به نظر من و بسیاری از محققان دیگر، پایه بحث آتئیست و عدم اعتقاد به وجود خدا دینهای تحریفشدهای هستند که نمیتوانند نیازهای افراد جامعه را تامین کنند. اسلام دینی منطقی است و به نیازهای انسانها توجه میکند؛ اما آیا ما اکنون این اسلام را داریم به جامعه عرضه میکنیم یا دینی که نگاه منطقی به مسائل ندارد؟ اصلا چرا انسانها سراغ دین میروند؟ چون یکسری نیاز دارند و دین آنها را برطرف میکند، ولی وقتی دین هیچتوجهی به آن نیازها نداشته باشد، مردم از آن زده میشوند.
تجویز شما برای جامعه در فیلم اینگونه بوده که ما باید مشکل جنسی را در خانواده حل کنیم نه در جامعه. خیلیها سراغ آسیبشناسی میروند، ولی در آخر تجویزشان این است که چرا نمیگذارند ازدواج موقت در جامعه ترویج شود و چرا مکانهایی مانند خانه عفاف در کشور باز نمیکنند که افراد بتوانند خیلی راحت نیازهایشان را برطرف کنند. این دو دیدگاه کاملا با هم متفاوت است.
شمقدری: به نظر من مساله بحران جنسی در جامعه تنها با فرهنگسازی و آگاهسازی خانوادهها برای تامین این نیاز فرزندشان قابلحل است. باید فرهنگسازی گستردهای در این مورد صورت بگیرد. به نظر من محل رفع این مشکل، خانواده است. فرزند باید حس کند نیازش را اول میتواند در خانواده حل کند. در اینصورت است که راه درست را رفته است. اگر والدین نمیتوانند نیاز بچه را با ازدواج دائم تامین کنند، لااقل کمک کنند نیاز جنسی فرد با ازدواج موقت حل شود.مستند ما فقط در این زمینه طرح موضوع کرده و آن نگاه منفیای را که در فرهنگ جامعه ما نسبت به مساله ازدواج موقت هست، بررسی کرده است. تلاشی که این مستند انجام میدهد آن است که کلیت این موضوع را مطرح کرده باشد تا انشاءا… در ادامه افرادی که تریبونی در اختیار دارند و واقعا دلسوز هستند، مساله را پیگیری کنند. از طرفی، والدین هم باید این معضل را درک کنند و به فکر باشند.
در پایان مستند «انقلاب جنسی» تاکید شده است که این فیلم ادامه خواهد داشت. آیا در قسمتهای بعدی دوباره سراغ معضلات جنسی میروید یا به نقد دیگر مسائل جامعه غرب میپردازید؟
شمقدری: قسمتهای بعدی به موضوع انقلاب جنسی ربط دارد؛ البته از منظری دیگر. چون انقلاب جنسی جوانب بسیار مختلفی دارد که الان نمیخواهم به آنها اشاره کنم. گروه دیگری هم در حال کار روی موضوع انقلاب جنسی است که ما بعد از اینکه فیلم را ساختیم، از وجود آنها مطلع شدیم. البته آنان بیشتر روی بعد تاریخی این موضوع کار میکنند. پروسه ساخت مستند «انقلاب جنسی» از ابتدای تیر امسال شروع شد و برای فیلمبرداری به اروپا رفتیم. زود هم به خروجی رسیدیم. آرمان مدیا یک موسسه خصوصی است و به همین دلیل سرعت عمل ما برای تولید فیلم در این مرکز بالاست.
با توجه به اینکه شما برای ساخت این مستند به سه کشور اروپایی سفر کردهاید، کمی در مورد چگونگی تامین بودجه تولید این مستند هم توضیح دهید.
اخوانفر: آرمان مدیا از سال ۸۸ بهطور جدی فعالیت خود را در زمینه فیلمسازی آغاز کرد. تا الان که در نیمه سال ۹۶ قرار داریم، حدود هشت سال است که ما در حوزه فیلمسازی کار میکنیم. سال ۹۱ مجموعه ما به اسم گروه آرمان ثبت رسمی و تبدیل به موسسه آرمان مدیا شد. این موسسه بهعنوان یک موسسه خصوصی، در سازمان سینمایی ارشاد ثبت شده است و از جایی هم بودجه دریافت نمیکند. در این هشت سالی که ما در حوزه فیلمسازی مشغول هستیم، تنها یک فیلم را با هزینه شخصی ساختهایم با عنوان «۳۳ سال سکوت». طرح آن مستند را به جاهای مختلفی ارائه کردهایم ولی هیچکدام از آنها حاضر به سرمایهگذاری نشدند. با این وجود ما با هزینه شخصی آن فیلم را ساختهایم. البته بعد که فیلم ساخته شد، بلافاصله مشتری پیدا کرد. ما در مرحله تولید، لیستی از کسانی که خریدار بالقوه فیلم بودهاند، تهیه کردهایم. بنابراین بلافاصله تولید که تمام شد اکرانها را برگزار کردیم که سریع مشتری آن پیدا شد. مستند «انقلاب جنسی» دومین تجربه ما در این حوزه است که بدون قرارداد و حامی مالی ساخته شده است.
ما در اواخر مرحله تولید، تعدادی از همان خریداران بالقوه را برای دیدن فیلم آوردیم اما به این نتیجه رسیدیم که این کار مشتری ندارد و مشتری اول و آخر آن، خود آرمانمدیا است. البته بعد از اینکه سفر انجام شد، ما پیشبینی کرده بودیم که این کار مشتری ندارد، چراکه قابلیت پخش تلویزیونی ندارد.نمیدانم لازم به گفتن است یا نه، ولی حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان برای تولید این کار هزینه شده است.
ما از طریق سایت خودمان www. 1FILM. ir این فیلم را به فروش میرسانیم. «یک فیلم» که فیلمهای برگزیده مجموعه را از طریق آن میفروشیم، سایت پرمخاطبی است. شعار سایت ما این است که هر فیلمی در «یک فیلم» ارزش دیدن دارد. ما ناراحت نیستیم که برای این کار مشتری پیدا نشده است چون معتقدیم ما بهعنوان یک شرکت خصوصی، ارتباط خوبی با مخاطبانمان داریم و هزینههای تولید فیلممان را میتوانیم از طریق همین مخاطبان تامین کنیم. مستند «میراث آلبرتا ۳» از طریق عرضه اینترنتی و دانشگاهی توانست حدود ۵۵ میلیون تومان فروش داشته باشد. این درحالی بود که این فیلم در اواخر سال ۹۵ و اوایل ۹۶ همزمان با تعطیلات عید، انتخابات ریاستجمهوری و امتحانات دانشگاهی عرضه شد. در این وضعیت فیلم ما ۱۰ میلیون فروش دانشگاهی و ۴۵ میلیون فروش اینترنتی داشت.
ما برای مستند «انقلاب جنسی» فروش بهتری را پیشبینی میکنیم. خوب است به این موضوع هم اشاره کنم که قبلا ما یک کانال تلگرامی داشتیم که در چهار ماه توانست ۱۸ هزار دنبالکننده داشته باشد، البته به خاطر شکایتی که از آرمانمدیا شد، ضابط قضایی این کانال را از ما گرفت… امروز بعضی از خبرگزاریها و سایتهای مهم خبری ۱۸ هزار عضو واقعی ندارند. آرمانمدیا در سال ۹۱ با عضویت سه نفر ثبت رسمی شده است. امروز هم که سال ۹۶ است باز هم هسته اصلی این موسسه همان سه نفر هستند. البته چهار نفر از دوستان هم به شکل پروژهای با ما همکاری میکنند. در طول این سالها خیلی سعی نکردهایم موسسه را گسترش دهیم؛ چون اصلا این امکان را هم نداشتهایم. قطعا شما این سوال را دارید که آیا زندگی ما با این کار میگذرد؟ باید بگویم بله. خدا را شکر خوب هم میگذرد، البته خیلی هم پولدار نیستیم. برخی فکر میکنند ما از بعضی جاها پول میگیریم. حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد تولیدات ما فیلمهای صنعتی و تبلیغاتی است. بودجه «انقلاب جنسی» هم از همین طریق تامین شده است.
ما افتخار میکنیم به این کار و اصلا ابایی هم از گفتنش نداریم. امروز بخش خصوصی با این نوع کارها میتواند جلو برود و به حیات خود ادامه دهد. این روزها همه دستها در نفت است و بعد هم میگویند خصوصی هستیم.البته اینطور نیست که ما تا حالا از هیچ بودجه دولتی استفاده نکرده باشیم. شاید حالا یک نفر این را بخواند و بگوید اینها هم دارند خالی میبندند. من میدانم فلان کس به اینها کمک کرده است. من این را رد نمیکنم. پیش آمده که فردی به ما یک چک هدیه داده است تا از ما حمایت کند. اما اینکه شما بگویید شاکله اصلی موسسه بر مبنای این چیزها است، نه اینگونه نیست.
پشت صحنه
«پشت صحنه» مستندی کارشناس محور در مورد معضلات جنسی به کارگردانی تورج کلانتری و تهیهکنندگی سیدجمال عودسیمین است. در توضیح این فیلم در سایت رسمی فیلم «پشت صحنه» آمده است: «اولین سوالی که پیش میاد چرا مساله جنسی؟ جواب ما خیلی ساده است؛ چرا مساله جنسی نه!؟ مستندهای زیادی در این سالها با موضوع تامین سلامت غذایی، امنیت اجتماعی، عدالت و اختلاف طبقاتی دیده ایم. اما مشخص نیست؛ چرا همه ما از صحبت کردن پیرامون نیاز جنسی در تریبونهای رسمی ابا داریم؛ نیازی که درصد بالایی از صحبتها را در محافل خصوصی شامل میشود و شاید قسمت اعظم تلاشهای روزمره ما معطوف به پاسخگویی به این نیاز باشد. البته این مستند با کسانی که این نیاز را باور ندارند کاری ندارد. ولی اگر کسی این نیاز را به رسمیت میشناسد دعوتش میکنیم به دیدن این مستند.»
یک پیشنهاد ساده
مستند «یک پیشنهاد ساده» برشی از مجموعه سوالات و چالشهای پیشروی ایرانیان در خصوص زیست جنسی آنها است. مجموعهای سهگانه که در آن کوشیده شده است موضوعاتی چون لوازم فرهنگی آموزشهای جنسی به کودکان، موانع فرهنگی رشد جنسی تا زمان بلوغ، آسیبهای فاصله نامعقول بلوغ تا ازدواج، علل ایجاد فاصله و … را بررسی کرده و در حد توان در یافتن پاسخهای مناسب جستوجو کند. این مستند به کارگردانی یاسر عرب و تهیهکنندگی سیدسلیم غفوری در مرکز فرهنگی میثاق تولید شده است.
خیالپرست
مستند «خیالپرست» به کارگردانی محمدهادی نعمتی با رویکردی متفاوت به موضوع حجاب پرداخته است. این مستند حاصل تلاش یکسال این مستندساز جوان است که شامل مصاحبه با کارشناسان، علما و همچنین مصاحبههای مردمی است. محتوا و چارچوب کلی «خیالپرست» بر اساس محورهای ناهنجاریهای جنسی جامعه، سودجویان این ناهنجاریهای جنسی یا مافیای جنسی در جامعه کنونی، سهلانگاری مسئولان و موضوع ازدواج موقت است.