وقتی به آثار هنری انقلاب اسلامی میپردازیم از نفحات قدسی و درونی هنرمندی صحبت میکنیم که خود، انسان انقلاب اسلامی است. کمال شرف هنرمندی از این تبار مجاهد است که در عصر جنگ رسانهای و هنری، ابزار ترسیم کارتون و کاریکاتور را به یک تیغ برّان برای محور مقاومت تبدیل کرده است. ظرفیت روزآمد هنر کاریکاتور و کارتون در مصاف خیر و شر هنری، نیاز به حضور شخصیتی دارد که خود را در ابعاد و اضلاع مختلف محتوایی و تحلیلی به کمال رسانده باشد.
عرضه کارتون و کاریکاتور و گاه موشنکارتون در سه ساحت «تبیین ریشهها، علتها و تحلیل وضع موجود و واقعه پیشآمد»، «هجو غرب، صهیونیسم، خیانت سران و شیوخ عرب به محور مقاومت» و «ترسیم ابهت محور مقاومت» انجام میشود. آن هم در لحظات اولیه وقایع و نفسبهنفس حوادث، با رصد اخبار و جراید و همگام با میدان که همۀ اینها نیازمند اشراف و رصد دقیق، مطالعۀ دائمی، آشنایی با زبان، فرهنگ، نشانهشناسی و شرایط سیاسی کشورهای محور مقاومت است.
تحلیل درست شرایط، آشنایی با ریشههای معرفتی و شناختی و همچنین داشتن مبانی و دستگاه تحلیلیِ درست، منجر میشود که بتواند بههنگام، دقیق و نقطهزن یک اثر را منتشر کند.
اینها مختصات یک هنرمند بینالمللی در محور مقاومت است و همه این صفات را میتوان به آقای کمال شرف نسبت داد. عبور از نگاه قومیتی و رویکرد فراملی و فرامذهبی به مسئلۀ فلسطین و مواجهه بااستکبار از ویژگیهای این هنرمند است که در کنار صراحت، جسارت و روحیۀ حماسی یمنی ایشان، قابلتوجه و پرداخت است.
حال میتوان به تورق آثار یک هنرمند کنشگر با نگاهی تازه پرداخت. میتوان درک کرد که آثارش، فرآیندی چندبعدی دارد.
اقتضای هنر کارتون و کاریکاتور در سادگی ترسیم و درعینحال ایدههای رندانه است. ایدههایی که وقتی میخواهند رنگ جهانی بگیرند، قاعدتاً از فضای دیالوگ خارج میشوند و بیان بصری، راوی قصههای آن میشود.
از دیدگاه فرمی نیز میتوان گفت ترسیم و قصهپردازی جوان و فانتزی کمال شرف در آثارش باعث شده در عین بیان تلخ و شیرین ماجرای مقاومت، بیان بصری لطیفی داشته باشد که ناشی از طراحی کاراکترهای جذاب فانتزی، جانبخشی به موشکها و پهپادها و شکل کاراکترهای مثبت و منفی است با یک سبک فانتزی خاص. این روش باعث میشود که در لحظاتی کوتاه، مخاطب را به عمق قصه بکشاند. از ویژگیهای دیگر ایشان پسزمینههای قهوهای و خاکی است که بهصورت تیپ در تمام آثارش جریان دارد و یکی از اجزای شناسنامه اثر ایشان به حساب میآید.
ذهن خلاقانۀ کمال در تولید کارتون و موشنهای کوتاه در بزنگاه حوادثی که جنبۀ هجوِ توانِ نظامیِ غرب را دارد، منجر به دیدهشدن گستردۀ آثار و شکستن سکوت رسانهای میشود.
در کل باید گفت در جنگ الگوریتمها و هوش مصنوعی، رسانهها و بلندگوهای پرسروصدای صهیونیسم و غرب وحشی، یک ظرفیت و جبهۀ جدید در حال شکلگیری است و جوششها و رویشهای هنری مقاومت با شتاب عجیبی به جریان افتاده و هنرمندان جهان اسلام و البته هنرمندان آزادۀ جهان بهواسطه این حوادث در حال ظهور و ارتباط با یکدیگرند. تفاوت هنرمندان محور مقاومت این است که شعار ضد جنگ نمیدهند. آنان مصاف مظلوم و ظالم را چشیدهاند و زر و زور و تزویر را در منطقه میشناسند. حرارت آنها از داغ حدود یک قرن تجاوز، کودکشی و ظلم است. هر شهید که میافتد، همچون بذری در جان مقاومت جوانه میزند. از جریان سانسور و ترور نمیترسند و همچون ناجی العلی و بسیاری دیگر که بهواسطۀ هنرشان ترور شدند آماده شهادت هستند.
شهید مرتضی آوینی چه زیبا این عبارات را کنار هم قرار داد: حلقومها را میتوان برید، فریادها را هرگز؛ فریادی که از گلوی بریده برآید، جاودانه است و کمال شرف امروز فریاد جبهۀ مقاومت است.