حسین برادران کارگردان مستند «کوچه خمینی» در گفتگو با «عمار فیلم» در سخنانی، گفت: مستند «کوچه خمینی» برگرفته از زندگینامه شهید رمضان علیزاده بوده و یک داستان واقعی است که ما توانستیم آن را روایت کنیم. در ادامه گفتگو با این کارگردان و مستندساز را مشاهده می کنید.
آقای برادران تا به حالا چه کار هایی توسط شما ساخته شده است؟
اولین کار ما «امید سبز» بود که چهار پنج سال پیش در بخش «فیلم ما» در جشنواره عمار رتبه نخست را کسب کرد، هفت یا هشت کار تا الان توسط بنده ساخته شده که یکی از آن ها «مترسک» است با موضوع راهپیمایی ۲۲ بهمن، «نه خیلی دور نه خیلی نزدیک» و «یک شاخ گل» نیز از سایر کارهای بنده است.
موضوع فیلم یک شاخه گل چیست؟
موضوع «یک شاخه گل»، فرزندان شهدا و مدافعان حرم برادران افغانی بود. امسال هم دو سه اثر دیگر داریم که عنوان یکی از آن ها «چهل» و نام اثر دیگر «عطر نماز» است.
ما خیلی به «چهل» اُمید داریم چون سوژه اش به شدت ناب بوده و موضوعش درباره ۲۲ بهمن است و در روستا کار شده. ما کلاً کارهایمان را در روستا میسازیم.
کار جدید شما چیست ؟
کار جدید ما «عطر نماز» است. این اثر هم سوژه خوبی دارد. ما یک روایت را تفضیلش کردیم.
اثر دیگر هم یک مستندی است که ما سه سال بر روی آن وقت گذاشتیم اما بعید است به جشنواره برسد نام این مستند «راه حق» است که درباره مسجد مقدس جمکران ساخته شده.
یک فیلم هم با عنوان «گلاب» در دست ساخت داریم که بعید است به جشنواره برسد چون تدوینش زیاد طول کشیده موضوع آن هم درباره زندگینامه شهید هست. بیشتر کارهایی که تولید میکنم با موضوع انقلاب و شهدا است.
چی اتفاقی باعث شد که به فکر ساخت اثر کوچه خمینی بیفتید؟
چون به لطف خدا طلبه هستم و با موضوع شهدا چند کتاب کار کردم و علاقه دارم به این موضوع و دنبال سوژه های ناب به این شکل هستم مانند سوژه «کوچه خمینی» که سوژه اش ناب بوده و حالا ما هم یک ذوقی داریم و توانستیم در بحث فیلم ورود پیدا کنیم. پنج سال پیش که فیلم ما «امید سبز» که آن فیلم هم برای یک شهیدی هست، که موضوعش حول محور یک مادر شهید میچرخید باعث این شد که امسال هم در این راه قدم برداریم.
کلیت فیلم کوچه خمینی در مورد امر به معروف بود آیا این فیلم نیز برگرفته از زندگینامه شهیدی بوده است یا خیر؟
بله. این فیلم برگرفته از زندگینامه شهید رمضان علیزاده بوده و یک داستان واقعی است که ما توانستیم آن را روایت کنیم، البته دیالوگهایی که توسط این بنده حقیر گفته شد به نظر میآید که خیلی به کار کمک کرد، آن نوع حرکت دوربین و آخرش بین کوچه و ولایت و شهدا و مسیر حق پیوند زدند.
این قسمت از فیلم بخش اصلی فیلم و به اصطلاح جان کلام است؟
بله جان فیلم اینجاست. حالا ما که طلبه ایم اینجا میاییم اشاره میکنیم یکی از راه های امر به معروف و نهی از منکر نوشتن است یعنی ما نباید محدود به گفتن شویم.
آقای برادران چرا فیلم ها و آثارتان را برای جشنواره عمار ارسال می کنید؟
فیلمهایمان در عمار دیده می شود و اصلا جشنواره عمار خانه ماست. وقتی به سایر جاها نگاه می کنیم میبینیم که این سبک فیلم ها در هیچ کجا قابل دیدن نیست. چرا؟ نه صرفاً بخاطر اینکه یک طلبه آن را ساخته، نه! اما واقعیت این است که به جشنواره عمار ندهیم به کجا بدهیم؟ خیلی بی تعارف میگویم.
صدا وسیما از آثار شما حمایتی نمی کند؟
خیر؛ صدا و سیما اصلاً ما را به عنوان فیلم ساز قبول ندارد. من یک گلایهای دارم اینکه بعضاً فیلم هایی از رسانه ملی پخش می شود که در مقایسه با فیلم های ما، حالا این ما که میگویم منظور جشنواره عماریها است، این فیلمها فقط در دهه بصرت و در سینما فلسطین تهران اکران میشود اما هرگز به تلویزیون راه پیدا نمیکند.
برای مثال من مستندی ساختم به نام حبیب که در مورد اردو های جهادی است، این را وقتی با مستند های سفیران هدایت که برای گروه های تبلیغی که طلبه ها ساخته میشود مقایسه می کنم هیچ دست کمی از آنان ندارد ولی باید کسی رانت داشته باشد تا مستند را پخش کنند.
شاید برای عموم این یک سوال باشد که چگونه یک طلبه با این سطح از درآمد پایین میتواند در طول این چند سال کارهایی را بسازد که گاهاً نیاز به هزینه زیادی دارد؟
من اولین مستندم که «امید سبز» است را اولین بار با یک دوربین ساده گرفتم. من همیشه گفتم اگر کسی نویسنده و کارگردان خوبی باشد میتواند با کمترین امکانات بهترین فیلم را بسازد، من وقتی فیلم چهل را که ساختم اصلاً هزینه ای نکردم. خیلی هزینه کرده باشم یک مبلغ ناچیزی به تدوینگر داده باشم. وقتی حضرت آقا می فرمایند «جبهه فرهنگی» وقتی اسم «جبهه» می آید فردیت در آن نیست، اگر چند نفر باهم پیش بروند، گروهی جلو بروند و جبهه ای جلو بروند میتوانند از دل چند سوژه خوب فیلم دربیاورند.
به نظرتان چرا فیلم کوچه خمینی برگزیده شد؟
به نظر خودم داشتن سوژه مناسب و نوع پرداختنش یعنی همان دیالوگ هایی که ما در این فیلم گنجاندیم در منتخب شدنش بسیار کمک کرد.
به نظرتان جشنواره عمار تا چه مقدار در میدان دادن به نیروهای هنرمند انقلابی نقش دارد؟
کسانی که در میان ما طلبه ها در این راه قدم برداشتند وقتی فیلمی به جشنواره می فرستند می گویند تیری در تاریکی است اما وقتی فیلم آن ها در جشنواره دیده می شود متوجه میشوند که عمار تنها جایی است که می توانند روی آن حساب باز کنند.
در روستای ما کار به جایی رسیده است که بزرگ و کوچک، زن و مرد منتظر هستند و می گویند آقای برادران برای عمار فیلم فرستادید؟ که این خودش نشانه بسیار خوبی برای من است.
برای من بسیار جذاب است که یک اتفاق سینمایی در کشور از جنس ارزش های جامعه اتفاق می افتد و این موضوع برای مردم روستا هم جالب است.
من وقتی در روستا به منبر می روم و می گویم می خواهم در مورد یکی از شهدا فیلم بسازم و برای جشنواره عمار ارسال بکنم مردم خودشان در هزینه های ساخت فیلم مشارکت می کنند.
من برای ساخت فیلم «گلاب» در عرض پنج دقیقه ۷۰۰ هزار تومان جمع کردم در حالیکه اگر بگویم می خواهم فیلم بسازم شاید به شوخی بگیرند اما وقتی می گویم می خواهم فیلم بسازم و برای جشنواره عمار ارسال کنم به من کمک خواهند کرد.
پس کارهای شما با هزینه خود مردم ساخته میشه؟
بله بسیاری از هزینه های آن توسط مردم تامین می گردد اصلا ما آورده شخصی نداریم. به نظر من اگر عمار نبود سراغ فیلم ساختن به این شکل در مناطق روستایی نمی رفتم چون آن موقع اصلا مردم نمیدانستند فیلم یعنی چه.
حالا که شما به عنوان یک مستندساز عمار در منطقه روستایی شناخته شده اید آیا جوانانی هستند که بخواهند که وارد این مسیر بشوند؟
خیلی، حتی در بین نوجوانان این امر رایج شده که دوربین دست میگیرند و برای خودشان فیلمنامه مینویسند و ضبط میکنند.